شراکت شکننده ایران و روسیه
مشکلات روسیه با غرب به آغاز دوران پس از جنگ سرد بازمیگردد. مشکلات ایران با غرب نیز سابقهای طولانی دارد. بنابراین، ایران و روسیه بیاعتمادی عمیق و ریشهداری نسبت به نظم غربی (و اصلاحات مورد حمایت غرب) دارند
ادامه مطلبمشکلات روسیه با غرب به آغاز دوران پس از جنگ سرد بازمیگردد. مشکلات ایران با غرب نیز سابقهای طولانی دارد. بنابراین، ایران و روسیه بیاعتمادی عمیق و ریشهداری نسبت به نظم غربی (و اصلاحات مورد حمایت غرب) دارند
ادامه مطلببه طور بالقوه، کشورهای اروپایی امروز می توانند، به طور غیر قابل قیاسی، بیشتر از روسیه به ایران سرویس بدهند. در تئوری، می توان یک معامله برد – برد را تصور کرد: عدم همکاری با مسکو در ازای سرمایه گذاری و فناوری غربی. تهران قطعا موافقت خواهد کرد. اما، هیچ کس هرگز چنین معامله ای را به ایرانی ها پیشنهاد نخواهد کرد.
ادامه مطلبورشو که یکی از بزرگترین حامیان کی یف بود از اوکراین خواستار قدردانی بیشتری نسبت به حمایت از این کشور در جنگ علیه روسیه از خود نشان دهد. اوکرین در پاسخ گفت این کشور است که از ارزشها و امنیت منطقه حافظت میکند، برای منافع لهستان و سراسر جهان آزاد میجنگد و این که حمایت از اوکراین صدقه نیست بلکه سرمایه گذاری است.
ادامه مطلبعلی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: آن چه در ادامه خواهیم خواند تحلیلی متفاوت از رویارویی غرب و روسیه بر اساس رویدادهای تاریخی ارائه دهد. این تحلیل، روایتی خواهد بود از حرکت تاریخی اروپاییان به سمت شرق این قاره که به خصوص از اوایل قرون وسطی در قرن پنجم شروع شده و با به وجود آمدن حکومت روس ها و عرض اندام آن در مقابل «غرب» در قرن نهم میلادی از سرعت آن کاهش یافت. اما این رویارویی از آن زمان تاکنون هیچ گاه پایان نیافته است. چه در عصر امپراتوری ها که شاید بارزترین نمونه آن ناکامی ناپلئون در روسیه بعد از فتح تقریبا تمام اروپا بود و چه در پایان آن عصر در جنگ جهانی اول، روسیه همیشه همچون سدی در مقابل حرکت غرب-شرق در اروپا بوده است. حتی شکست آلمان ها از روس ها در جنگ جهانی دوم هم به اتحادی میان غرب-شرق منجر نشد و تنها به بن بست دیوار برلین رسید که نقطه اوجی دیگر از تقابل دو سمت این قاره بود. حرکت غرب به شرق در اروپا هیچ گاه از حرکت باز نایستاده است!
ادامه مطلبمهدی تدینی در یادداشتی می نویسد: مشکل روسیه در این بود که پروپاگاندا چشم روسها را بست و دستشان را از واقعیت کوتاه کرد و در نتیجه حقیقت مخدوش شد. برای فهم این مسئله اول باید بپرسیم «حقیقت چیست؟
ادامه مطلباگر آتش افروزی در شرق اروپا جرقه هایی را به سمت خاورمیانه بفرستد، سال ۲۰۲۲ مانند سال ۱۹۵۶، سال سوئز و قیام مجارستان علیه قدرت شوروی، مخاطره آمیز خواهد شد.
