نیازهای دیپلماسی ایرانی برای عبور از چالشهای فراروی
پیامی که باید به اروپا داد
نویسنده: سید احمد حسینی، کار شناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: خروج ایالات متحده آمریکا از برجام، رویدادی مهم و اثرگذار برای ایران و همه کشورهاست. این اقدام آنچنان جایگاهی دارد که جبهه بندی های جدیدی در جهان ایجاد و تقابل دیدگاه ها را موجب شده است. در یک طرف، شخصیتی مانند ترامپ با مجموعه ای از نیروهای افراطی، اسرائیل و عربستان و در سوی دیگر اروپا، روسیه، چین، ژاپن، هند و بقیه جهان، قرار دارند.
در چنین وضعی، ایران در کانون توجهات و در معرض آزمونی بزرگ قرار گرفته و همگان منتظر یک تصمیم جامع و عاقلانه هستند. با شناخت از تاریخ و بزرگی این سرزمین و مردم آن، این اطمینان وجود دارد که کشور با صلابت و موفقیت از این مسیر عبور خواهد کرد و با درک اهداف و شیطنت پشت پرده ائتلاف نامیمون آمریکا، اسرائیل و نظام سعودی، فضای تهدیدآمیز کنونی را به فرصتی برای تثبیت جایگاه و نقش منطقه ای خود، تبدیل خواهد کرد.
بدون تردید موفقیت در این راه و عبور حکیمانه از پیچ تاریخی پیش روی، سهل و آسان نبوده و مستلزم توجه به اصول است که ذیلا به برخی از آن ها اشاره می گردد:
الف- اصل تشخیص:
مهم ترین وظیفه در شرایط کنونی این است که صورت مساله را درست تشخیص دهیم و دچار اشتباه محاسبه نشویم. اگر بخواهیم در خصوص رفتار آمریکا متمرکز شویم باید به این نکته دقت نمائیم که آیا از نگاه آن ها، برجام نقطه نهائی است یا موضوعی در مسیر یک هدف گیری بزرگتر است؟ این موضوع نیاز به بررسی دارد اما اشاره های صاحب نظران حکایت از آن دارد که شرایط جاری، تقابل ژئوپلتیک بین بازیگران مهم است و الزامات خود را طلب می کند.
ایالات متحده با یک برآورد ساده اندیشانه به این محاسبه غلط رسیده است که می تواند با عبور از برجام، وارد حوزه امنیت منافع ملی و حوزه بقاء جمهوری اسلامی ایران شود و در این راه روی شرایط و نقاط آسیب داخلی ایران، حساب و تکیه نماید.
در چنین وضعی، در کنار تلاش برای رسیدن به جمع بندی در مورد بازیگری به نام اروپا باید به محذورات و توانمندی های آنان توجه داشته و همه محاسبات خود را بر آن متمرکز نکنیم و یک احتمال را نیز مد نظر داشته باشیم که سطح بازی به اندازه ای نیست که اروپا به تنهائی توان تحمل آن را داشته باشد هر چند قلبا قصد آن را داشته باشد.
ب- صبر و خویشتنداری:
شرایط و الزامات سیاسی و ژئوپلتیک در دهه های اخیر، خویشتنداری همراه با هوشمندی را عنصر اساسی راهبردهای ایران ساخته است. سرعت و دامنه تحولات در منطقه که ایران بعنوان بازیگری اثرگذار در آن نقش آفرینی می نماید و نیز واقعیت های جهانی و اهداف چندلایه قدرت ها، ایجاب می نماید که همه جوانب در تصمیماتی که گرفته می شود لحاظ شده و با چشم باز و بهره گیری از همه ظرفیت ها، گام برداریم تا منافع کلی کشور با کمترین هزینه ها تامین گردد.
این وضع، ما را مجبور می سازد که زمان بیشتری به روند ها و تحولات اختصاص داده و از عجله و شتاب در قبال تحولاتی که رخ می دهد خودداری کنیم. باید متوجه باشیم که رقبا، به دنبال کشاندن ایران به شرایطی هستند که هر چند در نگاه اولیه پر سر و صدا و ظاهر خوشایندی دارد اما در باطن، ممکن است ما را دچار مشکلات غیرقابل جبرانی سازد.
یکی از عناصر دوراندیشی و آینده نگری، توجه به طیف و گستره کشور ها در قبال موضوع ایران است. تنها ماندن آمریکا و اسرائیل در مقابل طیف وسیعی از کشور ها در سپهر سیاسی جهان، یک فرصت و امتیاز است. باید تصمیمی که می گیریم ضمن در بر داشتن منافع ملی که اصلی بنیادین در رفتار همه کشورهاست، این ائتلاف و همراهی را حفظ کرده و اجازه ندهد دشمنان و رقبا با تکنیک ها و بهانه های مختلف، کشور ها را در مقابل ایران قرار دهند.
