پرونده فارن افرز از بازگشت ترامپ به قدرت (بخش بیستم)

این ترامپ خطرناک

۱۸ دی ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۰ کد : ۲۰۳۰۴۵۶ اخبار اصلی آمریکا
بازگشت ترامپ به قدرت می تواند فاجعه بار باشد. در داخل، او ممکن است دموکراسی آمریکا را به خطر بیندازد. در خارج از کشور، صرف انتخاب مجدد ترامپ، جهان را در معرض خطر قرار خواهد داد.
این ترامپ خطرناک

نویسنده: چارلز کاپچان

دیپلماسی ایرانی: جریان اصلی تشکیلات سیاست خارجی ایالات متحده، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را به عنوان یک نو انزواطلب خطرناک، کاملاً خارج از آرمان ها و منافع آمریکایی می بیند. انترناسیونالیست ها در داخل و خارج از دورنمای احتمال انتخاب مجدد ترامپ در نوامبر می لرزند و می ترسند که نظم لیبرالی را که ایالات متحده و متحدانش از زمان جنگ جهانی دوم ساخته و از آن دفاع کرده اند، از بین ببرد.

چنین ترس هایی موجه است. ترامپ ممکن است در واقع به دنبال حذف حداقل برخی از عناصر اصلی نظم لیبرال به رهبری ایالات متحده باشد. اما به تصویر کشیدن رویکرد «اول آمریکا» او به عنوان یک انحراف تاریک از تجربه آمریکا، به معنای نادرست درک ریشه‌های عمیق تاریخی و ایدئولوژیک و همچنین جذابیت سیاسی قابل توجه آن است. دولت ترامپ پاسخی به جهانی در حال تغییر و درخواست سیگنال از رای دهندگان ایالات متحده است، نه تلاشی دمدمی مزاج برای تجزیه جهانی که ایالات متحده انجام داد.

هیچ یک از اینها به معنای انکار این نیست که بازگشت ترامپ به قدرت می تواند فاجعه بار باشد. در داخل، او ممکن است دموکراسی آمریکا را به خطر بیندازد. در خارج از کشور، صرف انتخاب مجدد ترامپ، جهان را در معرض خطر قرار خواهد داد. متحدان ایالات متحده باید با این واقعیت روبه رو شوند که ضامن امنیتی آنها – قدرت برتر جهان – تحت تأثیر ناکارآمدی سیاسی غیرقابل حل قرار گرفته است. آنها چاره ای جز زیر سؤال بردن قابلیت اطمینان درازمدت واشینگتن و انجام برنامه های دیگر ندارند. در همین حال، خودکامگان جسورتر می شوند و علت دموکراسی در همه جا ضعیف می شود.

با این حال، بهترین راه برای جلوگیری از این نتیجه بسیار غیرجذاب این است که از جنبش «اول آمریکا» ترامپ عقب نمانیم یا آن را صرفاً کار یک جنایتکار بی‌خبر نبینیم. در عوض، راه پیش رو مستلزم بازگشایی آن جنبش، درک جذابیت سیاسی قابل توجه آن و تصاحب عناصر ارزشمند آن است. اگر دموکرات‌ها می‌خواهند ترامپ و برنامه‌های نو انزواطلبانه‌اش را شکست دهند، باید عناصر اصلی برنامه «اول آمریکا» او را از بین ببرند و به سمت یک برند متواضع‌تر، محدودتر و عمل‌گرایانه‌تر از حکومت‌داری ایالات متحده حرکت کنند.

از سال 1789 تا 1941 (به استثنای کوتاهی در طول جنگ اسپانیا و آمریکا و جنگ جهانی اول)، ایالات متحده یک استراتژی بزرگ انزواگرایانه را پذیرفت که انگیزه های اساسی ترامپ شباهت زیادی به آن دارد. رئیس جمهور جورج واشینگتن در سخنرانی خداحافظی خود در سال 1796 خواستار «ارتباطات سیاسی کمتر ممکن» با کشورهای خارجی شد و اعلام کرد: «این سیاست واقعی ماست که از اتحاد دائمی با هر بخش از جهان خارج دوری کنیم.» انزواطلبی تا قرن بیستم به خوبی دوام آورد، البته تا حدودی به این دلیل که رگه های ایدئولوژیک متعدد آن جذابیت سیاسی آن را گسترش داد.

انزواطلبی چیزی را برای همه ارائه داد و به آن امکان داد تا برای مدت طولانی در سیاست ایالات متحده قفل داشته باشد. برای واقع گرایان، انزواطلبی به درستی انعکاس و تقویت انعقاد جغرافیایی و جدایی استراتژیک را نشان می داد. برای آرمان‌گرایان و مترقی‌ها، انزواگرایی به معنای فرار از سیاست واقعی و امکان سرمایه‌گذاری در رفاه اقتصادی کشور به جای ابزار جنگ بود. ملی گرایان محافظه کار برای دفاع از حاکمیت و تقویت اعمال یکجانبه قدرت ایالات متحده به انزواطلبی نگاه کردند. آزادیخواهان این استراتژی را وسیله ای برای تضمین دولت کوچک و آزادی داخلی می‌دانستند. برای گروه های ضد مهاجر، انزواطلبی به معنای حفظ همگنی اجتماعی از طریق دور نگه داشتن جهان غیرسفیدپوست بود. صنعت گران انزواطلبی را گسترش حمایت گرایی می‌دانستند که واردات را به جای مهاجران دور نگه می داشت.

از ترس اینکه جاه طلبی های توسعه طلبانه آلمان نازی و امپراتوری ژاپن ایالات متحده را درگیر رقابت قدرت های بزرگ کند، اردوگاه انزواطلبی در سپتامبر 1940 کمیته اول آمریکا را تأسیس کرد که تمام تلاش خود را کرد تا کشور را از جنگ جهانی دوم دور نگه دارد. اما حمله ژاپن به پرل هاربر در سال 1941، اجماع انزواطلبی را در هم شکست. ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم نقطه عطف تاریخی را رقم زد و راه را برای آغوش این کشور از انترناسیونالیسم گسترده باز کرد. اندکی پس از آن، شروع جنگ سرد اشتهای این کشور برای تعامل جهانی را تسریع کرد. در اوایل دهه 1950، این انترناسیونالیسم لیبرال بود، نه انزواطلبی که سیاست ایالات متحده را تسخیر کرده بود. فرافکنی قدرت آمریکا و ایجاد و دفاع از یک نظم باز و چندجانبه در میان دموکراسی‌های همفکر، در سراسر طیف سیاسی سودمند بود. نتیجه یک قرارداد میانه رو و دو حزبی در پشت انترناسیونالیسم لیبرال بود. آن قرارداد برای مدت طولانی به عنوان پایه سیاسی Pax Americana عمل می کرد.

اگر دموکرات‌ها می‌خواهند ترامپ و برنامه‌های نو انزواطلبانه‌اش را شکست دهند، باید عناصر اصلی برنامه «اول آمریکا» او را حذف کنند.

منبع: فارن افرز / ترجمه: علی موسوی خلخالی

ادامه دارد...

کلید واژه ها: فارن افرز دونالد ترامپ بازگشت ترامپ انتخابات ریاست جمهوری امریکا اول امریکا ایالات متحده امریکا دموکراسی دموکراسی امریکا


( ۲ )

نظر شما :