ادامه مطلبدر گفت وگوهایی که با دیپلمات ها و تحلیلگرانی از سراسر آفریقا، آسیا، خاورمیانه و آمریکای لاتین داشتم، روشن بود که این کشورها تا حد زیادی با مردم اوکراین همدردی می کنند و روسیه را متجاوز می دانند اما نسبت به درخواست های غرب برای فداکاری پرهزینه و قطع پیوندهای اقتصادی با روسیه به منظور تقویت یک "نظم قانونمند"، واکنشی آلرژیک دارند. این نظم، قانونمند نبوده بلکه به آمریکا اجازه داده تا قوانین بین المللی را با معافیت کامل از مجازات، زیر پا گذارد. این است که پیام غرب درباره اوکراین، با گوش های بسته روبه رو شد و بعید است که حمایت کشورهایی را به دست آورد که اغلب، رویِ سیاه سکه نظم بین المللی را تجربه کرده اند.
ادامه مطلباز نظر سیاسی و دیپلماتیک، دو دستگی در سطح جهانی بر سر جنگ اوکراین دیده می شود. شورای امنیت به علت «وتو»ها دست بسته است و دیگر سازمان های جهانی نیز یا دنباله رو محور غرب هستند یا دچار چند دستگی شده اند. طرف های میانه نیز تلاش می کنند از زیر بار پایبندی به تحریم ها علیه روسیه یا حمایت مطلق از یکی از طرف های مناقشه شانه خالی کنند.
ادامه مطلبغرب نوعی فشار دوگانه بر چین در این جنگ اعمال میکند؛ به این ترتیب که اتحادیه اروپا سیاستی محتاطانه در پیش گرفته، اما ایالات متحده آمریکا تلاش میکند نوعی فشار بر این کشور اعمال کند که میان گفت وگو و تهدید به تحریم در صورت حمایت از روسیه در نوسان است.
ادامه مطلبحسن فتاحی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: این ایده موهومی که کاریزمای پوتین با تهاجم به اوکراین افول خواهد کرد نیز چندان قرین عقلانیت به نظر نمی رسد. پوتین با اوکراین قدرتمندتر و موجه تر از از پوتین با سقوط اوکراین به دامان ناتوست. پوتین برند عقب راندن مجموعه غرب است و جنبه اقتصادی قدرت روسیه بدون اوکراین بیشتر تضعیف می شد و قدرت نامتوازن روسیه و متغیرهای این عدم توازن بویژه کاهش قدرت اقتصادی و نرخ رشد جمعیت چیزی نیست که مقامات مسکو از آن بی خبر باشند.
ادامه مطلبمحمد یزدان پناه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: درواقع، بهره برداری ترکیه از انرژی موجود در دریای سیاه با تقویت موضع این کشور در سطح جهانی، هم حفظ آنکارا در داخل اتفاق ناتو را دشوار می سازد و هم روابط دوجانبه اش با روسیه را پیچیده تر می کند. برآیند این عوامل، حاکی از افزایش اهمیت ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی دریای سیاه در سیاست جهانی در سال های های پیش روست.
ادامه مطلبرامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: هم سیطره کامل آمریکا و هم سیطره کامل چین به ضرر کشورهای جهان سوم و مخصوصا کشور ماست اما زمانی که یک موازنه قوا در سطح جهانی بین این دوکشور در جریان باشد کشورهایی مانند ایران می توانند با ایجاد یک موازنه از هر دو بلوک قدرت اقتصادی امتیازاتی را کسب کنند و کشور خود را توسعه دهند. مجریان سیاستگذاری ایران باید سیاست بین المللی ایران را در جهتی قرار بدهند که ایران هم در مسیر جاده ابریشم شرق و هم در مسیر جاده ابریشم های احتمالی غرب قرار داشته باشد و از هر دو جاده ابریشم برای واردات کالا و صادرات کالاهای خود به شرق و غرب استفاده کند.
ادامه مطلبعابد اکبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: غرب نگران چهار موضوع درمورد روسیه است: نخست، توسعهطلبی و ملیگرایی روسیه؛ دوم، راهبرد نامتقارن در درگیریها؛ سوم، هزینه افزایش درگیری که به هر دو طرف تحمیل میشود؛ و چهارم، مدیریت ثبات جهانی که آمریکا باید مسئولیت آن را برعهده بگیرد و رقیب چینی فقط برای بهچالش کشیدن برتری راهبردی آمریکا به عرصه ورود خواهد کرد. این نگرانیها برای اروپا با هراس همراه است.
ادامه مطلب