ج- پرهیز از عصبانی و هیجانی شدن:
ائتلاف آمریکا و اسرائیل، ابزارهائی چون قدرت، ثروت و نیرنگ را در اختیار دارند و هدف آن ها به دام انداختن ایران می باشد. اینکه موفق شده اند جابجائی های مهم در معرفی تهدیدات صورت داده و کشوری مانند عربستان، ایران را بعنوان تهدید خود قلمداد و برای تامین امنیت خود به دامن اسرائیل پناه ببرد، نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
باید برای این وضعیت پیش آمده، چاره جویی و راهکارهای برون رفت از این وضعیت، طراحی گردد. همین نیرویی که اینگونه شرایط را با اهداف سیاسی و تغییر واقعیات درآورده، بدنبال عصبانی ساختن ایران و کشاندن آن به مسیرهای خطرناک و پرهزینه می باشد که سناریوی رویارویی نظامی ایران و آمریکا از جمله آنهاست و شاهدیم اسرائیل به هر طریق و نیرنگی در تلاش است مقدمات چنین وضعی را فراهم سازد.
د- اعتماد به نفس و خودباوری:
برغم دوراندیشی ها و ملاحظاتی که اشاره رفت، مجموعه دگرگونی ها و تحولات نباید ما را به لاک محافظه کاری غیرضرور و بیش از اندازه هدایت نماید. ایران در شرایط کنونی از اهرم های لازم برای یک مذاکره قوی و با پشتوانه برای پیگیری منافع ملی خود برخوردار است و البته باید از رویکرد مذاکراتی با رعایت الزامات آن استقبال و به بهترین وجه استفاده نماید.
ایران روندهای درستی در پیش گرفته و علاوه بر موقعیت های میدانی و استراتژیک، افکار عمومی منطقه را برغم تبلیغات و ابزارهای رسانه ای گسترده با واقعیات میدانی و نیات کشور ها آگاه ساخته است. پیروزی نمایندگان حوزه مقاومت در دو انتخابات لبنان و عراق و نیز پافشاری بر نماد حمایت از مظلوم در فلسطین نشان از آن دارد که دست ایران برای چانه زنی و دیپلماسی در شرایط کنونی باز است و تلاش دشمن نیز در آن است که تغییراتی در عناصر قدرت ایران صورت دهد و سپس وارد فازهای مذاکراتی گردد.
بدون تردید امکان و ظرفیت های مذاکراتی و مدیریت درست صحنه و باور به این داشته ها، ما را در موقعیت ممتازی در تعیین نقش منطقه ای و نظم در حال تدوین قرار خواهد داد و برغم سختی ها، انشاالله باید میوه های چنین وضعیتی را خوب و مدبرانه بچینیم.
جمع بندی:
ایران در مرحله مهمی از ایفای نقش و دیپلماسی خود قرار دارد و به نقطه ای رسیده است که باید خلاقیت و ابتکارات خود را عرضه نماید. خوشبختانه یارگیری ها و جبهه بندی های صورت گرفته که حاصل همه ظرفیت های کشور است در مسیر همراهی با مواضع اصولی کشور است و این یک فرصت است اما ایستا و تضمینی نیست و نیاز به حرکت و پویائی دارد.
باید به فرآیندهای مذاکراتی اهمیت دهیم و به شرایطی که در بازی بزرگ بعنوان یک طرف مذاکره هستیم و دنیا با ما سخن می گوید توجه کنیم و اجازه ندهیم با غفلت از اصل بازی و پررنگ کردن برخی حاشیه ها، این موقعیت ممتاز ازدست برود.
مناسب است در عین حال که به اروپا، فرصت نقش آفرینی و احیاء هویت و جایگاه می دهیم به دایره بیشتری از بازیگران توجه کنیم و بدانیم که در دنیای کنونی نمی توانیم امتیاز بزرگی را تنها از یک کشور یا مجموعه خاص بگیریم بلکه باید خواسته ها و منافع خود را ذره ذره از طریق تعامل با گستره بیشتری از کشور ها بگیریم.
یک نکته نیز در پایان مد نظر باشد که دیپلماسی ایرانی باید اروپا را به نقطه ای برساند که جمع بندی و حاصل تصمیماتش برای ماندن ایران در برجام، قابل اتکاء و برخوردار از محتوای قانع کننده باشد و از سیاست بازی و نگاه ابزاری فاصله بگیرد. آن ها قبلا، ناکارآمدی خود در بردوش کشیدن مسئولیت های بزرگ را نشان داده و موقعیت کنونی، آخرین فرصت برای ایفای نقشی اثرگذار و نقطه عطف در حیات سیاسی مستقلانه این مجموعه می باشد. ایران باید در فرصت محدود پیش روی، سیگنال های درست و هشدار دهنده به بروکسل و پایتخت های اروپایی بفرستد تا در ارزیابی ها، واقع بین بوده، خطای محاسباتی راهبردی نکنند که در آنصورت، آن ها بیشتر از همه ضرر خواهد کرد.
نظر شما :