واقعیت های جدیدی که ایروان درک نکرد

درس های شکست ارمنستان

۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۰۸:۰۰ کد : ۱۹۹۷۷۰۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
ارمنستان یک سوم آذربایجان جمعیت دارد و فاقد منابع طبیعی و موقعیت ژئوپولیتیکی کلیدی این کشور است، با این حال در اوایل دهه ۱۹۹۰ جنگ را عمدتا به خاطر دو فاکتور برد: ناآرامی داخلی آذربایجان و پشتیبانی روسیه از ایروان. این فاکتورها به ارمنستان کمک کردند کنترل ناگرونو-قره باغ و نیز بخش های بزرگ‌تری از اطراف آن را که منزلگاه ۷۵۰۰۰۰ آذربایجانی بود که مجبور به فرار شدند، به دست گیرد. این پیروزی یک حس برتری نظامی در  داخل ارمنستان ایجاد کرد که تا ماه گذشته ادامه پیدا کرد. اما به زودی معلوم شد که ارمنستان لقه ی بزرگ‌تری از دهنش برداشته است.
درس های شکست ارمنستان

نویسنده: سوانته ای. کرنل

دیپلماسی ایرانی: از وقتی که شعله جنگ آذربایجان و ارمنستان دوباره برافروخته شده، ارمنستان شکست های نظامی سنگینی را متحمل شده است. نیروهای آذربایجان نه تنها بیشتر سرزمین های سابقا آذری نشینی که ارمنستان در ۱۹۹۳ تصرف کرده بود را باز پس گرفته اند بلکه به ناگرونو- قره باغ یورش برده اند و شهر استراتژیک و نمادین سوشا را هم گرفته اند. ارمنستان را انگار برق گرفته است، چیزی که با توجه به کری خوانی های جنگ طلبانه و سرشار از اعتماد به نفس سالیان گذشته اش بسیار عجیب است. چرا نتیجه منازعه آن گونه که رهبران ارمنستان تصور می کردند از آب در نیامد؟ شکست ارمنستان در اشتباهات محاسباتی مرگبار  رهبران این کشور ریشه دارد. رهبران ارمنستان تقریبا تمام فاکتورهای دخیل در منازعه را اشتباه محاسبه کردند. این فاکتورها عبارتند از محیط بین المللی، پاسخ روسیه، نقش ترکیه و نهایتا تحولات درونی دشمن شان، آذربایجان. 

ارمنستان یک سوم آذربایجان جمعیت دارد و فاقد منابع طبیعی و موقعیت ژئوپولیتیکی کلیدی این کشور است، با این حال در اوایل دهه ۱۹۹۰ جنگ را عمدتا به خاطر دو فاکتور برد: ناآرامی داخلی آذربایجان و پشتیبانی روسیه از ایروان. این فاکتورها به ارمنستان کمک کردند کنترل ناگرونو-قره باغ و نیز بخش های بزرگ‌تری از اطراف آن را که منزلگاه ۷۵۰۰۰۰ آذربایجانی بود که مجبور به فرار شدند، به دست گیرد. این پیروزی یک حس برتری نظامی در  داخل ارمنستان ایجاد کرد که تا ماه گذشته ادامه پیدا کرد. اما به زودی معلوم شد که ارمنستان لقه ی بزرگ‌تری از دهنش برداشته است. ارمنستان، عمدتا به خاطر تاریخ تراژیکش، از حسن نیت بین المللی بهره مند بود. اما توسعه طلبی های ارضی و پاکسازی قومی آذربایجانی ها در  ۱۹۹۴-۱۹۹۵ تصور جامعه بین المللی از ارمنستان را تغییر داد. تا ۱۹۹۶، قطعنامه های سازمان ملل و سازمان امنیت و همکاری اروپا این نکته را محرز کردند که همه ی کشورهای دنیا خواهان بازگرداندن مناطق تصرف شده به آذربایجان و خودمختاری- نه استقلال-برای ارمنی های ناگرونو- قره باغ هستند. وانگهی وسعت مناطق تصرف شده به حدی بود که نه رهبران و نه جامعه آذربایجان نمی توانستند با آن کنار بیایند. برعکس یک حس انتقال جویی در آذربایجان پدید آمد و باکو بخش مهمی از درآمدهای نفتی بادآورده اش را در بخش نظامی سرمایه گذرای کرد. افزایش بودجه نظامی آذربایجان، عدم توازن بین دو کشور  را به مرحله خطرناکی رساند. ارمنستان، که  روسیه را ضامن توسعه طلبی اش می دید، با افزایش وابستگی اش به مسکو به این موضوع پاسخ داد.  

