واقعیت‌های ژئوپلتیک تغییر می کنند

پشت پرده صلح بانی روسیه و ترکیه در آذربایجان

۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۹۷۹۸۶ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: شهره پولاب
شهره پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: استقرار نیروهای صلح روسیه در خاک آذربایجان به مدت پنج سال و تبدیل شدن به یک حضور دائمی نظامی به اضافه اعلام حضور نیروهای ترکیه به مدت یک سال در منطقه انعکاسی از این واقعیت ژئوپلیتیک خواهد بود که اراده دو قدرت پیشرو - روسیه و ترکیه - زمینه را برای حضور و رقابت طولانی مدت در آذربایجان فراهم خواهد آورد. 
پشت پرده صلح بانی روسیه و ترکیه در آذربایجان

دیپلماسی ایرانی: در روز سوم دسامبر 2020 بیست و هفتمین نشست شورای وزرای امور خارجه سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) از طریق  ویدئو کنفرانس برگزار شد و وزرای امور خارجه روسیه، ایالات متحده امریکا و فرانسه -روسای گروه مینسک- با صدور بیانیه ای از توافق آتش بس سه جانبه میان آذربایجان، ارمنستان و روسیه در تاریخ 10 نوامبر و پایان درگیری ها در منطقه قره باغ استقبال کردند. در این بیانیه از باکو و ایروان خواسته شد تا برای دستیابی به توافق صلح بلندمدت تحت حمایت گروه مینسک استفاده کنند. فرانسه نیز با اظهار نگرانی از دور نگه داشته شدن قدرت های غربی از مذاکرات صلح توسط روسیه و ترکیه خواهان نظارت بین المللی برای اجرای آتش بس میان دو کشور شده است. 

گروه مینسک که از دهه 1990 واسطه ارمنستان و آذربایجان در مذاکرات درباره قره باغ بوده، موفقیت چندانی در حل و فصل منازعه قره باغ نداشته و از میان روسای مشترک آن تنها روسیه توانسته با اعلام آتش بس کنترل امور را در دست بگیرد و در حالی که همه چیز می بایست در چارچوب گروه مینسک حل و فصل شود، به تنهایی به ایفای نقش مهم میانجیگری پرداخت.  

در شرایط نقش کمرنگ واشنگتن و پاریس در حل بحران قره باغ، مسکو در مرکز تصمیم گیری ها قرار گرفت و با تمایل به برقراری صلح توانست حضور صلح بانان روسی را درمنطقه توجیه کند. بی اعتنایی مسکو در قبال درخواست پاریس برای نظارت بین المللی و روشن شدن ابهام در مورد توافق آتش بس را می توان در این گفته سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه دریافت که "غرور فرانسه و ایالات متحده در برابر نقش روسیه در توافق آتش بس ارمنستان و آذربایجان جریحه دار شده است".

درگیری های میان آذربایجان و ارمنستان که در 27 سپتامبر سال جاری آغاز شده بود به مدت 44 روز ادامه داشته و دو کشور با میانجیگری روسیه برای دستیابی به یک راه حل جامع توافق نامه ای را به امضا رساندند. پس از آتش بس و بر اساس این توافق نامه، آذربایجان کنترل مناطقی از قره باغ و همچنین هفت منطقه مجاور مورد مناقشه با ارمنستان در طول جنگ دهه 1990 را دوباره بدست آورد و روسیه نیز با اعزام 2000 صلح بان روسی به منطقه وظیفه حفاظت از صلح درمنطقه قره باغ و کریدور لاچین را بر عهده گرفت. به نظر می رسد که عملکرد گروه مینسک در جریان درگیری های اخیر ارمنستان و آذربایجان موجب شده تا اهرم قدرت در جنوب قفقاز به روسیه واگذار شود و قدر مسلم آن که مسکو حداقل برای مدتی مجبور است این فضا را با ترکیه که متحد سرسخت آذربایجان در جریان درگیری های اخیر بوده تقسیم کند. 

