فقط ۵ ماه فرصت باقی مانده است

مذاکرات جامع با آمریکا؟

۰۹ دی ۱۴۰۳ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۳۰۲۸۳ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: کوروش احمدی
کوروش احمدی در یادداشتی می نویسد: فرمت و زمان‌بندی مذاکرات و سندی که باید مبنای مذاکرات باشد، مهم است. درباره فرمت سؤال این است که مذاکرات احتمالی به طور دوجانبه انجام شود یا در قالب کمیسیون برجام و با حضور پنج کشور دیگر. درباره زمان‌بندی نیز با توجه به ضرب‌الاجل انقضای قطع‌نامه ۲۲۳۱ در ۲۶ مهر و دوره دوماهه لازم برای مکانیسم ماشه، محتمل است که فرصت طرفین از حدود پنج ماه تجاوز نکند. درباره سندی هم که باید مبنای مذاکرات باشد، از هر جهت به سود ایران است که برجام چنین سندی باشد
مذاکرات جامع با آمریکا؟

دیپلماسی ایرانی: در حالی که طی هفته‌های اخیر شاهد نشانه‌های فزاینده‌ای از سمت ایران و آمریکا مبنی بر آمادگی برای مذاکرات جدی برای حل‌وفصل اختلافات بوده‌ایم، اکنون نابجا نیست اگر نظری اجمالی به کیفیت و شرایط این مذاکرات احتمالی به شرح زیر بیندازیم:

چرا مذاکره؟

تحریم‌های گسترده فراملی که بر ایران تحمیل شده و حتی دوستان ایران نیز خود را عملا ناچار از رعایت آن دیده‌اند، در تاریخ معاصر از نظر مدت و شدت بی‌سابقه است. مطابق برآورد کارشناسان، ایران به صدها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری برای رفع انواع ناترازی‌ها نیاز دارد؛ ناترازی‌هایی که هرساله بر دامنه و شدت آنها افزوده می‌شود. اجماع وجود دارد که مشکلات اقتصادی موجود با سازوکارهای صرفا اقتصادی قابل رفع نیست و مادام که انواع مشکلات سیاست خارجی و در رأس آنها تحریم ادامه دارد، هر روز بر دامنه این مشکلات افزوده خواهد شد.

مقامات ایرانی در حدود 20 سال گذشته انواع روش‌ها را آزموده‌ و عملا نتیجه مطلوب را نگرفته‌اند. تحریم  نه‌تنها دلیل اصلی مشکلات اقتصادی است، بلکه هم‌زمان یکی از دلایل اصلی دیگر مشکلات اعم از مشکلات اجتماعی و تشدید سوءمدیریت و فساد گسترده در سیستم هم هست. قشری در سیاست ایران شکل گرفته است که حیات خود را مرهون تحریم می‌داند و تعمیق فساد سیاسی نیز یکی از نتایج عملکرد این قشر است. در آمریکا نیز حضور ترامپ که کنگره را با خود دارد، می‌تواند فرصتی برای یک توافق پایدارتر باشد. به لحاظ بین‌المللی نیز هیچ‌گاه مذاکره با آمریکا برای رفع تحریم‌ها مانند امروز ضرورت نداشته است. رابطه تیره بین ایران و اروپا به دلایلی که می‌دانیم، ایران را در معرض خطر تبدیل‌شدن به یکی از معدود اهداف مشترک اروپا و ترامپ قرار داده است. فشار ترامپ به چین نیز می‌تواند موجب شود تا چین خود را ناچار از استفاده از کارت ایران ببیند و متمایل به توقف داوطلبانه فروش نفت ایران به پالایشگاه‌های کوچک چین شود. همین نگرانی را باید از ناحیه روابط پوتین و ترامپ داشت که هر دو علاقه‌مند به همکاری با هم هستند و پوتین بارها نشان داده که توجهی به منافع ایران ندارد. تلاش اسرائیل برای استفاده از حضور ترامپ در کاخ سفید برای پیشبرد راهبرد منطقه‌ای خود، ازجمله کشاندن او به اقدام نظامی علیه ایران نیز بر کسی پوشیده نیست. در کنار این عوامل، مکانیسم ماشه نیز مطرح است. اگر از این طریق قطع‌نامه‌های پیشین سازمان ملل علیه ایران احیا شوند، دوباره نفس غنی‌سازی، برنامه موشکی و خرید و فروش تسلیحات متعارف توسط ایران ممنوع می‌شوند و کشورها تشویق به تفتیش کشتی‌های راهی ایران و از مبدأ ایران خواهند شد.