برای مدتی ارمنستان خود را مجاب کرد که باد تحولات به نفع او می وزد. دو رویداد ناگهانی همزاد در سال ۲۰۰۸- جنگ گرجستان و بحران مالی سال جهانی- ارمنستان را در مورد درست بودن قمارش روی روسیه مطمئن ساخت. غرب ثابت کرده بود که قادر به دفاع نظامی از عزیز دردانه اش در قفقاز، گرجستان، نیست. بحران مالی نیز توجه دولت های غربی را از منطقه دور کرد. استقلال کوزوو  که به معنای خلق یک دولت آلبانیایی تبار دوم در بالکان بود عزم و جسارت ارمنستان برای نگه داشتن ناگرونو-قره باغ یا تشکیل کشور ارمنی دوم ناگرونو-قره باغ بیشتر کرد. انضمام کریمه به خاک روسیه که شبیه ادغام دو دهه پیش ناگرونو-قره باغ بود امید ارمنستان را حتی بیشتر کرد. در نتیجه این تحولات، ارمنستان مذاکرات صلح تحت رهبری جامعه امنیت و همکاری اروپا را تاکتیکی برای وقت کشی می‌دید و نیازی به ادادن امتیازی جدی در ازای صلح حس نمی کرد.  در سال ۲۰۱۶ افزایش تنش ها منجر به یک جنگ چهارروزه شد که در آن آذربایجان برای نخستین بار از سال ۱۹۹۴ کنترل برخی از مناطق تصرف شده را دوباره به دست آورد. مسکو اگرچه بعد از چند روز  مذاکرات آتش بس را شروع کرد، برای متوقف کردن یا عقب راندن آذربایجان کاری نکرد. این موضوع می بایست زنگ خطر را برای ایروان به صدا در می آورد و آن ها را از خیالات خوششان بیدار کند، اما با کمال تعجب مواضع و رویکرد ارمنستان نامنعطف تر شد. تغییر اول، تغییر در الفاظ بود. بسیاری از ارمنی ها به تدریج شروع به استفاده از «مناطق آزادشده» برای اشاره به مناطق تصرف شده ی پیرامون ناگرونو-قره باغ کردند- این تغییری عمده محسوب می شد، چرا که آن ها سابقا این مناطق را به عنوان اهرم فشاری برای واداشتن آذربایجان به کنار آمدن با وضعیت ناگرونو-قره باغ می دیدند.  رفتار ارمنستان حاکی از این بود که دیگر تمایلی به باز پس دادن مناطق تصرف شده ندارد و مصمم است چهار قطع نامه شورای امنیت مبنی بر برگرداندن «بی درنگ و بدون قید و شرط» مناطق مذکور  را نادیده بگیرد. 

وقتی نیکول پاشینیان در بهار ۲۰۱۸ متعاقب یک «انقلاب مخملی» به قدرت رسید، ابتدا نشان داد که مایل است مذاکرات صلح را از سر بگیرد. علی الظاهر نخبگان آذربایجان از سر کار آمدن او استقبال کردند. باکو از فرصت انجام عملیات نظامی در طول اغتشاشات داخلی ارمنستان چشم پوشی کرد و به امید پیشبرد مذاکرات صلح به پاشینیان فرصت داد قدرتش را تثبیت کند. وقتی علیف و پاشینیان در اکتبر ۲۰۱۸ در دوشنبه دیدار کردند آنها توافق کردند که تنش ها را کاهش دهند. چشم انداز صلح بهتر از همیشه به نظر می رسید، تا این که یکباره همه چیز تغییر کرد. در ماه می، پاشینیان « اصل مادرید» را که از ۲۰۰۷ مبنای مذاکرات بود رد کرد. او همچنین تلاش کرد تا چارچوب مذاکرات را تغییر دهد و خواهان حضور رهبران محلی قره باغ در گفت وگوها شد. وانگهی در جریان یک سخنرانی در آگوست ۲۰۱۹ در پایتخت قره باغ اظهار داشت «قره باغ جزئی از ارمنستان است، تمام» و این چنین ایده وحدت قره باغ و ارمنستان را که در اواخر ۱۹۸۰ شعله تضادها را برافروخته بود، از نو مطرح کرد. این دو نقطه نظر نه تنها متناقض بودند- اگر قره باغ جزئی از ارمنستان است، چرا باید یک کرسی مجزا در مذاکرات داشته باشد- بلکه همچنین هیچ جایی برای مذاکرات بر سر آینده منطقه باقی نگذاشت. نشانه های دیگری از تغییر هم وجود داشت. همسر پاشینیان، آنا هاکوبیان، که در سال ۲۰۱۸ جنبش «زنان برای صلح» را راه انداخته بود، این تابستان در یونیرم نظامی و مسلسل در دست حاضر شد تا آموزش نظامی زنان را ترویج کند. پسر آن ها هم برای خدمت در منطقه تصرف شده داوطلب شد.  استراتژی نظامی ارمنستان نیز تغییر کرد: در همین سال وزیر دفاع دیوید تونیان- که قدرت و نفوذش در حکومت به سرعت افزایش یافت- اظهار داشت که ارمنستان اینک منطق زمین در ازای صلح که به عنوان مبنای مذاکرات عمل کرده بود را رد می کند و در عوض استراتژی «جنگ های جدید برای سرزمین های جدید» را اتخاذ کرده است. این چرخش ها با  تحرکات جسورانه ای همراه شد که شرایط را روی روی زمین تغییر داد. ارمنستان به طرزی نسبتا آشکار شروع به اسکان دادن ارمنی های سوریه و لبنان در مناطق تصرف شده کرد. موضع ایروان به بهترین وجه در مصاحبه پاشینیان با بی بی سی در  آگوست ۲۰۲۰ خلاصه شد که میزبان برنامه استفان ساکور را واداشت که نتیجه گیری کند «کاملا معلوم است شما دنبال صلح نیستید». اما رهبران ارمنستان حتی از این فراتر رفتند: آن ها دست به اقداماتی زدند که پای ترکیه را به طور مستقیم تر به مجادله کشاند. وقتی جولای امسال درگیری در مرز ارمنستان و آذربایجان در نقطه ای خیلی دورتر از قره باغ آغاز شد، ترکیه به وحشت افتاد که ارمنستان در حال تهدید تاسیسات انرژی در نزدیکی منطقه ای است که نفت و گاز آذربایجان را در خود جا داده است. سپس، در اوایل آگوست، رئیس جمهور و نخست وزیر ارمنستان هر دو از  گرامیداشت صدمین سالگرد معاهده سورس Sevres)) که یک دولت ارمنی را در ترکیه شرقی تاسیس  کرد سخن گفتند- موضوعی که بعد از گذشت سال ها کماکان خون ناسیونالیست های ترکیه را به جوش می آورد و برای سال ها آن ها را متحد کرده است. 

مرور این تحولات از چهار اشتباه محاسباتی مرگبار ارمنستان حکایت دارند. نخست، لفاظی «مناطق آزادشده» بیانگر تلاشی حساب شده برای‌ بهره‌برداری از ضعیف شدن قانون و نهادهای بین الملل است. برای دو‌ دهه، آذربایجان کوشش را بر استفاده از دیپلماسی و فشارهای بین المللی برای خنثی کردن تلاش ارمنستان در جهت تغییر مرزهای بین المللی با توسل به قدرت نظامی متمرکز کرده بود.  چنین به نظر می رسید که یک نظم بین المللی تضعیف شده دست ارمنستان را برای حفظ کنترلش بر این مناطق باز گذاشته است. 

رهبری ارمنستان التفات نداشت که همین نظم بین المللی بود که  آذربایجان را از رها کردن دیپلماسی و تعقیب یک راه حل نظامی بازداشته بود. در سال ۲۰۱۹، الهام علیف گفت جهانی در حال ظهور است که در آن «زور حق است»، سخنی که متضمن این  پیام بود که اگر آذربایجان از طریق دیپلماسی به اهدافش نرسد مطابق قانون این جهان عمل می کند. به همین سبیل، ارمنستان به پیامدهای شکست  در کسب تایید بین المللی برای تصرفاتش توجه نداشت. چنان که حوادث اخیر روشن ساختند، مادامی که جنگ بر مناطقی متمرکز باشد که جامعه بین المللی به عنوان خاک آذربایجان به رسمیت می شناسدشان، کشورهای غربی و قدرت های دیگر نمی توانند فراتر از دعوت همیشگی به خویشتن داری و مذاکره کاری کنند. 

دوم، ارمنستان هیچ وقت عبرت نگرفت که نمی تواند حمایت روسیه را مسلم فرض کند. نفوذ روسیه بر ارمنستان چنان زیاد شده بود که ولادیمر پوتین ابایی از کشیدن ناز الهام علیف و تلاش برای کشاندن آذربایجان به محور روسیه نداشت. کسانی که با استراتژی روسیه آشنا هستند می دانند که کرملین به نفوذش بر ارمنستان همچون اهرم فشاری علیه گرجستان و آذربایجان می نگرد که هر دو از اهمیت استراتژیکی بیشتری نسبت به ارمنستان برخوردارند. 

چند سال قبل، مسکو شروع به فروش حجم عظیمی از تسلیحات به آذربایجان کرد. قطعا باکو پول بیشتری از ارمنستان برای این تسلیحات پرداخت اما نه این معامله و نه تلاش سرسختانه روسیه برای وارد کردن آذربایجان به سازمان های تحت هدایت روسیه همچون اتحادیه اقتصادی اوراسیایی نتوانست رهبران ارمنستان را متقاعد کند که در استراتژی وابستگی شان به روسیه تردید کنند. چنین بازنگری حتی بعد از اینکه روسیه در درگیری ۲۰۱۶ پشت ارمنستان را خالی کرد اتفاق نیفتاد. به جای بازنگری در وابستگی به روسیه، ایروان به مانند پوکربازی که با دستی بد بازی می کند، در یک بلوف نسبتا آشکار مبلغ شرط بندی را افزایش داد تا این که باکو نهایتا تصمیم گرفت چالش را قبول و دست خالی ارمنستان را رو کند. اگرچه ممکن است مسکو پا به میدان بگذارد و ارمنستان را نجات دهد، این موضوع بسیار نامحتمل است. پوتین عمیقا به پاشینیان و شیوه ی به قدرت رسیدنش بی اعتماد است و بدش نمیاد او را با صورتی سیلی خورده ببیند- شاید به امید اینکه که رژیم قدیم به قدرت باز گردد. جالب است که الهام علیف آگوست گذشته باقی مانده نیروهای متمایل به روسیه ی داخل حکومتش را تصفیه کرد و آشکارا از پوتین برای عرضه تسلیحات روسی به ارمنستان گلایه کرد. رویکرد محتاطانه پوتین را می توان بیانگر نیاز مسکو به بازی ملاحظه آمیز با باکو برای حفظ اهرم های فشار بر این کشور دانست که به لحاظ استراتژیک مهم‌ترین کشور قفقاز است. به نظر می رسد رهبران ارمنستان ناتوان از درک این واقعیت بودند که روسیه به خاطر  همه لات بازی هایش، هم در سطح جهانی و هم در سطح منطقه ای قدرتی در حال افول است. شاید شرایط در آینده تغییر کند اما در حال حاضر روسیه نفع چندانی در مداخله قاطعانه در درگیری ندارد و حتی از  درگیری برای اعزام و مستقرکردن نیروهای حافظ صلح روسی در منطقه مورد مناقشه بهره می گیرد.  القصه، ارمنستان بسیار تنهاتر از چیزی بود که لافش را می زد. 

سوم، رهبران ارمنستان نتوانستند پیوند روبه رشد قفقاز جنوبی و خاورمیانه و به خصوص نقش ترکیه در منطقه را به درستی تحلیل کنند.  از سال ۲۰۱۵ یک جریان ملی گرای قدرتمند در حال صعود در حکومت ترکیه بوده و نفوذش بر سیاست خارجی ترکیه بیشتر و بیشتر شده است. 

رئیس جمهور رجب طیب اردوغان- که اسلام گرایی اش بر ملی گرایی اش می چربد- به سمت ناسیونالیسم سوق یافته است، چیزی که باعث شده آنکار هم در سوریه و هم در لیبی روسیه را به چالش بکشد. ارمنستان می بایست این قضیه که جنگنده های ترکیه بر سیستم ضدهوایی روسیه  لااقل در لیبی برتری داشتند را یک زنگ هشدار جدی می دید و آن را دلیلی برای احتیاط بیشتر قلمداد می کرد. به رغم علایم جنگی صریح، از جمله اظهار نظر اردوغان در فوریه ۲۰۲۰ که قره باغ همان قدر که برای آذربایجان اهمیت دارد برای ترکیه هم مهم است، رهبران ارمنستان از پیش بینی تغییر رویکرد ترکیه راجع به منازعه عاجز بودند. در حقیقت، آن ها از طریق اقداماتی مثل گشودن باب معاهده سورس این تغییر را شتاب بخشیدند. 

نهایتا، رهبران ارمنستان از درک دگرگونی های داخلی آذربایجان عاجز بودند. برای سال‌ها، الهام علیف در اثر حضور الیگارشی های گوناگون پیرامونش فلج شده بود. اما در چند سال گذشته، رهبر آذربایجان دست به یک پاکسازی وسیع زد تا دولت را کارآمد سازد. علیف خودش را از غل و زنجیرهای رژیمی که هفده سال قبل از پدرش به ارث برده بودخلاص کرد. رهبران ارمنستان نتوانستند این را دریابند که رویکرد شجاعانه تر علیف مبرم ترین مسئله آذربایجان، تضاد حل نشده بر سر قره باغ و تصرف شدن مناطق آذربایجان، را تحت تاثیر قرار می‌دهد، هرچند علیف بارها نارضایتی شدیدش را از اوضاع اظهار داشته بود. 
چرا رهبران ارمنستان این اشتباهات محاسباتی مرگبار را مرتکب شدند.  دلایل متعددی به ذهن می رسد. جهان در سال های اخیر به سرعت تغییر کرده است. این تغییرات سریع، انعطاف و مهارت های تحلیلی بالایی برای پردازش پیامدهای تاثیرات متقابل فراشدهای جهانی و منطقه ای می طلبد.  به جای سازگاری با تغییرات، رهبران ارمنستان مغرور شدند و تبلیغات خودشان را باور کردند. اما این موضوع نمی تواند میزان شکستی را توضیح دهد که تنها با تحلیلی عمیق از سیاست داخلی ارمنستان قابل تبیین است. 

اینک  مثل روز روشن است که نخست وزیر نیکول پاشینیان- که پیش از آن که با یک جنبش خیابانی به قدرت برسد فاقد تجربه سیاسی بود- از درک ژئوپولیتیک کشور و منطقه ناتوان بود. اما گذشته از بی تجربگی سیاسی، پاشینیان پیوسته از جانب رهبری پیشین ارمنستان، که با رهبران قره باغ متحد بودند و روابط ممتازی با مسکو داشت، زیر پایش خالی شد. این شرایط پاشینیان را وادار کرد که  برای تحکیم قدرتش یک موضع به طور فزاینده ناسیونالیستی را اتخاذ کند.  اهمیت رقابت های داخلی پاشینیان با نخبگان قدرت قدیم ارمنستان به حدی است که می توان گفت طرح بحث وحدت قره باغ و ارمنستان تلاشی برای جلب نظر رهبران قره باغ و افزایش محبوبیتش در میان ارمنیان آن جا بود. اگر این را بپذیریم، باید بگوییم که او تاثیر سخنانش بر باکو را بسیار دست کم گرفت. 

تا زمان نگارش این نوشته، طرفین یک توافق آتش بس امضا کرده اند که برتری نظامی آذربایجان را تثبیت می کند و سطوحی از کنترل ارمنستان بر بخش هایی از ناگرونو-قره باغ را حفظ می کند.  آسیب بلندمدت حاصل از محاسبات اشتباه ارمنستان مبرهن است. در حالی که بخشی از آسیب فیزیکی است، آسیب ذهنی و روانی مهم تر است. احساس برتری نظامی ارمنستان در هم شکسته است و  انزوا و تنهایی اش مشهود است. اکنون باید روشن شده باشد که ارمنستان تنها به شرطی می تواند امنیت داشته باشد که به صلحی پایدار با آذربایجان برسد.  پاشینیان که از قبل تضعیف شده بود باید خیلی خوش شانس باشد که بتواند در قدرت باشد، کما اینکه درخواست ها برای استعفایش بالا گرفته است. اما مهمتر از ماندن یا رفتن پاشینیان، باید ببینیم آیا ارمنستان از این خیره سری ها و اشتباهات محاسباتی خواهد آموخت و تلاشی جدی برای صلح به عمل می آورد یا نه. 

منبع: نشنال اینترست / ترجمه: ترجمه سجاد احمدیان

کلید واژه ها: ارمنستان جمهوری آذربایجان جنگ قره باغ روسیه ترکیه جنگ ارمنستان و آذربایجان


( ۱۳۶ )

نظر شما :

علی ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۱۲
تحلیل درستی بودخوشبختانه حماقت پاشینیان با توجه به عقبه ی سیاسی اش و عدم درک صحیحش از سیاست و قدرت نمایی ارتش آذربایجان ، باعث شد پس از چندین سال سرزمینهای آذربایجان از اشغال درآمده و ارمنی ها را مثل سگ از این مناطق بیرون بیاندازند . البته وعده ی الهی که پیرزوی حق می باشد نیز بار دیگر ثابت شد . امید است تمام اشغالگران در همه جای دنیا محو شده وملتهای زیر یوغ آزادگردند.
محمد ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۲۰
ارمنستان برخلاف آذربایجان به قدرتی قدرتمندتر تکیه نکرد و در نتیجه بازی ر باخت ، به نظر من این ماجرا باعث می شود این کشور بیشتر به دامان فرانسه بیافتد تا بتواند از خود در برابر ترکیه و روسیه محافظت کند
خسرو ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۴
نوشته واقع بینانه ای بود ، حال باید همه کشورهای همسایه ارمنستان را اقناع کنند که به صلح پایبند باشد ، چون پتانسیل جنگ و درگیری را ندارد و غربیها و روسیه از اشغالگری ارمنستان تا ابد حمایت نمی کنند ، و البته باید دیازپورای ارمنی در امریکا و فرانسه و روسیه و ایران ، بپذیرند که به خاطر آرزوهای تاریخی شان ، ارمنستان ضعیف و محاصره شده را وادار به جنگ نکنند ، مرحله بعدی بحران قره باغ ادعای خسارت 800میلیارد دلاری آذربایجان است که با طرح در دادگاه های بین المللی در حال شکل گیری است ، به نظر میرسد بنا به گفته یک مقام ارمنستانی ، برای پرداخت چنین رقم بزرگی ، ارمنستان مجبور شوداز قسمتی از سرزمین اش( زنگه زور ) چشم پوشی کند ویا وارد معامله برای دادن امتیازات بلند مدت مثل اجاره صد ساله بورچالی ( منطقه شمال ارمنستان ومرز با گرجستان بین آذربایجان و ترکیه که وطن تاریخی ایل قره پاپاق بود ) شود
حمید ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۲۵
تحلیل درست و منصفانه به دور از تعصبات و غرض ورزی امیدوارم یک درسی هم بر آن نویسندگان داخلی که عمدتا با هدف دشمنی با ترکها نگاشته بودند باشد
حمید ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۴۷
البته در این جنگ ای ذهنیت خیلی از ما ایرانی ها که از روسیه را به عنوان قدرتی شکست ناپذیر و تنها کشوری که تحولات منطقه که بدون اراده و خواست آنها صورت نمی گیرد هم دچار خدشه گردید و ثابت شد که بازیگرانی هم هستند که قدرتشان بر قدرت روسها می چربد بر خلاف تصور برخی‌ها بزرگترین بازنده این جنگ را بعد از ارمنستان باید روسها دانست چرا که در میدان عمل و در یک رویارویی واقعی نا کارآمدی سلاحهایشان که قبلا روی آنها خیلی حساب می کردند برای همه دوستان و دشمنانشان آشکار شد و از این بعد آن اعتماد به نفس سابقشان را در مواجهه با بحرانهای پیشرو نخواهند داشت
م-ر-مدرس روابط بین الملل ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۴۹
تحلیل علمی و بی طرفانه ایست. در این ماه ها تنها تحلیل بی طرف در مورد قفقاز و قره باغ در سایت وزین همین مطلب بود. امیدوارم مسئولین سایت، تحت تاثیر تفکرات لابی گری قرار نگیرد و اعتبار تحلیلی خود را در حوزه آذربایجان و ترکیه حفظ نماید
علی ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۱۰
این وعده الهی پیروزی حق آنهم با تسلیحات اسراییلی و ترکیه و تروریست‌های ترکمن سوری و پانترکها آخر مانند ارمنستان دامن باکو را خواهد گرفت دور نیست صدای تکبیر تروریستها و سر بریدن گله ای آنها در باکو و قره باغ و.. شاهد باشیم خواص گرگ این است آنوقت باکو و قره باغ جولان قدرتهای خواهد بود نه سیاست پانترکی یا مذهبی نجات دهنده آنها نخواهد بود خسرو جان جرقه جنگ جهانی دوم همان در یافت غرامت سنگین توسط فاتحان جنگ بوده است این بار همان حربه برای تقابل و جنگ صلیبی قره حال یا آینده خواهد بود آنهم مخالفت ایران برای تغییر مرزها و استقرار پایگاه‌ها رژیم صهیونیستی و پانترکها ترکیه
كامران ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۱۵:۲۱
این جنگ علاوه بر ارمنستان باید برای بخش بزرگی از تحلیلگران سیاسی ایرانی نیز درس بزرگی بشود ، متاسفانه نه تنها از درک واقعیت های منطقه عاجز بودند بلکه عملا تبدیل به بلندگوی دستگاه پروپاگاندای پوشالی لابی ارمنی شدند. و با این نقص اطلاعات و محتوی منحرفانه موجب تقابل سیاسی و کدورت در جامعه شدند. و نتیجه ان دور ماندن هر چه بیشتر ایران از موازنات قدرت در منطقه قفقاز شد.
جواب علی ترک ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۵۰
دیگه جمع کنید بساط پان ترکی فعلا که اذربایجانتون شده لانه اسراییل و از اونجا خاک ایرانو تهدید می کنن و مقامات و دانشمندهای کشورمون تهدید می کنن شما نون ایرانو می خوریدو و سنگ خلیفا اردوغانو به سینه می زنید شرم کنید
محمد تبریزدن ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۵۳
با جماعت عوام و پامنبری کاری ندارم فقط آندسته از مقامات که مرتب بر طبل حضور نیروهای تکفیری در قره باغ میکوفتند چرا ساکتند و هیچ مستندی تا کنون نتوانسته اند ارائه کنند
مسعود ۱۱ آذر ۱۳۹۹ | ۲۳:۰۴
مقاله ی جالبی بود لیکن جامع جمیع جهات نبود ! امیدوارم رهبران آذربایجان از پیروزیهای نیم بند خویش سرمست نشده و اشتباهات ارمنیها را در رابطه با همسایگان قرتمند خویش دوباره نکنند و هرگز به فکر بلند پروازی نباشند !؟اهل علم و قلم و سیاست می دانند که منظورم چیست !؟
A ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | ۰۰:۱۹
همه حرفاتون درست بود به غیر از بخشی که از روسیه به عنوان قدرت در حال افول یاد کردید عزیز من ده ساله که میگن روسیه در حاله افوله و بعدشم فرومیپاشه اول هرسال میگن اخر هر سال می‌بینن نپاشیده توروخدا بس کنین این تبلیغات رو
علی ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | ۱۶:۱۰
نظر برخی از کامنت گذاران که مدام به تورکیه و سیاست پانترکی و غیره می پردازندرا به حمایت جانانه ی پاکستان سنی مذهب از آذربایجان شیعه مذهب جلب می کنم . ونتیجه می گیرم که حق بودن ربطی به مذهب ندارد .چنانکه بسیاری از کشورهای غیر مسلمان مانند اوکراین نیز از آذربایجان حمایت کردند و درستی سیاست اتخاذ شده شان ثابت شد.
در جواب علی ۱۲اذر ۱۶:۱۰ ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۳
قرارداد چند جانبه شنیده ای پاکستان اصلا ارمنستان را به رسمیت نمی شناسند نه به خاطر آذربایجان شیعه یا قره باغ هزینه حمایت خود هم نقدا باکو پرداخت میکند سلاح سازمانی ارتش ترکیه و آذربایجان و پاکستان جدیدا یکی است یعنی همکاری نظامی پاکستان با باکو دارد بسیار گسترده است .در مقاله ای درباره نفوذ نرم ترکیه در پاکستان با موضوع فیلم پرداخته بود پاکستان در زمان عثمانی ها سرباز کمکی خلیفه بودند همانطور که پایگاه تکفیری‌ها در آسیای میانه و جنوب شرق هستند نگاهی به افغانستان و بلوچستان ایران و فعالیت گروهک‌های صحابه و جند شیطان و الان داعش نشان سرمایه گذاری عربها و غربیها در اسلام آباد است اوکراین هم به خاطر اشغال کریمه توسط روسیه از باکو حمایت کرد گرجستان هم حمایت کرده بود به خاطر تجزیه اوستیای و ابخازیا بدست روسیه ،ایرانم تفکرات قومیتی و نژادی عده ای معلوم الحال حمایت همراه با هشدار صریح در باره عواقب استقرار تکفیری‌ها در مرز با ایران
امیر ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۵۸
جالبه بعد از مدتها یک مقاله خوب دراین مورد خوندم
كامران ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | ۲۲:۲۷
پروفسور ایرجعلی جامی ، اخیرا امیر نام ، دست از خزعبلات بردار ، شما حتی گرامر فارسی را درست نمیدانی!! پیوند دادن موضوعات نامرتبط با هم شما را از مخمصه موجود نجات نخواهد داد !! تنها راه شما رجوع به اصول انسانی و زیست مصالمت امیز با همسایگان است.
محمدی ۱۳ آذر ۱۳۹۹ | ۰۷:۴۶
مقاله پر محتوا، علمی وباتکنیک مطلوبی بود.فرق بین مقاله های داخلی وخارجی هم از نظر موضوعی وهم از نظر محتوایی کاملا مشهود است
رضا ۱۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۳۹
دیر یا زود ما با مساله قفقاز رو درو خواهیم شد. یا ایران پرستانه یا خائنانه . ما تنها یک راه داریم و اون پس گرفتن خاک کشور هست .
در جواب کامران12اذز ۱۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۳۵
مخمصه اصلی باکو با کشاندن پای تکفیری‌ها ترکها و اسراییلی ها و به زودی ناتو با عدم رویکرد مسالمت آمیزی با ایران نشان داده است .ارتش و سپاه در مرز اذربایجانات ایران چرا باید در آمادگی 100درصدی و هشدار صریح در خصوص تغییر مرزهای بین المللی دهند ???!!!کشوری که وحوش تکفیری و پانترکها ترکی و اسراییل را در مرز ایران مستقر کرده است سر اصول انسانی و زیست مسالمت آمیز با ایران ندارد.
به رضا ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۰۱:۰۷
ترکها یک مثل دارند می گویند مواظب باش زمانی که از باران فرار می کنی گرفتار تگرگ نشوی. بهتر است اشتباه یزدگرد ساسانی را در تقابل با اعراب و خوارزمشاهیان را در مقابل مغولها و شاه اسماعیل را در مقابل عثمانی تکرار نکنید. در مورد حمله عثمانی به تبریز هم حتما خواهید نوشت ، قبل اش خود گفتم که زحمت شما کم شود
در جواب فاشیستهای پانفارس ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۰۹:۴۰
اینقدر مانند افراد کور از مواضع ارمنستان اشغالگر حمایت نکنید، افکار فاشیستی و پانفارسی شما مانع دیدن واقعیتهای جامعه شده است ، ایران از وجود قومیتهای مختلف است که بالیده و بزرگ شده ، شما با ساز مخالف زدن در برابر خواست و درد کشتار و اشغالگری ارمنستان مسیحی نسبت به برادران همخون و هم دین برای ترک های ایران عملا دارید ساز تجزیه ایران را کوک میکنید فارسها تنها قسمت کوچکی از ایران هستند ، و ایران شامل قومیت های زیادی هست ، با افکار فاشیستی و پانفارسی دارید نفرت پراکنی میکنید، شرم کنید سر عقل بیایید که ایران از حماقت شما ضربه خواهد دید
در جواب فاشیستهای پانترک ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۱
از مواضع ارمنستان حمایت نکرده‌ایم و نمی کنیم بلکه از منافع و امنیت خود حفاظت میکنیم در برابر تروریست‌های تکفیری ترکمنی سوریه وو پاسگاههای و اسراییل و در آینده ناتو (در صورت عضویت رسمی و دایمی در ناتو )و پانترکهای مزدور افکار پان‌ترکی و فاشیستی و قومیتی و مذهبی شما باعث نادیده گرفتن واقعیت‌های جامعه منطقه و جهان شده است . آیا مخالفت با استقرار آنهاو پایگاههای آنها در مرز ایران ساز تجزیه است (هشدار صریح رهبر ی و فرماندهان و مسولان امنیتی ایران و روسیه و ...)؟؟!!یا شما گرفتار افکار پان‌ترکی هستید ؟؟؟شما با حرکتهای نسنجیده باعث نفرت از ایران در قفقاز و سایر قومیتهای ایران شده آید سر عقل بیایید و دست از افکار صهیونیستی پانترکی بردارید نگذارید برنامه ها و سیاستهای دیکته شده غرب و اسراییل بر باکو و ترکیه پیاده سازی کنید و باعث تنش با سایر اقوام و ....شوید
