از روسیه تا چه اندازه می توان انتظار داشت؟
تهران رفیق تاکتیکی در نگاه مسکو
نویسنده: محمد رضا لشینی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: نقش روسیه در آینده ی نظام بین المللی ایران چه خواهد بود؟ برای پاسخ این پرسش باید ابتدا ببینیم که روسیه چه تواناییهایی دارد و روسیه امروز با ابرقدرتهای دیگری همچون آمریکا، همچون چین و کشورهای صنعتی همچون آلمان، ژاپن و کشورهای دیگر اروپایی چه تفاوتهایی دارد و یا چه شباهتهایی دارد.
با یک پرسش ساده شروع میکنیم که تولید ناخالص ملی روسیه چقدر است درآمد اصلی کشور روسیه از چه طریقی است آیا روسیه میتواند یک گوشی موبایل یا یک تکنولوژی مدرن در حوزه آیتی و یا ابزارآلات صنعتی سنگین تولید بکند و صادر بکند که توان رقابت با چین، ایالات متحده، آلمان، ژاپن، فرانسه، بریتانیا و یا کشورهای مشابه را داشته باشد؟ آیا اگر از شما خوانندگان محترم این یادداشت سوال بکنیم که یک برند روسی معروف همچون برندهای مطرح سامسونگ، سونی، پاناسونیک، ال جی و یا برند شیائومی، هواوی یا برندهای دیگر رو نام ببرید که ساخت روسیه باشد و توان رقابت با محصولات ژاپنی، کره ای، چینی، آمریکایی و اروپایی را داشته باشد، چه نام هایی را می توانید بگویید؟ آیا اگر برای خرید بر فرض مثال یک موبایل حق انتخاب بین گزینههای ژاپنی، کرهای، چینی، آمریکایی و اروپایی را داشته باشید، یک گزینه روسی نه چندان آشنا هم باشد، آیا گزینه روسی را انتخاب خواهید کرد؟ آیا این گزینه را به دیگر گزینههای مطرح کشورهایی که نام برده شد ترجیح خواهید داد؟ آیا میتوانید یک برند لپتاپ و یا محصولات دیگر و یا یک خودروی خوب که بتواند به عنوان مثال با بیامو، بنز و یا کیا موتور یا حتی برندهای چینی مثل چانگان رقابت بکند را میشناسید؟ آیا میتوانید آنها را استفاده بکنید! آیا آنها را ترجیح خواهید داد؟
اگر پاسختان به تمام این سوالات خیر است پس میتوان گفت که روسیه یک کشور صنعتی در دنیای امروز به حساب نمیآید و یک کشور دارای تکنولوژی مولد نیست. پس روسیه عملاً تکنولوژی دست اولی ندارد که حداقل در این زمینههایی که نام بردیم به ما بدهد که ما یا بتوانیم از تکنولوژی آنها استفاده بکنیم یا بر فرض مثال دانشی را به ما منتقل بکنند یا اینکه چیزی رو مهندسی معکوس بکنیم و بتوانیم به یک سطحی از رشد و توسعه برسیم لذا از این جهت آبی از جانب آنها برای ما گرم نمیشود، چرا که اساساً درآمد کشور روسیه بر مبنای فروش مواد خام و اولیه خود است همچون کشورهای عربی حوزه خلیج پارس و یا خود کشور ما.