موضوع مذاکرات؟

موضوع مذاکرات مهم‌ترین مسئله است. در مذاکرات منتهی به توافق برجام، تصمیم نظام این بود که فقط یک موضوع یعنی برنامه هسته‌ای ایران و تحریم‌های مربوطه در دستور کار باشد. نگارنده در چند سال اخیر همواره توجه داده‌ که تک‌موضوعی بودن برجام بزرگ‌ترین نقطه ضعف آن است؛ چراکه با وجود رفع تحریم‌های هسته‌ای، دیگر تحریم‌ها اعم از دوجانبه و فراملی در ارتباط با مسائل منطقه، حقوق بشر، تروریسم، تسلیحات متعارف و... به قوت خود باقی ماند و موجب سردرگمی و تردید شرکت‌ها و بانک‌های بین‌المللی برای کار با ایران شد. به‌علاوه، در حالی که رفع تحریم‌ها موجب رونق تجارت ایران با بسیاری از کشورها شد، آمریکا از این دایره بیرون ماند و دو بند برجام درباره معافیت شعب خارجی شرکت‌های آمریکایی و کار با بوئینگ و ایرباس به دلایلی که می‌دانیم، تعلیق شد.

برخی مقامات سابق و کنونی آمریکایی مانند وندی شرمن و بلینکن اخیرا از مذاکرات جامع سخن گفته‌اند و مقامات ایرانی در دولت سیزدهم نیز درباره طیفی از انواع موضوعات با طرف آمریکایی مذاکره غیرمستقیم داشتند که حاصل آن «تفاهم نانوشته» بود؛ ضمن اینکه در 1382 (2003) نیز ایران ابتکاری برای شروع مذاکرات جامع با آمریکا نشان داد که به دلیل استقبال‌نکردن دولت بوش به جایی نرسید. دولت جدید ترامپ نیز احتمالا خواستار مذاکرات جامع با ایران خواهد بود. شرایط منطقه‌ای نیز تا حدودی مذاکرات جامع را تسهیل کرده‌ است. مسائل منطقه و حمایت ایران از متحدانش که می‌توانست در رأس اولویت‌های آمریکا باشد، به دلیل تحولات چندماهه اخیر ممکن است دیگر اولویت سابق را برای طرفین نداشته باشد. 

بحران اوکراین نیز که اروپا بسیار درباره آن حساس است، ممکن است در دوره ترامپ در مسیر حل‌شدن قرار بگیرد. ترامپ نسبت به حقوق بشر نیز بی‌تفاوت است و مسائل مربوط به تسلیحات متعارف و برنامه موشکی، هم خط قرمز ایران است و هم کاملا قابل دفاع و بسیار بعید است که موضوع دشواری باشد. اساسا در روابط بین‌المللی معمول است که کشورها روی مذاکرات فی‌مابین اسم نمی‌گذارند و مقامات وقتی ملاقات می‌کنند، می‌توانند هر نگرانی‌ای که دارند، مطرح کنند. دلیلی ندارد که مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا نیز از این قاعده مستثنا باشد.

مسائل  فرعی

فرمت و زمان‌بندی مذاکرات و سندی که باید مبنای مذاکرات باشد، مهم است. درباره فرمت سؤال این است که مذاکرات احتمالی به طور دوجانبه انجام شود یا در قالب کمیسیون برجام و با حضور پنج کشور دیگر. درباره زمان‌بندی نیز با توجه به ضرب‌الاجل انقضای قطع‌نامه 2231 در 26 مهر و دوره دوماهه لازم برای مکانیسم ماشه، محتمل است که فرصت طرفین از حدود پنج ماه تجاوز نکند. درباره سندی هم که باید مبنای مذاکرات باشد، از هر جهت به سود ایران است که برجام چنین سندی باشد./شرق

کوروش احمدی

نویسنده خبر

کارشناسی ارشد سیستم ها و ساخت های سیاسی Universite de Paris و دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران آمریکا مذاکره برجام مکانیسم ماشه


( ۴ )

نظر شما :