بسته جدید حمایتی اتحادیه اروپا از برجام در راه است؟!
اروپایی ها به دنبال امتیازگیری بیشتر از تهران و واشنگتن
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی؛ عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی- در روزهای اخیر شاهد برخی اقدامات و مواضع دو یا چند گانه کشورهای اروپایی در خصوص ادامه برجام هستیم. این شرایط سبب شده است تا اما و اگرهای جدی در مناسبات ایران با اتحادیه اروپا بر سر ادامه توافق هسته ای، آن هم تا 13 آبان ماه شکل گیرد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی ریشه های رفتار اخیر کشورهای اروپایی گفت و گویی را با دکتر عبدالرضا فرجی راد، سفیر سابق در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین المللی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
در شرایط کنونی تهران شاهد نوعی بازی دوگانه از جانب اتحادیه اروپا است. از یک سو لندن برای مذاکره در خصوص محورهای برجامی ایران، به تهران سفر می کند، اما از آن سو نیز پاریس مساله مذاکره بر سر توان دفاعی را مطرح می کند. از دیدگاه شما ریشه این نگاه دوگانه و تشتت در آرای کشورهای اروپایی چیست؟
با توجه به نزدیک شدن 13 آبان و اعمال تحریم های های ثانویه طبیعی است که تحرکات دیپلماتیک برای حفظ برجام به خصوص از جانب اروپایی ها افزایش پیدا کند. اما در این خصوص نمی توان از کلمه تشتت در آراء و مواضع طرف های اروپایی استفاده کرد. در همین رابطه ما شاهد سفر معاون وزیر امور خارجه انگلستان به ایران و یا اظهارات آقای لودریان در خصوص توان دفاعی هستیم. به موازاتش هم به نظر می آید که تحرکات خانم موگرینی در روزهای اخیر با آن حجم از جدیت وی در خصوص حمایت از توافق هسته ای قدری رو به سردی گذاشته است. در آلمان نیز آقای هایکو ماس پیشنهاد ایجاد شبکه شبه سوئیفت را مطرح می کند که با نظر منفی خانم مرکل روبه رو می شود. اظهارات و مواضعی از این دست تنها نشان از این دارد که اروپایی ها در خصوص توافق هسته ای به یک تصمیم داخلی و جدید رسیده اند. پس این تشتت نیست، بلکه علائم سیاسی و دیپلماتیک این تصمیم جدید اروپایی ها است.
تصمیم جدید اروپایی ها از دید شما چیست؟
تصور من بر این است که از دالان ماه ها مذاکره با طرف آمریکایی، شرکت ها و بانک های اروپای و نیز گفت وگو با طرف های ایرانی به یک بسته جدید از سیاسی های برجامی دست پیدا کرده اند. در این رابطه هم پیشتر بسته هایی برای حمایت از برجام هم به ایران ارائه شده است، اما این بسته به نظر جدی تر از بسته حمایتی قبلی است. اما قاره سبز اعتقاد دارد که نباید این بسته بدون گرفتن هیچ امتیازی به ایران داده شود. پس باید کمی از قاطعیت خانم موگرینی در حمایت از برجام کاسته شود تا بتوان دیگر خواسته های اروپایی ها مانند درخواست های آقای لودریان مطرح شود. به موازاتش هم لندن سفری را به تهران داشته باشد. مجموعه این اقدامات سعی در کاهش امید به حفظ برجام را در طرف ایرانی ایجاد می کند تا بستر برای خواست های بیشتر اروپایی مهیا شود. به نظر می رسد که این بسته احتمالی، بسته ای است که نسبت به بعد از برجام بسیار قوی تر و جدی تر خواهد بود. در زمان برجام اگر چه برخی گشایش ها روی داد و توانستیم با برخی شرکت ها و بانک های کوچک و متوسط ارتباطات و مراودات خود را داشته باشیم. اما گشایشی که مد نظر تهران بود روی نداد. برای مثال احتمال دارد که برنامه ایجاد شبکه پولی و بانکی شبه سوئیفت یورویی برای ایران که در این بسته وجود داشته باشد که این مساله سبب خواهد شد تا مراودات به مراتب روان تر و آسان تر برای ایران صورت گیرد. اما نکته اینجا است که اروپا بدون امتیاز آن را برای ایران رو نمی کند.
