شرکایی که واشنگتن را کنار زده اند
امریکا عقبتر از دیگر رقبا در آفریقا
دیپلماسی ایرانی: هدف ایالات متحده آمریکا برای بازیابی جایگاه خویش در سیاست خارجی، در صد روز اول دولت «جورج بایدن» یک هدف بلندپروازانه بود. اکنون آشکار است که برای ارتقاء موقعیت رهبری تحلیل رفته واشنگتن در «منطقه آفریقا» به فعالیتی بیش از یک شعار «آمریکا بازگشته» نیاز است. شرکای آمریکا که بر اساس منافع «ژئواستراتژیک» و فرصت طلبی اقتصادی قرار دارند، خود را به عنوان جایگزین های معتبر در فضاهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی معرفی کرده اند. کشورهای حوزه خلیج فارس، به اضافه ترکیه، هند و ایران، دریای سرخ را به عنوان راه نجات لجستیک دریایی جهانی می دانند و به دنبال دستیابی به پایگاه نظامی و تجاری در منطقه هستند.
ترکیه، به ویژه، به سرعت در حال به دست آوردن موقعیت تجاری و نظامی جدید است. قدرتهای دوری مانند چین و روسیه دریای سرخ و کشورهای اطراف را بهعنوان روزنهای به بقیه آفریقا، منبع بالقوه مواد خام آینده و بازاری برای کالاها و خدمات خود میبینند.
حمایت از آرای کشورها در عرصه سیاست بین الملل و ایجاد پایگاه های نظامی استراتژیک نیز مورد توجه است.
در مقابل، این شرکای جدید به کشورهای آفریقایی کمک های مالی و فنی، موافقت نامه های دفاعی و دسترسی به بازارهای آنها را ارائه می دهند. اما مهمترین و شاید وجه تمایز اصلی با ایالات متحده، سیاست «عدم مداخله» آنها در امور داخلی شرکایشان است.
در حالی که این شرکا از نظر کمکهای خارجی و برتری فنی، مالی و نظامی حتی در رده دومی نسبت به ایالات متحده قرار ندارند، اما حمایت کافی را برای کشورهای آفریقایی فراهم میکنند که باور کنند شرکای جایگزین معتبری دارند. به عنوان مثال، امضای قرارداد با سی و نه کشور آفریقایی، تسلط چین در اجرای زیرساخت ها از طریق طرح کمربند جاده ای و حمل و نقل، نمونه ای از این موارد است. این روند نگران کننده ای است که ایالات متحده نمی تواند نادیده بگیرد.
پس از چندین دهه اتحاد با ایالات متحده در مورد مسائل منطقه ای و جهانی؛ به عنوان مثال، رأی اتیوپی به تصویب جنگ خلیج فارس در سال 1991 در شورای امنیت سازمان ملل متحد را در نظر بگیرید، در حالی که شواهد برای شروع جنگ، قانع کننده نبودند، اکثر کشورهای آفریقایی به دلیل روابط طولانی مدت آنها با واشنگتن، متأسفانه ادعا می کنند که در ازای آن چیزی به دست آورده اند.
در سال 2021، همان شورای امنیت تقریباً ده ها بار در مورد مناقشه قوم «تیگرای» در اتیوپی به بحث پرداخت، اما ایالات متحده برای یک بار هم از موضع دولت اتیوپی حمایت نکرد. یک سیاست تعامل آیندهنگر ایالات متحده و منطقه شاخ آفریقا باید رقابت استراتژیک و همکاری با شرکای جدیدی را که جایگاه جدیدی در منطقه به دست آوردهاند، در بر گیرد.
مانند گذشته نزدیک، مهار پیشروی یک دشمن (چین) دیگر هدف کافی برای تعامل با منطقه نیست. در یک نمایش «ژئواستراتژیک» با رقابت چین و سایر شرکتکنندگان، برای ایالات متحده ضروری است که ارزشهای خود را ابراز کند و منافعی را که برای آن ایستاده است به وضوح بیان کند (از جمله خطوط قرمز در هر رابطهای که نمیتوان از آن عبور کرد). آفریقایی ها باید این را با درجه ای از قطعیت و فراتر از دوره های انتخاباتی چهار ساله بدانند. ثبات و پیش بینی پذیری در روابط بین الملل ضروری است.
از اوایل ماه دسامبر، سفارت ایالات متحده در آدیس آبابا، به دلیل احتیاط فراوان پس از فروپاشی کابل، شهروندان آمریکایی را با هشدارهایی در مورد وخامت اوضاع امنیتی پر کرده و آنها را تشویق به ترک شهر کرده است. در همین حال، «وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین همان زمان به آدیس آبابا رفت و بر حمایت دولت خود از دولت و مردم اتیوپی تاکید کرد و در عین حال درباره سایر منافع منطقهای نیز گفتوگو کرد. سپس پس از بازدید گسترده از چندین کشور در آفریقا در اوایل ژانویه، «وانگ یی» اعلام کرد که چین یک فرستاده ویژه جدید را برای شاخ آفریقا معرفی خواهد کرد که با استقبال پرشور مردم منطقه روبه رو شد. این همان دوستی و نفوذ روبه افزایش است که ایالات متحده از دست داده است.
