فردای نهم نوامبر چه بر سر مرز ما با ارمنستان خواهد آمد؟
از الآن خواب شوم آذربایجان و ترکیه را دریابیم
دیپلماسی ایرانی: قرار است هشت روز دیگر مذاکرات سه جانبه روسیه با ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای تعیین مرزهای نهایی ایروان و باکو انجام شود. ایران علی رغم منافع حیاتی در منطقه قفقاز، مانند سال گذشته در این مذاکرات هم شرکت ندارد و تحرکات ترکیه و سکوت روسیه نگرانی های جدی در مورد سرنوشت نهایی مرزهای این دو کشور و احتمال تشدید هرگونه تلاش و برنامه ریزی برای از بین بردن مرزهای ایران با جمهوری ارمنستان را موجب شده است که کشور را در یک تنگنای ژئوپلتیکی جدی قرار داده و مسیر زمینی دسترسی ایران به اروپا را وابسته به نظرات و امیال پوتین، اردوغان و علیف خواهد کرد.
اگر یک سال قبل در چنین روزهایی از انتشار محتوای مفاد توافقنامه آتش بس ناگورنو قره باغ غافلگیر شدیم، بعد از گذشت یک سال و با توجه به قرائن و شواهد فراوان در مورد توطئه شوم رژیم صهیونیستی، ترکیه و رژیم باکو نباید از غافلگیری سخن بگوییم. اقدامات اردوغان و علیف برای از بین بردن مرز زمینی ایران و ارمنستان، اشغال همه یا بخش هایی از استان سیونیک ارمنستان و ایجاد دالان زمینی به موازات مرز ایران و ارمنستان برای متصل کردن خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان و سپس ترکیه و تبدیل آن به کریدور اصلی انتقال کالا و انرژی از چین به اروپا از طریق ترکیه دیگر اظهر من الشمس است!
رسانه های آذربایجان و ترکیه از هم اکنون تبلیغات و شانتاژ رسانه ای در مورد نتایج مذاکرات نهم نوامبر را آغاز کرده اند و در نقشه های ترسیم شده آنها ارمنستان به استان های شمالی فعلی خود محصور شده و هیچ ارتباط زمینی با ایران ندارد. این جنگ رسانه ای منطبق با اظهارات اردوغان در جریان افتتاح فرودگاه فضولی در منطقه ای فاقد هر گونه جمعیت ساکن است که احتمالا به گلوگاهی برای صادرات مواد مخدر، اسلحه و طلا تبدیل خواهد شد. اردوغان در جریان بتن ریزی نمادین برای ساخت به اصطلاح کریدور زنگه زور که قرار است از هورادز به جبرئیل، زنگیلان و در نهایت به روستای آقبند یا آغوپین در نقطه صفر مرزی ایران، ارمنستان و جمهوری باکو برود، خطاب به هیات جمهوری باکو تصریح کرد: شما از مرزهای ارمنستان هم فراتر می روید! وی پس از شرکت در این مراسم در مسیر بازگشت به ترکیه در شرایطی که لحظه ای از اقدامات تحریک آمیز علیه منافع جمهوری اسلامی ایران غافل نمی شود از دولت ایران خواست عاقلانه رفتار کند و از روابط صمیمانه باکو و رژیم صهیونیستی نیز حمایت کرد.
