پیروزی جو بایدن و مواضع نسنجیده در داخل کشور، از ادبیات حقیرانه قصاص ترامپ تا آمدن شُغال
سخنان روحانی پیرامون عدم فرصت سوزی برای لغو تحریم ها، تنها راه حل فوری کشور برای برون رفت از بحران
دیپلماسی ایرانی - «بدتر از آمریکا، خود آمریکا است»، «نظام استکباری آمریکا تهدیدی برای منافع خودمان (ایران) است»، «رفتن سگ زرد و آمدن شغال»، «جریان دموکرات و جمهوری خواه در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران تفاوتی ندارند»، «فیل و الاغ برای ایران فرقی ندارد»، «فرق گذاشتن بین جو بایدن و دونالد ترامپ برای منافع ایران در خوشبینانهترین حالت نشان از ساده لوحی افراد است«، «به زودی جزئیات جدیدتری درباره گروگانگیری معیشت مردم توسط غرب گرایان به ملت ارائه خواهیم داد»، «اگر کسی به رفتن ترامپ و آمدن بایدن دل خوش کند، ناشیگری کرده است، چون ترامپ سردار سلیمانی را به شهادت رساند و بایدن هم به او خسته نباشید گفت»، «جو بایدن در اولین اقدام باید رسما از جمهوری اسلامی ایران عذر خواهی کند» و ... ؛ این سخنان و مواضع تنها بخش کوچکی از واکنش های چند روز اخیر سیاسیون داخلی پیرامون پیروزی جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است؛ مواضعی که بیشتر از سوی نمایندگان مجلس یازدهم و منتقدین دولت نشات می گیرد.
مجموعه این اظهار نظرها و بسیاری دیگر از واکنش های منسوب به این طیف (منتقدین دولت) از طریق توییت ها، پیام های اینستاگرامی، مصاحبه ها و ... از زوایای متعددی قابل تامل و به تبع آن قابل بحث، بررسی و تحلیل است. بی شک در عرف دیپلماتیک و ادبیات سیاسی که سال ها حکمفرما است، دیپلمات ها و سیاسیون در هر کشوری سعی دارند پیرامون هر اتفاق، رویداد و حادثهای، مواضعی را اتخاذ کنند که بیشترین فایده و سود را در جهت حفظ منافع ملی به دنبال داشته باشد.
برای مثال اتفاق مهمی مانند پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا که تاثیر بسیار جدی و مهمی بر سرنوشت و آینده بسیاری از کشورها، به خصوص تحولات منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند اتخاذ هوشمندانه ترین مواضع، واکنش ها و سخنان از سوی دیپلمات ها و سیاسیون داخلی است تا منافع جمهوری اسلامی ایران خدشه دار نشود. در این راستا بسیاری از دولت ها تلاش میکنند مواضعی اتخاذ کنند که در راستای تحقق منافع ملی باشد و یا حداقل تبعات منفی سیاسی و دیپلماتیکی برای کشور در پی نداشته باشد. این یک قاعده و از اصول اولیه علم سیاست است که در تمام کشورهای جهان از کشورهای پیشرفته گرفته تا کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که در چندسال اخیر به دنبال رشد و توسعه سیاسی هستند، دنبال می شود.
حتی برخی از کشوهای عربی خاورمیانه در حاشیه خلیج فارس که نظام و سیستم دموکراتیک و پارلمانی در آن وجود ندارد و تا کنون رنگ صندوق انتخابات به خود ندیده است، سعی دارند در رابطه با پیروزی جو بایدن به نحوی عمل کنند و مواضعی را اتخاذ نمایند که در جهت منافع ملی آنها باشد. لذا اگر چه برخی از این کشورها در درون و باطن از شکست ترامپ و پیروزی بایدن ناخرسند هستند، اما در طی این روزها از هر گونه سخنی دال بر عدم رضایت خود از حضور بایدن در کاخ سفید به شدت امتناع می ورزند. این امر نشان از هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک سران و مقامات این کشورها دارد که هنوز به گفتمان دموکراسی در داخل خاک خود اعتقاد ندارند. اما در عین حال به این درک و باور رسیده اند که بیان هر سخن، موضع و واکنش نسنجیده ای پیرامون برخی مسائل و تحولات مهم جهانی نظیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می تواند تبعات منفی برای این کشورها در پی داشته باشد، نکته ای که متاسفانه خلاء آن در داخل کشور به دلیل لجاجت های سیاسی منتقدین دولت و دلواپسان از نمایندگان مجلس یازدهم گرفته تا برخی افراد و شخصیت های منتسب به این جریان (دلواپسان) به شدت احساس می شود. حتی در کشوری مانند ونزوئلا که به عنوان دوست و متحد ایران در آمریکای لاتین (حیاط خلوت ایالات متحده) به شمار می رود شاهد آن بودیم که نیکلاس مادورو، رئیس جمهور این کشور به صراحت در واکنش به پیروزی جو بایدن اعلام داشته است که «کاراکاس آماده همکاری با دولت جدید کاخ سفید و انجام مذاکرات احتمالی برای کاهش تنش در روابط دو طرف است.» آیا ما از ونزوئلا کمتریم؟! آیا ما هم نمیتوانیم در سایه اتخاذ چنین مواضع سازنده مشابهی از سوی سیاسیون داخلی، منافع کشور را در اولویت واکنش های خود قرار دهیم و یا این کماکان برخی اهداف حقیر حزبی و شخصی است که تعیینکننده ادبیات ناپسند و عباراتی به شدت منفی است که منافع ملی را به باد می دهد؟ این چه ادبیات مسخره و حقیرانه ای است که تنها شرط مذاکره با بایدن، قصاص ترامپ است؟! در کجای دنیا شما چنین عبارات، جملات و مواضعی، آن هم با این کلام، ادبیات و کلمات مذموم در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا و پیروزی جو بایدن مشاهده می کنید؟ چنانی که اشاره شد حتی کشوری مانند ونزوئلا که به مراتب بیشتر از جمهوری اسلامی ایران از قِبَل تحریمهای ایالات متحده آمریکا و دخالت کاخ سفید در امور این کشور ضربه و آسیب دیده است، از این قبیل مواضع نسنجیده استفاده نکرده است، اما در این سو ما شاهد هستیم که برخی دلواپسان و منتقدین دولت از سر لجاجت و بدون درک درستی از اقتضائات عالم سیاست و دیپلماسی، عبارات و جملاتی را بر زبان می رانند که حتی افراد عامی و کوچه بازاری ها نیز از آن استفاده نمیکنند. همین نکته کافی است تا به روشنی دریابیم که دیگر کشورهای جهان کجای کار هستند و ما کجای کار!
در حالی که بهترین سناریو ممکن این بود که از هفته ها و ماه ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده می بایستی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون اقتصادی و دیگر کمیسیونها و فراکسیونهای مربوطه با تشکیل جلسات متعدد، آن هم با حضور کارشناسان و اساتید ذیربط و بحث، بررسی و تحلیل تمامی ابعاد مسئله، بهترین واکنش، مواضع و اقدامات لازم، چه در صورت پیروزی بایدن و چه در صورت پیروزی مجدد ترامپ را در دستور کار قرار می دادند تا بیشتریبن سود و منفعت برای کشور رقم بخورد. اما آنچه که در عمل روی داد خلاء به شدت مشهود یک راهبرد درست در قبال انتخابات آمریکا بود و به تبع نبود این راهبرد، نه تنها کمیسیونها و فراکسیونهای مجلس، بلکه هر کدام از نمایندگان به صورت جزیرهای با اتخاذ مواضعی به اصطلاح انقلابی سعی کردند با حمله به انتخابات آمریکا و همچنین هرگونه تلاش احتمالی برای مذاکره با دولت جو بایدن، رانت های شخصی و خانوادگی را در سایه این مواضع توخالی در حوزههای انتخابیه خود به دست آورند.
در این بین که فقدان اتخاذ استراتژی مناسب در برابر سناریوهای احتمالی پیش روی کشور بعد از نتایج انتخابات آمریکا از سوی مجلس، سخنان حسن روحانی، رئیسجمهور در جلسه چهارشنبه هفته جاری هیئت دولت پیرامون «عدم فرصت سوزی برای لغو تحریم ها» سبب شده است تا نگرانی طیف دلواپسان و منتقدین دولت پیرامون احتمال مذاکره روحانی با بایدن تشدید شود. همین نکته باعث شده است که شدت حملات و در عین حال تاختن به هر گونه تلاش برای مذاکره احتمالی با ایالات متحده آمریکا در دوران جو بایدن از سوی این جریان و رسانههای وابسته افزایش پیدا کند.
فارغ از موج سواری های مغرضانه رسانه های معاند از سخنان چهارشنبه جاری حسن روحانی و حملات گسترده منتقدان و دلواپسان به این دست مواضع رئیس جمهوری باید به این نکته مهم اشاره کرد که اکنون کشور از ابعاد مختلفی با بحران مواجه است؛ از بحران معیشت تا بحران سلامت. همگی این بحران ها در سایه تشدید سیاست فشار حداکثری آمریکا و اعمال هر چه بیشتر تحریمهای کاخ سفید علیه ملت ایران، هر روز کشور را به مرز فروپاشی داخلی می کشاند. خصوصا آن که واشنگتن اخیرا از سیل تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران تا پایان دولت دونالد ترامپ سخن گفته است.