حسین پور ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۱۱
خوب ، منطقی و واقع بینانه بود ولی تنها به یک موضوع اشاره نکرده که اندیشه های غیر منطقی در جمهوری ارمنستان نتیجه تفکرات تحمیلی از سوی دیاسپورای ارمنی در خارج به ویژه آمریکا و فرانسه است و پاشینیان هم دستپخت این تفکرات بود که با حمایت غربی ها سر کار آمد ارامنه مقیم آمریکا و فرانسه خودشان در رفاه و آسایش هستند با درآمد سرانه چند ده برابر ارامنه ارمنستان و فقط به دنبال تعصبات قومی و ادعاهای تاریخی واهی هستند و چوب این تفکرات را مردم بدبخت ارمنستان می خورند. ارمنستان الان با دو همسایه مهم خود یعنی جمهوری آذربایجان و ترکیه که اولی کشوری ثروتمند و دومی کشوری نسبتا" پیشرفته است رابطه ندارد و فقط با ایران و گرجستان رابطه دارد که اولی خودش درگیری های زیادی دارد و دومی که در واقع عددی نیست.
هاشم ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۲۱
میخواستم بدونم چرا درآمد های نفتی آذربایجان باد آورده است و در آمد بقیه کشورها به حق و قانونی؟ ؟؟؟
الله یارto7uxu ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۱
پوتین وارمنستان،با باز کردن راه نخجوان،به باکو وترکیه،خواستند مسیر ترکیه گرجستان را به نوعی،راکد وناکار کنند،وبا این کار ضربه اصلی را به گرجستان بزنند، که با حق ترانزیت لوله‌های نفت و گاز باکو تفلیس جیهان،وخط آهن وجاده ترانزیت کمک زیادی به اقتصادش میشد،که این منافع حالا نصیب ارمنستان میشود،،وگرجستان در محاصره قرار میگیرد.،،وایران هم اتوماتیک میتواند از طریق همین خطوط مواصلاتی،به روسیه،اورپا،ترکیه وصل شود،در حقیقت ،سواری رایگان برای ایران درست شد.،،،ولی چون مغزمان خراب است دنبال قسمت خالی استکان هستیم،وایه یاس میخوانیم.
رضا اذری ایران پرست ۱۵ آذر ۱۳۹۹ | ۰۵:۱۸
ارمنی ها جزو اقوام ایرانی هستن و پانترک ها خائن هستند ما باید از ارمنستان دفاع کنیم و با پانترک ها بجنگیم
رضا ۱۶ آذر ۱۳۹۹ | ۰۴:۴۶
ضرب المثل الکی ترکی درست نکن. قفقاز خک ایران هست و باید برگرده هرکس مخالفه به ایران خیانت میکنه
مجاهدی ۱۶ آذر ۱۳۹۹ | ۱۷:۰۳
درسهای شکست ارمنستان؟! کدام درس ارمنی جماعت اگه از تاریخ درس عبرت میگرفت،به این روزها نمی افتاد... نگاه کنید پاشنیان از یک طرف در قرار داد صلح ومتارکه جنگ با آذربایجان تمامیت آذربایجان را برسمیت شناخته وامضا کرده که قره باغ جزو آذربایجان است،،واز طرف دیگر از جامعه جهانی میخواهد استقلال قره باغ را برسمیت بشناسند. !! از یک طرف قبول میکند که ارتش ارمنستان شکست خورده توان ادامه یک روز بیشتر جنگ را نداشت،وتمام سربازان از جبهه ها فرار کرده بودند،وازیک طرف هم رجز خوانی میکند. راستش را بخواهید ارمنی‌ها از شکست بیشتر خوششان میاید،ودوست دارند خود را همیشه شکست خورده ببینند،چون نیاز روحیشان فقط با شکست اغنا میشود. بر عکس ترکان هم با پیروزی شارژ میشوند.وتنها پیروزیست که آنها را زنده نگه داشته.وهمیشه در آرزوی پیروزیهای بیشتر هستند.
سامان ۱۷ آذر ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۱
هم ارمنستان هم آذربایجان باید به مام میهن برگردند. پانترک های خر نژاد روزی شما رو به خاک و خون می کشیم.
جواب جواب علی ترک ۲۰ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۹
فعلا که شما مشغول رصد مرز ازربایجان هستید بعد شهادت فخری زاده فقط دیروز 20 نفر در مرز بانه به کردستان عراق دستگیر شده اند حالا لانه تروریست ها کجاست جناب متوهم
به رضا اذری ایران پرست ۲۰ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۶
خود بعضی مورخین ارمنی میگند از شبه جزیره بالکان تو هزاره سوم قبل از میلاد مسیح امدند حالا شما میگین اریایی هستن اریایی فقط فارسها و هندیها هستند ولا غیر
میلاد ۰۱ دی ۱۳۹۹ | ۰۰:۳۵
خیلی جالبه یه سری از دوستان نی نویسند به امید اینکه همه ی اشغالگران محو شن و ملت های زیر یوغ آزاد شن. برادر خود ترکیه که هم نژادت هست هم نصف خاک قبرس رو اشغال کرده. نظرت در مورد ترکیه هم اینه که محو شه یا سیاست یک بام و دو هوا داری؟ میخوای حرفت رو عوض کن؛. «همه ی اشغالگران محو شن به جز ترکیه چون هم نژاد منه».
Turk ۱۶ دی ۱۳۹۹ | ۰۲:۴۷
میلاد جان قبرس قسمت ترکنشین دارد که ترکیه از آن حمایت می کند مثل ایران که آذربایجان ترک نشین دارد
انتی پانترک ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۴
نویسنده پانترک ایا از معاده سورس ( تشکیل دولت ارمنی در سرزمین ارمنیها در شرق ترکیه) ناراحت است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ابوالفضل فرجی ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۰:۲۹
دم شما گرم دیدگاه کاملا بی طرف
رضا ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ | ۰۱:۴۰
به این میگویند تحلیل درست و واقعی از یک رخداد . برعکس برخی که آرزو و رویاهای خود و کینه و نفرت خود را تحت عنوان تحلیل بیان میکنند .