با وجود خشم مردمی نسبت به اقدامات ترامپ و اسرائیل

به رهبران جهان عرب امیدی نیست

۰۵ دی ۱۳۹۶ | ۱۲:۳۰ کد : ۱۹۷۳۹۸۷ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
دونالد ترامپ توجهی به مردم خشمگین و خسته منطقه که از بحران های متعدد به ستوه آمده اند، نکرد و با تایید انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس آنها را خشمگین تر کرد. اما اگر از نگاه سیاسی و عملکرد دولتمردان عرب به این موضوع نگاه کنیم شاید چیز دیگری ببینیم.
به رهبران جهان عرب امیدی نیست

دیپلماسی ایرانی: شاید ما مسلمانان و مردم عرب از این که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده حرف دامادش، جارد کوشنر، که این روزها مشاور خاورمیانه ای او شده و عملا دستورات او را در امور خاورمیانه اوست که دنبال می کند، گوش داد و بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل برگزید، خشنود نشدیم. بسیاری از تحلیلگران و ناظران و کارشناسان می گویند که جارد کوشنر که خود یهودی است ارتباطات تنگاتنگی با اسرائیلی ها دارد. کوشنر رابطه تجاری عمیقی در اسرائیل برقرار کرده و از جمله امریکایی های نزدیک به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل است. برای همین می گویند طرح انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس و حتی تعیین سفیری تندرو از سوی امریکا در اسرائیل که دربست مدافع سیاست های اسرائیل باشد و از خود اسرائیلی ها صهیونیست تر باشد، برنامه اوست. ما معتقدیم که امریکا اشتباهی استراتژیک انجام داد و بنزین روی آتش خاورمیانه ریخت. اما آیا واقعا ترامپ اشتباه کرد؟

قبل از این که به این پرسش پاسخ دهیم، یک تحلیل ساده از رفتارهای ترامپ داشته باشیم. در طول مدتی که ترامپ وارد کاخ سفید شده ثابت کرده است که هیچ توجهی به افکار عمومی جهان نمی کند. برای او اهمیت ندارد که سران اروپا، آسیا و اصلا کل جهان او را فردی غیرقابل پیش بینی، مرد تصمیم های خلق الساعه و کلا دیوانه خطاب کنند. توصیه او به معاونانش درباره طراز تجاری امریکا و کره جنوبی و دستوری عمل کردن او در این رابطه که به مقاماتش گفته است که به کره ای ها بگویید: «این رئیس جمهوری ما دیوانه است»، شاهدی بر این ادعاست. پس او هیچ اهمیتی به افکار عمومی، مردم جهان و حتی سران جهان نمی دهد. حالا این سران چه متحدان عربش باشند، چه رهبران روشنفکر و فرهنگی اروپا چه رهبران آرام آسیایی. او خودش به صراحت گفته است که آن چه برایش اهمیت دارد اول از همه پول، بعد ایجاد اشتغال در امریکا و سوم خود امریکاست.

حالا به سراغ جواب سوال خودمان برویم، آیا واقعا ترامپ در انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس و اعلام این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل اشتباه کرد؟ اگر از نگاه مردم عرب و مسلمانان جهان و حتی افکار عمومی اروپا بنگریم، بله اشتباه کرد. او نه تنها آتش روی بنزین بحران های خاورمیانه ریخت بلکه به نوعی کشورش را به سیبل اتهامات آورد و معلوم نیست بازخورد آن در آینده چه خواهد بود. او توجهی به مردم خشمگین و خسته منطقه که از بحران های متعدد به ستوه آمده اند، نکرد و با این کار آنها را خشمگین تر کرد. اما اگر از نگاه سیاسی و عملکرد دولتمردان عرب به این موضوع نگاه کنیم شاید چیز دیگری ببینیم.

