اقتضائات تنش تهران – واشنگتن بعد از تلاشهای میانجیگرایانه توکیو
پاسخ تهران به آبه اجازه هیچ گونه بهره برداری سیاسی را به آمریکا نداد
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – بعد از سفر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن به جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد زمینه و بستر در خصوص کاهش تنش تهران - واشنگتن و پاسخ سران و مقامات ایران به این تلاش ها اکنون این سوال در ذهن شکل می گیرد که آیا تنش و تخاصم دو طرف وارد مرحله تازه ای خواهد شد؟ آیا این تنش ها شدت پیدا خواهد کرد و یا کماکان و یا احتمال فرسایشی شدن آن وجود دارد؟ دیپلماسی ایرانی در گفت وگویی با سید داوود صالحی، سفیر اسبق ایران در اسپانیا و کوبا و کارشناس مسائل بین الملل به پاسخ این سوالات پرداخته است که در ادامه می خوانید:
از نگاه شما تنش ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران بعد از پاسخ تهران به تلاش های دیپلماتیک شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن چگونه پیگیری خواهد شد؟ آیا این تنش دور جدیدی پیدا خواهد کرد و یا کماکان و یا احتمال فرسایشی شدن آن وجود دارد؟
در پاسخ به سوال شما ابتدا به ساکن باید چند نکته بسیار مهم را یاد آور بود؛ اول نحوه پاسخ دیپلماتیک هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران با محوریت دیدار مقام معظم رهبری با نخست وزیر ژاپن بود. چراکه سخنان رهبری از یک سو هم صریح، قاطع و دربردارنده عزت جمهوری اسلامی ایران بود و هم از آن سو پاسخ تهران به گونهای ارائه شد که اجازه هیچ گونه بهره برداری، سوء برداشت و سوء تعبیری را نداد. اما نکته مهمتر در این خصوص این بود که تهران علیرغم اینکه پاسخ نه قاطعی را به مذاکرات پیشنهادی ایالات متحده آمریکا و شخص دونالد ترامپ داد، درهای دیپلماسی و مذاکره را به طور کامل نبست و این نشان می دهد که اکنون تهران در یک هوشمندی از یک سو تلاش ها و برنامه های آمریکا به منظور پای میز مذاکره کشاندن ایران، آن هم از موضع ضعف را به شکست کشانده است و از طرف دیگر به نحوی شرایط را مدیریت کرده که تهران متهم به عنوان بازیگر مخرب در حوزه مذاکره و دیپلماسی در سطح جهانی و رسانهای مطرح نشود. یعنی پاسخ تهران به گونهای بود که اجازه هیچ گونه شانتاژ و جوسازی رسانه ای را به آمریکایی ها نداد. شما در این مدت شاهد هستید که رسانه های خارجی نتوانستند از دل سخنان رهبری خوراک رسانه ای مد نظر خود را تهیه کنند.
پیرو به این نکات ایالات متحده آمریکا و شخص دونالدترامپ نتوانست از دل نشست و دیدار شینزو آبه با مقامات ایران نتایج و بهره برداری خود را داشته باشد. یعنی اکنون کاخ سفید، نه می تواند تهران را متهم به عدم مذاکره کند و نه تمایلی هم به تداوم تنش و تخاصم با ایران در حوزه برخورد نظامی دارد. اما به موازات این مسئله در ۷۲ ساعت گذشته با شکست در پروسه مذاکره جوسازی های رسانه ای بزرگی از طرف واشنگتن، لندن، ریاض، ابوظبی و تل آویو مبنی بر اتهامپراکنی علیه ایران در حادثه انفجار دو نفتکش در دریای عمان را شکل گرفته است تا بتوانند از این طریق پروسه ایرانهراسی را به شکل جدی پیگیری کنند.
یعنی شما معتقدید که واشنگتن با شکست در پروسه مذاکره ات با ایران بعد از سفر شینزو آبه وحتی در حین تلاش های وی دست به یک تغییر لحن دست زده است؟
نمیتوان گفت که شکست در مذاکرات و سفر شینزو آبه باعث شده است که یک تغییر لحن در مقامات کاخ سفید شکل گیرد، چرا که اساسا مسئله اتهامزنی گاه و بی گاه به جمهوری اسلامی ایران از پیش در دستور کار سران و مقامات بوده است که نمونه بارز اخیر آن انفجار بندر فجیره بود. به عبارت دیگر و در یک نگاه کلی ایالات متحده آمریکا از هیچ ابزاری برای پیروزی در برابر جمهوری اسلامی ایران از اتهام زنی، ایران هراسی، میانجیگری، به صفر رساندن فروش نفت، تحریم، فشار و حتی اداعای تنش نظامی دریغ نمی کند. به خصوص که اکنون شمارش معکوس انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا هم شروع شده است و دونالد ترامپ برای کسب پیروزی مجدد در این انتخابات به یک دستاورد ملموس و قابل دفاع در پرونده جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد.
