ناامیدی به حمایت اروپا
پایان یافتن تحریم تسلیحاتی در صحنه عمل اتفاق خاصی برای ایران رقم نخواهد زد
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – مقامات کاخ سفید طی هفته های اخیر تلاش های دیپلماتیک و سیاسی گسترده ای برای جنجال آفرینی در خصوص پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی ایران در ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهرماه را در دستور کار خود داشته اند و گویا این تلاش ها و جنجال آفرینی ها کماکان ادامه دارد. در این راستا مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سلسله نشست ها، سخنرانی ها و گفت وگو های تلویزیونی بر مسئله عدم پایان تحریم های تسلیحاتی ایران بعد از مهرماه تاکید ویژه ای داشته است. در این خصوص واشنگتن ضمن تلاش برای تعریف ادله حقوقی دال بر حق استفاده آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ برای استفاده از بهره گیری از اهرم مکانیسم ماشه به منظور بازگشت تحریم ها و قطعنامه های سازمان ملل به دنبال ارائه پیشنویس قطعنامهای به شورای امنیت سازمان ملل با محوریت تمدید ممنوعیت فروش و صادرات تسلیحات به ایران است. دیپلماسی ایرانی برای واکاوی بیشتر اهداف پشت پرده تلاش های دیپلماتیک اخیر کاخ سفید و جنجال آفرینی های سیاسی و رسانه ای آمریکا علیه ایران در خصوص پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی، گفت وگویی را با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه میخوانید:
در چند هفته اخیر شاهد تحرکات پررنگ سیاسی و دیپلماتیک سران و مقامات کاخ سفید در خصوص تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم. در راس این تحرکات مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سلسله مصاحبه ها و سخنرانی های خود از تلاش ها و برنامه های جدی واشنگتن بهمنظور تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران سخن گفته است. اما در این میان اولین پرسشی که ذهن را درگیر میکند این است که چرا دولت دونالد ترامپ تا به این اندازه اهمیت جدی برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران قائل شده است؟
قطعاً پاسخ به این سوال را باید در تحلیل شرایط داخلی ایالات متحده آمریکا و نیز وضعیت دولت دونالد ترامپ در ماه های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سوم نوامبر/ ۱۳ آبانماه دید. در این راستا دولت ترامپ اکنون با مشکلات جدی در حوزه مدیریت شرایط اسفبار بهداشت و درمان و به خصوص کنترل تبعات منفی شیوع ویروس کرونا بر وضعیت اقتصادی و معیشتی آمریکایی ها مواجه است. از این رو برای افکار عمومی در این کشور روشن شده که ترامپ در عرصه کنترل این بیماری کاملا ناتوان عمل کرده است. همین مسئله در ماههای منتهی به انتخابات دستاویزی برای تحت الشعاع قرار دادن کارنامه دولت ترامپ در دیگر حوزه ها شده است. در این خصوص مواضع اشتباه و بعضا نسنجیده دونالد ترامپ و دیگر مقامات کاخ سفید نیز مانند تزریق مواد ضدعفونی کننده برای بهبود بیماری کرونا نیز میزان انتقادات و اعتراضات جامعه آمریکا را نسبت به ناکارآمدی دولت دونالد ترامپ و شخص رئیس جمهور افزایش داده است. از طرف دیگر با وجود گذشت سه سال از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا دوباره مسئله جاسوسی روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ و حمایت از دونالد ترامپ برای پیروز شدن در انتخابات دوباره توسط