سایه سنگین تنش باکو - ایروان بر روابط مسکو - آنکارا
اردوغان کجای مناقشه قره باغ ایستاده است؟
دیپلماسی ایرانی – امروز پنج شنبه با ورود درگیری های شدید میان نظامیان ارمنستان و جمهوری آذربایجان به پنجمین روز خود بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ که از ۲۷ سپتامبر/ ششم مهر شروع شد، به نظر می رسد این دور از درگیرها باکو – ایروان شدیدتر و طولانی تر از درگیری های پیش دو کشور باشد. خصوصا که با جانبداری و حمایت صریح و رادیکال ترکیه از جمهوری آذربایجان عملا مناقشه قره باغ بُعدی منطقه ای و تا حدودی هم جهانی پیدا کرده است. این در حالی است که در آن سوی داستان آغاز درگیری میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه ناگورنو- قرهباغ، برای مسکو که رابطه خوبی با هر دو طرف دارد، مشکلی احتمالی تلقی میشود. چرا که حمایت علنی آنکارا از باکو، مسئله ای که احتمالا نقش سنتی روسیه به عنوان میانجی و کارگزار قدرت در منطقه را برهم خواهد زد. ذیل این نکات سوال بنیادین اینجا است که به واقع روسیه و ترکیه کجای درگیری و مناقشه قره باغ قرار دارند؟ در صورت تداوم و احتمال تشدید مناقشه مناسبات آنکارا - مسکو چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ بررسی بیشتر این مسئله، موضوع گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل است که در ادامه از نظر می گذرانید:
پس از درگیریهای «تووز» در ۱۹ ژوئیه/ ۲۹ تیر بین نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه مورد مناقشه ناگورنو- قرهباغ که امروز عمری ۳۲ سال و ۷ ماه و ۹ روزه دارد، بامداد یکشنبه هفته جاری ۲۷ سپتامبر/ ششم مهر مجددا درگیری ها میان نظامیان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در مرزهای مشترک دو کشور از سر گرفته شد و وزارت دفاع جمهوری آذربایجان با صدور بیانیه ای نیروهای ارمنستان را آغاز کننده عملیات و نخست وزیر ارمنستان نیز جمهوری آذربایجان را آغاز کننده حمله دانست؛ حمله ای که بر طبق اعلام تارنمای وزارت دفاع آذربایجان تا دیروز (چهارشنبه) حدود ۲ هزار و ۳۰۰ نیروی نظامی ارمنستان کشته یا زخمی شده اند، حدود ۱۳۰ تانک و دیگر خودروهای نظامی و بیش از ۲۰۰ توپخانه و موشک انداز نیروهای ارمنی نیز نابود شده است. در ادامه این ادعای تارنمای وزارت دفاع آذربایجان، ارتش این کشور طی این مدت حدود ۲۵ سامانه دفاع هوایی، ۵ انبار تسلیحات و حدود ۵۰ تانک ارتش ارمنستان را منهدم کرده است که حکایت از شدت تنش ها و ادامه دار بودن آن دارد. اما با ورود ترکیه از رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور گرفته تا دیگر اعضای کابینه فعلی، احزاب، شخصیتها گروه ها و حتی پارلمان و طبق برخی اخبار نیروهای نظامی ترکیه به این مناقشه در جانبداری از آذربایجان، این دور از درگیری های دو کشور بر سر مناقشه نسبت به موارد پیشین، حجم، ژرفا و ابعاد بیشتر و گسترده تری پیدا کرده است. ارزیابی شما از این دور جدید تنش ها چیست؟