دولت امریکا یک روز بعد از اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل گفت که در این رابطه با مصر و عربستان سعودی مشورت کرده بود و آنها مخالفتی نکرده بودند. آن طور که در خبرها آمده اردن هم در جریان این کار بوده است. در مورد مصر و اردن شاید حق با دولت امریکا باشد. اولا هر دو کشور با اسرائیل رابطه دارند، این رژیم را به رسمیت شناخته اند و در سرزمین های اشغالی سفارت خانه باز کرده اند. پس جواب اعتراضات آنها به این اقدام ترامپ، همان چیزی است که نیکی هیلی، نماینده دولت ترامپ در سازمان ملل می گوید: «تعیین پایتخت جزء اختیارات یک کشور است، ما کاری غیرطبیعی انجام نداده ایم.» روشن است که طرف صحبت او دولت های مصر و اردن است که هر دو اسرائیل را به رسمیت شناخته اند. وانگهی مصر در برابر اقدامات امریکا چه می تواند انجام دهد؟ آیا دولت سیسی یک دولت مردمی برخواسته از جامعه مردم سالار مصر است که بخواهد مطابق با افکار عمومی خود عمل کند؟ وقتی دولت سیسی با وجود این همه اعتراض حتی حاضر نشده سطح روابط خود را با اسرائیل کاهش دهد یا سفیر خود را احضار کند یا سفیر اسرائیل در قاهره را اخراج کند، چه انتظاری از آن می رود؟ این صحیح است که مصر در سازمان ملل علیه اسرائیل سخنرانی می کند و بیانیه صادر می کند اما در عمل چه می کند؟ امریکا و اسرائیل سابقه شنیدن بیانیه های جهان عرب را داشته اند، اما آیا واقعا مصر اقدامی انجام داده است که طرف امریکایی و اسرائیلی احساس خطر کنند یا واقعا دریابند که کاری کرده اند، اشتباه بوده است؟ وقتی به تهدید مالی امریکا می رسد، بی شک کشورهایی نظیر اردن و مصر که تبدیل به مواجب بگیر امریکا شده اند، عقب می نشینند. بحران اقتصادی هم در مصر و هم در اردن بسیار بالاست. کیست که نداند دولت مصر اعتراض های اقتصادی و اجتماعی مردم را به بدترین شکل ممکن سرکوب می کند؟ در چهار سال گذشته نزدیک به 20 هزار نفر فعال سیاسی و اجتماعی دستگیر شده و روانه زندان شده اند. یک پنجم جمعیت قاهره و یک سوم جمعیت اسکندریه، شهرهای بزرگ مصر، در قبرستان ها می خوابند. در قبرستان ها بر سر خوابیدن در گورها میان فقرا دعوا می شود، آیا با چنین وضعیتی دولت مصر می تواند به راحتی از کمک های مالی امریکا چشم پوشی کند؟ در اردن بحران قیمت حامل های انرژی هر روز عده ای را روانه خیابان ها می کند و دولت های اردن به دلیل ناتوانی در حل بحران های متعدد اقتصادی مرتب تغییر می کند، آیا دولت اردن می تواند از کمک های مالی امریکا چشم پوشی کند در حالی که روی همین کمک ها برای حل بحران های اقتصادی اش حساب کرده است؟ وقتی که چند ماه پیش یک اردنی در سفارت اسرائیل به ضرب گلوله یک مقام امنیتی آن سفارت کشته شد، دولت اردن واکنش در خوری نشان نداد و وقتی که طرف اسرائیلی ادعا کرد فرد خاطی مصونیت دیپلماتیک دارد، عقب نشست و حتی حاضر نشد سطح روابط خود را با تل آویو کاهش دهد، در این صورت چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم اردن الآن علیه امریکا و اسرائیل بر سر انقال سفارت امریکا به بیت المقدس موضع بگیرد؟

عربستان سعودی که خیلی تمایل دارد آن را رهبر فعلی جهان عرب بدانند، به صراحت به محمود عباس گفته است که باید با طرح ترامپ کنار بیاید. حتی در خبرها آمده است که محمد بن سلمان، ولیعهد جوان عربستان به عباس پیشنهاد داده است که فلسطینی ها منطقه ابودیس واقع در حومه شرق بیت المقدس را به عنوان پایتخت کشور فلسطین برگزینند. روشن است که برای عربستان تغییر پایتخت فلسطین نه تنها دغدغه نیست بلکه اصلا توجهی به آن نمی کند. رفتارهای اخیر دولت عربستان این موضوع را ثابت کرده است. اولویت محمد بن سلمان رسیدن به تخت پادشاهی به هر قیمتی است و برای رسیدن به این هدف فضاسازی در عرصه سیاست خارجی را در پیش گرفته، در این چارچوب بر طبل ایران هراسی می کوبد و از در دوستی با اسرائیل در آمده است به این امید که دو حامی قدرتمند برای رساندن او به تخت سلطنت داشته باشد. وقتی دغدغه قوی ترین مرد عربستان چنین است، آیا می توان از ریاض انتظار داشت که برای مردم فلسطین دل بسوزاند؟

سوریه پنج سال است که به دلیل جنگ با تروریسم و مزدوران خارجی از رمق افتاده است، کشوری که اسرائیل آن را بزرگترین تهدید بالفعل برای خود می دید اکنون به واسطه درگیر شدن با مسائل داخلی خود تاب ایستادگی در برابر زیاده خواهی های اسرائیل را ندارد. عراقی که اسرائیل دو دهه پیش آن را بزرگترین تهدید برای خود می دید چنان تروریسم و 13 سال جنگ امانش را بریده است که دیگر تاب ورود به بحران های دیگر منطقه ای ندارد. در چنین شرایطی باز هم می توانیم بگوییم ترامپ و نتانیاهو خطای استراتژیک کردند؟ آنها باید از کدام کشور عربی بترسند، در حالی که هیچ کدام قدرت رویارویی یا حداقل اعتراض به آنها را ندارند، وابسته به پول های آنها شده اند، اعتراض های مردمی را به شدت سرکوب می کنند، دغدغه اصلی شان کرسی قدرت است و طاقت تحمل تنشی جدید را ندارند؟ 

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: بیت المقدس جهان عرب فلسطین اسرائیل دونالد ترامپ بنیامین نتانیاهو


نظر شما :