اشتراک دیدگاه با کیسینجر در مورد جهان جدیدِ پساکرونا
جهان شاهد سیستم چندقطبی خواهد بود و شاید زمان تسلط چین بر جهان فرا برسد
نویسنده: نبیل أحمد صافیة، استاد دانشگاه اهل سوریه
دیپلماسی ایرانی: آیا تطابق نظرات و وحدت دیدگاهها بین دو فکر واگرا و دور از هم، همیشه جای تعجب دارد و ممکن است به حد شگفتی برسد؟ آیا به این معناست که یکی ایده را از دیگری فراگرفته است؟ و یا اینکه این تشابه، میتواند نشاندهنده صحت و سقم یک نظر و یک بُعد فکری استراتژیک باشد؟ اینها همان سوالاتی هستند که ما در مقاله فعلی، به آنها پاسخ خواهیم داد.
شاید اشاره به این نکته مفید باشد که تقریباً یک توافق جهانی ضمنی برای خلاص شدن از شر یک گروه بزرگ انسانی، به منظور محدود کردن انفجار جمعیت در جهان وجود دارد. این در حالیست که رشد این جمعیت به بیش از هشت میلیارد نفر، بر اهمیت ذخیرهٔ استراتژیک آب و غذا افزوده است. روند همهگیری کرونا نیز از این مسئله جدا نیست و بر آن تاثیر میگذارد. پیش از این، طی سالهای 1720، 1820، 1920 میلادی و اکنون 2020 بیش از یک بیماری همهگیر در دنیا وجود داشته است. من در یکی از مقالات سابقم با عنوان "آیا کرونا نشانه سقوط نظام اقتصادی آمریکا است؟" در تاریخ 31/3/2020 که در سایت خبری – تحلیلی الأخبار منتشر شد، به یک تغییر اقتصادی جهانی در نتیجه شیوع اپیدمی کرونا در تمام کشورهای مختلف جهان اشاره کردم. در آنجا مسئله تقسیم آمریکا را مطرح کردم؛ زمانی ایالتهای محلی موجود در سیستم فدرال آمریکا، مسئول کشتار دسته جمعی تعدادی از مردم آمریکا در برخی از شهرها و ایالتها شدند. امکان ثبت بالاترین موارد ابتلا به ویروس در جهان، احتمال خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بعد از مذاکره با طالبان و همچنین تبیین خسارتهای ناشی از این موارد بر سیستم اقتصادی ایالات متحده و وضعیت رکودی که از آنها حاصل شده، موضوعاتی هستند که به آنها پرداخته بودم. احتمال کاهش ارزش دلار و بهوجود آمدن رکود اقتصادی جهانی که منجر به شکلگیری ساختار اقتصاد جدید جهانی میشود، نکته دیگری بود که به آن پرداختم.
بنابراین دیدگاهی که من ارائه دادم شامل همان افکاری بود که هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، روز شنبه 11/4/2020 در مقالهای در «وال استریت ژورنال» ارائه داد؛ وی در آن با بیان همزمانی تأثیر اقتصادی و سیاسی کرونا، اظهار داشت که همهگیری این ویروس نظم جهانی را برای همیشه تغییر خواهد داد. تغییری که منجر به شعله ور شدن جهان میشود؛ وقتی او به وضعیت فعلی چنددستگی در آمریکا اشاره میکند و رهبران جهان را به وظیفه دیگری در کنار رو به رو شدن با اپیدمی هدایت میکند. این طرح در راستای اجرای پروژهای موازی برای انتقال به یک نظام جهانی پساکرونا ایجاد میشود و تأکید دارد که هیچ کشوری نمیتواند ویروس را با تلاشهای صرفاً ملی شکست دهد. تهیه چشمانداز و برنامهٔ همکاری بینالمللی برای مقابله با بحران ضروری است و بر این اساس: این اپیدمی آغاز یک دوره جهانی جدید است که در آن نظم جهانی فعلی با یک چشمانداز واحد به رهبری ایالات متحده آمریکا پایان مییابد.
جهان شاهد یک سیستم چندقطبی خواهد بود و شاید زمان تسلط چین بر جهان فرا رسد؛ زمانی که چین و روسیه دو نیرو در مواجهه اقتصادی، سیاسی و نظامی با ایالات متحده آمریکا باشند.
چه بسا گرایش روسیه و چین به رهبری قدرتهای جدید منطقهای و جهانی، مشکلی واقعی را برای آمریکا ایجاد کند؛ گرایشی که در نقش استراتژیک آنها در مراحل بعدی جهانی میتواند تأثیرگذار باشد. من فکر میکنم زمان زیادی طول نمیکشد تا این موضوع به وضوح مشاهده شود؛ به ویژه پس از چند مورد از شکستها و تقسیمات آمریکایی که به آنها اشاره شد. حتی اگر نقش آمریکاییها را در قالب آنچه «هرج و مرج خلاقانه» نامیده میشود، ببینیم؛ به ویژه در جنگ علیه سوریه و مبارزه با تروریسم. شاید وتوی مشترک چین و روسیه ضربهای دردناک به ایالات متحده آمریکا و متحدانش، برای بیش از یک بار بود؛ در حالی که رکود اقتصادی آمریکا نیز مطمئناً بر جهان باقی خواهد ماند.
من بعید میدانم که ویروس کرونا آغازگر جنگ جهانی سوم باشد؛ زیرا از یک طرف با سلاح بیولوژیکی مواجهیم و از طرف دیگر با کشورهای دارای اقتصاد نفتی. تقریباً ما همزمان به آنها اشاره کردیم با این تفاوت که من یک رویارویی نظامی آمریکایی – روسی – چینی را رد میکنم. اگر هم جنگ نفتی اقتصادی پیشرو باشد، این جنگ به وسیله نظام سعودی و متحدانش از یک سو و روسیه از طرف دیگر تحمیل خواهد شد؛ و این همان چیزی است که من در رسانههای سوریه در تاریخ 15 مارس 2020 با عنوان "جنگ اقتصادی بعدی نفت" به آن اشاره کردم. همچنین در مقاله دیگری که در تاریخ 18/3/2020، با همین عنوان در تارنمای الأخبار منتشر کردم، در آن اهداف واقعی جنگ قیمتهای نفت را توضیح دادهام. این مسئله نیز به یک تقابل اقتصادی آینده بین روسیه و ایالات متحده آمریکا بدل می شود و تأثیر خود را خواهد گذاشت. حالا اگر نظام سعودی را جبهه جنگ قیمتها ببینیم و اگر توافقنامهٔ سه جانبه مقدماتی بین ایالات متحده آمریکا، روسیه و سعودی برای نجات بازارها منعقد شود؛ با توجه به اینکه در اقتصاد آمریکا بازتابها و پیامدهای جدی خواهد داشت، و تقریباً مسلم است که این رویداد میتواند متضمن جنگی در ابعاد منطقهای و بینالمللی باشد، اینجا این سوالها پیش میآید: کدام بازیگر میتواند در مرحله بعدی در سطح منطقهای و بین المللی مقاومت بیشتری در برابر ایالات متحده آمریکا و متحدانش یا روسیه، چین و متحدان آنها داشته باشد؟ آیا جهان سقوط دلار آمریکا و ظهور یوان چین را شاهد خواهد بود؟ اینها مسائلی است که تحولات ماههای آینده ثابت خواهد کرد؛ بنابراین ما منتظر میمانیم و تغییرات پساکرونا را دنبال میکنیم.
نظر شما :