بازی بزرگ جدید در خاورمیانه رقم خورده است

رقابت ترکیه، ایران و اسرائیل برای کنترل شام

۲۳ دی ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۰۵۴۱ اخبار اصلی خاورمیانه
می توان انتظار ادامه تنش های قومی و فرقه ای در سوریه را در سال های آینده داشت که ممکن است اسرائیلی ها (از طرف دروزی ها)، ایرانی ها (از طرف علویان) و ترک ها (از طرف اکثریت سنی ها) را درگیر کند. همزمان، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، که از سوی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل برای پیوستن به اسرائیل در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران تحت فشار قرار گرفته است، احتمالاً تصمیم خواهد گرفت که دعوت برای افزایش حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و بسیاری از درگیری های آن‌ها را رد کند.
رقابت ترکیه، ایران و اسرائیل برای کنترل شام

دیپلماسی ایرانی: ناسیونالیسم عربی، برای تحقق تمام اهداف عملی خود عملا ناکارآمد شده  است. "جهان عرب" نگرانی اصلی خود یعنی اسرائیل را به‌طور کلی کنار گذاشته است. این منطقه (جهان عرب)  به بلوک های ژئوپلیتیکی تقسیم شده است و سه قدرت بزرگ غیر عربی، ترکیه، ایران و اسرائیل برای تسلط بر منطقه شام با هم رقابت می کنند. در واقع، دوران اوج ناسیونالیسم عربی قرن بیستم، زمانی که مصر به دنبال متحد کردن مردم عرب منطقه خاورمیانه بود و جنبش های ملی گرای عرب بر سیاست منطقه تسلط داشتند، مدت هاست به پایان رسیده است.

مصر پس از امضای قرارداد کمپ دیوید با اسرائیل در سال 1978، درست قبل از اینکه ایران به عنوان اولین نیروی انقلابی در منطقه ظاهر شود، نقش خود را به عنوان رهبر جهان عرب از دست داد. در سال 1991، رژیم‌های رادیکال عرب، حامی کلیدی جهانی خود، اتحاد جماهیر شوروی را از دست دادند و منطقه تحت سلطه آمریکا قرار گرفت. پس از حمله فاجعه بار به عراق به رهبری ایالات متحده، خاورمیانه امروزی بسیار متفاوت به نظر می رسد، از جمله از نظر جایگاه آن در نظام بین المللی. 

ایالات متحده پس از اتمام جنگ با عراق شروع به عقب نشینی از منطقه کرد و روسیه پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه دیگر قدرت مهم در خاورمیانه نیست. قدرت‌های منطقه‌ای اکنون در تلاش برای توسعه حوره نفوذ خود هستند و به نوعی، بسیاری از مناطقی که تحت عنوان شام نامیده می‌شود، منطقه‌ای فرعی که از غرب با دریای مدیترانه شرقی و از شرق با عراق همسایه است، حوزه رقابت بین قدرتهای منطقه ای از جمله ترکیه، ایران و اسرائیل شده است که با در نظر گرفتن اهداف هژمونیک خودشان، اسرائیل به رهبری یک دولت ناسیونالیست و ترکیه که رهبرش رویای احیای امپراتوری عثمانی و حفظ حوزه های نفوذ را در سر می پروراند، در تلاش برای بسط نفوذ خود در این منطقه هستند. 

