خیزش چین برای میانجیگری در خاورمیانه
به گزارش خبرگزاری فارس، نقش ترکیه در منطقه در حال تغییر است. کشوری که تا چند سال پیش می کوشید به عنوان میانجی مسائل خاورمیانه نقش ایفا کند، اکنون برای حل معضلات خود در منطقه نیاز به میانجی دارد.
زمانی که بیداری اسلامی در منطقه شکل گرفت، جبهه های شیعه و سنی در منطقه ظهور پیدا کردند و ترکیه نیز تلاش کرد تا به عنوان یک کشور، نظاره گر تحولات نباشد و به بازیگری مهم و موثر تبدیل شود. اما دولت ترکیه مسیری غیرواقعی در سیاست خارجی خود در پیش گرفته که فراتر از توان ترکیه در قامت رهبری منطقه است و در این مسیر خیالی تنها به کشورهای سنی خاورمیانه تکیه کرده است.
علاوه بر این، مقامات ترک، دخالت در امور داخلی برخی کشورها نظیر عراق و سوریه را با میانجی گری برای حل وفصل مشکلات این دو، اشتباه گرفتند که این بزرگترین مشکل راهبردی آنها بود. ترک ها در امور داخلی عراق دخالت کردند. در برابر دولت قانونی نوری مالکی قرار گرفتند و از رقبای سنی خود حمایت کردند.
در قضیه سوریه نیز بسیار عجولانه عمل کردند و موضعی خصمانه برای خلاص شدن از دست اسد اتخاذ کردند. تحلیل ترکیه در مورد شرایط سوریه اشتباه بود. ترکیه شبکه های قدرتمند و ریشه های قوی حزب بعث را نادیده گرفته و به چالش با این کشور ادامه می دهد.
به این ترتیب دیگر ترکیه نمی تواند نقش میانجی را بازی کند چراکه خود به یکی از طرف های مناقشه تبدیل شده است. در همین راستا بود که «راندا اسلیم»، تحلیلگر آمریکایی-لبنانی در نشستی در استانبول با اشاره به مداخلات دولتمردان ترکیه در مسائل سوریه و عراق گفت، «ترکیه فرصت ها برای ایفای نقش میانجی در منطقه را از دست داد.»
این تحلیلگر موسسه آمریکایی خاورمیانه که در موسسه مطالعات اجتماعی و اقتصادی ترکیه در استانبول درباره مسائل سوریه و عراق سخنرانی می کرد، تصریح کرد: «بحران سوریه نشان داد که سیاست خارجی «مشکلات صفر» ترکیه دارای ظرفیت های محدودی است.»
راندا اسلیم با اشاره به ضعف های سیاست خارجی ترکیه یکی از مهمترین آنها را که مانع از پیشرفت این سیاست در کشورهای منطقه می شود، تاریخ حضور ترکیه در کشورهای عربی خواند به ویژه وقتی سیاست های ترکیه به رقیبی مانند عربستان سعودی می رسد. وی در ادامه با اشاره به نزدیکی روابط ترکیه با شمال عراق تصریح کرد که این امر موجب نگرانی دولت مرکزی عراق شده است.
راندا سلیم از دیگر دلایل مشکلات ترکیه در جهان عرب را نگرش مردم عرب منطقه نسبت به ترکها می داند که معتقند ترک ها به اعراب به عنوان یک کالا نگاه می کنند و تعامل خود را بر این اساس با اعراب تنظیم می کنند.
البته سیاستمداران ترکیه خود نیز به این موضوع اذعان دارند که در میانجی گری در بحران سوریه موفق عمل نکرده اند. احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه یکی از این سیاستمداران است که در سخنرانی خود در مراسم اختتامیه دومین کنفرانس میانجی گری در استانبول به عدم میانجی گری موفق ترکیه در سوریه اذعان کرد.
در شرایطی که نقش ترکیه به عنوان میانجی در مسائل خاورمیانه به شدت کمرنگ شده، بازیگر جدیدی از آن سوی آسیا مصمم شده، جای ترک ها را در این منطقه پر تنش و بحران زده بگیرد. این بازیگر جدید کشوری نیست جز چین. این موضوع زمانی عیان تر شد که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان همزمان به چین سفر کردند و دولت پکن به اسرائیل و فلسطینی ها پیشنهاد داد در مناقشه آنها میانجی گری کند.
بر خلاف آمریکا، چینی ها از وجهه خوبی در میان دو طرف مناقشه برخوردار هستند. چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد از ایده کشور مستقل فلسطینی حمایت می کند و از این نظر از اعتماد فلسطینی ها برخوردار است. این سیاست چینی ها هر چند خوشایند اسرائیلی ها نیست، با این حال اسرائیلی ها نیز چین را دوست خوبی برای خود می دانند.
چین سیاست خارجی دوسویه ای دارد. از یک سو دکترین «عدم مداخله»ی دنگ شیائوپینگ را دنبال می کند که در آغاز دهه هشتاد میلادی مطرح شد و از سوی دیگر روزبه روز علائق و منافع اقتصادی بیشتری در نقاط مختلف جهان برای خود دست وپا می کند و از این طریق از امکانات تاثیرگذاری سیاسی برخوردار می شود.
چینی ها در ارتباط با خاورمیانه تنها دغدغه اقتصادی ندارند. طراحان راهبردهای سیاسی در رهبری چین مدت هاست که در خاورمیانه این ظرفیت ها و امکانات را می بینند که سیاست خارجی کشورشان را از دکترین «عدم مداخله» دنگ شیائوپینگ فراتر ببرند؛ چنان که هم اکنون در مورد ایران چنین شده است. سیاست خارجی چین در مورد ایران در حال حاضر نه براساس توصیه دنگ شیائوپینگ، بلکه براساس نیاز های چین به نفت تنظیم شده و این کشور هم اکنون بزرگترین خریدار نفت ایران است.
یورام اوران، یک کارشناس چینی از دانشگاه حیفا در اراضی اشغالی در این رابطه گفته: خاورمیانه چینی ها را سردرگم کرده است. اما طی دو سال گذشته، افرادی هستند در چین که بر این باورند، لازم است چین فعالیت های خود را در منطقه گسترش دهد تا بتواند از منافع خود حمایت کند.
لی ویجییان، کارشناس خاورمیانه از موسسه مطالعات خارجی شانگهای نیز بر این باور است منطقه خاورمیانه بیش از آن برای چین حائز اهمیت است که بخواهد آن را نادیده بگیرد، به ویژه، به خاطر منافع فزاینده سیاسی و اقتصادی این کشور در جهان.
به این ترتیب، می توان مشاهده کرد چینی ها به منظور تامین هر چه بیشتر منافع اقتصادی و سیاسی خود در تلاشند، در غیاب نقش ترکیه در منطقه حساس خاورمیانه، جایی برای خود باز کنند.
نظر شما :