سی و نهمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
ترامپ نه چیزی از معامله قرن می داند نه در آن مشارکت دارد!
دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد.
سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی سی و نهمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:
به سراغ یکی از مسئولان مهم که سال ها با دولت های مختلف امریکا به طور خیلی جدی برای پایان دادن به درگیری های فلسطینی در راس آنها عربی – اسرائیلی از ابتدای فرایند صلح تا وقتی که به مرگ بالینی رسید، کار کرد و همچنین در پرونده های مختلف خاورمیانه فعال بود، رفتم. او اکنون پژوهشگری است که یکی از افراد آگاه به این دو موضوع محسوب می شود. دیدارمان با صحبت درباره "معامله قرن" آغاز شد، گفت: «ترامپ هیچ چیز از آن نمی داند و عملا هم هیچ مشارکتی در آن نداشته است. روی آن "بی بی" یا نتانیاهو و دیوید فریدمن، سفیر ایالات متحده امریکا در اسرائیل کار کرده اند. "بی بی" انگیزه زیادی برای آن دارد و از آن در انتخابات استفاده کرد و به دردش هم خورد. اما این باعث نشد که بتواند اکثریت نمایندگان کنست را به دست آورد. فریدمن تضمین کرد که "معامله قرن" جوهره فکری اوست و با آن موافقت کرد. جرد کوشنر، داماد ترامپ و مشاور او فکر می کرد که در آن چیزی باشد که بعضی فلسطینی ها یا بعضی عرب ها آن را بپذیرند، مثل کمک های مالی هنگفت به فلسطینی ها که به کمک آن بتوانند "کشورشان" را بسازند. جیسون گرینبلات، سومین فرد در تیم امریکایی بود که روی "معامله قرن" کار کرد. و در اینجا به سوالت پاسخ می دهم که اخیرا وقتی که دید نتیجه آن چیزی برای عرب ها و فلسطینی ها ندارد که آنها را وسوسه کند مذاکرات را رها کرد یا از آن خارج شد.»
سپس افزود: «طرح "آلون"، مقام بارز سابق اسرائیلی که فوت کرد در دو دهه پیش مبنی بر این بود که 77 درصد از اراضی اشغالی "کرانه باختری" را به فلسطینی ها بازگرداند. سپس اسرائیلی ها طرح های دیگری مطرح کردند که در آن از دادن 88 درصد اراضی فلسطینی ها صحبت می شد. سپس طرح دیگری به فلسطینی ها دادند که 92 درصد و بعد 96 درصد از "کرانه" را به آنها بازمی گرداندند. اما طرح "آلون" تاکید می کرد که کشور فلسطین یکپارچه یا به عبارت دیگر به لحاظ جغرافیایی پیوسته خواهد بود، و دریچه مهمی به سمت اردن خواهد داشت که می تواند نوعی از فدرالیسم یا کنفدرالی را به وجود آورد.»
سپس گفت: «طرح ترامپ و "بی بی" یا "معامله قرن" 66 درصد از کرانه باختری را به فلسطینی ها می دهد. اما مثل پنیر "سوئیسی یا فرانسوی" است، دایره های از هم جدایی است که بعضی از آنها اسرائیل از همه جوانب و جهت ها به آنها محیط است. و همه چیز زیر نظر و "لطف" اسرائیل است (ورود به آنها و خروج از آنها و بازگشت پناهندگان). البته گفته می شود که در این "معامله" توقف شهرک سازی ها گنجانده شده است. واقعیتش این است که بخشی از شهرک ها داخل "اراضی فلسطینی" خواهد ماند و اسرائیل بر آنها استیلا خواهد داشت.»
پرسیدم: «به نظرت این "معامله" بعد از انتخابات سراسری اسرائیل و ریاست جمهوری امریکا دوام خواهد داشت؟»
جواب داد: «همه می دانند که تایید این طرح توسط ترامپ صرفا انگیزه انتخاباتی در انتخابات ریاست جمهوری دارد همان طور که انگیزه نتانیاهو از آن هم همین است. اما در هر حال اعلام رسمی آن اشتباه بود، زمان بندی اش اشتباه بود و حتی جغرافیای آن هم اشتباه بود. لازم بود رسانه های عربی به ویژه آن دسته از رسانه هایی که متحد امریکا هستند از آن خبردار می شدند. می دانی که هیچ کدام از آنها نه چیزی گفتند و نه نظری دادند. و معنای آن روشن است.»
سپس گفت: «دو موضوع کشور فلسطینی و پایتخت آن مطرح است که باید راه حلی برای آن یافت شود. و حل آن یعنی این که ضرورت دارد میان دو ملت اسرائیلی و فلسطینی از یکدیگر تفکیک قائل شد و دموگرافی فلسطینی نقشی ایذائی در یهودیت دولت اسرائیلی نداشته باشد. اما راه حل کوشنر یا "معامله قرن" این شروط را محقق نمی کند. نه درباره کشور فلسطینی و نه درباره پایتخت آن. در مشاوره های سابق به من گفتند که به این مساله توجه خواهند کرد. برای همین وقتی در رسانه ها درباره آن از من می پرسیدند نسبت به آن موضع سختی نداشتم چون فکر می کردم چیزی از آن در می آید. صحبت هایم با کوشنر چنین برداشتی را القا می کرد. اما این کار را نکردند.»
ادامه دارد...
نظر شما :