همانگونه که به درستی اشاره کردید عمر مناقشه مرزی بین دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان اثر منطقه اکنون به بیش از ۳۲ سال رسیده است. اگرچه بعد از پایان جنگ در سال ۱۹۹۴ ما شاهد درگیری ها و تنش های نظامی مقطعی بین ایروان و باکو در این منطقه بوده ایم و هر بار یکی از دو طرف با نقض مفاد آتش بس، درگیریهای مرزی را تا به امروز ادامه داده اند اما تا کنون شاهد این میزان از تبادل آتش سنگین بین دو طرف نبودیم. چرا که در تنش های مقطعی پیشین معمولاً بعد از چند روز با تلاش های دیپلماتیکی که از سوی همسایگان مهمی مانند حجمهوری اسلامی ایران و یا روسیه در دستور کار قرار می گرفت، درگیری ها فروکش می کرد و همین تلاش های دیپلماتیک مانع از تداوم و تشدید درگیری ها می شد. اما با بررسی ابعاد، حجم و گستردگی این دوره از تنش ها در منطقه قره باغ به نظر می رسد که ما شاهد درگیری هایی به مراتب طولانی تر و در عین حال در ابعاد گسترده فرا منطقهای و جهانی نسبت به موارد پیشین از سال ۱۹۹۴ به بعد باشیم. خصوصاً اینکه با ورود برخی پارامترهای جدید و رفتار دیگر بازیگران نظیر اعلام حمایت صریح و علنی ترکیه از جمهوری آذربایجان در این مناقشه به نظر می رسد که تنش ها جدیتر خواهد بود. البته این را هم باید مد نظر قرار داد که به طور طبیعی ترکیه در مناقشه قره باغ همواره با مواضع کشور ارمنستان مشکل داشته است. چرا که پرونده کشتار ارامنه توسط ترکیه، سایه سنگینی بر روابط ایروان - آنکارا طی یک قرن گذشته داشته است و همواره این مسئله سبب شده است که شاهد گسل دیپلماتیک بین ارمنستان و ترکیه باشیم. در همین راستا با شکلگیری مناقشه قره باغ از سال ۱۹۸۸ میلادی که از سال ۱۹۹۱ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هم تشدید شد، ترکیه به طور طبیعی؛ ذیل اشتراکات فرهنگی با کشور آذربایجان و احساس برادر بزرگ تری نسبت به این کشور که یک کشور ترکزبان است، همواره به حمایت از باکو در برابر ایروان پرداخته است. لذا همواره ترکیه در مقاطع مختلف درگیریهای موردی بر سر مناقشه قره باغ یکی از حامیان جدی و حتی میتوان گفت جدی ترین حامی جمهوری آذربایجان بوده است. اما اعلام حمایی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه از آذربایجان با این حجم از صراحت و قاطعیت، ضوع جدیدی است که قطعاً میتواند شرایط و اقتضائات مناقشه قره باغ را بغرنج تر و پیچیده تر کند، چراکه در یک مناقشه به هر میزان که شاهد حضور، فعالیت و اعمال نفوذ بازیگران متعدد، متنوع و با اهداف و منافع متفاوت و حتی متضاد و مغایر مواجه باشیم، حل و فصل آن مناقشه به همان میزان سخت تر، پیچیده تر و در عین حال طولانی تر خواهد شد. اما در عین حال با وجود تمام اتفاقاتی که در چند روز اخیر از یکشنبه جاری با آغاز درگیری ها شکل گرفته و علیرغم تمام اعلام حمایت های ترکیه و دیگر اقدامات این کشور برای جانبداری از جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستان روی اده است از نگاه من به نظر نمیرسد که اردوغان تمایلی داشته باشد که خود را وارد یک درگیری جدی و تمامعیار با ارمنستان بر سر مناقشه قره باغ کند.
دلیل این تحلیل شما چیست، چون علاوه بر حمایت صریح و آشکار رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه این کشور در حمایت از آذربایجان پیرامون مناقشه قره باغ شاهد هستیم که رسانه های ارمنی و منابع خبری قره باغ، اعلام کرده اند که بیش از ۹۱ نفر از مخالفین ترکمان و عرب دولت سوریه که تحت الحمایه آنکارا هستند، به منطقه برده شده اند تا علیه ارامنه بجنگند. این رسانه ها، همچنین اسامی ۱۶ تن از کشته شدگان سوری را نیز منتشر کرده اند. هر چند که برخی مدعی شده اند منبع اصلی این دست خبرها، یک نهاد حقوق بشر در عفرین سوریه است که از مجموعه های اقماری پ.ک.ک به شمار می آید. در کنار آن سه شنبه هفته جاری ایروان مدعی شد که جنگنده «اف۱۶» ترکیه، یک فروند جنگنده «سوخو- ۲۵» نیروی هوایی ارمنستان را ساقط کرده است. اینها علاوه بر آن است که برخی از شخصیت ها و احزاب ترکیه مانند مصطفی دستیجی، رهبر حزب وحدت بزرگ (از احزاب راست افراطی) با داشتن تنها یک کرسی پارلمانی به عنوان نخستین سیاستمدار ترکیه بود که به طور آشکار پیشنهاد اعزام نیروی نظامی ترکیه به منطقه درگیری را مطرح کرد. علاوه بر دستیجی، دیگر رهبران احزاب ترکیه نظیر حزب کمونیستی دوغو پرینچک نیز در پیام های جداگانه ای، حمایت از آذربایجان را واجب و لازم دانسته و حتی در واکنشی رادیکال اعلام کرده که دفاع از آذربایجان، عین دفاع از ازمیر ترکیه است. حتی کار به جایی رسیده است که نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در گفتگوی زنده تلویزیونی از جامعه بین الملل خواست که مانع از تحرکات و مداخله ترکیه در درگیری بین ارمنستان و آذربایجان شوند.پیرو همین نکته لابی ارامنه در مجلس سنا و کنگره آمریکا نیز فعال شده اند و طی چند روز اخیر برخی از سناتورهای آمریکایی، از سویی از ترامپ خواسته اند که به حمایت از علی اف پایان دهد و از دیگر سو، از ترکیه نیز خواسته اند، خود را از این ماجرا دور نگه دارد. با این اوصاف شما کماکان معتقدید که ترکیه از ورود به جنگ تمام عیار در برابر ارمنستان در مسئله قره باغ خودداری خواهد کرد؟
علیرغم تمام نکاتی که شما به آن اشاره کردید که هرکدام می تواند این ظن و گمان را تقویت کند که ترکیه بهدنبال حضور جدیتری در مناقشه قره باغ و شکلگیری جنگ تمام عیار نظامی در برابر ارمنستان است، اما من کماکان بر این باورم که ترکیه تمایل جدی به چنین جنگی ندارد. چون اگر این اتفاق روی دهد کشورهای دیگر منطقه مانند روسیه و جمهوری اسلامی ایران که به طور مستقیم درگیر مناقشه قره باغ هستند و در صورت پیچیده تر شدن این مناقشه، امنیت آنها تحت الشعاع قرار خواهد گرفت نیز ناگزیر به دخالت به منظور مدیریت این تنش خواهند شد. خصوصا آن که روسیه به طور سنتی حمایت خود را از ارمنستان در مناقشه قره باغ داشته و حتی اقدام به احداث پایگاه نظامی در خاک این این کشور (ارمنستان) کرده است. لذا در صورت پیچیدهتر شدن مناقشه قره باغ با نقشآفرینی و اعمال نظر ترکیه احتمالاً روسیه هم ناگزیر به حمایت از ارمنستان خواهد شد. از طرف دیگر هم باید این نکته را عنوان کرد که در صورت تداوم و تشدید مناقشه قره باغ با نقش آفرینی ترکیه، علاوه بر ایران و روسیه امکان دارد دیگر کشورهای فرامنطقه مانند ایالات متحده آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و کشورهای