نمایندگان کنگره مطرح شده است. در کنار آن عدم وجود دستاوردهای قابل دفاع در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی و به خصوص پرونده برجام سبب شده است که دونالد ترامپ در ماههای منتهی به انتخابات عملاً حرفی برای گفتن در برابر جو بایدن نداشته باشد. لذا دونالد ترامپ و دیگر مقامات کاخ سفید تمرکز خود را روی دو مسئله قرار داده اند و سعی در جنجال آفرینی سیاسی و رسانه ای برای تحت الشعاع قرار دادن فضای افکار عمومی داخلی در آمریکا با تمرکز روی این دو مسئله هستند؛ اول مقصر جلوه دادن کشور چین در تولید آزمایشگاهی و عمدی و نیز شیوع مهندسی شده کرونا در جهان تا بتوانند ذیل این جنجال آفرینی ها علیه مقامات پکن، وضعیت را در سطح افکار بین المللی به گونه ای جلوه دهند که تمام مشکلات ناشی از شیوع این ویروس در آمریکا و دیگر کشورهای جهان به واسطه برنامه ریزی چینی ها بوده است تا بدین وسیله فضای انتقادات و هجمه های سیاسی و رسانهای علیه دولت دونالد ترامپ به دلیل ناکارامدی فاحش وی در مواجهه با ویروس کرونا تا اندازهای تعدیل شود. در کنار آن دومین مسئله به تحولات در پرونده جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف باز می گردد. در این راستا دولت دونالد ترامپ و دیگر مقامات کاخ سفید یک برنامه ریزی خاص انتخاباتی برای پرونده ایران دارند؛ بدین معنا که با مانور روی پرونده برجام، ضمن انتقاد گسترده و تاختن به دولت باراک اوباما و جریان دموکرات ها در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۰ در تلاشند با محدود کردن بیشتر ایران، شرایط را برای تشدید سیاست فشار حداکثری بر ما مهیا کنند. به عبارت دیگر کاخ سفید علاوه بر تاختن به دولت قبلی و جریان دموکرات ها برای کاهش نفوذ آنها در میان افکار عمومی با این شعار که برجام بزرگترین ظلم در حق منافع ملی آمریکا توسط دولت اوباما بوده است به دنبال آن هستند که تلاش های جدی را در دستور کار دارند تا ایران نتواند از دستاوردهای حداقلی توافق هستهای مانند پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی بهرهمند شود. البته در این خصوص باید گفت که مسئله تنها مربوط به تداوم تحریم های تسلیحاتی نیست، بلکه آمریکایی ها روی تمام ابعاد پرونده ایران به دنبال ایجاد یک مانور سیاسی و رسانهای هستند. در این خصوص مضاف بر مسئله تداوم تحریم های تسلیحاتی، شاهد موج سواری آمریکایی ها در خصوص روابط ایران و ونزوئلا، ارتباطات ایران و حزب الله، پرتاب موفقیت آمیز و غرورآفرین ماهواره بر قاصد توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قدرت نمایی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان و دیگر مسائل هستند. همه اینها نشان می دهد که آمریکایی ها به دنبال آنند که با این جنجال آفرینی ها علاوه بر تحت الشعاع قرار دادن مشکلات و چالش های داخلی، شرایط را برای افزایش فشار بر ایران فراهم آورند.
همانگونه که شما هم به درستی اشاره داشتید مقامات کاخ سفید تلاش های جدی سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای برای برجسته کردن تمام ابعاد مسائل ایران را در دستور کار خود دارند، اما کانون این تلاش ها به مسئله تداوم تحریم های تسلیحاتی ایران باز می گردد و در این خصوص واشنگتن مانور جدی روی قطعنامه ۲۲۳۱ دارد. از نگاه شما آیا آمریکایی ها می توانند با استفاده از این قطعنامه مانع از پایان تحریم های تسلیحاتی ایران شوند؟
اگر ایالات متحده آمریکا عضو برجام بود این حق را داشت که به عنوان یکی از اعضای توافق هستهای از اهرم در نظر گرفته شده در قطعنامه ۲۲۳۱ و کشاندن آن به شورای امنیت سازمان ملل استفاده کند و یک مانور دیپلماتیک و حقوقی را در این خصوص داشته باشد. چون در این صورت آمریکا میتوانست از نظر حقوقی و قانونی در شورای امنیت شرایط را برای استفاده از مکانیسم ماشه فراهم کند. اما زمانی که دونالد ترامپ رسماً از برجام خارج شده، آمریکا را از تمام حقوق مندرج در توافق هستهای و نیز در قطعنامه ۲۲۳۱ محروم کرده است. لذا از نظر حقوقی آمریکا هیچ گونه توجیهی برای استفاده از قطعنامه ۲۲۳۱ در تداوم تحریم های تسلیحاتی ندارد. چون ایالات متحده در نقض آشکار و فاحش مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ دست به تحریم جمهوری اسلامی ایران زده و همچنین مانع است تداوم روابط تجاری و اقتصادی دیگر کشورها با ایران شده است. زیرا یکی از مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ این است که ایران باید بتواند از حق برقراری ارتباطات اقتصادی و تجاری با دیگر کشورهای جهان بهره مند شود. پس زمانی که ایالات متحده آمریکا، هم خود طی دو سال گذشته تحریم های گسترده، جدی و بی سابقه ای را ضد ایران وضع کرده و از طرف دیگر مانع از تداوم روابط تجاری و اقتصادی دیگر کشورها با ایران شده است، نمی تواند در خصوص استفاده از مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ برای تداوم تحریمهای تسلیحاتی سخن بگوید. لذا میتوان گفت که قطعاً این دست جنجال آفرینی های چند هفته اخیر مایک پمپئو و دیگر مقامات کاخ سفید صرفاً یک جنگ روانی است تا بتوانند بخشی از ناکارآمدی های خود در مواجهه با ویروس کرونا و همچنین سیل انتقادات به دولت دونالد ترامپ را به حاشیه بکشانند. در این راستا کخ سفید سعی دارد با بزرگ نمایی مسائل بعد از پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی ایران، شرایط را به گونهای جلوه دهد که تهران میتواند با دستیابی به تسلیحات دیگر کشورها باعث افزایش ناامنی در منطقه غرب آسیا و حتی کل جهان شود و تهدیدات جدی را برای آنان فراهم کند.
در کنار مسئله تلاشهای آمریکا برای استفاده از قطعنامه ۲۲۳۱ به منظور تداوم تحریم های تسلیحاتی و همچنین به کارگیری اهرم مکانیسم ماشه در بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل و شورای امنیت ضد ایران به نظر می رسد که کاخ سفید در برنامه ای جداگانه ای با تدوین پیش نویس قطعنامه در تلاشند که تحریم های تسلیحاتی ایران را تا مدت نامعلومی ادامه دهند. چرا که این قطعنامه بر ممنوعیت فروش و صادرات سلاح به ایران تاکید دارد. در این رابطه به نقل از آسوشیتدپرس مقامات آمریکایی و دیپلمات های سازمان ملل سند پیش نویس این قطعنامه که تاکنون در اختیار تعداد کمی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل (سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان و امارات متحده عربی و عربستان سعودی) قرار گرفته، انقضای تحریم تسلیحاتی ایران در ماه اکتبر را هدف قرار می دهد و خواهان تمدید این تحریم ها برای مدتی نامعلوم است. اما دولت ترامپ به دنبال آن است که در ماه مه و زمانی که استونی به عنوان متحد نزدیک آمریکا ریاست دورهای شورای امنیت را بر عهده دارد، قطعنامه را به رای بگذارد. وضعیت این قطعنامه را در شورای امنیت با آغاز ریاست دورهای استونی در ماه مه چگونه ارزیابی می کنید؛ خصوصا که برای توفیق آمریکایی ها در رابطه با تمدید تحریم تسلیحاتی این قطعنامه باید با ۹ رای مثبت اعضای شورای امنیت و مهمتر از آن عدم وتو توسط اعضای ثابت و دائم شورا همراه شود؟