راه پیش رو بازنشانی تدریجی روابط ایالات متحده با این قاره مدت هاست که به پایان رسیده است. یک سیاست جدید آفریقایی بین شرکا که در چارچوبی از اصول مشترک و چشماندازی متمرکز بر عدالت اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی و همچنین آرمانهای دموکراتیک شهروندان تثبیت شده باشد، نقطه خوبی برای شروع خواهد بود. باید روابطی وجود داشته باشد که در آن هر دو طرف تشخیص دهند که هر طرف چیزی برای ارائه و به دست آوردن دارد. وادار کردن آفریقایی ها به انتخاب بین ایالات متحده و شرکای جدید، یادگاری از خاطره جنگ سرد است. آفریقایی های قرن بیست و یکم قادر به تعریف و بیان منافع و شرکای انتخابی خود هستند.
ابتکار تجاری «شکوفایی آفریقا» Prosper Africa)) نمونه ای از یک چرخش مثبت از مدل سنّتی «اهداکننده – گیرنده» به پیمان های تجاری و سرمایه گذاری دوجانبه است. این به کشورها اجازه می دهد از روابط خود با ایالات متحده سود ببرند و همچنین از حق خود برای همکاری با سایر شرکا حمایت کنند. اما برای این کار، همه طرف ها باید فعالانه در ایجاد ظرفیت کشورها و موسسات آفریقایی برای مذاکره از موضع قدرت و عدم محدودیت تبادل دانش و اطلاعات سرمایه گذاری کنند. یکی از ویژگی های تعیین کننده آن، درجه بالای ارتباط هم از نظر سازماندهی و هم از نظر طراحی است.
در سال 2020، اتیوپی، اریتره و سومالی توافق کردند که یک بلوک منطقهای جدید شاخ آفریقا را تشکیل دهند و سایر همسایگان احتمالاً بعداً به آن بپیوندند. یک بلوک منطقهای در «سازمان بیندولتی توسعه» (IGAD) که بر اساس همگرایی منافع اقتصادی و اجتماعی و همچنین اولویتهای سیاسی، نظامی و امنیتی ایجاد شده؛ سزاوار توجه جدی واشنگتن به عنوان بخشی از استراتژی تعامل با شاخ آفریقا است.
در آینده، سیاست «آمریکا – شاخ آفریقا» باید توجه ویژه ای به نقش نهادهای آفریقایی در سطوح مختلف داشته باشد. باید بر تقویت ظرفیت نهادهای منطقه ای تحت رهبری آفریقا مانند اتحادیه اروپا، «سازمان بیندولتی توسعه» (IGAD) و منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا تمرکز کند. چنین نهادهایی در خدمت توسعه و اجرای اجماع و استانداردهای حکمرانی خوب در همسایگی هستند و در عین حال به طور جمعی حملات علیه دموکراسی و نظم های قانون اساسی را دفع می کنند.
اظهارات جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده در اجلاس فوریه 2021 اتحادیه اروپا، با تمرکز بر دموکراسی، حقوق بشر و رفاه متقابل، به سیاست خارجی مناسبی نزدیک شد. دولت از آن زمان تمرکز سیاست خود را ضد تروریسم و امنیت، تغییرات آب و هوا، بیماری همه گیر کرونا، دموکراسی فراگیر و قانون اساسی، و بازسازی اقتصادهای پس از «کووید 19»اعلام کرده است. اما این اظهارات اکنون باید با منابع و اقدامات در عرصه محیطی پشتیبانی شود.
مطالعه و بررسی موسسه آفروبارومتر Afrobarometer در سال 2019-2020 نشان داد که آفریقایی ها ترجیح می دهند از مدل توسعه ایالات متحده به جای چین با 32 تا 23 درصد پیروی کنند. در همین حال، 68 درصد از شهروندان آفریقایی دموکراسی را بر سایر اشکال حکومت ترجیح می دهند. علی رغم همگرایی ارزش هایش با آفریقایی ها، ایالات متحده همچنان از شرکای جدید آفریقا عقب است. دولت بایدن در موقعیت مناسبی قرار دارد تا گام های اشتباه گذشته را جبران کند و روابط را در مسیر درست قرار دهد. اما منطقه آفریقا که به سرعت در حال تغییر است، منتظر نمی ماند تا ایالات متحده عقب افتادگی خود را جبران کند. لفاظی های ایالات متحده باید با اقدام عملی پشتیبانی شود و نشان دهنده تغییر مسیر محسوس و مبتنی بر اعتماد متقابل و متمایل به ارزش های مشترک باشد. ایجاد متحدان وفادار و به دست آوردن نفوذ در شاخ آفریقا زمان می برد. حتی در این صورت، ایالات متحده ممکن است بر همه کشورها پیروز نشود و همه مشکلات منطقه را حل نکند. اما در هر صورت، سیاست خارجی آینده ایالات متحده باید به اندازه کافی از همگرایی با ارزش های آفریقا استفاده کند، مزیت منحصر به فردی که تازه واردان از آن برخوردار نیستند و این مستلزم تغییر روابط دیروز و ایجاد ارزش ها و اصول مشترک است.
منبع: شورای آتلانتیک / ترجمه و تنظیم: علیرضا وزین، کارشناس ارشد آفریقا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
نظر شما :