ترافیک دیپلماتیک اخیر با هدف جستجوی راهکاری برای حفظ ثبات در منطقه بود، نه میانجیگری
اروپاییها با فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی فریب سیاست های واشنگتن را خورده اند
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایران
دیپلماسی ایرانی - آلمان، انگلیس و فرانسه به عنوان سه عضور اروپایی حاضر در برجام دیروز سه شنبه با انتشار بیانیهای در بروکسل، از فعال کردن مکانیسم حل اختلاف در برجام سخن گفتند. در این بیانیه آمده است که با توجه به اقدامات ایران، انتخاب دیگری نداشتیم. برای اثبات نگرانیهایمان و اینکه ایران به تعهداتش در برجام پایبند نیست به کمیسیون مشترک رجوع میکنیم. دیپلماتهای اروپایی در بیانیه دیروز خود ادعا کردند هدف این تصمیم حفظ توافق هستهای از طریق بحث و رایزنی با ایران برای بازگشت به تعهداتش، ذیل برجام است. این در حالی است که سه کشور اروپایی برجام در طول این مدت به هیچ کدام از تعهدات خود مطابق با برجام عمل نکرده اند. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر چرایی، دلایل و اهداف اروپایی ها در فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی و تقارن آن با تحولات حساس منطقه بعد از ترور سردار سلیمانی، گفت وگویی را با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و کارشناس ارشد مسائل بین الملل انجام داده است که در ادامه می خوایند:
ذیل تحولات چند هفته اخیر، به خصوص بعد از اقدام ایالات متحده آمریکا در ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین پاسخ موشکی سپاه در حمله به پایگاه های نیروهای نظامی آمریکا مستقر در عراق، تنش تهران – واشنگتن در حال اوج گرفتن است، به گونه ای که تا مرز جنگ نظامی هم پیش رفت. به تبع این مسئله نگرانی های منطقهای و جهانی نسبت به تبعات آن، به ویژه در رابطه با افزایش ناامنی ها پررنگ تر از گذشته شده است. در این شرایط ما شاهد سفرهای برخی مقامات منطقهای از امیر قطر گرفته تا وزیر امور خارجه پاکستان و نخست وزیر سوریه بودیم. از نگاه شما این رفت و آمدهای دیپلماتیک در این شرایط حساس به چه منظور و با چه اهدافی صورت گرفته است؟
اقدام تروریستی آمریکا در ترور و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، یاران و همفکران وی که منجر به حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عین الاسد شد و سپس سقوط هواپیمای اوکراینی، این واقعیت را ثابت کرد که آمریکا به دنبال ناامن کردن منطقه است و این تفکر که باید امنیت منطقه توسط کشورهای آن تامین شود، بیش از گذشته تقویت شد. تحرکات اخیر دیپلماتیک منطقه ای از جمله سفر امیر قطر، نخست وزیر سوریه و وزیر امور خارجه پاکستان به تهران، موید این است که کشورهای پیرامونی ایران با احساس نگرانی از اقدامات آمریکا، در جستجوی راهکارهائی برای حفظ و تداوم ثبات، امنیت و آرامش در منطقه هستند. البته برخی از رسانه ها هدف این سفرها را پیگیری تلاش های میانجیگرایانه این کشورها بین ایران و آمریکا قلمداد کرده بودند ولی من فکر می کنم با توجه به خصومت های سازمان یافته و جنایات آمریکا علیه ملت ایران، مسئله میانجیگری موضوعیت ندارد و فرضیه میانجیگری منتفی است. پیرو این نکته من بر این باورم که هدف اصلی این سفرها، بیشتر در جهت ایجاد یک تفاهم فراگیر برای تامین، حفظ و تداوم امنیت در منطقه می تواند قلمداد شود. به طور خاص نیز قطر یکی از کشورهایی است که به آمریکا اجازه استقرار پایگاه های نظامی در خاک خود داده و با تشدید تنش بین تهران و واشنگتن، این کشور آمده بود تا به ایران اطمینان بدهد که از خاک و آسمان قطر اقدامی علیه ایران توسط ایالات متحده آمریکا رخ نخواهد داد. به هر حال روابط ایران و قطر به دنبال تشدید اختلافات امیر قطر با عربستان، امارات متحده عربی، بحرین و مصر در دو سال گذشته توسعه یافت و ایران در شرایط سخت تحریم، سخاوتمندانه به کمک قطر آمد و این کشور را در مقابل تهدیدات و تحریم های عربستان و امارات، حمایت کرد. به همین دلیل دوحه قدر داشتن روابط حسنه با تهران را می داند و شیخ تمیم بنحمد آلثانی، امیر قطر با درایت خود به دنبال این است که اجازه ندهد تا دخالت کشورهای ثالث از جمله آمریکا، موجب اخلال در مناسبات دوحه با تهران شود. طبعا همکاری ایران و قطر می تواند در تقویت امنیت منطقه ای و افزایش توسعه اقتصادی دو کشور موثر باشد و آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با امیر قطر و هیأت همراه تأکید کردند: شرایط کنونی منطقه بیش از پیش نیازمند بر ضرورت تقویت ارتباطات کشورهای منطقه و تأثیر نپذیرفتن از القائات بیگانگان است. از این رو تنها راه مقابله با فساد انگیزی آمریکا و رفقای او را تکیه بر همکاریهای درون منطقهای دانستند.
