نگاهی به ادعای ترامپ درباره دیدار پوتین و زلنسکی
ملاقات پنهانی یا شوی سیاسی؟

دیپلماسی ایرانی: با بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۲۵، شاهد تغییرات عمده در سیاست خارجی آمریکا، بهویژه در قبال جنگ اوکراین و نزدیکی مسکو – وشنگتن بودیم. اما ترامپ طی روزهای اخیر مجددا دست به تغییر زاویه دیپلماتیک زده و این بار جمایت جدی تری از کی یف دارد. رئیس جمهور آمریکا در اظهارنظری جنجالی، مدعی شد که دیدار میان ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی "قطعاً" برگزار خواهد شد، هرچند ابراز تأسف کرد که این نشست تاکنون محقق نشده است. این ادعا، همزمان با تلاشهای دیپلماتیک ترکیه برای میزبانی مذاکرات میان طرفین جنگ، نشاندهنده تلاش ترامپ برای بازتعریف نقش رهبری آمریکا در مدیریت بحرانهای بینالمللی است؛ اما آیا واقعیتها نیز با این خوشبینی ترامپ هماهنگاند؟
ترامپ و نگاه متفاوت به بحران اوکراین
ترامپ در دوران نخست ریاستجمهوریاش بارها نشان داد که به جای سیاستهای سنتی و ائتلافمحور، بیشتر به مذاکرات دوجانبه، نمایش قدرت فردی و توافقات شخصیسازیشده علاقهمند است. اکنون، در مقام رئیسجمهور و در دولت دومش بار دیگر با لحنی قاطع از امکان دیدار پوتین و زلنسکی سخن میگوید؛ دیداری که بسیاری از تحلیلگران آن را زودهنگام، پیچیده و حتی غیرواقعبینانه میدانند.
ترامپ همواره منتقد حمایت مالی و تسلیحاتی بیحد و مرز دولت بایدن از اوکراین بود و معتقد بود که این جنگ، قابل پیشگیری و پایانپذیر است؛ بهشرط آنکه رهبری آمریکا فعالتر و مبتنی بر «معامله» باشد. اکنون که قدرت را دوباره در اختیار گرفته، به نظر میرسد قصد دارد با ایجاد تصویر یک میانجی قدرتمند، خود را بازیگری معرفی کند که میتواند به جنگ اوکراین پایان دهد. اما ناتوانی او در پایان جنگ و عدم کنترل هیچ کدام از دو طرف (زلنسکی و پوتین)، نشان داد که همه گفته های ترامپ در حد ادعا باقی مانده است.
چالشهای واقعی برای دیدار پوتین و زلنسکی
با وجود ادعای ترامپ، شواهد میدانی و دیپلماتیک حاکی از آن است که شرایط برای برگزاری چنین نشستی همچنان دشوار است. کرملین بارها اعلام کرده است که ملاقات پوتین و زلنسکی تنها پس از توافق نهایی صلح ممکن خواهد بود، نه به عنوان آغازگر مذاکرات. از سوی دیگر، زلنسکی نیز بر خروج نیروهای روسی از مناطق اشغالی و بازگشت به مرزهای ۱۹۹۱ به عنوان پیششرط مذاکرات تأکید دارد؛ خواستهای که برای مسکو کاملاً غیرقابلپذیرش است. بنابراین، مادامی که دو طرف بر شروط حداکثری خود اصرار دارند، نشست سران بیشتر جنبه نمادین یا تبلیغاتی خواهد داشت تا نتیجهبخش؛ ضمن آنکه پوتین تاکنون تمایلی به دادن امتیازات سیاسی یا دیدار با زلنسکی از خود نشان نداده و حتی در سطح نمادین نیز حاضر به بهرسمیتشناختن زلنسکی به عنوان طرف مشروع مذاکره نشده است.
نقش ترکیه و تلاش برای احیای دیپلماسی منطقهای
در این میان، نقش ترکیه به عنوان میزبان و تسهیلگر مذاکرات صلح، مجدداً پررنگ شده است. اردوغان که روابط نزدیکی با هر دو طرف جنگ دارد و در گذشته نیز میزبان دورهای گفتوگو میان مسکو و کییف بوده، اکنون امیدوار است از بازگشت ترامپ بهرهبرداری کند و گفتوگوهای سطح بالا را در استانبول برگزار کند.از آنسو، ترامپ نیز بهدنبال نمایش موفقیت در عرصه سیاست خارجی، ممکن است بخواهد از پلتفرم ترکیه برای برگزاری دیدار پوتین-زلنسکی استفاده کند و این رویداد را بهنام خود ثبت نماید. در واقع، برای ترامپ این دیدار نهتنها هدفی راهبردی بلکه دستاوردی تبلیغاتی برای تثبیت جایگاه جهانیاش خواهد بود.
میان واقعگرایی و نمایش سیاسی
در نهایت، ادعای ترامپ مبنی بر حتمی بودن دیدار پوتین و زلنسکی را باید در چارچوب رویکرد شخصیمحور، معاملهگرایانه و رسانهای او به سیاست خارجی ارزیابی کرد. هرچند احتمال برگزاری چنین نشستی بههیچوجه صفر نیست، اما تحقق آن منوط به تغییرات بنیادین در مواضع دو طرف جنگ است؛ تغییری که فعلاً قابل مشاهده نیست. با اینحال، بازگشت ترامپ و فعالتر شدن نقش بازیگران واسطه مانند ترکیه، ممکن است مسیر مذاکرات را احیا و از حالت بنبست خارج کند. اما تا آن زمان، ادعای ترامپ بیش از آنکه نشانهای از واقعیت میدانی باشد، منعکسکننده اراده او برای تبدیل بحرانها به فرصتهای سیاسی است./هفت صبح
نظر شما :