بازی واشنگتن در میدان خطرناک بدون دیدگاه راهبردی
ایران از موضع قدرت مذاکره می کند، امریکا و متحدانش از موضع ضعف
نویسنده: رفیق خوری
دیپلماسی ایرانی: کشمکش ژئوپلتیک در خاورمیانه در حال خطرناکتر شدن است و علت آن تفاوت در نگاه راهبردی و توسل به زور است. عجیب اینجاست که آنچه موجب تشدید وخامت اوضاع شده، تبلیغات آمریکا، اروپا، روسیه، چین و ایران است که تحقق ثبات و پایان کابوس خطر هسته ای را از طریق بازگشت به توافق هسته ای وعده می دهند.
شواهد نشان می دهد ایران از موضع قدرت مذاکره می کند و آمریکا و اروپا از موضع ضعف در مذاکرات حضور دارند. اسرائیل نیز هماهنگ کردن مواضع با تل آویو را بر واشنگتن تحمیل کرده است و به نظر می رسد کشورهای عربی به رغم وعده هایی که دولت جو بایدن در آغاز مذاکره با ایران به آنان داده بود، بیش از گذشته در معرض خطر از سوی ایران قرار دارند.
ایران در برابر آمریکا نیروی ضعیف تر است و به رغم آن که تحت تحریم و محاصره قرار دارد به علت داشتن اراده و دیدگاه راهبردی، بر ضعف خود غلبه می کند و اکنون طرفی که ایران را تحریم کرده نگران دستیابی این کشور به سلاح هسته ای است. آمریکا در توهم به سر می برد در حالی که می داند آنچه کشورهای عربی را علاوه بر سلاح هسته ای و قبل از آن نگران می کند، گسترش نفوذ ایران و مداخله این کشور در امور داخلی کشورهای عربی و رفتار بی ثبات کننده آن است.
آمریکا آنچه را که از بین بردن خطر هسته ای ایران می نامد، اولویت اصلی خود قرار داده است در حالی که می داند توافق هسته ای صرفا خطر را به تعویق می اندازد ولی آن را از بین نمی برد. آمریکا گمان می کند بعد از توافق هسته ای می تواند در آرامش با ایران برای تغییر رفتار این کشور و کنترل برنامه موشکی اش وارد گفت وگو شود، ولی این یک توهم است. آمریکا نتوانست با خروج از توافق هسته ای و فشار حداکثری و سپس مذاکره برای بازگشت به توافق زیر سایه محاصره و تحریم به این خواسته خود دست یابد و طبعا بعد از توافق نیز با زبان نرم و دیپلماسی بدون داشتن گزینه توسل به زور، به هدف خود نخواهد رسید.
اما ایران در صورت امضا شدن توافق هسته ای، به میلیاردها دلار پول و لغو محاصره و تحریم ها دست پیدا می کند و به گسترش نفوذ خود و توسعه موشک های بالستیک و حماید بیشتر از حامیان مسلحش در عراق و سوریه و لبنان و یمن و غزه ادامه می دهد. هیچ چیز نمی تواند مانع دستیابی ایران به سلاح هسته ای شود چرا که اورانیوم غنی شده و دانش لازم برای ساخت بمب را در اختیار دارد.
مشکل اینجاست که در تیم سیاست خارجی دولت بایدن، اندیشمندی راهبردی مثل هنری کیسینجر یا زبیگنیو برژینسکی وجود ندارد بلکه کسانی مانند آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، دبیر شورای عالی امنیت ملی حضور دارند که دیوان سالارانی به ارث رسیده از دولت باراک اوباما و شخصیت هایی درجه سه هستند. به همین علت است که مذاکره کنندگان آمریکایی راضی شده اند درباره برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران مذاکره نکنند. دولت آمریکا دیپلماسی را بدون دیدگاه راهبردی و بدون پشتیبانی نظامی و بدون شخصیت های وزین، به پیش می برد.
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :