مذاکرات وین توقفگاه مهمی است
سوریه، مرحله تازه ای از نزاع میان ایران و قدرت های دیگر
نویسنده: ابراهیم حمیدی
دیپلماسی ایرانی: یکی از محرک های اصلی ابتکار عمل ها و حملات هوایی و فشارها در سوریه، حضور ایران در این کشور به ویژه آینده حضور نظامی اش در آنجاست. این مسئله به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تماس های علنی و غیرعلنی با مقامات سوری و شخص بشار اسد مطرح شده است.
ایران با حضور نظامی مستقیم در سوریه در سال 2011 برای نجات حکومت اسد از سقوط، حضور راهبردی خود در خاورمیانه را از دروازه سوریه تقویت کرد تا از حیاط خلوت خود یعنی عراق محافظت کند و با گشودن مسیری بین عراق و لبنان از طریق سوریه، در مرزهای اسرائیل مستقر شود و به آب های مدیترانه دسترسی پیدا کند. آمریکا برای ناکام گذاشتن این برنامه ایران، نیروهای خود را در منطقه التنف مستقر کرد ولی واکنش ایران ایجاد مسیری جایگزین بین تهران و دمشق و بیروت از طریق بوکمال در شرق سوریه بود که افزایش حضور آمریکا در شرق فرات و عملیات اسرائیل برای جلوگیری از استقرار نظامی ایران در سوریه و رساندن سلاح های پیشرفته به دست حزب الله را در پی داشت.
در شرایطی که ترکیه برای تقسیم نفوذ با ایران و روسیه در خاک سوریه به مذاکرات آستانه پیوست، برخی کشورهای عربی برای مهار نفوذ ایران به روسیه که رقیب ایران در مناطق تحت سیطره دولت سوریه است روی آوردند و برخی نیز دست به دامان آمریکای دونالد ترامپ و کشورهای غربی شدند که خروج همه نظامیان خارجی – به جز روسی – از سوریه را پیش شرط هرگونه عادی سازی روابط با دمشق و لغو تحریم ها و مشارکت در بازسازی سوریه اعلام کردند.
اکنون اوضاع سوریه و منطقه تغییر کرده است. نگاه دولت جو بایدن به نقش آفرینی ایران در منطقه متفاوت از نگاه دولت ترامپ است و بایدن نیز مانند باراک اوباما، مسائل منطقه را به مذاکرات هسته ای پیوند زده است و نمی خواهد مذاکرات را خراب کند. به همین علت پاسخ دادن به تنش آفرینی ایران در سوریه و عراق و خلیج فارس را از زاویه میزان تاثیر آن بر مذاکرات هسته ای بررسی می کند.
در چنین شرایطی کشورهای عربی در برابر نظام سوریه فقط دو گزینه دارند. یکی این که با بشار اسد از در دوستی وارد شوند و به انزوای دمشق پایان دهند و روابط با آن را عادی کنند به این امید که بتوانند از نفوذ ایران در سوریه بکاهند. هدف از این کار، انتقال فوری سوریه از محور مقاومت به رهبری ایران به محور اعتدال عربی نیست بلکه هدف این است که دمشق در جایی بین این دو محور قرار گیرد.
گزینه دوم کشورهای عربی این است که روی توانایی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه برای پایان دادن به نفوذ ایران در سوریه حساب کنند. این ایده ریشه در این باور دارد که جنگ در سوریه، روسیه و ایران را کنار هم قرار داد ولی صلح در سوریه و عادی سازی روابط با دمشق، این دو را از هم دور خواهد کرد چرا که ایران به دنبال حمایت از شبه نظامیان و حاکم کردن حکومتی مطیع خود و تقسیم سوریه است در حالی که روسیه به دنبال تقویت ارتش سوریه و حفظ یکپارچگی کشور است.
راهبرد اسرائیل در سوریه سه بعدی است: نخست، دریافت حمایت لجستیکی و اطلاعاتی از آمریکا به ویژه از پایگاه التنف برای هدف قرار دادن مراکز وابسته به ایران در سوریه و قطع مسیر تهران – دمشق – بیروت. دوم، اسرائیل امیدوار است که عادی سازی روابط کشورهای عربی با سوریه، فرصت های جدیدی در اختیار دمشق قرار دهد تا خود را از انزوا خارج کند. سوم، حساب کردن روی حملات هوایی خود به سوریه و توافق های نظامی خود با روسیه که دست اسرائیل را برای هدف قرار دان سوریه باز گذاشته است.
مذاکرات هسته ای در وین، توقفگاه مهمی است به ویژه اگر تفاهم های منطقه ای را هم شامل شود. ولی ادامه یافتن حملات هوایی و پیگیری حملات پهپادی در آسمان سوریه و سفرهای دیپلماتیک به دمشق، ضروری است تا تکلیف آینده حضور ایران در سوریه روشن شود.
منبع: الشرق الاوسط / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :