معادلات عوض میشود؟
درباره دالان ترامپ یا همان کریدور زنگه زور

نویسنده: دکتر مروه احمد سالم
دیپلماسی ایرانی: توافق صلحی که ارمنستان و آذربایجان در ۸ اوت ۲۰۲۵، تحت نظارت ایالات متحده، به آن دست یافتند، ممکن است پیامدهای متعددی در سطوح منطقهای و بینالمللی داشته باشد، به ویژه از آنجا که منطقه قفقاز منطقهای با نفوذ بینالمللی است که با توجه به تأثیر مستقیم آن بر توازن استراتژیک قوا و تحولات سایر مناطق همسایه، مورد توجه ویژه بسیاری از قدرتهای منطقهای و بینالمللی قرار دارد.
به نتیجه رسیدن این درگیری که بیش از ۳۰ سال ادامه داشته و مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است، فرصتی را برای ایالات متحده فراهم میکند تا حضور خود را در این منطقه تقویت کند، به ویژه با توجه به مشغولیت روسیه به جنگ با اوکراین که هیچ نشانهای از پایان یافتن آن به زودی دیده نمیشود، و مشغولیت ایران به جنگ با اسرائیل و پیچیدگیهای مسئله هستهای که میتواند به درگیری مجدد منجر شود. با این وجود، بحث در مورد واقعیتهای استراتژیک جدیدی که در مرحله پس از درگیری بین باکو و ایروان پدیدار خواهد شد، همچنان ادامه دارد.
توافق صلح یا توافق منافع؟
این توافق صلح نقطه عطفی در تاریخ درگیری بین ارمنستان و آذربایجان است. دلیل این امر این است که این توافق اولین توافق از نوع خود است، زیرا اقدامات متعددی برای کاهش درگیری مرزی بین دو کشور را شامل میشود. با این حال، این توافق فرصتهای اقتصادی را نیز شامل میشود که میتواند سود تجاری قابل توجهی برای ایالات متحده و طرفهای آشتیجو ایجاد کند، که میتوان آن را "توافق منافع" نامید. علاوه بر این، این توافق یک کارت فشار قدرتمند برای روسیه و ایران است که تحولات را زیر نظر دارند تا پیامدهایی را که ممکن است بر منافع و امنیت ملی آنها تحمیل کند، ارزیابی کنند. پیامدهای انعقاد این توافق را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
۱- ممنوعیت استقرار نیروهای شخص ثالث در امتداد مرز مشترک، که تمایل آمریکا را برای تضعیف نفوذ سایر کشورها و قدرتهای منطقه، به ویژه روسیه که نیروهایی را در منطقه مستقر کرده است و نفوذ نظامی و امنیتی گستردهای در ارمنستان دارد، نشان میدهد. اتحادیه اروپا همچنین هیئتی را برای نظارت بر نقض آتشبس اعزام کرد که باکو بارها خروج آن را خواستار شده است.
۲- ایالات متحده امتیازات قابل توجهی برای توسعه کریدور ترانزیتی زنگزور به مدت ۹۹ سال دریافت خواهد کرد. گزارشها حاکی از آن است که این کشور کنسرسیومی را برای توسعه راهآهن، خطوط نفت، گاز و فیبر نوری و همچنین انتقال برق در امتداد این کریدور ۴۳ کیلومتری مأمور خواهد کرد.
شایان ذکر است که این کریدور از جنوب ارمنستان عبور میکند و بیشتر آذربایجان را به منطقه نخجوان آذربایجان که با ترکیه، متحد باکو، هممرز است، متصل میکند. این امر روابط اقتصادی با ایالات متحده را تقویت میکند و به افزایش صادرات انرژی کمک خواهد کرد، بهویژه از آنجایی که قفقاز جنوبی منطقهای غنی از انرژی با موقعیت ژئوپلیتیکی حساس در همسایگی روسیه، اروپا، ترکیه و ایران است.
۳- آذربایجان اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف عباراتی را خواستار شده که آن را ادعایی بر قلمرو شناختهشده بینالمللی آذربایجان میداند. این امر نقطه عطفی در روابط بین باکو و ایروان خواهد بود. نشانههایی وجود دارد که حرکت به سمت اصلاح قانون اساسی امکانپذیر است، اما این کار آسان نخواهد بود و ممکن است ماهها، اگر نگوییم حداقل یک سال، طول بکشد. وزیر دادگستری ارمنستان اظهار داشت که سند جدید در سال ۲۰۲۶ برای همهپرسی آماده خواهد شد، اما وزیر امور خارجه تأیید کرد که کشورش هیچ تعهدی در این زمینه نداده است. در اینجا، اختلافات داخلی بین پذیرش و رد هرگونه دستور از آذربایجان وجود دارد، زیرا قانون اساسی جدید باید با اکثریت آرا تصویب شود که تا حدودی دشوار است. اگر همهپرسی قانون اساسی شکست بخورد، میتواند به معنای تجدید درگیری باشد.