اروپایی نیز خود را وارد این مناقشه کنند. در این صورت قطعاً این مناقشه بیش از ۳۲ ساله در قرهباغ به شدت پیچیده تر و بغرنج تر و در عین حال عمیق و در ابعادی گسترده تر پی گرفته خواهد شد که می تواند مسائلی فراتر از اختلاف بر سر حاکمیت مرزی در منطقه قره باغ را در برگیرد. چون همان گونه که قبلا اشاره کردم و دوباره تاکید می کنم در یک مناقشه به هر میزان که شاهد حضور، فعالیت و اعمال نفوذ بازیگران متعدد، متنوع و با اهداف و منافع متفاوت و حتی متضاد و مغایر مواجه باشیم، حل و فصل آن مناقشه به همان میزان سخت تر، پیچیده تر و در عین حال طولانی تر خواهد شد. لذا من معتقدم به دلیل ارتباطات نزدیکی که بین ترکیه و روسیه در ابعاد مختلف سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و اقتصادی، به خصوص در منطقه غرب آسیا و در رابطه با پرونده سوریه وجود دارد و همچنین مشکلات عدیده ای که ترکیه با کشورهای اروپایی، در مسئله بهره برداری از منابع گازی مدیترانه با یونان، قبرس و رژیم غاصب صهیونیستی پیدا کرده که حتی کار را به تهدید اروپایی ها در خصوص تحریم ترکیه به منظور حمایت از آتن، نیکوزیا و تلآویو کشانده است، آنکارا بیش از پیش به حفظ، تداوم و حتی تعمیق و تشدید روابط با مسکو نیازمند است. چراکه همراهی و حمایت روسیه از ترکیه در برابر اروپا میتواند ظرفیت و توان دیپلماتیک ترکیه را در برابر اروپاییها در خصوص اختلافات شرق مدیترانه بر سر بهره برداری از منابع گازی این منطقه افزایش دهد. بنابراین ترکیه ذیل ضرورت حمایت روسیه از خود، آن هم در شرایط حساس کنونی دست به اقدام رادیکالی در خصوص مناقشه قره باغ و جانبداری از جمهوری آذربایجان نخواهد زد که حساسیتهای کرملین را تحریک کند و باعث کاهش سطح مناسبات دیپلماتیک مسکو با آنکارا شود. البته در عین حال این احتمال وجود دارد که طی روزهای آتی کماکان ترکیه ژست دیپلماتیک حمایت از آذربایجان را حفظ کند، اما این حمایت ها آن قدر جدی نخواهد بود که کار به حضور مستقیم و تمام عیار نظامی ترکیه در برابر ارمنستان در مناقشه قره باغ کشیده شود.
برخلاف یک رویه جهانی از جمهوری اسلامی ایران تا ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی، سازمان ها، نهادها و ارگان های بین المللی که در خصوص مناقشه قره باغ و به خصوص دور جدید تنش ها که خواستار توقف این درگیری ها، خویشتنداری طرفین، تلاش سیاسی برای پایان دادن به این مناقشه و درگیری نظامی و آغاز گفت وگوها و رایزنیهای دیپلماتیک ایروان و باکو هستند، چرا ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان اقدام به حمایت و جانبداری گسترده از جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستان کرده است؟ آیا صرفاً سایه سنگین پرونده کشتار ارامنه و اشتراکات فرهنگی ترکی دو کشور آذربایجان و ترکیه سبب شده است که آنکارا بدون در نظر گرفتن تبعات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک قضیه، حمایتی این چنین قاطع را از باکو در برابر ایروان در دستور کار خود قرار دهد؟