در این زمینه، کشورهای عربی خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی نقش ثانویه ای را در این توازن جدید قدرت ایفا می کنند. آنها در سال 1973 به برادران عرب خود در حمله به اسرائیل کمک کردند. اکنون آنها با اسرائیل برای مهار ایران همکاری می کنند. حوزه نفوذ اسرائیل علاوه بر کرانه باختری و غزه، پادشاهی هاشمی اردن، بخش بزرگی از جنوب لبنان، بلندی‌های جولان سوریه و کوه هرمون را نیز در بر می‌گیرد. پس از از دست دادن نیروهای نیابتی خود در نوار غزه (حماس) و سوریه (اسد)، ایران همچنان نفوذ خود را در لبنان از طریق حزب الله شیعه و در عراق از طریق متحدان شیعه خود حفظ کرده و اسرائیل را رقیب استراتژیک اصلی خود در منطقه می داند. ترکیه، مانند اسرائیل، از فروپاشی رژیم اسد در سوریه سود برده است، به این امید که رژیم اسلامگرای دمشق از آن به عنوان حامی نظامی و اقتصادی استقبال کند، که احتمالاً چنین خواهد شد. نیروهای مسلح ترکیه و متحد آن، ارتش ملی سوریه، که مناطقی از شمال سوریه را از زمان جنگ داخلی سوریه اشغال کرده‌اند، یک کشور کوچک تحت کنترل دوگانه شورای محلی و اداره ارتش ترکیه تاسیس کرده اند. در عین حال، ترکیه نسبت به آنچه که "تهدید ناسیونالیسم کرد" در سوریه می‌بیند، نگران است، جایی که در طول جنگ داخلی سوریه، کردها اداره خودمختار شمال و شرق این کشور را با حمایت ایالات متحده ایجاد کردند.

جمعیت کرد سوریه بزرگترین اقلیت قومی این کشور است که اکثریت آنها در اصل کردهای ترکیه بودند که در طول قرن بیستم از مرز عبور کردند و در اطراف مرز سوریه و ترکیه متمرکز شدند. بسیاری از آنها به دنبال خودمختاری سیاسی برای آنچه که آن را کردستان غربی می دانند، مشابه حکومت اقلیم کردستان درعراق هستند. از این منظر، ترکیه و اسرائیل هر دو با چالشی از سوی دو ملت بی تابعیت روبرو هستند، کردها در مورد ترکیه و فلسطینی ها در مورد اسرائیل که به دنبال استقلال سیاسی هستند. با این حال، آنکارا و تل آویو هر دو اصرار دارند که استقلال کامل سیاسی برای این اقلیت ها یک تهدید وجودی برای آنها به شمار می‌رود. در بهترین حالت، به هر دو ملت شکل محدودی از خودمختاری سیاسی پیشنهاد خواهند شد و سپس اقلیت بزرگ دروزی در سوریه و همچنین فرقه اسد، علویان، که در زمان رژیم او بر سوریه حکومت می کردند، باقی می مانند. 

می توان انتظار ادامه تنش های قومی و فرقه ای در سوریه را در سال های آینده داشت که ممکن است اسرائیلی ها (از طرف دروزی ها)، ایرانی ها (از طرف علویان) و ترک ها (از طرف اکثریت سنی ها) را درگیر کند. همزمان، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، که از سوی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل برای پیوستن به اسرائیل در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران تحت فشار قرار گرفته است، احتمالاً تصمیم خواهد گرفت که دعوت برای افزایش حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه و بسیاری از درگیری های آن‌ها را رد کند. در نهایت می توان گفت در صورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، ترکیه نیز احتمالا به دنبال توانمندی هسته‌ای برود، که خطر مسابقه تسلیحاتی ناپایدار میان ایران، ترکیه و اسرائیل را افزایش می‌دهد و احتمال ایجاد دکترین نابودی متقابل  (MAD)  تقویت خواهند شد.

منبع: National Interest/ ترجمه: علی رضوان پور، مدرس دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین الملل

کلید واژه ها: سوریه ترکیه ایران اسرائیل ایران و ترکیه ایران و اسرائیل ایران و سوریه ایران و ترکیه و سوریه ایران و ترکیه و اسرائیل ایران و سوریه و اسرائیل ترکیه و اسرائیل ترکیه و سوریه و اسرائیل


( ۱۴ )

نظر شما :