بنابراین باید عنوان کرد که قطعاً سخنان حسن روحانی در این شرایط قابل تامل است و مواضع رئیس جمهوری پیرامون عدم فرصت سوزی برای لغو تحریم ها، تنها راه حل فوری کشور برای برون رفت از بحران است. چرا که یقینا مشکلات کشور در کوتاه مدت تنها از طریق مذاکره قابل حل است. به دیگر بیان اگر چه منتقدان دولت و دلواپسان همواره توپ را در زمین ناکارآمدی و بی کفایتی وزراء در خصوص شکل گیری و تشدید بحران معیشت و سلامت میاندازند، اما این تحریم های ایالات متحده آمریکا است که نقش بسیار موثر و در واقع موتور محرکه خلق چالش های معیشتی و تشدید بحران کرونا است. باور کنید مذاکره به معنای سازش و تسلیم کردن کشور نیست. مذاکره فینفسه و ذاتا امری منفی نیست، بلکه باید دید این مذاکره میتواند منافع کشور را تأمین کند یا خیر؟
بی تردید دست خالی دولت و نبود منابع کافی برای مدیریت بیماری کرونا و نیز کمبود برخی داروها، اقلام پزشکی و کالاهای اساسی در داخل کشور نشان از این دارد که باید با مساعد کردن شرایط، راه را برای گفت گو و مذاکره با دولت جدید در آمریکا باز کرد. لذا باید با یک تبریک به موقع و مواضعی درست و به جا، فضا را برای ترمیم گسل شکل گرفته مساعد نمود. حال در این میان که با پیروزی جو بایدن شاهد انبوهی از پیامهای تبریک از اروپا تا آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و دیگر مناطق جهان هستیم؛ چه کشورهایی که از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید طی سه سال گذشته آسیب دیده اند و چه کشورهایی که رفتن ترامپ ناخرسندند، سعی می کنند با این پیام های تبریک منافع ملی خود را کماکان در تداوم و بهبود روابط با ایالات متحده آمریکا در دوران جو بایدن حفظ کنند.
پیرو این نکته و در چنین فضای مثبت دیپلماتیکی که پس از پیرزوی بایدن در سطح جهان به وجود امده است و تبعات مثبتی هم در بازارهای داخلی به همراه داشته و سبب کاهش قیمت ها در بازار ارز و سکه شده است و به همین دلیل رئیس جمهور و وزیر امور خارجه سعی می کنند با مواضعی سنجیده، علاقه مندی کشور را برای همکاری سازنده با جامعه جهانی اعلام کنند، برخی با لجاجت سیاسی و از سر اثر عناد با دولت بر اساس درکی نادرست و سطحی از منافع ملی موضعگیریهای داشته و کماکان دارند که نه تنها کوچکترین سود و منفعتی برای کشور ندارد، بلکه تنها اثر مستقیم و فوری آن دامن زدن به التهابات در بازار داخلی کشور است.
حال سوال جدی و اساسی اینجا است که مشخص نیست انگیزه واقعی این افراد و جریان رسانه های منتسب به آنها از اتخاذ چنین مواضعی چیست؟ به واقع منتقدین دولت و دلواپسان در مجلس یازدهم چه اهداف خاصی را از پیگیری این مواضع دنبال می کنند؟ آیا اهداف انتخاباتی برای ۱۴۰۰، موجب شده است تا این جریان ها بدون در نظر گرفتن واقعیت کنونی کشور و تهدیدات کوتاه مدت ناشی از احتمال تشدید بحران معیشت و سلامت، این مواضع را اتخاذ کنند؟ آیا دلواپسان و منتقدین دولت صرفا برای به قدرت رسیدن در انتخابات سال آتی و در اختیار گرفتن کرسی ریاست جمهوری به دنبال رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور با تاختن بر هر گونه تلاش برای کاهش خصومت با جامعه جهانی و مذاکرات احتمالی با ایالات متحده در دوره جو بایدن هستند؟! لذا باید در مجموع به این نکته اذعان کرد که متاسفانه منافع ملی در ایران اکنون فدای برخی اهداف و مطامع سیاسی منتقدین دولت و دلواپسان در آستانه انتخابات۱۴۰۰ شده است. آن هم در شرایط بحرانی کشور که جا دارد همه مسئولین دولتی و غیردولتی و تمام جریانهای رسانهای با اتخاذ مواضعی یک دست و متحد به دنبال حل مشکلات باشند، اما صد افسوس که در این شرایط بحرانی منتقدین و دلواپسان از فرصت های به وجود آمده و به دنبال ایجاد تهدید و چالش هستند و روز به روز بر طبل دو قطبی سازی سیاسی - اجتماعی در داخل کشور می کوبند تا بتوانند از این نمد برای انتخابات ۱۴۰۰ کلاهی درست کنند.
نظر شما :