آیا مصر به سمت جنگ داخلی حرکت می کند؟
پرهیز هسته اصلی اخوان از ترویج رادیکالیسم
دیپلماسی ایرانی: " لطفا خشونت را متوقف کنید." جمله ای تکراری که یوینیفورم پوش های ارتش مصر دیگر به شنیدن آن عادت کرده اند. حمام خون در قاهره و شهرهای اصلی به راه افتاده است. طرفداران محمد مرسی با وجود آنکه هلیکوپترهای ارتش به شکل مرتب برای آنها بیانیه هایی مبنی بر تعیین ضرب الاجل و پایان دادن به تظاهرات را می فرستند همچنان بر موضع خود پافشاری می کنند. طرفداران محمد مرسی اعتقاد دارند که رئیس جمهور را با رای خود به مسند قدرت نشانده اند و مشروعیت قانونی وی با کودتای نظامی از میان رفته است. در این میان محمد البرادعی از بارزترین چهره های مخالف محمد مرسی که اکنون در دوارن دولت موقت سمت مشاور رئیس جمهور را به خود اختصاص داده در گفتگویی تاکید می کند که محمد مرسی در آینده مصر جایی نخواهد داشت. این در حالی است که برخورد ارتش با محمد مرسی که تنها یک سال بر مسند قدرت نشست با حسنی مبارک که سابقه بیش از 3 دهه حضور در قدرت و انتخابات نمایشی را داشت یکسان بوده است. محمد مرسی که اخیرا کاترین آشتون به نمایندگی از اتحادیه اروپا و هیاتی از اتحادیه افریقا با وی دیدار داشته اند تاکید کرده است که حاضر به صدور دستور توقف تظاهرات به شرط آزادی خود نیست. همزمان با سفر کاترین اشتون ، وزیر امور خارجه فرانسه نیز احتیاط سابق را کنار گذاشته و در سخنانی نسبتا تند خطاب به ارتش و دولت جدید مصر از آنها می خواهد که محمد مرسی را آزاد کرده و به روند سرکوب اخوان پایان دهند. بازی سیاسی در صحنه مصر تا بدانجا به خون معترضان آلوده شده است که باراک اوباما رئیس جمهور امریکا نیز از جان مک کین سناتور جمهوری خواه منتقد سیاست خارجی کاخ سفید و سناتور دیگری درخواست کرده که برای مذاکره با ارتش مصر و مهار ناآرامی ها به این کشور سفر کنند. به نظر می رسد که اروپایی ها و امریکا اندک اندک با تعمیق بحران در سوریه به این نتیجه رسیده اند که حتی اگر جنگ داخلی در این کشور حکمفرما نشود باز هم احتمال شکل گیری جریان های افراطی سرخورده از نیل مطالبات از روند دموکراتیک وجود دارد. با دکتر حسین سلیمی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه در خصوص رویکرد اروپا به تحولات مصر ، احتمال به راه افتادن جنگ داخلی در این کشور، احتمال توسل اخوان به رادیکالیسم و دیگر دغدغه های جاری در مصر به گفتگو نشستیم :
کاترین اشتون در قالب سفری غیرمنتظره به مصر رفته و بر لزوم حضور تمامی گروه ها از جمله اخوان در فرآیند سیاسی مصر تاکید کرده است. روابط اروپا با محمد مرسی در یک سال حضور در قدرت چگونه بود و آیا دولت اخوانی مرسی برای منافع اروپا تهدیدی بود ؟
دوران حکومت محمد مرسی دوران طولانی نبود که بتوان روابط پایداری را در آنجا بنیان گذاشت و بنیاد قابل تحلیل متفاوتی در این دوران شکل نگرفته است. اما آنچه که مهم است جایگاه مصر در روابط خارجی اتحادیه اروپایی است. مصری که حکومت آن بر اساس فرایندهای شبه دموکراتیک شکل گرفته باشد جایگاه محوری در سیاست خارجی اتحادیه اروپایی خواهد داشت و به نظر می رسد فارغ از آنکه چه حکومتی در مصر بر سر قدرت باشد اروپا جایگاه جداگانه ای را برای ارتباط با مصر بازکرده است. البته به دلیل آنکه رعایت حقوق بشر و دموکراسی به عنوان یکی از پایه های سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اعلام شده اروپایی ها تلاش کردند ضمن آنکه روابط خود را با مصر و هر حکومتی که شکل می گیرد حفظ کنند از شخص محمد مرسی به عنوان کسی که حکومت وی محصول یک فرایند دموکراتیک در مصر است نیز حمایت کنند. به همین دلیل است که شاید بتوان گفت مواضع اروپا در مقابل تحولات مصر دوگانه است.
بر اساس آخرین امار اعلام شده تعداد کشته ها به بیش از 200 نفر رسیده است. برخی تحلیل گران از احتمال به راه افتادن جنگ داخلی در این کشور سحن می گویند. آیا با تعمیق بحران می توان انتظار جنگ داخلی را داشت؟
در درون اخوان المسلمین گرایش های متعددی وجود داشته و انشعاب های متفاوتی نیز در آنها صورت گرفت است. اخوانی ها سابقه مبارزه مسلحانه در تاریخ مصر دارند و در حال حاضر هم گرایش هایی در دورن اخوان وجود دارد که همچنان خواهان احیای مبارزه قهرآمیز است. همچنین شواهدی وجود دارد که برخی از گروه ها و مراکز تجمع یا تشکیلات اخوان به تعدادی سلاح دسترسی پیدا کردند. بنابراین احتمال رادیکالیزه شدن بخش هایی از اخوان به ویژه پس از این تحول های نظامی وجود دارد.
درست است گروهی که هم اکنون جریان غالب در اخوان هستند تا حدی سنت گرا بوده اما حامی مشی مبارزه مسلحانه و مبارزه قهرآمیز نیستند. آنها برای اولین بار در تاریخ مصر توانستند حکومت را در اختیار گیرند و این حکومت را از طریق فرایندهای دموکراتیک به دست گرفتند. تجربه تاریخی نشان می دهد که آنها به جز از طریق مبارزه قهرآمیز و رادیکالی از روش دیگری نتوانسته بودند بخشی از حکومت را به دست گیرند اما از طریق دموکراسی این اتفاق افتاد. درست است که آنها در نهایت از راه دموکراسی نتوانستند آن را نگه دارند و این امر به دلیل اشتباهات خود آنها بود. اما به هر حال قدرت حکومت را در دست داشتند. بنابراین به نظر می رسد مشی غالب اخوان المسلیمن علیرغم فشارهایی که به آن وارد می شود مبارزه مسلحانه نیست. این درست است که در حال حاضر از طریق اردوکشی های خیابانی سعی می کنند قدرت خود را تثبیت کنند اما شاید بخش اصلی اخوان به مبارزه مسلحانه روی نیاورد چراکه تحلیل آنها نیز بر همین اساس است، چرا که شبکه اقتصادی اخوان از این طریق نه می توانند فعالیت های اجتماعی عقیدتی خود را ادامه دهند و نه می توانند راهی به درون قدرت داشته باشند. در نتیجه در بخشی از اخوان المسلمین احتمال رادیکالیزه شدن و تشدید درگیری ها توسط آنها وجود دارد اما جریان اصلی اخوان حداکثر ممکن است از طریق ادامه تظاهرات به اعتراض های خود ادامه دهد و شاید تمایلی به اینکه جامعه را به سمت جنگ داخلی بکشانند نداشته باشند.