واقعیت آن است که در طی بیش از ۳۲ سال گذشته بعد از شکل گیری مناقشه قره باغ همواره ترکیه عنوان کرده است که در کنار مردم آذربایجان قرار دارد و به عنوان متحد شماره یک باکو در برابر ایروان عمل می کند. اگر شما نگاهی به معابر، میادین و خیابان های آذربایجان داشته باشید پرچم دو کشور آذربایجان و ترکیه را در کنار هم می بینید که این مسئله سبب شده است که مطالبات مردم آذربایجان و حتی دنیا آذری های سراسر دنیا از ترکیه افزایش پیدا بکند. شدت این مطالبات سبب شده است که حتی با وجود همراهی و حمایت های گسترده سیاسی و دیپلماتیک ترکیه از آذربایجان در مناقشه قره باغ در برابر ارمنستان طی ۳۲ سال گذشته کماکان از سوی آذری های کل دنیا این انتقاد جدی به دولت آنکارا مطرح باشد که چرا ترکیه در خصوص حضور مستقیم نظامی به منظور حمایت از آذربایجان اقدامی انجام نداده است. خصوصا زمانی که در دور پیشین درگیریها مشهور به تووز که تیرماه سال جاری شکل گرفت ما شاهد بودیم که ارمنستان ادعای انهدام برخی اهداف و مواضع آذربایجان را مطرح کرد، همین مسئله سبب شد که احساسات مردم آذربایجان، دیگر آذری زبان های ترکیه و سراسر نقاط جهان به شدت تحریک شود تا حدی که تظاهراتی ۳۰ هزار نفری در آذربایجان برگزار شد و برگزارکنندگان آمادگی خود را برای حضور داوطلبانه برای جنگ با ارمنستان در مناقشه قره باغ اعلام کردند. این مسئله هم مضاف بر عوامل دیگر سبب شده است که اکنون یک مطالبه عمومی گسترده در میان آذری های آذربایجان، ترکیه و سراسر جهان برای حمایت هر چه بیشتر، صریح تر و قاطع تر سیاسی و حتی نظامی ترکیه از آذربایجان در برابر ارمنستان به وجود آید. البته این نکته را هم باید گفت که اکنون خود الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان به دلیل تغییر قانون اساسی و تصویب این بند که دولت مستقر بیش از دوبار و تا زمان حل مناقشه قره باغ توان حضور در انتخابات و تداوم قدرت را دارد، مورد انتقاد مردم، احزاب، شخصیتها، گروهها و جریانهای آذربایجان قرار گرفته است. چرا که از نگاه مردم آذربایجان الهام علیاف به عمد حل و یا تعیین تکلیف مناقشه قره باغ را به تاخیر انداخته است تا با لاینحل ماندن این مسئله بتواند توجیه برای حضور خود در مسند قدرت پیدا کند. کما اینکه به واسطه همین تغییر قانون اساسی و تصویب این بند است که الهام علیاف تاکنون چهار بار به عنوان رئیس جمهور آذربایجان همچنان سکان قدرت را در اختیار دارد. بنابراین علاوه بر اردوغان خود الهام علی اف نیز در یک فشار بسیار جدی قرار دارد تا حرکتی بسیار جدی در خصوص حل و فصل و یا تعیین تکلیف مناقشه قره باغ انجام دهد. البته به همین واسطه رئیس جمهور اذربایجان به ناچار اقداماتی مانند تغییر وزیر دفاع، وزیر امور خارجه و دیگر اعضای ارشد کابینه خود را طی ماه های اخیر بعد از دور پیشین درگیرهای قره باغ که در اواسط تیرماه به وقوع پیوست، را در دستور کار قرار دهد. لذا شدت گرفتن این میزان مطالبات سبب شده است که هم آذربایجان به طور جدی در مناقشه قره باغ حضور پیدا کند و هم ترکیه هم حمایت صریح تری از باکو داشته باشد. اما باز تکرار می کنم علیرغم تمام نکاتی که شما در سوال قبلیتان به آن اشاره کردید و با وجود تشدید مطالبات آذری های آذربایجان، ترکیه و آذری های کل دنیا بعید به نظر میرسد که دولت آنکارا بخواهد اقدامی جدی در خصوص حضور مستقیم نظامی در برابر ارمنستان پیرامون مناقشه قره باغ انجام دهد. البته من معتقدم اردوغان سعی میکند با همین ژست حمایت دیپلماتیک صریح و قاطع، شدت مطالبات آذری ها را در رابطه با حمایت آنکارا از باکو کنترل و مدیریت کند.