اما خواسته ها و یا یهتر بگوییم امتیازات مد نظر اروپا برای دادن این بسته جدید حمایتی چیست؟
در درجه اول مساله توان دفاعی و موشکی ایران مطرح است. در درجه دوم دیپلماسی منطقه ای کشور. در این راستا برنامه اروپا تست کردن ایران برای مطرح کردن این خواسته ها در راستای برخی مواضع مانند اظهارنظر آقای لوردیان است. سفر لندن هم به تهران برای بررسی وضعیت کشور از نزدیک بود. لذا اروپا فعلا در حال تست زنی ایران است تا در نهایت برای دادن بسته حمایتی خود، امتیازاتش را دریافت کند. اگر تهران در این دو مقوله وارد مذاکره شود، اروپا نیز با دادن بسته خود را برنده میدان دیپلماسی می داند؛ چیزی که از عهده آمریکا و ترامپ بر نیامد. لذا علیرغم نگرانی شدید اروپا برای خروج ایران از توافق هسته ای، قاره سبز سعی دارد با دادن امیتازاتی بتواند تهران را در مسیر دلخواه خود قرار دهد. بسیار بعید است که اروپا در حال عقب نشینی از برجام باشد. این یک برنامه جدی برای مدیریت شرایط از سوی اروپایی ها است.
آیا مواضع تهران در خصوص این دو اولویت اروپا می تواند پروژه آنان را به شکست بکشاند؟
اگر چه برخی مواضع دستگاه سیاست خارجی در خصوص عدم مذاکره بر سر توان دفاعی کشور راه این محور را فعلا بسته است، اما به نظر می رسد که تهران در حوزه دیپلماسی منطقه ای در حال تعامل با طرف های ارواپایی است. در خصوص یمن، ایران پیشنهاد پیگیری پرونده جنگ یمن را از طریق گفت وگوها از قبل داده بود. در این راستا نیز آلمان در حال فشار آوردن به عربستان برای پیگری پرونده یمن از طریق مذاکره است. حتی فشار آلمان کار را به جایی رسانده که سفیر عربستان در آلمان ماه ها است که از این کشور خارج شده و به آلمان بازنگشته است. در خصوص عراق هم با پایان پرونده داعش دیگر مساله حضور ایران چندان حساسیت برانگیز نیست. هر چند که اخیرا بهانه هایی را برای حضور ایران از موشک های دور برد حشد شعبی تا دیگر موارد یافته اند که چیز چندان جدی نمی تواند باشد. در خصوص لبنان هم همین طور؛ اتفاقا بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی وضعیت داخلی این کشور با تغییر مثبتی همراه بوده است. مساله جدی در این رابطه پرونده سوریه است. سوریه اکنون در حال گذار به سمت صلح است. اگر چه در روزهای آتی آخرین منطقه یعنی استان ادلب را هم از سیطره گروه های تروریستی خارج می شود، اما در کل کشور سوریه خود را آماده آینده جدیدی کرده است. پس نکته جدی حضور در میدان دیپلماسی، تغییر قانون اساسی این کشور و مواردی از این دست خواهد بود. در این راستا حتی از ایران برای شرکت در همایش قانون اساسی این کشور هم دعوت شده است. اگر هم مساله عدم حضور ایران در سوریه است که در چند وقت اخیر تعدد نیروهای ایرانی حاضر در سوریه بسیار کم شده است. ضمن این که دولت دمشق به طور رسمی خواستار ادامه حضور ایران در سوریه است. پس می توان گفت که دست ایران در حوزه دیپلماسی منطقه ای پر است.