در این راستا سفر شاه محمد قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان به تهران و ادامه آن به ریاض هم نشانگر تلاش پاکستان برای ایفای نقش خود برای تقویت امنیت منطقه است. قاعدتا به دلیلی دوستی سنتی ایران و پاکستان، اسلام آباد اجازه نخواهد داد از خاکش برای تهدید علیه ایران استفاده شود و آماده همکاری با ایران برای مقابله با اشرار نیز هست. در مجموع جمهوری اسلامی ایران از تلاشهای اسلام آباد برای صلح منطقه ای استقبال می کند و بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیده اند که آمریکا شریک قابل اعتمادی نیست و به دنبال یافتن راهکارهای منطقه ای برای توسعه کشورها در یک محیط امن و با ثبات هستند. در تکمیل این رفت و آمدهای دیپلماتیک هم سفر عماد خمیس، نخست وزیر سوریه به تهران موید روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه است. دوره جنگ و مبارزه با تروریسم در سوریه به همت و فداکاری جبهه مقاومت رو به پایان است و فصل سازندگی در این کشور آغاز شده است. لذا بدیهی است که در این دوران جدید شاهد تقویت ارتباطات اقتصادی دو کشور باشیم. در همین رابطه دمشق از شرکتهای ایرانی خواسته است تا در سوریه سرمایه گذاری کنند.
با توجه به اقدام امروز سه شنبه سه کشور اروپایی حاضر در برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان) مبنی بر فعال کردن مکانیسم و یا ساز و کار حل اختلافات در توافق هسته ای، ذیل بند 36 برجام که طی بیانیه ای مشترک مطرح شد، آیا اکنون باید شاهد رادیکال تر شدن فضای سیاسی و دیپلماتیک قاره سبز با جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی ایران باشیم؟
من فکر می کنم اروپا با فعال سازی مکانیسم و یا ساز و کار حل اختلافات در توافق هسته ای، ذیل بند 36 برجام، دچار یک اشتباه جدی می شود و آینده ای تاریک برای مناسبات خود با ایران را رقم می زند. آمریکا از برجام خارج شده و اروپا اگر صادق باشد، باید فشارهای خود را علیه واشنگتن اعمال کند. اما شاهدیم که اروپا به هیچ کدام از تعهدات برجامی خود عمل نکرده و تنها به دنبال تحت فشار قرار دادن ایران است. به بیان دیگر اروپا در یک همسوئی با آمریکا به دنبال این است که ایران را متقاعد کند تا از کاهش محدودیت های برجامی صرف نظر کند در حالی که این حق ایران است که از منافع خود دفاع کند و نمی تواند، هم فشار تحریم های ظالمانه را تحمل کند و هم برنامه های هسته ای خود را محدود کند. تقاضای اروپا از تهران برای بازگشت از گام های کاهش تعهدات برجامی فاقد منطق و عقلانیت و خلاف حاکمیت ملی ایران است و هیچ توجیهی ندارد چون کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران واکنشی به بدعهدیهای آمریکا و اروپا بود. بله من هم معتقدم اجرای مکانیسم و یا سازو کار حل اختلافات در برجام که می تواند در نهایت به فعال شدن مکانیسم ماشه بینجامد، موجب رادیکال تر شدن اوضاع و آغاز فصل جدیدی از تنش میان ایران و اروپا و تشدید مسابقات تسلیحاتی در غرب آسیا خواهد شد که قطعا اروپا نیز از این وضعیت متضرر خواهد شد.
