حمایت اتحادیه اروپا از ایران بسترساز افزایش مناسبات ایران و عراق
سفر برهم صالح می تواند پالس مثبتی در برابر مواضع نه چندان مطلوب عبدالمهدی باشد
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – بعد از سفر دوره ای برهم صالح به کشورهای منطقه، دیروز تهران بعد از کویت، ابوظبی و امان چهارمین پایتختی بود که مقصد رئیس جمهوری عراق بود. اکنون در بستر اعمال تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران پای بغداد نیز به تنش تهران –واشنگتن باز شده است، چرا که ایالات متحده فرجه ای 45 روزه را برای قطع کامل واردات گاز و برق از ایران به عراق داده است. در این شرایط این سفر ریاست جمهوری عراق حاوی نکات و پیام های متعددی است که موضوع گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با سیدجلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان و کارشناس مسائل خاورمیانه است که در ادامه از نظر می گذارنید:
از دید شما اهداف سفر برهم صالح، رئیس جمهوری عراق در برهه حساس کنونی ناشی از اعمال تحریم های آمریکا علیه ایران و نیز تعیین ضرب الاجل 45 روزه ایالات متحده برای عراق در خصوص قطع واردات گاز و برق از ایران چیست؟
فارغ از سخنان کلیشه ای در خصوص عمق روابط تهران – بغداد و میزان همکاری های متنوع دو کشور باید گفت که در صحنه عمل ایالات متحده آمریکا توان قطع روابط دو کشور ایران وعراق را ندرد، اما می تواند آن را تحت تاثیر قرار دهد، کما این که تا کنون هم ذیل برخی برنامه ها و فشارها این روابط به ویژه در حوزه مناسبت تجاری تحت تاثیر قرار گفته و در این راستا اکنون واشنگتن مبنای کارکرد بیشتر نیروگاه های عراق را به سمت استفاده از گازوئیل و سوخت های هیدروکربنی برده است. درحالی که بغداد به شدت تمایل داشت با واردات گاز از ایران از این فرآورده در فعالیت نیروگاه های خود استفاده کند. این یکی از پروژه های مهمی بود که میان ایران و عراق بوده که متاسفانه در سایه فشارهای امریکا تا حدودی کم رنگ شده است. از آن سو هم برهم صاح در جایگاه رئیس جمهوری عراق و هم عادل عبدالمهدی به عنوان نخست وزیر این کشور سعی داشته اند تا روابط تهران – بغداد را با قدرت بیشتری در دولت جدید پیش ببرند، اما در این میان برخی مواضع نخست وزیر تازه روی کار آمده عراق در خصوص تحریم های آمریکا علیه ایران و نقش عراق در این رابطه که تا حدودی شبیه به مواضع حیدر عبادی، نخست وزیر سابق این کشور بود سبب ایجاد پالس های منفی در تهران شد. البته پاسخ به این مواضع که در داخل عراق و هم از جانب ایران با واکنش های ملایم تری نسبت به مواضع عبادی مواجه بود، هر چند که در کل آن چه مد نظر ایران بود در این مواضع نخست وزیر جدید هم حاصل نشد. لذا در این شرایط سفر برهم صالح به ایران می تواند حاوی پیام های به خصوصی در این رابطه باشد. اول این که این سفر دیروز رئیس جمهوری عراق به ایران برای تعدیل فضای میان دو کشور در بستر آن مواضع است و دوم این که برهم صالح سعی دارد به ترمیم مناسبات تهران – بغداد بعد از برخی شعارهای ضد ایرانی چند ماه اخیر داخل عراق در قالب این سفر همت گمارد، چرا که ایران نقش بی بدیل و انکار ناپذیری در توسعه عراق دارد، به گونه ای که عراق کنونی خود را مرهون تلاش های ایران می داند. لذا بغداد از هر بعدی مدیون کوشش های تهران است. اما نکته اینجا است که باید امیدوار بود که سفر آقای برهم صالح برای گسترش روابط دو کشور در حد چند موضع سیاسی دلگرم کننده سیاسی و تعارفات دیپلماتیک نباشد و گام های موثری برای توسعه مناسبات به خصوص در حوزه روابط تجاری برداشته شود.