مواضع متفاوت
اکثر کشورها از توافق صلح منعقد شده توسط ایالات متحده بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک ابتکار صلح که میتواند به حمایت از ثبات در منطقه کمک کند، استقبال کردند. با این حال، پیوند منافع تجاری و اختلافات سیاسی با این توافق، آن را به گامی نامطلوب برای بسیاری از طرفهای منطقهای درگیر در این درگیری و تحولات آن تبدیل کرد، زیرا منافع اقتصادی و امنیت ملی آنها را تهدید میکند. این را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
۱- توافق صلح پیامدهای متعددی برای ایران دارد، زیرا میتواند به انزوای بیشتر منجر شود. فعال شدن کریدور زنگزور به وضوح نقش ایران را به عنوان یک کریدور پشتیبان که قفقاز جنوبی را به جهان خارج متصل میکند، کاهش میدهد و در نتیجه نفوذ اقتصادی و توانایی آن را برای اعمال هژمونی سیاسی از طریق کنترل مسیرهای حمل و نقل کاهش میدهد. همچنین توانایی آن را در بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی خود به عنوان یک کریدور منطقهای تضعیف میکند و سهم آن را از هزینههای حمل و نقل دریایی کاهش میدهد.
علاوه بر این، این توافق به تقویت نفوذ آمریکا در نزدیکی مرزهای ایران کمک خواهد کرد. همچنین ممکن است با تغییر در نقشه حمل و نقل و انرژی منطقه همراه باشد، زیرا کریدور ذکر شده در این توافق، خطوط انرژی بالقوه، راه آهن و خطوط لوله را به ترکیه و سپس اروپا متصل میکند و توانایی باکو و آنکارا را برای ارائه جایگزینهایی برای مسیرهای انرژی موجود افزایش میدهد. این کریدور ممکن است نیاز به اقدامات امنیتی مانند محافظت از خطوط جادهای داشته باشد که میتواند به استقرار شرکتهای امنیتی خارجی منجر شود. ایران این را در صورت عدم تضمین، یک تهدید امنیتی آشکار میداند.
۲- این توافق به ترکیه نفوذ بیشتری در منطقه میدهد، زیرا به دنبال افزایش ارتباطات تجاری خود با آسیای مرکزی و اروپا از طریق مسیرهای کوتاهتر است. بنابراین، این توافق را فرصتی برای تقویت حضور سیاسی و اقتصادی خود در ارمنستان از طریق پروژههای سرمایهگذاری یا مشارکتهای اقتصادی میداند.
۳- این توافق به تقویت حضور غرب، به ویژه آمریکا، در نزدیکی مرزهای روسیه کمک خواهد کرد. این امر باعث شده است که روسیه نسبت به خطرات دخالت خارجی در منطقه هشدار دهد و نشان دهد که از توافقات امنیتی خود با ارمنستان یا معاملات تسلیحاتی و اقتصادی خود با آذربایجان دست نخواهد کشید، مبادا نفوذش در منطقه کاهش یابد.
۴- این توافق ممکن است با تضمین جریان گاز آذربایجان از طریق ترکیه به اروپا، در تأمین انرژی اروپا نقش داشته باشد و در نتیجه وابستگی اروپا به روسیه برای انرژی را کاهش دهد، پس از آنکه روسیه پس از وقوع جنگ با اوکراین که از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، از این کارت برای مدیریت روابط خود با اروپا استفاده کرد.
در نتیجه، با بررسی وضعیت فعلی، میتوان گفت که موضع روسیه در مورد این تحول جدید در روابط بین آذربایجان و ارمنستان تا زمان حل مسئله اوکراین نسبتاً آرام خواهد بود. این امر به وضوح در اجلاس آلاسکا بین دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، منعکس شد. در حالی که ایران سیاست سختگیرانهتری را اتخاذ خواهد کرد، به ویژه از آنجایی که امضای این توافق در لحظه نامطلوبی برای آن انجام میشود، با توجه به واقعیتهای استراتژیک جدید تحمیل شده توسط جنگ با اسرائیل و ایالات متحده، و قبل از آن، کاهش نفوذ منطقهای آن به عنوان یکی از پیامدهای جنگی که اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون در کشورهای متعدد منطقه به راه انداخته است.
منبع: مرکز مطالعات الاهرام / ترجمه: علی موسوی خلخالی
نظر شما :