ابهام در مورد رویکرد روسیه
با توجه به میانجیگری روسیه در مذاکرات تعیین مرزهای رسمی ارمنستان و جمهوری آذربایجان، بیم آن می رود روسیه رویه ای را در پیش بگیرد که به عدم تامین منافع ملی ایران منجر شود. واقعیت این است که روسیه در زمینه صادرات گاز به اروپا رقیبی بالقوه به نام ایران دارد و حال آنکه ترکیه فاقد گاز است و لذا خطری در این حوزه برای روسیه ایجاد نمی کند. همچنین روسیه مانند سایر کشورهای عضو برجام و طرف مذاکره ایران نگران هسته ای شدن ایران است و تمایل دارد در این زمینه در برابر ایران از اهرم فشار مناسب برخوردار باشد، این در حالی است که حداقل در ظاهر چنین دغدغه ای در مورد ترکیه وجود ندارد. از سوی دیگر روسیه تمایل دارد از نزدیکی بیش از حد ترکیه به آمریکا که پای ناتو را بیش از گذشته به قفقاز باز کرده و امنیت و اقتدار روسیه را به چالش می کشد جلوگیری کند. این کشور در نقاط دیگری از جهان مانند سوریه با ترکیه به طور جدی درگیر است و قفقاز تنها نقطه ای است که عقب نشینی حداقل موقت روسیه در برابر ترکیه در آن چالش جدی برای کرملین ایجاد نمی کند. مجموعه این عوامل می تواند روسیه را ترغیب به رفتاری مطابق میل آنکارا و باکو در زمینه تعیین مرزهای بین المللی با ارمنستان کند که از جمله خطرناکترین آنها تفسیر بند 9 قرارداد صلح باکو و ایروان (ایجاد زیرساختهای جدید پیونددهنده جمهوری خودمختار نخجوان با آذربایجان از خاک ارمنستان) به گونه ای باشد که دالان یا کریدور مدنظر اردوغان و علیف با عبور از مسیری چسبیده به مرز ایران، دسترسی کشورمان به خاک ارمنستان را عملا مسدود یا با چالش های جدی فنی مواجه کند. کنترل امنیت این مسیر توسط روسیه دست این کشور را برای مانورهای دلخواه آن به نفع آنکارا و باکو باز خواهد گذاشت.
توصیه ها و پیشنهادها
1. با توجه به تبعات جبران ناپذیر و همیشگی سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی ایجاد و تثبیت چنین دالانی که عملا ایجاد کریدور شمال – جنوب مدنظر ایران از بندر چابهار تا ارمنستان و سپس به سمت گرجستان تا اروپا را دشوار خواهد کرد، جمهوری اسلامی ایران باید از همه توان خود برای برهم زدن این توطئه شوم استفاده کند. از یک سو باید مذاکرات فشرده با روسیه برای آگاه کردن این کشور از تبعات همراهی با سیاست های خطرناک توسعه طلبانه ترکیه در قفقاز در دستور کار قرار بگیرد تا این کشور دریابد این سیاست ها اتفاقا پای ناتو و صهیونیست ها را به منطقه باز می کند و تبعاتی خطرناک برای امنیت و اقتصاد کرملین خواهد داشت. ظاهرا روسیه بر این باور است که اقتدار و هیمنه این کشور در ارمنستان و آذربایجان ابدی است و هیچ خطری بابت سیاست های ترکیه و ناتو به اتکای تحریکات آمریکا احساس نمی کند. ولی می توان حدس زد جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا در دیداری که در حاشیه اجلاس جی 20 با اردوغان داشته و در دیگر تماس های دوجانبه، دست وی را حداقل برای شیطنت در منقطه قفقاز باز گذاشته باشد تا هم امنیت روسیه را تهدید کند و هم اهرم فشار دیگری برای وادار کردن ایران به بازگشت به مذاکرات هسته ای و سپس مذاکره در مورد توان موشکی و مسائل منطقه ای خلق کند. ایران باید به روسیه تفهیم کند تهدید منافع جمهوری اسلامی در قفقاز از سوی آمریکا نباید با همگرایی و همراهی روسیه همراه شود و ایران باید نقشی مطابق با وزن و توانایی و نیازهای ژئوپلتیک خود در منطقه قفقاز داشته باشد.
2. از سوی دیگر ایران باید با درپیش گرفتن سیاستی متین و منطقی در مذاکرات هسته ای، از فشار تحریم های اقتصادی و انزوای سیاسی و بین المللی بکاهد تا توان کنشگری خود را در برابر همسایگان توسعه طلب و تهدیدگر افزایش دهد. رقبای منطقه ای ما با افزایش توان بازیگری و نقش آفرینی ایران و کاهش فشارهای اقتصادی از تشدید فشار بر ایران می کاهند و ایران نیز خواهد توانست سیاست موازنه سازی میان قدرت های بزرگ را با سهولت و با استفاده از گزینه های بیشتر در دسترس پیگیری کند.
3. همچنین ایران باید بر حمایت خود از مواضع ارمنستان برای حفظ مرزهای فعلی این کشور تاکید کند و در صورت ضرورت حمایت آشکار نظامی و اطلاعاتی خود از ارمنستان و توانایی های خود را در این زمینه به رخ کشورهای رقیب بکشد. محبوبیت ایران در ارمنستان که به شدت در حال افزایش است حضور گسترده تر نظامی و اقتصادی و فرهنگی در استان سیونیک را که هم مرز با ایران است، ممکن می کند.