پس چه چیزی روسیه امروز را قدرتمند میسازد؟ حال میرسیم به بحث حوزه نظامی روسیه و اینکه آیا روسیه در حوزه نظامی چیزی دارد که به ما بدهد؟ و یا در حوزه نظامی آیا روسیه توانایی رقابت با محصولات غربی و یا چینی را دارا است؟ نتیجه جنگ اوکراین چه چیزی را به ما نشان میدهد؟ بررسیهایی که از این جنگ شده توان نظامی روسیه را چگونه ارزیابی میکند؟ و این کشور چه پیشرفتهایی در این زمینه داشته است؟ آیا بر فرض اگر روسیه توان نظامی بسیار بالایی را دارا باشد در مواجهه با تحریمهای غرب به یاری ما خواهد شتافت؟ آیا ما را ما را رفیق استراتژیک خودش میداند یا خیر؟
برای پاسخ به این پرسشها ابتدا میآییم و قدری عملکرد روسیه را در جنگ اوکراین مورد بررسی قرار میدهیم. ابتدا روسیه از شمال و جنوب شرقی اوکراین به این کشور حمله ور شد و در تلاش بود که در یک حمله با تعداد بالایی تانک، با تعداد زیادی از موشکهای اسکندر که به مواضع اوکراینی ها شلیک میکرد و با پیاده کردن نیروهای ویژه در پایتخت اوکراین این کشور را تسلیم خود بکند اما عملاً غافلگیر شد و در گرفتن کیف عملاً ناکام ماند پس شمال اوکراین را رها کرد و به پیشروی در جنوب این کشور پرداخت؛ اما هرچه به جلو رفت به خصوص در منطقه خرسون و زاپروژیا ما شاهد این بودیم که ارتش روسیه بسیار بسیار بیشتر از آنچه در ذهن ما بود و از آن تصور داشتیم کندتر پیشروی می کرد و تلفات سنگینی را به بار می آورد. این در حالی بود که کشور اوکراین عملاً نه تنها یک سیستم یک پارچه پدافندی بلکه حتی جنگندههای درست و درمانی برای مقابله با روسیه نداشت اما ما هیچ نشانی از آن نیروی هوایی روسیه که گفته میشد پس از آمریکا دومین نیروی هوایی قدرتمند جهان است ندیدیم. هیچ نشانی از سوخو۳۴های بمب افکن استراتژیک، سوخو ۳۵های برتری هوایی، سوخو ۳۰ ها و حتی میگها ما ندیدیم، عملاً آن بمب افکنهای وحشتناک روسی که روزگاری ما خودمان در جنگ بین ایران و عراق شاهد حضور آنان بودیم را هم اساساً در این جنگ ندیدیم. در واقع هیچ گونه اثری از این نیروی هوایی وحشتناکی که برای روسیه توصیف میشد، قابل مشاهده نبود.
تانکهای تی ۷۲ روسی نیز که در این جنگ به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفتند به دلیل سیستم گلوله گذاری اتوماتیک آنها که به شکلی طراحی شده بود که با نفوذ اندکی از مواد منفجره و اشتعال زا به داخل برجک باعث ترکیدن برجک میشد و برجکها به هوا پرتاب می شدند باعث تعجب کاربران شبکه های اجتماعی شده بود. برخلاف رژه ارتش روسیه در میدان سرخ ما عملاً هیچ نشانی از تانکهای آرماتا و یا جنگندههای سوخو ۵۷ ندیدیم. حتی تانکهای تی ۹۰ روسیه هم، آنچنان که باید و شاید و آنچنان که در رزمایشها از آنها تعریف میشد عملکرد مناسبی نداشتند.
در نهایت روسیه به تدریج مجبور به استفاده از تجهیزات ذخیره خودش شد که بسیاری از آنها قدیمی بودند و توانایی رقابت با تجهیزاتی که کشورهای اروپایی همچون آلمان در اختیار اوکراین قرار میدادند را نداشتند، البته تجهیزات اهدایی به اوکراین اندک بودند اما همین تعداد اندک تلفات بسیار زیادی را به روسیه وارد آوردند.
مورد دیگر این بود که در واقع روسیه در ابتدای جنگ بسیار از بابت نداشتن پهپادهای انتحاری و یا پهپادهای شناسایی رنج میبرد و از این جهت پهپادهای بیرقدار ترکیه ای واقعاً عذابی برای روسیه شده بودند. روسیه ابتدا از چین خواست که پهپاد به آن بدهند اما وقتی که چین امتناع کرد به سراغ ایران آمد و از پهپادهای سری شاهد و مهاجر استفاده کرد.
در واقع نمیتوان از حق گذشت که روسیه ارتش بسیار بزرگی دارد و تا حدود زیادی تکنولوژی مولد نظامی را هم دارد اما این کشور در حد یک ابر قدرت در جنگ اوکراین ظاهر نشد. انتظار اغلب تحلیلگران نظامی و نخبگان سیاسی این بود که روسیه حداقل در فاصله مدت زمان کوتاهی نیمی از اوکراین را اشغال بکند و به عنوان مثال کیف را به دو بخش تقسیم بکند، اما آنطور که مشاهده میکنیم گروهی از منابع میگویند که ۲۰ درصد، گروهی میگویند ۲۵ درصد و اخیراً گروهی دیگر نیز میگویند ۱۳ درصد از خاک اوکراین در اشغال روسیه است. البته حمایت ناتو از اوکراین قابل چشم پوشی نیست اما این را باید قبول کنیم که روسیه ضعیفتر از آن چیزی که در انتظار عموم بود ظاهر شد. روسیه عملاً چیزی به نام جنگ شبکه محور نداشت. جنگندههای روسیه رادار آرایه فازی فعال نداشتند، این در حالی است که تمامی کشورهای ناتو و چین این فناوری را بر روی جنگندههای خودشان دارند.
