برجام حلال مشکلات بود؟

مساله ایران و امریکا

۱۵ آبان ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۲۹۱۹۴ اخبار اصلی آمریکا
محمدرضا لشینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: آمریکا پس از انقلاب، تحریم‌های اقتصادی و نظامی متعددی علیه ایران وضع کرد که به تشدید اختلافات و تنش‌ها انجامید. نگرانی‌های آمریکا و کشورهای غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران و احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، یکی دیگر از عوامل اصلی تنش‌ها بوده است. اختلافات در مورد سیاست‌های منطقه‌ای، به ویژه در عراق، سوریه و یمن، بر تنش‌ها افزوده است. ایران نیز حمایت خود را از جبهه ی مقاومت  در خاورمیانه (مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌ها) اعلام کرده، در مقابل روابط نزدیک آمریکا با رژیم اسرائیل، به عنوان یک عامل دیگر در تشدید تنش‌ها عمل کرده است. اما آیا به واقع عادی سازی رابطه با ایران، برای آمریکا اهمیت دارد؟
مساله ایران و امریکا

نویسنده: محمد رضا لشینی، کارشناس ارشد روابط بین الملل

دیپلماسی ایرانی: آیا امکان داشتن یک قدرت نظامی قوی و در عین حال برقراری روابط عادی و حتی اتحاد استراتژیک با کشورهای دیگر وجود دارد؟

کشورهای موفق در برقراری روابط مثبت با دیگر کشورها معمولاً از دیپلماسی فعال و مؤثر استفاده می‌کنند. این شامل مذاکره، همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی، و ایجاد اعتماد متقابل است. همچنین اگر کشورها بتوانند منافع مشترکی پیدا کنند، مانند مبارزه با تروریسم، تغییرات اقلیمی یا بحران‌های انسانی، می‌توانند روابط خود را تقویت کنند.

نکته ی دیگر توازن قدرت است؛ کشورهای دارای قدرت نظامی می‌توانند از این قدرت برای تأمین امنیت خود و همچنین برای ایجاد ثبات در منطقه استفاده کنند. این امر می‌تواند به تقویت روابط با دیگر کشورها کمک کند. در عین حال روابط بین‌المللی تحت تأثیر تاریخچه و فرهنگ کشورهای مختلف قرار دارد. در برخی موارد، تاریخچه تنش‌ها می‌تواند مانع از ایجاد روابط مثبت شود و یا دولت‌ها ممکن است به دلایل داخلی از برقراری روابط نزدیک با برخی کشورها خودداری کنند.

حال در این یادداشت تلاش داریم به این مسئله بپردازیم که آیا ممکن است روزی رابطه ی ایران و آمریکا، با شرط حفظ منافع ملی ایران و توان موشکی و هسته ای، عادی شود؟

ابتدا به ساکن باید قبول کرد که اختلافات میان ایران و آمریکا ریشه‌های تاریخی، سیاسی و اجتماعی عمیقی دارند. اما چرا این روند ادامه یافته است؟

آمریکا پس از انقلاب، تحریم‌های اقتصادی و نظامی متعددی علیه ایران وضع کرد که به تشدید اختلافات و تنش‌ها انجامید. نگرانی‌های آمریکا و کشورهای غربی درباره برنامه هسته‌ای ایران و احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، یکی دیگر از عوامل اصلی تنش‌ها بوده است.

اختلافات در مورد سیاست‌های منطقه‌ای، به ویژه در عراق، سوریه و یمن، بر تنش‌ها افزوده است. ایران نیز حمایت خود را از جبهه ی مقاومت  در خاورمیانه (مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌ها) اعلام کرده، در مقابل روابط نزدیک آمریکا با رژیم اسرائیل، به عنوان یک عامل دیگر در تشدید تنش‌ها عمل کرده است.

اما آیا به واقع عادی سازی رابطه با ایران، برای آمریکا اهمیت دارد؟

ایران در قلب خاورمیانه واقع شده و همسایگی با کشورهای مهمی مانند عراق، افغانستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد. این موقعیت استراتژیک به ایران اهمیت ویژه‌ای می‌دهد.

ایران یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز طبیعی را در جهان دارد. کنترل و دسترسی به این منابع انرژی برای آمریکا و دیگر کشورها حائز اهمیت است، به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، نقش مهمی در تحولات سیاسی و امنیتی خاورمیانه ایفا می‌کند، پس  سیاست‌هایش می‌تواند بر ثبات کشورهای همسایه و کل منطقه تأثیر بگذارد. همچنین ایران از طریق متحدان خود نظیر حزب‌الله در لبنان و گروه‌های شیعه در عراق، نفوذ قابل توجهی در منطقه دارد و به عنوان یکی از بازیگران اصلی در مبارزه با تروریسم و گروه‌های افراطی مانند داعش شناخته می‌شود. این عوامل باعث می‌شود که ایران برای آمریکا یک کشور کلیدی در سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی باشد.

از طرفی بهبود روابط با آمریکا می‌تواند به ایران کمک کند تا به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کند و سرمایه‌گذاری‌های خارجی را جذب کند. این امر می‌تواند به رشد اقتصادی و ایجاد شغل در کشور کمک کند.

