INSTEX نباید در حوزه مناسبات تجاری ایران و اروپا محدود بماند
تقویت مناسبات تجاری تهران با آسیای جنوب شرقی و شبه قاره در سایه INSTEX
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – ساز و کار جدید مدنظر سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان به نام INSTEX می تواند تاثیر جدی بر مناسبات تهران با دیگر کشورها به خصوص آسیای جنوب شرقی و هندوستان داشته باشد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مسئله گفت و گویی را با محسن روح صفت، رایزن سابق اقتصادی ایران در مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، رئیس سابق ستاد افغانستان و کارشناس مسائل شبه قاره و جنوب شرق آسیا انجام داده است که در ادامه می خوانید:
برخی از کارشناسان بر این باور بودند که راه اندازی سازوکار ویژه مالی سه کشور اروپایی می تواند باعث تاثیرات مثبتی در مناسبات تجاری ایران با دیگر کشورها به خصوص هندوستان و چین به عنوان شرکای مهم تجاری ایران شود، چراکه جامعه جهانی اکنون در یک سکون سیاسی منتظر حرکت و اقدام قاره سبز در حمایت از ایران هستند تا بتوانند در راستای موجی که لندن، پاریس و برلین با INSTEX ایجاد کرده اند، مناسبات تجاری خود را با تهران تداوم بخشند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
در این راستا من پیشتر در مصاحبه ای با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم که اساساً کشورهای آسیای جنوب شرقی و شبه قاره علیرغم این که شرکای مهم تجاری ایران به شمار می روند، اما به واسطه تاثیر و هژمونی اقتصادی و مالی ایالات متحده آمریکا ناگزیر به کاهش مناسبات خود هستند، لذا اگر شرایطی برای تداوم و گسترش مناسبات تجاری شکل گیرد یقیناً این کشورها از آن استقبال خواهند کرد به نظر من اتفاقا این سازوکار جدید به نام INSTEX، نه برای مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با اروپا که باید برای مناسبات تهران با آسیای جنوب شرقی و کشورهای مانند چین و هند در نظر گرفته شود، چرا که بیشترین مناسبات تجاری ما با این منطقه بوده و بخش اعظم کالاها و مواد اساسی ما از این ناحیه تامین می شود. از این رو من بر این نکته تاکید دارم که این ساز و کار نباید در محدوده مناسبات ایران و اروپا باقی بماند و باید طوری تنظیم شود که توان تسری آن به دیگر کشورها وجود داشته باشد. ما اکنون بیش از آن که نیاز داشته باشیم مناسبات و نسبت جاری خود را با اروپاییها، ذیل این ساز و کار ادامه دهیم، باید بتوانیم از طریق این شیوه، روابط تجاری خود را با آسیای جنوب شرقی و شبه قاره تداوم بخشیم. اتفاقا ما باید این سازوکار را در خصوص فروش نفت، به ویژه با هندوستان و چین به عنوان خریداران اصلی صنعت نفت کشور تعمیم بدهیم.
اما در تقابل با سخنان شما ساز و کار جدید سه کشور اروپایی تنها برای تامین کالاهای اساسی و دارو در نظر گرفته شده و مسئله فروش نفت ایران و یا تحریم های پولی و بانکی کشور در این سازوکار در نظر گرفته نشده است؟
در بیانیه بخارست رومانی برای رونمایی از این سازوکار، سه کشور اروپایی عنوان داشتند که در یک پروسه مرحله به مرحله و گام به گام به دنبال رونمایی از این ساز و کار هستند. لذا از یک سو در رابطه با این سازو کار جزئیات چندان مشخص در دست نیست و از آن سو هنوز حوزه توان آن در تقابل با تحریم ها روشن نیست. به عبارت دیگر شاید این سازوکار در ادامه برای تقابل با تحریم ها بتواند مفید باشد و فعلا ما در گام اول مسئله تامین کالاهای اساسی و دارو را می بینیم و امکان دارد در گامهای بعدی مبتنی بر واکنش و اقدام مثبت تهران شرایط برای فروش نفت و تحریمهای پولی و بانکی کشور هم کارآمد باشد. در این صورت یقیناً این ساز و کار باید برای کشورهای آسیای جنوب شرقی و شبه قاره نیز مورد استفاده قرار بگیرد. لذا در مجموع نکاتی که گفته شد به نظر می رسد که سه کشور اروپایی یک سیاست گام به گام و مرحله به مرحله را در پیش گرفته اند تا از یک طرف با اقدام و واکنش تند ایالاتمتحده روبهرو نشوند و از سوی دیگر بتوانند خود را با شرایط اقتصاد بین الملل آداپته و هماهنگ کنند.