علاوه بر آن که به نظر میرسد مناقشه ۳۲ ساله قره باغ، مناقشه ای قومی بین ارامنه و ترک ها باشد در عین حال این گزاره هم مطرح است که این مناقشه یک مناقشه مذهبی بین مسلمانان و مسیحیان نیز به شمار میرود. ذیل این گزاره هم ارزیابی هایی در خصوص تشدید و تقویت مناقشه قره باغ مطرح است. خصوصاً که اخباری پیرامون اقدام ترکیه به منظور انتقال تعدادی از نیروهای رادیکال تحت حمایت ترکیه مانند جیش الحر (ارتش آزاد) از سوریه به مناقشه قره باغ و در حمایت از آذربایجان مطرح شده است. شاید به همین واسطه است که فاصله زمانی دوره های درگیری نظامی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مناقشه قره باغ کوتاه تر می شود. موید این مسئله به وقوع درگیری نظامی در سال ۲۰۲۰ در قره باغ تنها به فاصله دو ماه از همدیگر باز می گردد، در صورتی که آخرین درگیری مرزی پیش از نبرد «تووز» در ۱۹ ژوئیه/ ۲۹ تیر به نبرد ۴ روزه ۲۵ فوریه سال ۲۰۱۶ باز می گردد. پیرو این نکات شما تا چه اندازه مناقشه قره باغ را یک مناقشه دینی و مذهبی می دانید؟
چنانی که خود شما بارها به آن اشاره کردید و من هم بر آن تاکید کردم مناقشه قره باغ، مناقشه امروز و دیروز نیست. عمر این مناقشه بیش از ۳۲ سال است که به درازا کشیده شده است. البته ریشه اصلی درگیریها که بی شک درگیری های قومی است از حدود ۷۰ سال پیش آغاز شد. چرا که درگیری های قومی در زمان حیات اتحاد جماهیر شوروی به طور جدی مطرح بود و اتفاقا همین درگیری های قومی مانند درگیری ازبک ها با تاجیکها، قرقیزها با قزاق ها و یا آذری ها با ارمنی ها باعث فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد. بنابراین مناقشه قره باغ ریشه قومی دارد و ارتباطی به مسائل دینی و مذهبی پیدا نمی کند. لذا ترکیه هم به واسطه مسئله مذهبی و ایدئولوژیک از منظر و جنبه دینی به حمایت از آذربایجان در مناقشه قره باغ نپرداخته است.
پیرو تحلیل و نکته ای که شما به آن اشاره کردید در صورت پیچیده تر شدن و بغرنج تر شدن مناقشه قره باغ و احتمال ورود دیگر کشورها و بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت همسایگان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، برخی مدعی هستند که این مناقشه می تواند همان «سورپرایز اکتبر» مد نظر دونالد ترامپ باشد چرا که این مناقشه می تواند تا حدودی به امنیت ایران هم مربوط باشد. ضمن آن که پیرامون همین مناقشه علاوه بر آن که برخی از سناتورهای آمریکایی، از سویی از ترامپ خواسته اند که به حمایت از علی اف پایان دهد و از دیگر سو، از ترکیه نیز خواسته اند، خود را از این ماجرا دور نگه دارد، شاهد آن هستیم که رئیس جمهور آمریکا عصر یکشنبه به خبرنگاران گفت: «با جدیت به این موضوع نگاه می کنیم. ما روابط بسیار خوبی در آن منطقه داریم. بررسی خواهیم کرد که آیا می توانیم آن را متوقف کنیم یا خیر. همین مواضع گمانه دخالت واشنگتن را افزایش داده است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
