ترس از فروپاشی

چرا اسرائیل به دنبال افزایش تنش است؟

۲۰ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۲۷۶۱۷ اخبار اصلی خاورمیانه
چرا در حال حاضر اسرائیل به گونه‌ای پر خطر در حال افزایش تنش است؟ مطمئنا حملات اخیرش به خودی خود بی سابقه نیستند. اسرائیل سابقه‌ی طولانی از ترور رهبران فلسطینی دارد و صدها نفر از عوامل حزب‌ الله را در لبنان و سوریه به قتل رسانده است. اسرائیل همچنین مدت‌هاست توانایی‌های اطلاعاتی خود را نشان داده که به آن اجازه‌ی رخنه در داخل ایران را می‌دهد. و دور سابق تنش‌ها طی ده ماه گذشته به یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای منجر نشده است. اما تنش‌زدایی و مهار نهایی هرگز تضمین نمی‌شود؛ محاسبات عقلانی هر دولتی که به سمت خویشتنداری است می‌تواند ناگهان تحت تاثیر رویدادهای میدانی قرار گیرد و به اشتباهات محاسباتی یا حتی تصمیمات استراتژیک عمدی برای ایجاد درگیری گسترده‌تر منجر شود. سرعت و ماهیت حملات اخیر اسرائیل خطر تشدید تنش را به طور چشمگیری افزایش می‌دهد. رهبران اسرائیل بدون شک می‌دانند که ترورهای پشت سر هم شکر و هنیه – و این واقعیت که روش‌های کشتار، تحقیر ایران را به حداکثر رساند – احتمالاَ تهران و سایر گروه‌های مسلح تحت حمایتش را به انتقام می‌کشاند.
چرا اسرائیل به دنبال افزایش تنش است؟

ٖنویسنده: دالیا داسا کی 

دیپلماسی ایرانی: جنگ ده ماهه بین اسرائیل و حماس در نوار غزه مدت‌ها پیش، از جغرافیای محلی خود خارج و باعث تنش‌های نظامی خطرناکی در سراسر خاورمیانه شد؛ درگیری‌های مرگبار در مرز لبنان – اسرائیل، حملات حوثی‌ها در دریای سرخ و تل آویو، حملات شبه نظامیان وابسته به ایران علیه نیروهای امریکایی در عراق و سوریه و حتی برخوردهای مستقیم بین ایران و اسرائیل. سپس، در عرض ۲۴ ساعت در هفته‌ی گذشته اسرائیل مسئولیت ترور فواد شکر از فرماندهان ارشد حزب الله در بیروت در تلافی حمله راکتی حزب الله در بلند‌ی‌های جولان را بر عهده گرفت و به نظر می‌رسد پشت قتل اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران نیز هست. این ضربات پشت سر هم سبب هراس تحلیل‌گران از طغیان یک جنگ منطقه‌ای فاجعه بارتر شده است. 

چرا در حال حاضر اسرائیل به گونه‌ای پر خطر در حال افزایش تنش است؟ مطمئنا حملات اخیرش به خودی خود بی سابقه نیستند. اسرائیل سابقه‌ی طولانی از ترور رهبران فلسطینی دارد و صدها نفر از عوامل حزب‌ الله را در لبنان و سوریه به قتل رسانده است. اسرائیل همچنین مدت‌هاست توانایی‌های اطلاعاتی خود را نشان داده که به آن اجازه‌ی رخنه در داخل ایران را می‌دهد. و دور سابق تنش‌ها طی ده ماه گذشته به یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای منجر نشده است. اما تنش‌زدایی و مهار نهایی هرگز تضمین نمی‌شود؛ محاسبات عقلانی هر دولتی که به سمت خویشتنداری است می‌تواند ناگهان تحت تاثیر رویدادهای میدانی قرار گیرد و به اشتباهات محاسباتی یا حتی تصمیمات استراتژیک عمدی برای ایجاد درگیری گسترده‌تر منجر شود. سرعت و ماهیت حملات اخیر اسرائیل خطر تشدید تنش را به طور چشمگیری افزایش می‌دهد. رهبران اسرائیل بدون شک می‌دانند که ترورهای پشت سر هم شکر و هنیه – و این واقعیت که روش‌های کشتار، تحقیر ایران را به حداکثر رساند – احتمالاَ تهران و سایر گروه‌های مسلح تحت حمایتش را به انتقام می‌کشاند.

گزارش‌های مربوط به ترورهای هفته‌‌ گذشته‌ در رسانه‌های غربی، توانایی‌ اسرائیل برای انجام حملات نظامی و فناوری پیشرفته در عمق خاک دشمن را برجسته می‌کند. پس از رسوایی هفتم اکتبر‌، این توصیفات ممکن است این را تصور را ایجاد کند که ارتش اسرائیل بار دیگر شکست‌ ناپذیر است. اما این تعبیر واقعیت‌های دشواری که اسرائیل با آن مواجه است را اشتباه تفسیر می‌کند. اسرائیل ممکن است مرزها را در اقدامات منطقه‌ای خود نه به دلیل احساس قدرت، بلکه به خاطر این‌که احساس ضعف می‌کند، جابه جا کند. اسرائیل اساساً محاسبات استراتژیک بلند مدت را به طور کمتری در تصمیماتش دخالت می‌دهد. حمله‌ی هفتم اکتبر حماس ضربه‌ی مهلکی به وضعیت بازدارندگی‌ اسرائیل وارد کرد. اکنون اسرائیل که می‌خواهد ریسک‌های بزرگ‌تری را متقبل شود و هزینه‌های بالاتری را جذب کند، در تلاشی دیوانه‌وار برای برگرداندن بازدارندگی، به دنبال مزایای تاکتیکی است. 