جلال حاجی زاده ۲۳ دی ۱۴۰۳ | ۱۹:۵۴
جهت توضیح بیشتر در مورد یاداشت فوق( رقابت ترکیه ایران، اسراییل برای کنترل شام_کد : ۲۰۳۰۵۴۱) ۱_ سرزمین شام ( سوریه،لبنان) که بعد از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول ۱۹۱۸ به دست فرانسه افتاد ولی با شکست فرانسه از آلمان هیتلری در تاریخ ۱۹۴۶ سوریه به استقلال رسید، ولبنان هم در سال ۱۹۴۳ مستقل شد و به استعمار ۲۶ ساله فرانسه پایان دادند. ولی علت تاسیس کشور لبنان و جداییش از سرزمین شام توسط فرانسویان که بااقوام مختلف مسیحی( مارونی،ارمنی،یونانی،دروزی،_ مسلمان علوی،شیعه،فلسطین،قبطی...) در اصل فرانسه دنبال پایگاهی همیشگی برای خود در خاورمیانه و سواحل مدیترانه بود( چون اقوام مسیحی لبنان و اقلیتهای مسلمان رابطه خوبی هم با کشورهای مسلمان منطقه نداشتند و فرانسه هم از این خلا استفاده کرد، و هنوز هم در لبنان نفوذ کافی دارد،( مثل تاسیس کشور اسراییل توسط انگلستان، و تاسیس کشور ارمنستان توسط روسیه) لبنان هم توسط فرانسه تاسیس شد. علت تاسیس این کشورها هم معلوم است« تسلط بر مسلمانان » ۲_ ولی بعد از جدایی شام از عثمانی و آزار ترکمانان توسط فرانسویان به دلیل جانبداری از ترکیه، ترکمانان ناچار به ترکیه کوچیدند ولی سرزمینها ومنازلشان توسط عشایر کرد عراقی اشغال گردید،که تاکنون دولتهای سوریه هم به اکراد پاسپورت و شناسنامه نداده اند. ۳_ دروزیان جنوب سوریه فرقه ای از اسماعیلیان هستند که روابط حسنه ای با دیگران ندارند به صورت بسته ودر خفا زندگی میکنند. ،علویان که قوم بشار اسد باشند بعد از وقایع اخیر سوریه چندان فعال نیستند. وارتباطی با مذهب شیعه ندارند و ۹۹ در صد با شیعه گری فرق دارند. ۴_ ترکمانان سوریه که در منطقه چوبان داغی ( جبال الاتراک) و لاذقیه هستند و بیشتر در ارتش ملی سوریه( سلطان مراد،) زیر نظر ترکیه هستند, ولی بقیه ۷۰ درصد بدنه اصلی سوریه از قبایل و عشایر عرب هستند که سنی مذهب و بیشتر در مناطق مرکزی و شرقی می‌باشند. در هر حال جهت ترمیم زخمهای ۱۳ ساله جنگ داخلی لااقل ۵۰ سال زمان لازم است، تا مجددا ممالک اطراف وسوسه مداخله پیدا کنند.
میلاد ۲۳ دی ۱۴۰۳ | ۲۲:۳۲
ایران و شام! اسد سرنگون شده گویا خبر ندارین
عبدالرضا ۲۶ دی ۱۴۰۳ | ۱۱:۲۶
در این رقابت تورکیه دست بالا دارد چون هم از نظر اقتصادی هم از نظر طول مرز همسایگی هم از نظر اعتبار بین المللی از ایران و اسراییل برتر می باشد و در زمینه مذهب در میان اکثر سنی های سوریه و از نظر ملی هم در میان تورکمانها صاحب سخن است در ضمن در تاریخ هم سوریه اکثرا در تصرف تورکها بوده است و اسراییل و ایران چنین پیشینه ای ندارند
کوروش ۲۶ دی ۱۴۰۳ | ۱۴:۲۱
ترکمنها نقشی در سوریه ندارند چون از نظر جمعیتی به علت مهاجر بودن متمرکز نیستند. ضمنا بیشتر افراد مسلح شان در گروه های تروریستی ترک مثل ترکستان عضویت دارند و خیلی از آنها از اعضای قبلی داعش بوده اند که مطمئنا بعد از اتمام تاریخ انقضایشان توسط خود ترکیه فروخته خواهند شد. همانطور که ترکیه نتوانست از مزدوران داعشی اش حفاظت کند.