4. علاوه بر این استفاده از ظرفیت های دیپلماتیک و اطلاعاتی سازمان همکاری شانگهای نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. نگرانی ها و علائق چین در این حوزه باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. چین به تازگی از فعالیت ها و حضور اقتصادی خود در افغانستان به واسطه نگرانی از تهدیدات تروریستی کاسته است. باید به این کشور تفهیم شود سیاست های توسعه طلبانه ترکیه در قفقاز و سکوت و همراهی ضمنی روسیه موجب خواهد شد دامنه تهدیدهای تروریستی علیه چین گسترده تر شود و لذا این کشور باید مشارکت و همراهی بیشتری با دغدغه های ایران در این منطقه داشته باشد. در این زمینه می توان میان هند و چین همراهی و همسویی ایجاد کرد و دیدگاه های دو کشور را به یکدیگر نزدیک کرد. چون دغدغه های ضدتروریستی دو کشور حداقل در قفقاز به یکدیگر نزدیک و مشابه می شود.
5. ذکر این نکته هم ضروری است که رفتارهای نژادپرستانه، قومیت زده، تبعیض آمیز و سرکوبگرانه حاکمان آنکارا و باکو در کنار فساد اقتصادی گسترده و حمایت آنها از گروه های تروریستی، نگرانی های جدی در مورد عواقب موفقیت سیاست های توسعه طلبانه آنها و ایجاد دور تازه ای از آشوب و ناآرامی در منطقه حساس اوراسیا و امکان توسعه دامنه این ناآرامی ها به همسایگانشان در دیگر کشورها ایجاد کرده که می توان از این ظرفیت هم برای مقابله با توسعه طلبی ترکیه و جمهوری باکو بهره گرفت و در نهایت باید به این دو کشور تفهیم کرد اقدامات غیردوستانه آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران نه تنها نتیجه عکس داشته و حس وطن پرستی و ملی گرایی تمام اقوام ایرانی و به خصوص آذری ها را تقویت می کند، بلکه ممکن است تهران را به مقابله به مثل برای وادار کردن آنها به تغییر این سیاست های خصمانه وادار کند. اردوغان وعلیف باید بدانند کسی که باد می کارد، توفان درو می کند!
6. قطعا فعالیت های تبلیغاتی و رسانه ای جمهوری اسلامی ایران – چه در رسانه ها و نشریات رسمی و چه در اینترنت و شبکه های اجتماعی – علیه سیاست تهاجمی ترکیه و باکو باید تشدید شود. سکوت نسبی رسانه ای فعلی یک سیاست غلط است و در شرایطی که عوامل اطلاعاتی و جاسوسان سازمان میت ترکیه حتی در نقاطی مانند روستای جمیل آباد سیرجان هم به دنبال شناسایی ترک زبانان هستند تا گرایش های قومی و تجزیه طلبانه را در آنها ایجاد کنند – هر چند با هوشیاری و برخوردهای متین هموطنان عزیزمان هرگز موفق نبوده و نخواهند بود – جمهوری اسلامی باید تولید برنامه ها و محتوای رسانه ای با هدف پاسداشت میراث و اسطوره های ملی و مذهبی خود را افزایش دهد. در شرایطی که ترکیه سلاطین خونخوار و بی فرهنگ غزنوی و سلجوقی و ... را بزک کرده و به عنوان میراث جهان ترک معرفی می کند، اصرار برخی مقامات جمهوری اسلامی در تحقیر کوروش کبیر و برخی پادشاهان و سرداران ایرانشهری قبل از اسلام، سیاستی غلط است که بعد از گذشت چهل سال که جمهوری اسلامی کاملا تثبیت شده است و خطری از سوی سلطنت طلبان آن را تهدید نمی کند، باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد. بازتعریف و تبیین سیاست های نظامی و بین المللی و دستاوردهای تمدنی و ملی شاهان هخامنشی و دیگر سلسله های بزرگ ایرانی به خصوص سلسله صفویه باید در دستور کار قرار بگیرد و از ظرفیت میراث صفوی برای گفتمان سازی و مقابله با هجوم پان ترکیسم به کشور و استان های آذری زبان استفاده شود. در این صورت کشور در برابر ویروس قومیت گرایی واکسینه شده و با تقویت اتحاد و وحدت ملی می توان به شکست قطعی سیاست های ترکیه برای بلوکه کردن کریدور شمال – جنوب ایران امیدوارتر بود.
نظر شما :