سوپر نفتکش پسیفیک براوو خط شکن تحریم نیست
احتمال تداوم و تشدید جنگ تجاری پکن – واشنگتن، دلیل خریدهای نفتی چین از ایران
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - اخیرا اخباری در خصوص اقدام پکن برای بارگیری سوپر نفتکش خود به نام پسیفیک براوو از مبدا ایران به مقصد چین مطرح شد که اولین محموله نفت صادراتی ایران به چین پس از لغو معافیت ها توسط دولت ترامپ است. اما به واقع این واکنش چین ناشی از چه عواملی است؟ آیا می توان سوپر نفتکش پسیفیک براوو را خط شکن تحریم قلمداد کرد؟ آیا امکان تکرار این دست اقدامات و تقابل جدی با تحریم های نفتی از سوی پکن وجود دارد؟ دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مهم، گفت وگویی را با سید محمد علی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک و مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
اخیرا اخباری در خصوص اقدام پکن برای بارگیری سوپر نفتکش خود به نام پسیفیک براوو از مبدا ایران به مقصد چین مطرح شد که اولین محموله نفت صادراتی ایران به چین پس از لغو معافیت ها توسط دولت ترامپ است. از نگاه شما این واکنش چین ناشی از چه عواملی است؟ آیا به واقع می توان سوپر نفتکش پسیفیک براوو را خط شکن تحریم قلمداد کرد؟
با قاطعیت نمی توان در این خصوص اظهار نظر کرد. چرا که این اقدام چین را، نه در سطح بارگیری یک سوپر نفتکش و اقدامی تاکتیکی، بلکه باید در سطحی کلان تر و راهبردی و در راستای جنگ تجاری و اقتصادی ایالات متحده آمریکا با چین تحلیل کرد. در این خصوص یقیناً پکن که خود را در یک جنگ تمام عیار با دونالد ترامپ می بیند که هر روز هم دامنه آن در حال افزایش است، سعی دارد زمین و اهرم های بازی را در این جنگ به سود خود تغییر دهد، چراکه مسئله تقابل تجاری واشنگتن و پکن احتمال دارد به ابعاد دیگری مانند تنش نظامی و امنیتی هم کشیده شود. لذا چین در تلاش است با اقداماتی نظیر بارگیری سوپر نفتکش خود از یک سو تقابل جدی با تحریمهای ایالات متحده آمریکا و شکست هیمنه آن را در سطح جهانی رقم بزند و از طرف دیگر سعی دارد شرایط را به گونه ای تعریف کند که دست آمریکا برای فشار بر چین باز نباشد. چرا که چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت و انرژی جهان همواره می تواند از این بعد آسیب پذیر باشد و پکن با اشراف بر این نیاز جدی و شدید خود سعی دارد منابع خرید نفت و انرژی خود را افزایش دهد تا آمریکا نتواند از این مسیر چینی ها را تحت فشار قرار دهد.
به بیان دیگر اگر چینی ها مطابق با تحریم های ایالات متحده آمریکا خرید نفت خود از ایران را قطع کنند و به تبعش از کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی نفت خود خریداری کنند امکان دارد با افزایش جنگ تجاری و تعرفه ای واشنگتن – پکن، دونالد ترامپ ریاض و ابوظبی را وادار به عدم فروش نفت به چینی ها کند تا با فشار بر پکن خواست های کاخ سفید محقق شود و این همان نکته ای است که برای پکن بسیار مهم است. لذا چین به دنبال آن است که نفت و انرژی خود را از منابع متعدد تامین کند تا استقلال عمل بیشتری از سیاستها و نگاه ایالات متحده آمریکا داشته باشد که در این خصوص روسیه، ایران و ونزوئلا به دلیل تعارض و سیاست مستقل از امریکا می توانند گزینه های جدی چین باشند. به هر حال باید بپذیریم که مسئله انرژی و نفت یکی از مهمترین جنبهها و ابعاد رقابت اقتصادی در جهان به شمار می رود و تا اندازه ای می تواند تعیین کننده سمت و سوی جنگ تجاری و تعرفه ای ایالات متحده آمریکا با چین هم تلقی شود.
