کارآیی برنامه های قاره سبز برای حفظ برجام در گرو واکنش های ترامپ است
حفظ پرستیژ، انتخاب اتحادیه اروپا میان ایران و آمریکا
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – تنها چند روز بعد از نشست وزیران خارجه ایران و 1+4 در نیویورک، سران اتحادیه اروپا و تهران از رونمایی سازوکارهای تبادل بانکی و تجاری میان ایران و اروپا تا قبل از 13 آبان با نام "special purpose vehicle" خبر دادند. ساز و کاری که قرار است تا 10 آبان ماه یعنی سه روز قبل از اعمال رسمی تحریم های ثانویه جامع عمل به خود بپوشاند. اگر چه در ظاهر امر SPV در برگیرنده مسائل بانکی، نفت و انرژی، حمایت از حضور شرکتها و موسسات تجاری کوچک و متوسط اروپایی و دیگر کشورها به ایجاد و گسترش مراودات تجاری با ایران است، اما برخی در خصوص کارآمدی این مدل در برابر تحریم های آمریکا با دیده شک و تردید نگاه می کنند. از این رو برای بررسی میزان کارایی این مدل، آن هم در این فرصت یک ماهه دیپلماسی ایرانی گفت و گویی را با دکتر عبدالرضا فرجی راد، سفیر سابق در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین المللی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با خروج آمریکا از برجام بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که علیرغم جدیت و تمایل اعضای 1+4 به خصوص اتحادیه اروپا برای حفظ توافق هسته ای توان مقاومت در برابر فشارهای آمریکا به ویژه تحریم های ثانویه را ندارد. اما شما در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی معتقد بودید که اتحادیه اروپا هم تمایل جدی برای حفظ برجام دارد و هم توان مقاومت و قدرت عمل در برابر تحریم های ثانویه برای تداوم توافق هسته ای را دارد، اما برای انجام آن به دنبال امتیازگیری از تهران در زمینه هایی مانند نفوذ منطقه ای و توان دفاعی کشور است. اکنون که زمزمه های جدی برای عملیاتی شدن حفظ برجام از جانب قاره سبز صورت گرفته است، آیا می توان این گونه ارزیابی کرد که در فاصله دو مصاحبه با شما، ایران در زمینه های مذکور امتیازاتی داده است؟
بالاخره تهران در این فاصله و حتی پیشتر از مصاحبه قبلی من با دیپلماسی ایرانی مذاکراتی را در حوزه مسائل منطقه ای با جامعه جهانی و به خصوص خود اروپایی ها داشته است. این طور نیست که ایران در تنش با دنیا بر سر مساله دیپلماسی منطقه ای خود باشد. هر چند به نقطه مطلوبی نرسیده است، اما در این خصوص آقای عراقچی، معاون سیاسی وزیر محترم امورخارجه اعلام داشته اند در رابطه با پرونده یمن چندین دور گفت وگوی جدی با قاره سبز بر سر توافق سیاسی و پیگیری هر چه سریعتر دیپلماتیک این فاجعه انسانی انجام گرفته است. مساله ادلب هم با حصول توافقاتی بدون درگیری در حال پیگیری است. از آن سو نیز مساله FATF با تصویب لوایح آن به پایان خود نزدیک شده است. ضمن این که در این مدت رفتار آمریکا و شخص ترامپ نیز به گونه ای بوده که برجام برای اتحادیه اروپا به عنوان ضامن امنیتیش به یک مساله اعتباری و حیثیتی سیاسی بدل شده است. چرا که در این فاصله لحن و ادبیات ترامپ به گونه ای بوده است که اگر اروپا مطابق با میل کاخ سفید رفتار کند شکست جدی برای اتحادیه اروپا و لطمه بزرگی به جایگاه این اتحادیه در صحنه جهانی خواهد زد. چرا که پیگیری برنامه های ترامپ به روشنی از این نشان دارد که قاره سبز مطیع بی چون و چرای اوامر واشنگتن در منطقه است. لذا در سایه این نکات و نیز رضایت ضمنی قاره سبز از اقدامات ایران به نظر اتحادیه اروپا عزم جدی برای محقق ساختن انتظارات تهران دارد. در این راستا مساله شبه سوئیفت یورویی و نیز به کار گیری جدی توان، ظرفیت و پتانسیل بانک های مرکزی کشورهای اروپایی نیز در دستور کار قاره سبز قرار دارد.
در راستای همین اقدامات مد نظر، اروپایی ها به ابداع مدل ویژه شبه بورس برای تحقق مطالبات برجامی ایران به نام "special purpose vehicle" یا همان SPV دست زده اند که 7 بانک مرکزی کشورهای اروپایی حاضر به انجام مراودات بانکی با ایران شده اند. با این تفاسیر تا چه اندازه می توان به کارآیی آن تا قبل 13 آبان ماه و اعمال تحریم های ثانویه امید داشت؟ در این خصوص فدریکا موگرینی تاریخ 10 آبان ماه را روز آغاز به کار این مدل برای تدوام برجام اعلام کرده است، آیا در این فاصله یک ماهه این برنامه جنبه عملی به خود خواهد گرفت؟
ببینید با توافقات انجام شده و چندین دور مذاکرات جدی تهران در نشست های نیویورک با اعضای 1+4 تقریبا حاشیه امنی برای تداوم برجام صورت گرفته است. لذا تا اندازه ای هم خیال ایران از این بابت و همراهی اتحادیه اروپا راحت شده است. چرا که پیش از این به واقع ایران تردیدهای جدی برای حفظ برجام از جانب قاره سبز داشت. اما امروز تقریبا این تردید برطرف شده است. اروپا با ارائه این مدل سازوکار منظور ویژه به واقع حسن نیت خود را برای حفظ برجام به صورت عملی نشان داده است. البته در خصوص فرصت یک ماهه هم باید گفت که اگر چه تازه از این مدل SPV پرده برداری شده است، اما به نظر من بستر و شرایط تحقق وعملی شدن آن پیش از این ها در دستور کار اروپا قرار داشته است که تا کنون مسکوت مانده بود. لذا مساله به یک ماه آتی باز نمی گردد. اما نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که واکنش واشنگتن به اقدامات اروپایی ها در حفظ برجام غیر طبیعی و خارج از هر گونه تعریف سیاسی و دیپلماتیک است. تا کنون که رفتارهای کاخ سفید نه درباره برجام که همه تحولات جهانی این گونه بوده است. لذا در جواب به سوال مهم شما باید گفت که میزان کارآیی مدل SPV یقینا به واکنش و اقدامات متقابل آمریکا و وزارت خزانه داری ایالات متحده باز می گردد. در این رابطه باید دید که مثلا چه برخوردی با همین 7 بانک مرکزی کشورهای اروپایی از جانب آمریکا خواهد شد؟! پس چون رفتارهای ترامپ یک نرم دیپلماتیک و قابل تعریفی ندارد، امکان وقوع هر واکنشی از جانب آمریکا وجود دارد. این مساله آینده مدل SPV را با اما و اگر جدی روبه رو می کند.
