وظایف شهروندی و رسانه‌های در بحبوحه بحران

در دل جنگ، صدای زندگی باشیم

۲۵ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۳۳۴۸۴ اخبار اصلی خاورمیانه
عثمان عباسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: ما در میانه‌ی یک جنگ شناختی – روانی پیچیده هستیم؛ جایی که هر «لایک»، هر «بازنشر» و هر «تصویر هیجانی»، بخشی از آرایش جنگی طرفین را شکل می‌دهد.
در دل جنگ، صدای زندگی باشیم

نویسنده: عثمان عباسی، کنش‌گر رسانه و ارتباطات

دیپلماسی ایرانی: جنگ امروز دیگر تنها در جبهه‌های نظامی و میدان‌های نبرد کلاسیک رخ نمی‌دهد. هم‌زمان با انفجار موشک‌ها، انفجار شایعه، هجوم اخبار جعلی و بمباران روانی نیز در جریان است.

ایران و اسرائیل وارد یک درگیری بی‌سابقه شده‌اند؛ اما در دل این جنگ تمام‌عیار، نقش رسانه‌ها و کنشگران فرهنگی و اجتماعی اگر حیاتی‌تر از موشک‌ها نباشد، کمتر از آن نیست.

ما در میانه‌ی یک جنگ شناختی – روانی پیچیده هستیم؛ جایی که هر «لایک»، هر «بازنشر» و هر «تصویر هیجانی»، بخشی از آرایش جنگی طرفین را شکل می‌دهد.

جنگ روایت‌ها؛ از بمب تا بی‌اعتمادی

در وضعیت فعلی، رسانه‌های رسمی و غیررسمی اسرائیل تلاش می‌کنند تا با برجسته‌سازی تلفات غیرنظامیان، بی‌ثباتی اقتصادی و بحران‌های اجتماعی ایران، اعتماد عمومی را تخریب کنند و ترس، خشم و ناامیدی را در جامعه ایرانی تزریق کنند.

در مقابل، ما نیازمند بازسازی زنجیره‌ی روایت ملی، مسئولانه و متعادل هستیم. روایت‌هایی که ضمن بیان حقیقت، امید و کرامت انسانی را پاس بدارند.

مسئولیت رسانه‌ها و فعالان فرهنگی؛آرامش بسازید، نه التهاب

در وضعیت اضطراری، همه‌چیز سیاسی و احساسی می‌شود؛ امّا اینجاست که حرفه‌ای‌گری معنا می‌یابد. رسانه‌ها باید به جای بازنشر خام تصاویر دلخراش، به سیاست‌گذاری رسانه‌ای مبتنی بر سلامت روان جمعی رو بیاورند.

نباید با بزرگ‌نمایی کمبود کالا یا انتشار فهرست‌های غیررسمی از کشته‌ها، ترس و ناامیدی را در جامعه تزریق کرد.

تحلیل‌ها باید مسئولانه، دقیق، متکی به منابع معتبر و به دور از واکنش‌گرایی باشند.

رسانه‌گری در بحران یعنی حفظ صلابت حرفه‌ای حتی در اوج فشار افکار عمومی.

شهروند خبرنگاران و شبکه‌های اجتماعی؛ صحنه جنگ را می‌سازند

امروز میلیون‌ها ایرانی با موبایل خود رسانه‌اند. شهروند خبرنگاران اگر آموزش ندیده و فاقد سواد رسانه‌ای باشند، ناخواسته در نقشه عملیات روانی دشمن بازی می‌کنند. بازنشر شایعات (مثلاً سقوط امنیت، ناپایداری بانک‌ها، حمله قریب‌الوقوع)، زدن بر طبل دلهره است. انتشار بی‌پروای تصاویر اجساد و صحنه‌های ویرانی، نه تنها اخلاقی نیست، بلکه بخشی از فرایند فروپاشی روانی جامعه است.

لازم است کاربران رسانه‌های اجتماعی، خود را در خط مقدم «پدافند رسانه‌ای» بدانند؛ نه صرفاً ناظران منفعل.

خرید اضطراری و تقویت وحشت؛ مصداق جنگ روانی داخلی

گزارش‌هایی از هجوم مردم برای خرید اقلام اساسی در شهرهای مرزی و مرکزی ایران منتشر شده است. در شرایط بحران، هر شهروند باید از خود بپرسد: آیا رفتار من به آرامش جمعی کمک می‌کند یا به افزایش فشار روانی؟ رفتارهایی مثل خرید انبوه، هجوم به بانک‌ها، پمپ بنزین ها یا انتشار فهرست‌های مشکوک، جامعه را وارد خودتحریمی روانی می‌کند.

فعالان فرهنگی، اجتماعی و مذهبی؛ قهرمانان روایت جایگزین

در زمانی که سیاست‌زدگی رسانه‌ها، مردم را دچار تردید کرده است، نهادهای مدنی، کنشگران فرهنگی، روحانیون، معلمان، هنرمندان و نویسندگان می‌توانند پرچم روایت اخلاقی، انسانی و امیدبخش را برافرازند.

تولید پادکست‌ها، یادداشت‌ها، استوری‌ها و محتوای گرافیکی که حس انسجام ملی، انسانیت، وطن‌دوستی و صلح‌طلبی را زنده نگه می‌دارد، امروز رسالتی تاریخی دارد.

سخن آخر: ما مردم، ما رسانه‌گران، ما فعالان فرهنگی، خط مقدم نرم این سرزمین هستیم. در دل تاریکی، حتی یک شمع هم دیده می‌شود. در دل جنگ، بیایید صدای زندگی باشیم؛ آرام، صادق، انسانی، و امیدوار.

کلید واژه ها: عثمان عباسی جنگ جنگ با ایران حمله اسرائیل به ایران رسانه افکار عمومی


نظر شما :