واقعیت حضور نیروهای روسی و ترکی در آذربایجان را می توان از دو جنبه نگاه کرد: نگاه اول ضرورت حفاظت از آتش بس را تداعی می کند و در نگاهی دیگر اینکه چگونه حضور نیروهای خارجی در درون خاک یک کشور دیگر می تواند مفهوم استقلال را در توانایی خودگردانی و حاکمیت نسبی یک دولت-ملت زیر سوال ببرد. 

ضرورت حفاظت از آتش بس برای روسیه بدان معناست که بر اساس تفکر استراتژیک و به منظور حفاظت از عمق استراتژیک کشور باید در مناطق آسیب پذیر روسیه "پیرامون نزدیک" نگرش های ژئوپلیتیکی غالب باشند که یا طرفدار مسکو بوده و یا حداقل مواضع بی طرفانه نسبت به آن داشته باشند. از دیگر علائق کنونی روسیه آن است که از نفوذ ترکیه در منطقه قفقاز جلوگیری کرده و با دور کردن آنکارا، ابتکار عمل را در منطقه قره باغ کوهستانی بدست گیرد. ترکیه در صورت ایجاد پایگاه های نظامی در مناطقی مانند کالباجار، شوشا، لاچین و زنگیلان می تواند راه را برای رقابت جدی با مسکو باز کند. 

از همین دیدگاه ترکیه نیز از توافق صلح میان دو کشور قفقاز استقبال کرده و آن را نتیجه موفقیت های نظامی باکو در حل اختلاف سه دهه با ایروان دانسته است. ترکیه مغز متفکر حمله آذربایجان به ارمنستان از ابتدا با پشتیبانی سیاسی قوی، مشاوره نظامی و تجربه ارتش و هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته توانست کفه قدرت را به سوی آذربایجان متمایل کند. بدین جهت پشتیبانی از آذربایجان بزرگترین دستاورد استراتژیک ترکیه محسوب شده است. اظهار قرابت های قومی-فرهنگی میان ترک ها و آذری ها همراه با شعار "دو دولت، یک ملت" همواره آنکارا را به گسترش حوزه نفوذ خود در قفقاز به سوی ملت های ترک آسیای مرکزی تشویق کرده است. افتتاح یک راهرو حمل و نقل از طریق نخجوان با اتصال ارمنستان به آذربایجان به معنای اتصال استانبول به تمام مناطق آسیای میانه منتهی به قرقیزستان در مجاورت چین خواهد بود.

از نگاه دوم مدیریت توافقنامه صلح برای روسیه این امکان را فراهم می آورد تا نفوذ خود را در جنوب قفقاز تقویت کند و علاوه بر دارا بودن پایگاه نظامی در ارمنستان، برای اولین بار پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در آذربایجان حضور نظامی داشته باشد. این حضور بشدت می تواند بر حاکمیت آذربایجان اثرگذار باشد چنانچه الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان یک روز پس از اجرای آتش بس خواستار حاکمیت بر تمامی بخش های قره باغ شده بود، اما از آن جایی که بر اساس توافق نامه سرنوشت بخش هایی از قره باغ کوهستانی که در طی جنگ توسط نیروهای آذری پس گرفته نشده بود، حل نشده باقی مانده بود، در این امر ناکام ماند. نکته آن که با توجه به حضور نیروهای صلح بان روسی در منطقه هر قطعنامه دیگری منوط به تأیید نهایی روسیه خواهد بود.

ترکیه که از ابتدا خواهان اعزام نیروهای ترکی به آذربایجان جهت پیوستن به ماموریتی مشترک با نیروهای روسیه بوده، در اول دسامبر 2020 از آغاز تاسیس مرکز مشترک نظارت بر آتش بس قره باغ با روسیه خبر داد که توسط آن همگام با روسیه در نقش صلح بانی در منطقه مشارکت داشته باشد. برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم است که ترکیه توانسته حضور نظامی خود در آذربایجان را تضمین کند. آذربایجان هم در مقابل حمایت کامل آنکارا از باکو تلاش داشته تا ترکیه نقش اصلی را در اجرای توافق بازی کند. از این رو ترکیه خواهان پایگاه نظارت مستقلی برای افزایش نفوذ خود در منطقه ای شده که موجب افزایش امنیت کلیدی منافعش خواهد بود. 

در حالی که روسیه از ابتدا درخواست ترکیه را در ایجاد یک مرکز مشترک برای نظارت بر اجرای آتش بس با ترکیه غیرضروری قلمداد کرده بود، دولت ترکیه مجوز اعزام نیرو به آذربایجان را از پارلمان ترکیه کسب کرده و بر اساس لایحه پارلمان نه تنها دولت حق تعیین تعداد نیروی اعزامی را داشته بلکه می تواند پرسنل غیرنظامی را نیز به عنوان بخشی از مأموریت صلح آمیز در خاک آذربایجان مستقر کند. 

استقرار نیروهای صلح روسیه در خاک آذربایجان به مدت پنج سال و تبدیل شدن به یک حضور دائمی نظامی به اضافه اعلام حضور نیروهای ترکیه به مدت یک سال در منطقه انعکاسی از این واقعیت ژئوپلیتیک خواهد بود که اراده دو قدرت پیشرو - روسیه و ترکیه - زمینه را برای حضور و رقابت طولانی مدت در آذربایجان فراهم خواهد آورد. 

روسیه علیرغم نگرانی از حضور نیروهای روسی از سوی بسیاری از سیاستمداران در آذربایجان که آن را در تضاد با منافع ملی و قانون اساسی دانسته اند و از آن با عنوان ارتش اشغالگر نام برده اند، به قفقاز بازگشته و در صورت  مدیریت دقیق در دوره کنونی صلح بانی همراه با ارائه خدمات سیاسی و امنیتی، امید دارد تا امکان تمدید دوره حضور نظامی در آن کشور را فراهم کند.

حاصل جمع نکات در نظرگرفته شده در نگاه اول اینکه مسکو و آنکارا دو بازیگر منطقه ای با قرارگیری در خط مقدم صلح بانی در راستای منافع ژئوپلیتیک خود توانسته اند با در اختیار داشتن حضور نظامی و با کنار گذاشتن دیگر اعضای گروه مینسک اعتبار این گروه را مورد سوال قرار داده و ابتکار عمل در تصمیمات آتی را در دست بگیرند و نتیجه حاصل از نگاه دوم آن که توافق نامه صلح میان ارمنستان و آذربایجان اگر چه به سود باکو برای پس گرفتن سرزمین های مورد مناقشه اش با ایروان بوده، اما دارای بار تابعیت آذربایجان از روسیه و ترکیه در قالب صلح بانی و حفاظت از نتایج توافق نامه صلح بوده که می تواند حاکمیت ملی و استقلال واقعی باکو را مورد تردید قرار دهد.

شهره پولاب

نویسنده خبر

دکترای جغرافیای سیاسی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ترکیه جمهوری آذربایجان ارمنستان روسیه ترکیه و روسیه ترکیه و آذربایجان مناقشه قره باغ جنگ ارمنستان و آذربایجان


( ۵۴ )

نظر شما :