با توجه به نکات شما آیا اروپایی ها در بالانس قدرت میان تهران و واشنگتن موفق خواهند بود، به خصوص که از یک سو ایران بر سر توان دفاعی خود کوتاه نیامده و از آن سو هم جنگ تجاری آمریکا با ارواپا، شرایط را برای همراهی کاخ سفید سخت کرده است. مضافا این که ترامپ از اساس موجودیت اتحادیه اروپا را زیر سوال برده است؟
ما پیشتر از این شاهد روابط نزدیک اروپا با آمریکا بودیم. اما مناسبات گذشته و در عین حال نزدیک کشوری مانند آلمان با ایالات متحده اکنون به تقابل رسیده است. به گونه ای که آلمان سردمدار تقابل با آمریکا قرار گرفته است. در این راستا روابط معناداری میان مرکل با پوتین شکل گرفته و در این راستا چین هم در حال حضور پررنگ تر در اروپا است. لذا آمریکا برای بازگرداندن قدرتش سعی دارد برای اولین بار اتحادیه اروپا را از هم بپاشاند. این در حالی است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این آمریکا بود که سعی داشت کشورهایی مانند مجارستان و چک را به عضویت اتحادیه اروپا درآورد. اما امروز به صراحت ترامپ درخواست جدایی فرانسه از اتحادیه اروپا را به ماکرون می دهد و رئیس جمهور آمریکا در قبال آن حتی حاضر به دادن امتیاز و تضمین به پاریس شده است. از این رو است که اروپا به این نتیجه رسیده است که کاخ سفید در دوران ترامپ دیگر دوست و حامی اتحادیه اروپا نیست. پس باید به تقابل با سیاست های ترامپ برآید، در غیر این صورت با فروپاشی اتحادیه اروپا روبه رو خواهد بود. در این راستا نیز سه کشور اروپایی به همراه اتحادیه اروپا، برجام را نتیجه رسانه اند و این توافق را از نظر سیاسی بسیار با اهمیت می دانند، چرا که این توافق سبب کاهش تنش و افزایش امنیت به خصوص برای خود اروپایی ها شده است، آن هم در شرایطی که ترامپ به امنیت قاره سبز کوچک ترین اهمیتی نمی دهد. لذا اروپا به شدت به دنبال حفظ برجام بدون آمریکا است. اما نباید این برداشت اشتباه را داشته باشیم که قاره سبز مانند گذشته با تهران تعامل خواهند داشت. چون که اروپا در تقابل با آمریکا کار را به جایی نمی رسانند که به تنش کشیده شود تا در نهایت مسکو و پکن از آن بهره های خود را ببرند. لذا اگر چه اروپا توان ایجاد شبه سوئیفت یورویی را برای ایران دارد و یا این که می تواند برخی شرکت ها و بانک های خود را ملزم به مراوده با ایران کند، اما به دلیل مشخص نبودن واکنش ترامپ با احتیاط این کار را انجام خواهند داد، ضمن این که اروپا با این فرمان سعی در امتیاز گیری بیشتری از دو طرف هم دارند.
فرصت کوتاهی تا 13 آبان ماه وجود دارد. در این فرصت اروپا می تواند بالانس قدرت را ایجاد کند. از طرف دیگر با روشن بودن خواسته های ایران از اروپا برای تدوام برجام، آن هم تا 13 آبان ماه، اساسا می توان تضمینی برای ادامه حضور ایران بعد از اعمال تحریم های ثانویه در صورت عدم حمایت اروپا از برجام داد؟
همان طوری که اشاره شد برخی تحرکات اروپایی ها نشان از این دارد که ما به 13 آبان ماه نزدیک می شویم. لذا در سایه مواضع تهران مبنی بر فرصت ادامه برجام تا زمان اعمال تحریم های ثانویه به نظر می آید در آینده ای نزدیک باید منتظر تحولات جدی در این حوزه باشیم. اگر تا 13 آبان ماه حادثه غیرمترقبه ای رخ ندهد، می توان شاهد برآورده شدن انتظارت تهران البته با دادن امتیازاتی باشیم. اما اگر به هر دلیلی این مساله روی نداد و بسته حمایتی اروپا آن چیزی نبوده که مد نظر تهران باشد و یا تا آن زمان این بسته برای ایران اعمال نشود، ما باید در سیاسی خارجی خود تجدید نظر کنیم. با توجه به شرایط اقتصادی داخلی هم باید این تصمیات جدی و سریع اتخاذ شود. تهران باید در این شرایط اروپا را حفظ کند، چرا که اکنون برخی از کشورهای قدرتمند مانند چین و رسیه هم به تصمیمات اروپا چشم دوخته اند. پس در این فرصت کوتاه باید به صورت مستمر و دائم مذاکرات ادامه پیدا کند. نباید فرصت ها را سوزاند و منتظر بود که فلان مقام اروپایی به ایران بیاید. باید روزانه مذاکرت ادامه پیدا کند. ما توان حل دیپلماتیک این شرایط را داریم، اما نیاز به کار جدی و برنامه دقیق داریم.
نظر شما :