همانگونه که شما اشاره کردید برای آنکه آمریکایی ها بتوانند توسط قطعنامه مورد نظر خود تحریم تسلیحاتی ایران را به مدت نامعلومی ادامه دهند باید این قطعنامه با ۹ رای مثبت اعضای شورای امنیت و عدم وتوی آن توسط کشورهای ثابت شورا، یعنی آمریکا، چین، روسیه، انگلیس و فرانسه همراه باشد. اما با توجه به مواضع سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به نظر می رسد، هم روس ها و هم چینی ها به شدت مخالف این قطعنامه مدنظر آمریکاییها هستند. اتفاقاً به همین واسطه واشنگتن از ارائه پیش نویس این قطعنامه به مسکو و پکن خودداری کرده است چون می داند روسیه و چین به شدت مخالف این قطعنامه هستند و آن را وتو خواهند کرد. بنابراین اگرچه کاخ سفید با تلاش ها و رایزنی های سیاسی و دیپلماتیک سعی دارد آرای موافق لازم را در میان اعضای شورای امنیت برای حصول توافق در خصوص قطعنامه مورد نظر خود به دست آورد، اما تمام این تلاش های کاخ سفید با حق وتوی چین یا روسیه کاملا به شکست خواهد انجامید. اما نکته بسیار مهمی که باید مد نظر قرار داد این است که فارغ از احتمال وتوی این قطعنامه توسط چین و روسیه ما باید تلاشهای دیپلماتیک گسترده و جداگانه ای را در دستور کار قرار دهیم تا با رایزنی های سیاسی و دیپلماتیک با اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت شرایط و وضعیت را به صورت واقعی تبیین و تشریح کنیم. چون اکنون این قطعنامه برای آمریکاییها یک مسئله حیثیتی شده است، لذا ما نباید در این خصوص از هیچ گونه تلاش دیپلماتیک برای تشریح موضع به حق خود در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ کوتاهی کنیم.
به واکنش احتمالی و موضع نهایی اروپایی ها به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان و در راس آن پاریس و لندن به عنوان در جایگاه اعضای دائم شورای امنیت که دارای حق وتو هستند، اشاره کنیم. از نگاه شما آیا اروپایی ها در عمل از قطعنامه آمریکا در خصوص پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی حمایت خواهند کرد یا خیر، چرا که از یک سو ما شاهد هستیم وزارت امور خارجه فرانسه در یک بیانیه رسمی صراحتا عنوان میکند که فرانسه، هم به برجام و هم به قطعنامه ۲۲۳۱ پایبند است، اما در آن سو ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه گفت و گو و رایزنیهای دیپلماتیکی را با مایک پمپئو، همتای آمریکایی خود در خصوص پرونده ایران را در دستور کار دارد. ارزیابی شما از موضع اروپایی ها چیست؟
من معتقدم علیرغم وجود برخی اختلاف نظرها میان ایالات متحده آمریکا با سه کشور اروپایی در خصوص برجام، آلمان، فرانسه و انگلستان در خصوص نفوذ منطقهای ایران و توان موشکی و دفاعی ما در راستای مواضع و منافع آمریکایی ها عمل خواهند کرد. پس آمریکا هماهنگی های سیاسی و دیپلماتیکی را برای همراه کردن انگلیس و فرانسه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت در خصوص تداوم تحریم های تسلیحاتی ایران خواهد داشت. لذا من به کشورهای اروپایی در خصوص عدم همراهی با آمریکا در این مقوله چندان خوشبین نیستم، اما میتوان روی حق وتوی چین و روسیه حساب باز کرد. البته خود این اقدام چینی ها و روسیه بیش از آنکه کمک به ایران باشد، منافع پکن و مسکو را در پی خواهد داشت.