شاه عباس ۲۲ آذر ۱۳۹۹ | ۱۵:۲۲
ایران باید وارد قفقاز شود ، ناسلامتی قفقاز از قدیم سه قدرت داشته هست، اگر در ذات دولت شما حقارت است کنار بروید تا ملت افسار مملکت را بدست گیرد
حسن حکیمی نژاد ۲۲ آذر ۱۳۹۹ | ۱۶:۰۹
به نقش ایران منافع یا مضرات نتبجه اخبر صلح بر مناقشات دیرینه دو کشور ارمنستان و آذربایجان بویژه با تحرکات نظامی آشکار ترکیه اشتره اب نشده است
خسرو ۲۲ آذر ۱۳۹۹ | ۱۹:۴۰
هنوز پنج سال تمام نشده است که بدانیم حضور دو هزار نفرنیروهای روسیه تمدید می شود یا خیر ، نگران استقلال واقعی آذربایجان هستید ؟ چرا در سی سال گذشته از اشغال 20درصد اراضی آذربایجان و یک میلیون آواره یاد نکردید ؟ چرا نگران استقلال واقعی سوریه نیستید ؟ که در تسخیر روسیه است ، چرا نگران عراق و افغانستان و امارات و قطر و... نیستید؟ موج ژورنالیستی که شروع شده ، وتوسط ظریف تشدید شد بیشتر نگرانی از بازی انحصاری روسیه و ترکیه در قفقاز و نفوذ بیش از حد ترکیه در قفقاراست ، و نگرانی به حقی است ولی راهبرد شرکت در ترتیبات منطقه ای ، با حضور در صحنه شروع میشود که ایران از نزدیکی فرهنگی و مذهبی و روانی موجود بین مردم دو کشور ایران و آذربایجان چشم پوشی کرده و در بهترین حالت بی طرف ماند ( معلوم نیست بی طرفی در جنگ حق و باطل ، واقعا به معنی بی طرفی است ) ، حال برای حضور در صحنه باید با ایجاد روابط صحیح و حق مدار ، در روند بازسازی شهرها و روستاهای آذربایجان که توسط ارامنه ویران شده است مشارکت کرده و دست از زرنگ بازی شست ، منطقه قفقاز با آذربایجانیها و ارامنه و گرجیها ، هرگز مانند سوریه یا عراق یا افغانستان نخواهد شد ، تنها بحران منطقه حل شد و دورنمای صلح مداوم دیده می شود و هنوز هم مردم آذربایجان نزدیکی و محبت زیادی به ایران حس می کنند که گارانتی روابط بلند مدت است
دده قورت ۲۲ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۰۸
نترکید از حسادت
علی ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۰۳:۱۵
به نظر می‌رسد نویسنده از صلح بعمل آمده چندان راضی نیست،وازاینکه غرور فرانسه،وامریکا که عضو گره مینسک هستند خدشه دارشده،وحقوق شأن پایمال شده،وهیچ اشاره ای،به سرنوشت یک میلیون آواره اذری،وکشته شدن بیش از ۱۰۰ هزار نفر مردم بیگناه آذری در عرض ۳۲ سال گذشته(( چه نظامی،وچه شخصی)) که علاوه بر تاکید قطعنامه‌های سازمان ملل۴ وسازمان امنیت کشورها اورپا،مسلمان،وکل دنیا،. باز ارامنه به رای جهانیان عمل نکرد،که مردم آذربایجان مجبور به جنگ ورفع اشغال سرزمینش شد،. ولی حقوق ۱۲۰ هزار امنی که ۹۰ درصدش در عرض ۷۰ سال اخیر به آنجا آمده اند،وعلاوه بر خسارات جانی و مالی که بوجود اورده اند،صلح جهانی را نیز بخاطر انداخته اند،،،،،،گاها بعد از مطالعه نظرات نویسندگان سایت محترم با خودم فکر میکنم ،ایا اینها با این منطق ،در باره فلسطین،سوریه،یمن هم چنین قضاوت میکنند،وچطور صمیمیتشان را باور کنم، چون هر مطب و موضوع را درست برعکس مینویسند،،،لا اقل از قلم،وکاغذ، کمی حیا کنند،که هر حرفه ای برای خودش یک خط قرمزی دارد،که نویسنده باید حداقل آن خطوط قرمز را رعایت کند.
سورنا تبریزی ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۸
از نیروی قدس سپاه و جامعه المصطفی العالمیه درخواست اکید داریم حضور خود را در جمهوری آذربایجان (کشور شیعه‌ی دوست حوزه‌ی تمدنی نوروز و عاشورا) گسترش دهند. همچنین از فعالان ایران‌دوست تقاضا میکنیم زمینه‌ی همگرایی بیشتر با فعالان کرد آناتولی و علویان را فراهم کنند. شرایط جدید ضرورت نفوذ بیشتر ایران در قفقاز و آناتولی را نمایان کرده‌است. سالروز تولد جواد طباطبایی تبریزی عزیز را هم تبریک عرض میکنم و همه‌ی دوستان را به مطالعه آثار آن استاد بزرگ دعوت میکنم. شاد باد روح شاه اسماعیل بزرگ .