از یک سو سطح مناسبات تجاری ایران و عراق رقمی مابین 8 تا 12 میلیارد دلار است که بعد از چین، عراق در رتبه دوم مناسبات اقتصادی با ایران قرار دارد. اما از آن سو هم عراق نوین بعد از صدام حسین به ویژه در حوزه پولی و بانکی به گونه ای طراحی شده که به شدت به مناسبات حوزه دلاری و سیاست های آمریکا وابسته است؛ در این دو گانگی، بغداد میان فضای قطبیت یافته ناشی از تحریم های آمریکا علیه ایران چه سیاستی را بر خواهد گزید؟
مساله را باید در دو بخش دید؛ در این رابطه یک بخش به مناسبات و روابط مستقیم ایران با عراق باز می گردد؛ بخش دیگر هم به مناسبات بین المللی در تاثیر بر روابط دو کشور معطوف می شود. در این باره اگر اتحادیه اروپا علاوه بر مواضع سیاسی و دیپلماتیک بتواند در حوزه عملی در میدان اقتصاد هم حمایت جدی از ایران در برابر تحریم ها داشته باشد، این مساله می تواند اثر مثبتی هر چند نسبی را بر مناسبات تهران و بغداد نیز داشته باشد که البته در این میان واشنگتن مضاف بر تنش با برلین دورخیزی هم برای متحد سنتی خود در اروپا یعنی انگلستان برداشته است و در این راستا ترامپ سعی دارد به بهانه برگزیت خانم ترزا می، نخست وزیر انگلیس را نیز از صحنه به در کند، چنانی که تنش اخیر میان ماکرون با ترامپ نیز می تواند دایره گسل آمریکا و قاره سبز را افزایش دهد و به عاملی برای حمایت جدی تر از ایران در تقابل با تحریم ها بدل شود. پس اگر در این بستر اتحادیه اروپا بتواند حمایت عملی اقتصادی خود را هم از ایران در این برهه حساس داشته باشد، شرایط قدری تعدیل خواهد یافت. مضافا بر این مساله، ایران و عراق نیز می توانند به دنبال تفاهم نامه ها و پیمان نامه های تجاری جدیدی ذیل ریال ایران و دینار عراق باشند تا اهرم فشار دلاری نتواند مناسبت اقتصادی تهران و بغداد را به طور کامل قطع کند. همه این شرایط امکان وقوع دارد به شرط این که اراده جدی سیاسی در دو کشور و به خصوص عراق وجود داشته باشد که البته این سفر برهم صالح می تواند پالس مثبتی دال بر این جدیت از طرف عراقی ها باشد.
اما پیش از تهران آقای برهم صالح سفرهایی به کویت، ابوظبی و امان داشتند و بعد از ایران هم عربستان مقصد بعدی این سفرها خواهد بود. اهداف این سفرهای منطقه ای رئیس جمهوری عراق در این برهه چیست؟
خوب نمی توان بعد عربی عراق را منکر شد. هر چند که برهم صالح در جایگاه رئیس جمهوری عراق شخصی غیر عرب و کرد است، اما نقش غالب عربی کشوری چون عراق سبب شده تا بغداد خود را مستثنی از مناسبات با کشورهای عربی منطقه نداند. ضمن این که عراق از نظر مسیر ورود به خلیج فارس نیامند به کویت و عربستان است. علاوه بر آن از نظر بازار و مناسبات تجاری و اقتصادی هم روابط گسترده ای میان عراق با این کشورها وجود دارد. افزون بر این نکات اکنون عراق به فکر بازسازی جدی خرابی های جنگ است، لذا به پشتیباتی و توان مالی این کشورها نیاز دارد. مساله نقش ریاض و کویت در اوپک برای بالا بردن سقف تولید نفت خام و نیز مساله مرزهای مشترک میان این کشورها هم اقتضائات خاصی را برای روابط عراق با عربستان و کویت شکل داده است. اما در این میان آن چه تعیین کننده است، نوع تعامل عراق با ایران و سیاست موازنه قوای بغداد میان تهران و کشورهای عربی منطقه خواهد بود.
در همین خصوص آیا سفر برهم صالح به ریاض می تواند این مناسبات را تحت الشعاع قرار دهد؟
تحت الشعاع به معنای کامل کمی دور از ذهن است. چنان که گفتم عراق از منظرهای گوناگونی به عربستان سعودی وابسته است. هر چند که به دلیل تجاوزات ریاض به یمن و نیز پرونده قتل جمال خاشقجی این کشور کمی با افت جایگاه در منطقه مواجه بوده است، اما در کل نمی توان منکر جایگاه نفوذ جدی عربستان در میان کشورهای عربی منطقه بود. لذا عربستان به دنبال هژمونی خود بر کشورهای عربی خواهد بود. اما مساله اینجا است که باید سیاست عراق در این خصوص چه خواهد بود.
اما با چراغ سبز اتحادیه اروپا و اعلام حمایت خانم موگرینی در تماس تلفنی با عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق درباره تداوم همکاری با ایران و تقابل با تحریم ها، آیا بغداد می تواند به فکر ادامه و حفظ مناسبات تجاری خود با ایران بعد از فرجه آمریکا باشد؟
فضای دیپلماسی به این سیاهی و سفیدی و صفر و صدی نیست که اشاره دارید. همین که چراغ سبز اتحادیه اروپا در حمایت از بغداد سبب شود تهران به دلیل تحریم ها قربانی آمریکا نشود در این شرایط کفایت می کند. اگر ایران بتواند پروژه های مختلفی که اکنون در عراق از تاسیس نیروگاه تا پروژه های راه سازی و ساختمان سازی و دیگر برنامه ها را ادامه دهد می توان جای امید داشت که عراق در دوره بعد از فرجه 45 روزه ایالات متحده و ترامپ روابطش را با ایران به طور نسبی ادامه دهد.
نظر شما :