فارغ از این که آمریکایی ها بتوانند ذیل موفقیت قطعنامه مدنظر خود تحریم های تسلیحاتی ایران را ادامه دهند و یا با استفاده از قطعنامه ۲۲۳۱ مانع از پایان یافتن این تحریم ها شوند، حتی در صورت شکست تلاشهای آمریکا در این رابطه و پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی در ۱۸ اکتبر/ ۲۷ مهر وضعیت ایران در خصوص خرید و واردات تسلیحات از دیگر کشورها در صحنه عملیاتی تغییر جدی پیدا خواهد کرد، چرا که برخی از کارشناسان و ناظران معتقدند حتی در صورت پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی، ایران نمی تواند امید چندانی به خرید جنگ افزارهای راهبردی از دیگر کشورها حتی کشورهایی مانند چین و روسیه داشته باشد، اما در آن سو برخی هم معتقدند پایان یافتن این تحریمها میتواند گشایش جدی در مناسبات و قراردادهای تسلیحاتی ایران بگذارد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
من معتقدم که مانورهای سیاسی، دیپلماتیک و رسانهای آمریکا برای تداوم تحریم های تسلیحاتی ایران صرفاً یک جنگ روانی است و در نهایت این کشور نمیتواند مانع از پایان یافتن این تحریم ها در مهرماه شود، اما من معتقدم حتی در صورت پایان یافتن این تحریمها نمیتوان امید چندان زیادی به تغییر وضعیت در خرید تسلیحات از دیگر کشورها داشت، چون حتی اگر کشورهایی مانند چین و روسیه حاضر به فروش تسلیحات راهبردی به ایران همم باشند به واسطه تحریمهایی مانند تحریمهای بانکی و مالی عملاً ایران نمی تواند دست به انعقاد چنین قراردادهایی بزند. چرا که این تحریم ها امکان خرید تسلیحات از دیگر کشورها را به ما نمی دهد. مضافا بر اینکه ما باید واقعیت ها را در نظر بگیریم. در این راستا اگرچه اکنون عنوان می شود که ایران با هیچ گونه تحریم دارویی و واردات مواد اولیه و محصولات غذایی مواجه نیست، اما در صحنه عمل ما شاهد هستیم که آمریکا از هیچ گونه کوشش و تلاشی برای عدم دستیابی ایران به تجهیزات پزشکی، بهداشتی و اقلام دارویی و نیز مواد اولیه و محصولات غذایی دریغ نمی کند. پس قطعا در یک مرتبه بالاتر، حتی اگر بعد از مهرماه شاهد پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی ایران باشیم، در صحنه عمل بعید می دانم کشور جرات انعقاد قرارداد تسلیحاتی با ایران را داشته باشد. چون آمریکا به شدت مانع از فروش و صادرات سلاح به ایران خواهد بود. اما با وجود تمام این نکات من معتقدم قطعاً شکست تلاش های سیاسی، دیپلماتیک و جنجال آفرینی های رسانه های آمریکا در خصوص تحریم های تسلیحاتی ایران می تواند یک بی اعتباری و بی حیثیتی جدی برای آمریکا و دولت دونالد ترامپ در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به وجود آورد و همین مسئله روی افکار عمومی جهان و به خصوص مردم آمریکا تاثیرات خود را خواهد داشت و از آن سو به همان میزان می تواند اعتبار سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک ایران و تبیین موضع به حق تهران را در پی داشته باشد. بنابراین حتی اگر در صحنه عمل اتفاق خاصی برای خرید و واردات سلاح از دیگر کشورها برای ایران بعد از پایان یافتن تحریم تسلیحاتی هم روی ندهد باز هم باید تلاش های جدی خود را برای به شکست کشاندن برنامه ها و جنجال آفرینی های آمریکا را در شورای امنیت و قطعنامه ۲۲۳۱ دستور کار داشته باشیم.
ضمن این که ما در حوزه توان دفاعی و تسلیحاتی به یک نقطه قابل اتکا به نیروهای داخلی و خودکفایی در تولید تسلیحات رسیده ایم. بنابراین نیازی به پایان یافتن تحریم های تسلیحاتی در مهر ماه نیست. پس حتی اگر این تحریمها تداوم هم پیدا بکند و آمریکا موفق شود مانع از پایان یافتن تحریم شود وضع ایران چندان تغییری پیدا نمیکند و اثر سوئی بر تولید وتوان دفاعی کشور ندارد، چون عملاً تمام تسلیحات به کار گرفته توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران، ساخت داخل است و ما در این خصوص به خودکفایی رسیده ایم. بنابراین پایان یافتن یا نیافتن این تحریمها عملا تغییری در وضعیت ما ایجاد نمی کند. این واقعیتی است که خود آمریکاییها بیش از هر کشور دیگری بر آن اشراف دارند، اما همان گونه که گفتم جنجال آفرینی های رسانههای آمریکا در این خصوص بیشتر یک جنگ روانی است تا فشارهای داخلی ایالات متحده بر دولت دونالد ترامپ در ماههای منتهی به انتخابات به حاشیه کشیده شود.
نظر شما :