از طرفی وجود ارتش خصوصی واگنر و حرکت این نیرو به سمت پایتخت در هفتههای اخیر موجب شد که نظم روسیه در مناطق جنگی و خطوط مقدم تا حدود زیادی به هم بریزد و موجب بشود که تلفات روسیه بیشتر شود. در روزهای اولیه جنگ ما شاهد بودیم که حتی حمایت کامل از کاروانهای نظامی روسیه در خاک اوکراین انجام نشد و اغلب آنها مشکل آب و غذا داشتند و از مردم اوکراین کمک میخواستند.
در سال 1396 ما یک سری مذاکرات با مسکو برای خرید جنگنده سوخو ۳۰ انجام دادیم اما متاسفانه هر بار روسیه انجام به وعده های خود را به تعویق انداخت و همچون سامانههای پدافندی اس ۳۰۰ رفتار کرده است. در مدت اخیر منتهی به جنگ اوکراین بود که گفته شد تعداد ۲۴ فروند سوخو ۳۵ که در واقع برای ارتش مصر ساخته شده بودند را قرار است روسیه به ایران تحویل بدهد اما با این حال هنوز هم ما شاهد تحویل این جنگندهها نبودهایم. چندین دلیل را برای عدم تحویل سوخو ۳۵ها به ایران می توان در نظر گرفت که احتمالاً هر کدام از اینها یا ترکیبی از تمام این گمانهها میتوانند صحیح باشند؛ یکی از اینها این است که اسرائیل روسیه و دولت پوتین را تحت فشار قرار داده که این جنگندهها را به ایران تحویل ندهند تا آنها هم از اوکراین حمایت نظامی نکنند و این با توجه به رابطه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه محتمل به نظر می رسد. همچنین شاید احتمال دادن جنگنده های اف ۱۶ به اوکراین مطرح باشد که روسیه را مجاب کرده است این جنگنده ها را به ایران ندهند و در عوض اف ۱۶ هم به اوکراین تحویل داده نشود؛ فلذا روسیه هم از کارت تحویل جنگندهها به ایران برای امتیازگیری از غرب استفاده میکند، به عبارت دیگر روسیه عملاً ما را شریک استراتژیک خودش نمی داند بلکه تنها یک شریک تاکتیکی می داند.
البته منظور این نیست که ما نباید با روسیه رابطه داشته باشیم بلکه منظور این است که روسیه نمیتواند جایگزین کشور دیگری شود. روسیه قدرتی است که مدام در حال ضعیفتر شدن است و از بسیاری از جهات از نظر صنعتی و تکنولوژی از جهان عقب افتاده است و در کورس رقابتی حضور ندارد. تنها عامل قدرت روسیه در جهان امروز داشتن یک زرادخانه بزرگ اتمی است و موشکهای قاره پیمای اتمی که میتوانند تهدید بزرگی برای دیگر قدرتها و دیگر کشورها به حساب آیند.
شاید این پرسش پیش بیاید که به چه دلیل روسیهای که در زمان شوروی یک کشور بسیار بزرگ و صنعتی بود به این شکل درآمده و از کورس رقابت عقب مانده است. در جواب باید گفت که پس از جدا شدن جمهوریهای مختلف از اتحاد جماهیر شوروی، روسیه نتوانسته است تکنولوژیهای پخش شده در این جمهوری ها را در روسیه جمع بکند؛ به عنوان مثال صنعت هوافضای روسیه بدون قزاقستان توانایی ادامه فعالیت را ندارد و یا کارخانه هواپیماسازی ایلیوشین تا سال ۲۰۱۵ تماما در ازبکستان فعال بود و در سال ۲۰۱۵ روسیه موفق شد که این کارخانه و تمام تشکیلات آن را به داخل خاک روسیه منتقل کند.
نظر شما :