پس به باور شما اکنون پکن به سمت تکرار این دست اقدامات برای خرید مجدد نفت از ایران گام برخواهد داشت ؟
در این رابطه نمیتوان به صورت قطعی نظر داد، چرا که پاسخ به سوال شما بستگی به تحولات آتی در جنگ تعرفهای و تجاری متحده آمریکا ایالات متحده آمریکا با چین دارد. خوب اکنون کشور چین در حال دستیابی به قدرت اول اقتصادی و تجاری جهان است و این مسئله بزرگترین تهدید برای آمریکا به شمار می رود. لذا واشنگتن از هرگونه اقدامی برای کاهش سرعت رشد تجاری و عدم دستیابی چین به رتبه اول اقتصاد جهان استفاده خواهد کرد. اما از آن سو چینی ها نیز برای تقویت جایگاه تجاری و نفوذ اقتصادی خود در جهان، هم به تقابل با آمریکا دست زده اند و در عین حال حتی المقدور از افزایش تنش هم دوری خواهند گزید. چون تداوم این تنش ها میتواند آسیب های جدی بر تولید و اقتصاد چین داشته باشد. لذا بازی ای که چین در تقابل با امریکا انجام میدهد یک بازی پیچیده، دقیق و در عین حال بسیار سخت و چندبعدی است، چرا که پکن از یک سو با این سیاست ها تقابل با جنگ تعرفه ترامپ را پیگیری می کند و هم زمان از افزایش دامنه تنش ها جلوگیری می کند. اگر شما دقت کرده باشید اتفاقاً در قضیه بارگیری سوپر نفتکش، چینی ها از این منطق استفاده کردند. به عبارت دیگر چین از یک سو با این اقدام به دنبال تقابل با تحریمهای نفتی آمریکا و قدرت نمایی خود بود و سعی کرد که برگه های برنده واشنگتن را در جنگ تجاری با چین از او بگیرد و از طرف دیگر به گونهای عمل کرد که دست آمریکا در تقابل با چین چندان باز نباشد چرا که شرکت سی ان پی کپیتال چین که بازوی مالی شرکت ملی نفت چین به شمار می رود در خصوص اقدام پکن اعلام کرد که بانک کونلون که متعلق به شرکت سی ان پی سی کپیتال است هیچ ارتباطی با نفتکش حامل نفت ایران که عازم سواحل شرق آسیاست ندارد. این مسئله زمانی اهمیت دارد که بدانیم در دور پیشین تحریم های آمریکا علیه ایران در سال 92 بانک کونلون اصلی ترین کانال مالی برای نقل و انتقال پول بین ایران و چین بوده است. البته این بانک در سال 2006 و با هدف پرداخت پول نفت خریداری شده از ایران توسط چین تاسیس شده بود. اما شرکت سی ان پی سی کپیتال از اواخر سال 2016 بخش عمده سهام این بانک را در اختیار دارد.
یعنی شما معتقدید که چین به سمت تقابل با تحریم ها پیش خواهد رفت؟
به واسطه سیاست های یک جانبه دونالد ترامپ اکنون کشورهایی مانند چین به خود این جرات را دادهاند که تقابل جدی با سیاست ها و نگاه هژمونیک کاخ سفید، به خصوص در حوزه تجاری داشته باشند. در این راستا اگر دقت کرده باشید تا یکی دو سال پیش آمریکا میتوانست از طریق قدرت و نفوذ بالای دلار، اقتصاد جهان را در دست گیرد، اما اکنون کشورها به سمت کاهش استفاده از دلار و به کارگیری هر چه بیشتر ارزهای ملی خود در مبادلات دو و یا چند طرفه گرایش پیدا کرده اند. همین مسئله به تنهایی باعث کاهش نفوذ دلار و به تبع آن افت قدرت اقتصادی آمریکا شده است. پیرو این نکات چین می تواند میتواند در خصوص خرید نفت و انرژی خود هم گام هایی را بردارد، اگر چه تقابل عملی با تحریم های آمریکا به دلیل حجم بالای مبادلات دو کشور بسیار سخت است، اما از آن سو به هر حال کشوری مانند چین با این شدت از جنگ تعرفه ای و تجاری نمی تواند خود را در مسیر مد نظر آمریکا و ریل گذاری تحریمی کاخ سفید قرار دهد؛ اگر چنین شود یقینا پکن محکوم به شکست در برابر واشنگتن خواهد بود. لذا احتمالاً مسئله تقابل با تحریمها در دستور کار چین خواهد بود، چنان که در دیدار شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه مسئله تقابل با نگاه آمریکا هم صراحتاً مطرح شد. اکنون مسئله تبعات منفی تحریم شرکت هواوی و یا خرید زغال سنگ و نظایر آن روز به روز دامنه تنش را افزایش می دهد. اما در عین حال چین به سمت یک سیاست منطقی گام بر خواهد داشت و به تبع آن حتی المقدور راهبرد کاهش تنش را در پیش خواهد گرفت، مگر این که شدت جنگ تجاری با آمریکا، پکن را مجبور به اقدامات جدی تری بکند.
نظر شما :