خیر من بعید میدانم که مناقشه قره باغ ظرفیت و پتانسیل تبدیل شدن به سورپرایز اکتبر را برای دونالد ترامپ در آستانه انتخابات داشته باشد. لذا به نظر می رسد که ژست صلح طلبانه رئیس جمهور آمریکا پیرامون این مناقشه بیشتر یک بازی سیاسی و رسانهای و موج سواری دیپلماتیک برای بهره برداری از این تنش مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان به منظور کسب برگبرنده تبلیغاتی است. کما این که ترامپ همین ژست صلح طلبانه را در خصوص دیگر مناقشات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی در سایر نقاط دنیا هم به کار برده است تا با متصور شدن نقش آفرینی میانجیگرایانه بین المللی برای خود به یک جایگاه و نفوذ، ولو پوشالی و توخالی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به منظور تحت الشعاع قرار دادن افکار عمومی داخلی آمریکا و کسب برگ برنده انتخاباتی دست پیدا کند. البته باید به این نکته اشاره کرد که ایالات متحده آمریکا که در کنار روسیه و فرانسه یکی از اعضای گروه مینسک به عنوان مسئول تداوم آتش بس و میانجیگر رسمی در این تنش بین ارمنستان و آذربایجان به شمار می رود تا به اکنون طی بیش از ۳۲ سال گذشته هیچ اقدام جدی برای حل و فصل جدی، پایدار و بنیادی این مناقشه را در دستور کار قرار نداده است. لذا، نه واشنگتن و نه گروه مینسک نقش مثبت و سازنده ای را در این مناقشه مرزی ایفا نکرده است. از طرف دیگر ایالات متحده آمریکا مهمترین بازیگر پشتصحنه فروش تسلیحات از سوی رژیم غاصب صهیونیستی، هم به جمهوری آذربایجان و هم به ارمنستان است. در این راستا زمانی که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در باکو خدمت می کردم به عینه شاهد بودم که جمهوری آذربایجان در اوایل به دنبال آن بود که از ایالات متحده آمریکا سلاح خریداری کند، اما واشنگتن این مسئله را به صهیونیست ها محول کرد تا از این طریق ضمن تقویت روابط سیاسی و دیپلماتیک باکو با تل آویو در سایه تلاش کاخ سفید به منظور خروج رژیم غاصب صهیونیستی از انزوای بین المللی، پای این رژیم منحوس را به منطقه و در کنار مرزهای ایران باز کند. مشابه همین اقدام برای ارمنستان نیز شکل گرفت. پس واشنگتن نه تنها در سایه حضور در گروه مینسک نقش مثبت و سازنده ای را در این مناقشه مرزی ایفا نکرده، بلکه نقش جدی در فروش تسلیحات رژیم غاصب صهیونیستی، هم به آذربایجان و هم به ارمنستان ایفا کرده است. حتی من در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان کردم در اختلاف مرزی آذربایجان و ارمنستان نیز ما شاهد بودیم که پهپاد آذری ها که توسط رژیم صهیونیستی در اختیار این کشور قرار گرفته است با موشکهای ارمنستانی که آن هم ساخت اسرائیل است، منهدم شد. پس میبینیم که رژیم صهیونیستی اساساً با ایجاد ناامنی به دنبال تعریف امنیت برای خود است. لذا در مجموع، هم تلآویو و هم کاخ سفید نقش جدی در تداوم و تشدید مناقشه قره باغ و درگیری مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان طی این سال ها ایفا کرده اند. یعنی ایالات متحده آمریکا، نه تنها با حضور در گروه مینسک نقش سازنده ای برای حل و فصل مناقشه ایفا نکرده است، بلکه با نقش آفرینی برای صهیونیست ها در خصوص فروش همزمان سلاح به آذربایجان و ارمنستان، عملاً به تداوم و تشدید این مناقشه دامن زده است. در این راستا بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه در صورت پیروزی بایدن و چه در صورت پیروزی دونالد ترامپ، مناقشه قره باغ از جانب آمریکاییها به روال تمام ۳۲ سال گذشته فراموش خواهد شد، چرا که اولویت استراتژیک برای ایالات متحده در خصوص این درگیری مرزی تعریف نشده است.
نظر شما :