برقراری روابط مثبت با آمریکا می‌تواند به لغو تحریم‌های اقتصادی منجر شود که به شدت به اقتصاد ایران آسیب زده است. این موضوع می‌تواند به بهبود شرایط معیشتی مردم و افزایش رفاه اجتماعی منجر شود.

همکاری با آمریکا می‌تواند به انتقال فناوری‌های پیشرفته به ایران کمک کند، به ویژه در حوزه‌های فناوری اطلاعات، انرژی و پزشکی.

آمریکا می‌تواند به ایران در مقابله با تهدیدات امنیتی، از جمله تروریسم و افراط‌گرایی کمک کند. این همکاری می‌تواند شامل تبادل اطلاعات و همکاری‌های نظامی باشد. بهبود روابط با آمریکا ممکن است به ایران کمک کند تا نفوذ خود را در خاورمیانه تقویت کند و نقش خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای تثبیت نماید.

برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) توافق هسته‌ای بین ایران و گروه 1+5 (آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل) بود که در سال 2015 به امضا رسید. این توافق به منظور محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در ازای کاهش تحریم‌ها طراحی شده بود. اما این توافق از منظر ایران و همچنین از دیدگاه رئالیستی ایراداتی داشت که به شرح زیر است:

۱.  برجام تضمین‌های کافی برای حفظ منافع اقتصادی و امنیتی ایران ارائه نمی‌دهد. به ویژه، نگرانی‌هایی درباره احتمال بازگشت تحریم‌ها وجود داشت.

۲.  ایران به شدت نسبت به نظارت‌های گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر تأسیسات هسته‌ای خود انتقاد داشت و این را نقض حاکمیت ملی خود می‌دانست.

۳.  ایران انتظار داشت که با امضای برجام، تمامی تحریم‌ها به طور کامل لغو شود، اما در عمل برخی از تحریم‌ها باقی ماندند و این موضوع باعث نارضایتی تهران شد.

۴.  از دیدگاه رئالیستی، برجام ممکن است به نفع قدرت‌های بزرگ باشد و به تعادل قدرت در منطقه آسیب برساند. برخی معتقدند که این توافق به آمریکا و متحدانش اجازه می‌دهد تا نفوذ خود را در خاورمیانه افزایش دهند.

۵.  خروج آمریکا از برجام در سال 2018 نشان‌دهنده این است که توافقات بین‌المللی می‌توانند به راحتی نقض شوند و این می‌تواند به بی‌اعتمادی کشورهای دیگر منجر شود.

۶. دیدگاه رئالیستی تأکید دارد که کشورها باید تنها به منافع ملی خود توجه کنند و برجام ممکن است منافع ملی ایران را به خطر بیندازد، زیرا ممکن است به نفع قدرت‌های بزرگ باشد و نه به نفع تهران.

از طرفی دیگر منتقدان دیدگاه رئالیستی معتقدند که تحریم های آمریکا آسیب های بسیاری همچون، کاهش صادرات نفت ایران و عدم استفاده از نوسانات قیمت جهانی نفت، افزایش قیمت ها در کشور، عدم جذب سرمایه گذاری خارجی و فرار سرمایه ها، کمبود بسیاری از کالاهای اساسی و افزایش چشمگیر قیمت کالاهای وارداتی، کاهش تولید و افزایش نرخ بیکاری و در نهایت تضعیف شدید ارزش ریال شده است.

در طرف مقابل رئالیست ها خود را مخالف مذاکره و توافق نمی دانند اما معتقدند داشتن قدرت بازدارنده (نظامی یا اقتصادی) می‌تواند به عنوان یک عامل مؤثر در دیپلماسی عمل کند. کشورها معمولاً به دنبال تأمین منافع خود هستند و قدرت بازدارنده می‌تواند به عنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر رفتار دیگر کشورها عمل کند، پس کشورهایی که دارای قدرت بازدارنده هستند، معمولاً در موقعیت بهتری برای مذاکره قرار دارند و می‌توانند مواضع خود را بهتر حفظ کنند.
پس از دیدگاه رئالیست ها اگر ایران دارای توان بازدارندگی شود، راحت تر خواهد توانست با آمریکا وارد مذاکره شود و روابطش را عادی سازی کند. 

در نتیجه گیری باید گفت که دیپلماسی فعال و مذاکرات کاهش تنش به خودی خود تقابلی با افزایش توان نظامی و بازدارندگی ندارد و می‌تواند راه را برای مسیر یکدیگر هموارتر کند، به عنوان مثال کشوری همچون هند هم با ایالات متحده آمریکا رابطه ی خوب دارد و هم توان بازدارندگی هسته ای دارد. از این دست مثال ها بسیار هستند. امید آن است که در میدان عمل در نهایت بتوانیم با هر ابزاری از منافع ملی خود دفاع کنیم.

کلید واژه ها: ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا محمدرضا لشینی اختلافات ایران و آمریکا برجام مذاکرات برجام روابط ایران و امریکا مذاکره ایران و امریکا ایران آمریکا قدرت بازدارنده قدرت منطقه


نظر شما :