چرا اروپایی ها در این شرایط بغرنج دست به این اقدام زدند؛ آیا آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان سه عضو حاضر در برجام احساس کرده اند که اکنون ایران در حالت و موضع ضعف قرار دارد و با توجه به این مسئله سعی کرده اند با فعال کردن مکانیسم حل و فصل اختلافات، تهران را تحت فشار قرار دهند و یا این که گام پنجم و نهایی ایران در کاهش تعهدات برجامی که دیگر تهران را مقید به مفاد برجامی نمی کند، آن چنان تند و رادیکال بوده است که سبب شده اروپا دست به چنین اقدامی در فعال کردن سازوکار حل اختلافات برجامی بزند؟
حمله موشکی موفق ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق به عنوان یک اقدام بازدارنده و تشییع چند میلیونی پیکر سردار سلیمانی از اقتدار ایران نشان دارد و اگر اروپائی ها فکر کرده اند که ایران در موضع ضعف قرار دارد کاملا در اشتباه هستند. واقعیت این است که اروپا هیچ گاه، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوست صادق و خوبی برای ایران نبوده و در مقاطع مختلف با پیروی از سیاست های آمریکا، مردم ایران را آزار داده و به همین دلیل است که مردم ایران هم به اروپایی ها اعتماد ندارند. گام پنجم و نهائی ایران یک اقدام منطقی و برای حفظ منافع ایران و در چارچوب برجام بوده و اروپائی ها نمی توانند اقدام درست ایران را علت اعمال فشار بر این کشور تحلیل کنند.
در این فضا اقدام تهران در خصوص ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی تا چه اندازه شرایط را به سمت بغرنجتر شدن پیش می برد؟ این اقدام تهران و به تبع آن پنهان کاری در خصوص علل حادثه می تواند در ایجاد حساسیت در اروپایی ها برای فشار بر ایران از طریق برجام و فعال کردن مکانیسم حل و فصل اختلافات موثر بوده باشد؟ اساساً با توجه به پذیرش مسئولست از طرف تهران، از نظر دیپلماتیک چه تبعاتی متوجه ایران خواهد بود، به خصوص که یک پای داستان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران باز می گردد؟
سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین یک اتفاق دردناک و غم انگیز بود و همه ملت ایران را متاثر کرد، اما علت این خطای غیرعمدی، تحرکات نظامی و تروریستی آمریکا و ایجاد فضای ارعاب در منطقه بوده است که همه کارشناسان منصف به آن اذعان داشته و دارند. لذا من فکر نمی کنم این اقدام علت استفاده اروپا از مکانیسم حل وفصل اختلافات برجامی بوده باشد چرا که اروپایی ها قبل از سقوط هواپیما نیز بارها از تلاش برای فعال کردن مکانیسم ماشه صحبت کرده بودند. علت اقدام اروپا همسوئی با آمریکا و زیاده خواهی برای کسب امتیاز بیشتر از ایران است که قطعا به نتیجه نخواهند رسید.
از نگاه شما آیا ایالات متحده آمریکا، ذیل تحولات کنونی خواهد توانست اروپا را به سمت خود در افزایش فشار به جمهوری اسلامی را بکشاند؛ هرچند که در این مدت برلین و پاریس پاسخ منفی به درخواست واشنگتن برای خروج از برجام داده بودند؟
اروپا علیرغم رویکرد منفی نسبت به ایران از یک جانبه گرائی آمریکا نگران است و به همین دلیل با حفظ برجام سعی در ابراز وجود در مقابل آمریکا دارد. اختلافات اروپا و آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ بیشتر شده است و مردم اروپا نیز از رهبران خود انتظار دارند استقلال خود را در مقابل زیاده خواهی های آمریکا حفظ کنند. اروپا چند سال قبل در مناقشه اوکراین، فریب سیاست های واشنگتن را خورد و با قربانی کردن منافع خود، روابط با روسیه را تیره کرد. اگر اروپا عاقل باشد تجربه اوکراین را تکرار نمیکند و تسلیم آمریکا برای اعمال فشار بر ایران نمیشود و منافع خود را بخاطر منافع آمریکا به خطر نمیاندارد.
نظر شما :