آیا این رادیکالیسم بخشی از اخوان که به آن اشاره داشتید به ضرر منافع امریکا در منطقه نیست و اگر چنین باشد چرا واشنگتن در برابر این داستان سکوت اختیار کرده است و اقدام عملی انجام نمی هد؟
منفعت استراتژیک امریکا در داشتن ارتباط نزدیک با دولت مصر (هر دولتی که حاکم باشد) است. بنابراین امریکایی ها نمی توانند و نمی خواهند به صراحت در مقابل دولت حاکم و مستقر در مصر موضع گیری کنند. هرچند در شرایط فعلی مخالف اقدام نظامی بودند و مواضع امریکایی ها نشان می دهد گرچه آنها از برخی اقدامات نظامی ارتش اطلاع داشتند اما موافق این جریان نبودند و حتی خط مشی آنها بر این مبنا نبوده که مستقیما در مساله مصر مداخله کرده و جلوی آن را بگیرند. حتی به نظر می رسد ارتش درون مصر تلاش کرد با برجسته کردن اینکه اقدام آنها علیه محمد مرسی خلاف خواسته امریکا بوده به نوعی بخشی از افکارعمومی ضدامریکایی درون مصر را به سمت خود هدایت کرده و آنها را به حامیان خود تبدیل کند.
بنابراین به نظر می رسد امریکایی ها در وهله اول چندان موافق این اقدام ارتش علیه محمد مرسی نبودند اما به مانند اروپایی ها قصد اقدام علیه دولت مستقر در مصر را هم ندارند. در نتیجه تا حدی مواضع دوگانه ای دارند. چراکه به دنبال آن هستند تا ثبات و آرامش به مصر بازگردد و فرایندهای دموکراتیک یا بهتر است گفته شود دولت از طریق انتخابات تعیین شود( به دلیل آنکه دموکراسی تنها در انتخابات خلاصه نمی شود)، اما دوست ندارند رودرروی دولت مستقر در مصر نیز قرار گیرند. بر همین اساس است که در خصوص فرایندهای کنونی سکوت کرده و لحن کلام مسئولان امریکایی حاکی از آن است که آنها امید دارند در فرایندی شش ماهه قانون اساسی و انتخابات جدید انجام شود و روابط استراتژیک خود را با دولت جدید در مصر پایه گذاری کنند.
طرفداران محمد مرسی با وجود اولتیماتوم های ارتش و آمار بالای تلفات همچنان مصر به بازگشت مرسی هستند. کف مطالبات اخوان را چه می دانید؟ آیا اخوانی ها شانسی برای پیروزی در انتخابات دارند؟
بر اساس فرایندهای متفاوت سه گرایش در داخل اخوان شکل گرفته است:
الف: گرایش غالب که در خیابان ها هستند خواستار بازگشت محمد مرسی به قدرت هستند . این طیف با گذشت این چند روز به این نتیجه رسیده اند که تحقق خواسته آنها غیرممکن است و حتی به یک خواسته حداقلی همچون آزادی وی و یا خروجش از کشور بدون دستگیری هم راضی شدند.
ب: فرایند دیگری که در مذاکرات پنهان شکل گرفته این است که نخست وزیر دیگری در مصر با هماهنگی با اخوانی ها روی کار بیاید که این نخست وزیر فرایند تنظیم قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات جدید را برعهده گیرد. این فرمولی است که شاید بخش عمده ای از سیاسیون اخوانی به آن بیشتر گرایش دارند.
ج: گرایش رادیکال تری نیز در میان اخوانی ها وجود دارد که خواهان مبارزه قهرآمیز است.
به نظر می رسد که راه حل دوم راه حلی است که در میان سیاسیون اخوان بیشتر گرایش دارد اما در شرایط فعلی چشم انداز به نتیجه رسیدن هیچ کدام از این راه ها وجود ندارد. آنچه که دولتمردان فعلی خواهان آن هستند این است که اخوان المسلمین به شرایط و نقشه راه موجود تن داده و در انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری کاندیدای خود را مشخص کنند و در فرایند دموکراتیک شرکت کنند.
به نظر می رسد پس از ماجراهای فراوانی که اخوان پشت سر گذاشته است ،خواسته دوم یعنی روی کار آمدن یک نخست وزیر دیگر که ثمره مشورت با اخوانی ها باشد و یا شرکت اخوان در انتخابات و فرایند دولت سازی آینده احتمال وقوع بیشتری دارد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: پنجشنبه 10 مرداد 1392/ باز انتشار: یکشنبه 13 مرداد 1392
نظر شما :