ایرانی ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۲
به خسرو و علی چقد خوب ثابت میکنید ایرانی نیستین فکر میکردم فقط دغدغه مردم منطقه شمالغرب رو دارین حالا معلوم شد اصلا ایرانی نیستین خدارو شکر خیالم راحت شد
شیعه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۲
سورنای ارمنی در متن نوشته ات دم خروس معلوم است که کی هستی و چه کینه ای از آذربایجان داری البته کی یاشاسین شاه اسماعیل آذربایجان وار اولسون ایستمین کور اولسون یاشاسین ایران
عبدالرضا ۲۳ آذر ۱۳۹۹ | ۲۱:۲۷
بقیه نویسندگان نوشتن مقاله را از این خانم یاد بگیرند تحلیل درستی بود فقط غلبه اذربایجان صلح بانی روسها را تحت الشعاع قرار می دهد و برای استقلال اذر بایجان مسئله ای نیست
خسرو ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۲
ایرانی تقلبی باز شروع به کرد تازی کرد ، چقدر باید بگوییم که تویی که رفتی ینگه دنیا جا خوش کردی نمی تونی برای ملت ایران تعیین تکلیف کنی ، تو به عیش ونوش خودت مشغول باش ، اگر لازم باشد ما با امریکا یا اسراییل یا هر کسی که به کشور ما خیانت کند می جنگیم و مثل صدها سال گذشته ، جانمان را فدای میهنمان می کنیم
علی ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۲۶
نویسنده کاملا طرف ترکیه غش کرده روسیه بعد ۵سال منطقه را ترک خواهد کرد یا نه ؟؟؟!!!من بعید میدانم اگر باکو به عضویت ناتو در آید رفتنی نیست مثال آن آبخازیا و اوستیای و کریمه آنهم فقط غرب پشت آن بود اما باکو ترکیه حامی دارد پس بعید است برود سخن چند ماه پیش روسیه گفته است نباید شوروی تجزیه میشد منظور آن الحاق کشورهای پسا شوروی و با اهمیت باکو غرب و ناتو هم کاری مانند آنچه بر سر کریمه آمد ندارند فقط تهدید و تحریم آنچه تا سال آینده روشن است پیشرفت اقتصادی روسیه و اشتهای بلعیدن کشورهای دیگر چه با جنگ چه با توافق این توافق تاوان برای باکو خواهد بود هم حامیان و هم مخالفان حاکم باکو ترس به جا از روس‌ها دارند
ایرانی ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | ۱۵:۴۱
به خسرو منم چند بار به شما غیر هموطن بگم من اذریم اهل همدان ساکن ایران هم هستم و اصلا هم یه اجنبی ترک رو به یه کرد ایرانی ترجیح نمیدم
عبدالرضا ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۱
مقاله استادانه ای بود اما از نطر اینکه این تحولات بتواند استقلال اذربایجان را زیرسوال ببرد درست نیست چون روسیه به مدت پنج سال در انجا خواهد بود و تمدید ان منوط به تایید اذربایجان است
نیک نفس ۲۱ دی ۱۳۹۹ | ۱۹:۵۲
نقد و تحلیل هاتون دقیق و با با نکته سنجی خاصی همراه است . سپاس از مقالات مفیدتون
یاشار ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ | ۰۰:۰۵
تحلیل خوبی است و این مثل را تداعی میکند بروقوی شواگرراحت جان طلبی، که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است .
علی ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۰:۵۳
"... پس از جنگ جهانی دوم است که ترکیه توانسته حضور نظامی خود در آذربایجان را تضمین کند." این عبارت اشتباه است بجای "جنگ جهانی دوم" از "جنگ جهانی اول" استفاده کنید که صحیح است.
یک ایرانی ۰۷ مهر ۱۴۰۰ | ۰۱:۰۹
برکناری حکومت غربگرای تازه روی کار آمده ارمنستان و حضور نظامی در هر دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان خواسته روسیه بود تا آنرا با هزینه کشوری جهان سومی مانند ترکیه به انجام رساند در جای خود برخورد روسیه با ترکیه پندآموز خواهد بود. در سده بیست و یکم پافشاری روی نژاد هیچ جایگاهی ندارد. آینده ترکیه با اردوغان روشن نیست.