اما پیش تر آقای انصاری سفیر سابق کشور در هندوستان ومعاون اقتصادی وزارت امور خارجه در سفر آقای ظریف به دهلی نو عنوان داشتند که اگر ایران در سایه عملیاتی شدن سازوکار اروپایی ها بتواند حساب یورویی را در اروپا افتتاح و فعال کند می تواند ۵۰ درصد از منابع روپیه ای حاصل از فروش نفت به هندوستان را به یورو به حساب خود واریز کند. اکنون با تغییر این سازوکار به INSTEX این شرایط امکان تحقق دارد؟
پاسخ به این سوال شما در گام های بعدی INSTEX نهفته است. البته گام های بعدی هم منوط به همان تصویب لوایح مد نظر اروپا است، اگر ما بتوانیم شرایط را برای تداوم و گسترش این سازوکار ادامه دهیم، امکان دارد که در گام های بعدی اروپا بتواند حساب یورویی مد نظر ما را در اروپا افتتاح کند. هر چند که در شرایط فعلی دفتر این سازو کار در پاریس مستقر است و دفتر مرکزی دیگر آن در تهران و بانک مرکزی است باز هم شرایط برای این مسائل فراهم نیست، لذا باید دید که در آینده مسئله جابه جایی و انتقال پول در شبکه بانکی تا چه اندازه می تواند به کشور کمک کند.
شما به واکنش و اقدام متناسب ایران اشاره داشتید. مصداقهای این واکنشها متناسب تهران از نگاه شما چیست؟
یکی از نکات مهم به تصویب لوایح چهارگانه FATF بازمیگردد. اگر ما بتوانیم این لوایح را تصویب کنیم بستر و شرایط برای راه اندازی و عملیاتی شدن این ساز و کار فراهم می شود و به تبع آن دیگر کشورهای جهان نیز میتوانند آن را در مناسبات تجاری و اقتصادی خود با جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار دهند، در غیر این صورت این ساز و کار، نه برای اروپا و نه برای چین و شبهقاره و هیچ کشوری نیز نمیتواند کارآمد باشد. البته این نکته را هم باید بگویم که این لوایح چهارگانه از ابتدا و از اساس هیچ گونه ارتباطی با برجام و توافق هسته ای نداشته و ندارد. یعنی چه ما تحریم باشیم و چه نباشیم و چه توافق هسته ای را امضا کرده باشیم و یا نکرده باشیم، باید این لوایح را برای تسهیل در مناسبات پولی و بانکی خود با جهان به تصویب برسانیم. این که برخی در داخل با واکنش های غیر منطقی خود این لوایح را برجام 2 می خوانند و آن را در تضاد با منافع کشور می دانند، یا از اساس با کارایی و ویژگی های این لوایح آشنا نیستند و یا این که تصویب این لوایح تهدیدی برای منافع آنها است. اکنون سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان نیز راه اندازی و عملیاتی شدن ساز و کار خود را منوط به تصویب این لوایح کردهاند، لذا اهمیت تصویب و حساسیت آن اکنون بالا رفته است و مسئولین باید برای به سرانجام رساندن این لوایح همت جدی داشته باشند. البته سخنان من دال بر این نیست که ما بدون بررسی و تحقیق این لوایح را تصویب کنیم، اما باید به شرایط کشور هم در این وضعیت بحرانی نگاه شود.
نظر شما :