پس از نگاه شما احتمال این که ایالات متحده آمریکا بعد از ناکامی در پروسه مذاکره و دیپلماسی برای امتیازگیری و کسب دستاورد ملموسی در خصوص جمهوری اسلامی ایران، آن هم با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری به سمت تنش نظامی پیش رود، وجود دارد؟
مسئله جنگ و صلح همیشه دو مقوله ای بوده است که همزاد همدیگر هستند. اگرچه من در شرایط کنونی اساساً گزینه جنگ را به دور از واقعیت میدانم، اما دونالد ترامپ شخصیتی نیست که بتوان از او انتظار یک منطق دیپلماتیک را داشت. پس احتمال وقوع هرگونه اتفاقی وجود دارد. اما نکته بسیار مهم در این خصوص ناظر بر این واقعیت است که شرایط کنونی در تنش ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به گونه ای پیش می رود که آمریکا به این یقین رسیده است، حداقل در زمینه دیپلماسی و مذاکره هیچ گونه نتیجهای را نمی تواند برای خود حاصل کند.
پیرو نکتهای که شما به آن اشاره داشتید آیا با پاسخ قاطع تهران تلاش های دیپلماتیک دیگری از جانب برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در پروسه میانجیگری دیپلماتیک از سر گرفته خواهد شد و یا با اقتضائات سفر شینزو آبه در تحرکات دیپلماتیک میانجیگرایانه بسته خواهد شد؟
من در پاسخ به سوال قبلی شما عنوان کردم که اگرچه جمهوری اسلامی ایران پاسخ نه قاطعی به تلاش های دیپلماتیک شینزو آبه برای ایجاد زمینه و بستر در خصوص مذاکره میان تهران و واشنگتن داد، اما از آن سو به دنبال گسترش و تعمیق مناسبات تهران - توکیو بود. اتفاقاً خود نفس حضور نخست وزیر ژاپن بعد از چهار دهه ویدار و گفت وگو با سران و مقامات جمهوری اسلامی ایران می تواند پالس های مثبتی برای دیگر کشورها داشته باشد. از این رو نمیتوان به طور قاطع عنوان کرد که درب های دیپلماسی و مذاکره بسته شده است. جمهوری اسلامی ایران در طول ۸ سال تجاوز رژیم بعث علیرغم مبارزه و تقابل در برابر حملات عراق، همزمان با آن در زمین دیپلماسی هم از هر گونه تلاش دیپلماتیک میانجی گرایانه ای هم استقبال میکرد.
در مجموع نکاتی که شما به آن اشاره داشتید آیا این ظن وجود دارد که با پاسخ تهران در قبال مذاکره، زمینه برای انزوای جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی شکل گیرد؟
البته اخیراً هم تحلیلهای دال بر احتمال انزوای ایران مطرح شده است که من آن را چندان جدی نمی دانم. ما در همین حادثه انفجار و آتش سوزی مشکوک در دو نفتکش که در دریای عمان صورت گرفت، شاهد بودیم که تنها چند کشور معلوم الحال مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، رژیم صهیونیستی و انگلستان بودند که از مواضع مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا و دونالد ترامپ حمایت کردند. در صورتی که دیگر کشورها از روسیه و چین تا فرانسه و آلمان هیچ گونه حمایتی در قبال مواضع کاخ سفید نداشتند. حتی زمانی که شاهد برگزاری نشست فوق العاده شورای امنیت در این رابطه شاهد آن بودیم که واشنگتن نتوانست علیرغم ادعاهای خود، حرکتی علیه جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد. خود این مسئله نشان میدهد که ایران، هم در سازمان ملل، هم در شورای امنیت و دیگر نهادها منزوی نیست. از طرف دیگر البته من معتقدم که باید دیپلماسی هوشمند و منعطف خود را متناسب با منافع ملی پیش ببریم تا زمینه برای انزوای ایران در مناسبات جهانی هم شکل نگیرد.
نظر شما :