در سایه نکته پایانی شما در خصوص واکنش های غیرطبیعی ترامپ شاهد هستیم که دادگاه لاهه با تهدید و تحریم واشنگتن روبه رو شده است. از آن سو تمامی مدیرعامل ها و اعضای هیات مدیره بانک های مرکزی کشورهای اروپایی که حاضر به انجام مراودات بانکی و پولی با ایران هستند از سوی وزارت خارنه داری به تحریم و تعقیب تهدید شده اند. با این رفتارها آیا می توان به مقاومت اتحادیه اروپا در برابر فشار کاخ سفید برای حفظ برجام امید داشت؟
آن چه من و دیگر کارشناسان امر تا کنون به تحلیل آن پرداخته ایم در بستر وقایعی بوده که مسبوق به سابقه است. در این رابطه پیش از این ایران در دوره هایی مورد تحریم و فشار بوده است. گاهی این فشار و تحریم با اجماع جهانی همراه بوده و گاهی هم تنها برخی کشورها آن را پی گرفته اند. برخی در دوران تحریم ها با ایران مرادوات خود را قطع کرده اند و برخی هم کج دار و مریز با ایران روابط خود را داشته اند. اما واقعیت امر این است که دوران بعد از تحریم های ثانویه با مدل رفتارهای غیرقابل پیش بینی ترامپ برای همه ناآشنا است. چرا که کسی نمی تواند تحلیل و پیش بینی درستی از رفتارهای کاخ سفید در آن دوران داشته باشد. لذا نمی توان قاطعانه گفت که اتحادیه اروپا در سایه واکنش های آمریکا باز حاضر به حفظ و تداوم برجام خواهد بود یا خیر؟! همان طوری که اتحادبه اروپا مدل خود را برای حفظ برجام ارائه داده است، خوب یقینا آمریکایی ها نیز تلاش و برنامه جدی خود را برای ناکارآمد کردن این مدل SPV خواهند داشت. اما شانسی که اکنون برای ایران وجود دارد همین رفتار به دور از خرد سیاسی و دیپلماتیک آمریکا است که سبب شکل گیری گسل جدی ایالات متحده با جهان شده است. جنگ تجاری با چین، تحریم های جدی هر روزه روسیه و تهدیدهای گاه و بی گاه ترامپ برای اتحادیه اروپا سبب شده تا این کشورها هم برای حفظ جایگاه خود هم که شده در مقابل این رفتارهای ترامپ واکنش جدی نشان دهند. چرا که جهان اکنون به این درک رسیده است که اگر در مقابل رفتارهای ترامپ چراغ سبز نشان دهند، یقینا باید خود را برای تهدیدات بیشتر آماده کنند.
اما پیش از نگرانی در خصوص واکنش ها و اقدامات متقابل آمریکا برای برنامه اتحادیه اروپا در خصوص حفظ و تداوم برجام، آیا با به روز رسانی قانون انسداد و نیز به کار گیری بانک های مرکزی کشورهای اروپایی و حتی عملی شدن مدل شبه بورس SPV می توان برای اقتصاد خصوصی اتحادیه اروپا یک پروسه دستوری را صادر کرد، چرا که حتی قبل از آغاز تحریم های ثانویه شرکت ها و موسسات بزرگ اروپایی بساط همکاری با ایران را جمع کرده اند. از این رو چه تضمینی برای ادامه همکاری این شرکت ها با ایران حتی ذیل مدل SPV وجود دارد؟
بحت اقتصاد دستوری در کار نیست، بلکه کانون تلاش ها اروپا برای حفظ و تداوم برجام ذیل همین مدل SPVبه مساله شرکت ها و موسسات کوچک و متوسطی باز می گردد که روابط جدی مالی و تجاری با آمریکا ندارند. لذا این شرکت ها هم ترسی برای همکاری با ایران در سایه تحریم ها ندارند. اتفاقا این شرکت ها به دنبال فرصت هایی هستند که بتوانند با انجام چنین معاملاتی خود را بزرگ تر کنند. لذا از خیر همکاری با ایران نخواهند گذشت، چرا که تحریمی از جانب آمریکا برای آنان در خصوص مراوده با ایران وجود ندارد. ضمن این که با همین به روز رسانی قانون انسدادی که اشاره داشتید، یقینا این شرکت ها با تضمین جدی تر اتحادیه اروپا و بانک های مرکزی برای جبران ضرر و زیان ناشی از فشار آمریکا با دلگرمی بیشتری پا پیش خواهند گذاشت. اتفاقا همین شرکت های کوچک هم برای جبران ضرر و زیان ناشی از همکاری با ایران مطلوب نظر اتحادیه اروپا است، چرا که اگر جریمه و زیانی هم در کار باشد، اتحادیه اروپا و بانک های مرکزی کشورهای اروپایی توان پرداخت آن را دارند. اما زمانی که مثلا مساله جریمه 9 میلیارد دلاری برای بانک فرانسوی "ب ان پ پاریباس" مطرح باشد، یقینا کار سخت خواهد بود. پس اساس کار همکاری با شرکت های کوچک با حجم مبادلاتی کوچک و به دور از هر گونه اقتصاد دستوری است.
با توجه به عزم جدی اتحادیه اروپا برای حفظ برجام ذیل مدل SPV و نیز شکاف جدی در مواضع آمریکا با کشورهای اروپایی که هم در مجمع عمومی سازمان ملل و هم در نشست شواری امنیت هویدا بود، می توان گفت که قاره سبز میان واشنگتن و تهران، به صورت موقت هم که شده ایران را برگزدیده است؟
قاره سبز نه تهران را برگزیده است و نه واشنگتن را؛ اتحادیه اروپا حفظ و بقای پرستیسژ خود را انتخاب کرده است. زمانی که اروپا در چارچوب دو سال مذاکره و گفت وگو پرونده حساسی مانند پرونده هسته ای ایران را به سرانجامی رسانده و سران سه کشور اروپایی حاضر در این توافق آن را امضاء کرده اند و از حیثیت و آبروی سیاسی خود اتحادیه اروپا برای این مساله خرج کرده اند، به دنبال حفظ پرستیژ خود در عرصه جهانی هستند. اگر قاره سبز هم مانند ترامپ که هیچ بینش و درک دیپلماتیک و سیاسی ندارد به راحتی هر توافق دو و پا چند جانبه جهانی مانند برجام که به تضمین قطعنامه شورای امنیت هم رسیده است را نادیده بگیرند که آبروی سیاسی او در جهان بر باد می رود. لذا هم به دلیل این مساله و نیز رفتارهای به شدت ناپسند کاخ سفید در این تقریبا دو سالی که از زمان روی کار آمدن ترامپ می گذرد سبب شده تا اتحادیه اروپا به صورت موقتی هم که شده تا پایان حضور ترامپ رویه مستقل تری را در قبال سیاست های آمریکا در پیش بگیرد. زمانی که ترامپ پیگیر نابودی پروسه جهانی شدن ذیل عقاید ناسیونالیستی خود، آن هم به طور صریح است، یقینا اتحادیه اروپا که خود از دل تفکر جهانی شدن بیرون آمده است و شکل گیریش مقدمه ای جدی بر جهانی شدن تلقی می شود، اکنون حیات خود را در خطر می بیند. لذا این اتحادیه، نه برای حفظ برجام و نه برای روابط خود با آمریکا، بلکه برای بقای حیاتش هم که شده باید تقابل جدی در برابر سیاست های کاخ سفید داشته باشد. اکنون پیگیری مساله ایجاد شکاف میان اروپای شرقی با اروپای غربی در خصوص بسترسازی برای از هم پاشاندن اتحادیه اروپا از جانب ترامپ بسیار جدی است. پس می بینید که اکنون مساله اتحادیه اروپا فقط ایران نیست. فقط به دلیل سایه تحریم های ثانویه و فوریتی که این پرونده پیدا کرده اکنون در صدر کار این اتحادیه قرار گرفته است؛ چون با نزدیک شدن به تحریم های ثانویه امکان خروج ایران از توافق هسته ای هم بالاتر می رود و این مطلوب قاره سبز نیست، وگرنه ده ها و صدها مشکل ریز و درشت میان اتحادیه اروپا با ترامپ شکل گرفته است.
نظر شما :