عامل ترس

برای درک محاسبات فعلی اسرائیل، مهم است که بدانیم چگونه روحیه‌ی آن بعد از هفتم اکتبر تغییر کرده است. پیش از حمله‌ی حماس اعتماد به نفس اسرائیل به اوج خود رسیده بود. اسرائیل به این باور رسیده بود که حتی اگر درگیری با فلسطینی‌ها را حل نکرده باشد کشورهای عربی آن را می‌پذیرند و عملاً می‌تواند بدون عواقب به ایران و متحدانش ضربه بزند یا حمایتی که از سوی ایالت متحده دارد را به خطر اندازد. سپس تقریباً یک شبه این اعتماد به نفس به یک احساس آسیب پذیری عمیق تبدیل شد. در سفر اواخر ژوئن به تل آویو، کارشناسان امنیتی و مقامات سابق دفاعی و اطلاعاتی به طور مکرر به من گفتند که هفتم اکتبر بسیاری از باورهای پیشین اسرائیل در مورد قدرت آن را دگرگون کرده است. حمله‌ی حماس اساسی‌ترین فرضیات اسرائیل را در هم‌ شکست: برتری نظامی و تکنولوژی آن‌ها می‌تواند بازدارندگی در مقابل دشمنانشان داشته باشد، آن‌ها می‌توانند پشت دیوارها و مرزهای مستحکم با امنیت زندگی کنند، و از نظر اقتصادی می‌توانند بدون گام‌های مهم در جهت صلح با فلسطینیان پیشرفت کنند. اکنون همان‌طور که یکی از مقامات سابق امنیت ملی صراحتاً به من گفت بسیاری از نهادهای امنیتی می‌دانند که "اسرائیل آنقدر قوی نیست".

بسیاری از اسرائیلی‌هایی که در حوزه‌ی امنیت ملی تحصیل یا کار می‌کنند از دولت خود به دلیل شکست‌های امنیتی گسترده در هفتم اکتبر و پس از آن خشمگین هستند؛ آن‌ها همچنین از این‌که رهبرانی که در حفظ امنیت ناکام مانده‌اند عصبانی هستند. بی اعتمادی به دولت فراگیر است. نتانیاهو ممکن است هنگام سخنرانی در کنگره ایالات متحده در ماه ژوئیه مورد تشویق ایستاده قرار گرفته باشد. اما مشاور امنیت ملی او، تزاچی هانگبی، وقتی که هفته‌ها قبل در کنفرانس امنیتی اسرائیل در هرتزلیا سخنرانی کرد به سختی می‌توانست حرفی برای گفتن داشته باشد. حضار او را به چالش کشیدند و دولت را متهم کردند که امنیت اسرائیل را نادیده می‌گیرد و گروگان‌هایی که هنوز در غزه به سر می‌برند را ناکام گذاشته است. حتی در داخل اسرائیل این تصور گسترده وجود دارد که نتانیاهو ممکن است جنگ را برای بقای سیاسی خود طولانی کند.

این نگرانی و خشم چالش‌های داخلی امنیت ملی اسرائیل را بازنمایان می‌کند. ارتش اسرائیل بیش از حد توان خود در چندین جبهه از غزه تا کرانه باختری تا شمال اسرائیل و فراتر از آن درگیر است. تلاش نتانیاهو برای بازنگری قوه قضاییه در نیمه اول سال ۲۰۲۳ شکاف‌های جدی بین رهبران غیر نظامی و مقامات ارشد نظامی را ایجاد کرده بود؛ در پاسخ به فشار ائتلاف نتانیاهو‌، هزاران نفر از نیروهای ذخیره اسرائیلی تهدید کردند که برای انجام وظیفه حاضر نخواهند شد. ارتش با تهدیدهای بی سابقه‌ای از سوی تندروهای داخلی از جمله از درون صفوف خود و مقامات دولتی مواجه است. همین هفته‌ی گذشته فعالان و سیاستمداران دست راستی در اعتراض به بازداشت نیروهای ذخیره که به آزار زندانیان فلسطینی متهم هستند به یکی از پایگاه‌های ارتش اسرائیل حمله کردند. اسرائیل به دلیل تلفات و ویرانی‌های عظیم در غزه در حال از دست دادن حمایت‌های بین‌المللی است و در مجامع حقوقی در لاهه برای اداره کردن جنگ و اشغال مستمرش در کرانه باختری با نظارت فزاینده‌ای مواجه است.

احمق آوریل 

علاوه بر این، تاثیری که حمله‌ی آوریل ایران بر اسرائیل داشت در خارج از کشور نادیده گرفته می‌شود. اسرائیل آشکارا هنگام هدف قرار دادن نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ساختمانی در دمشق که ایرانی‌ها آن را یک مقر دیپلماتیک می‌دانستند اشتباه محاسباتی کرد. اسرائیل چنین پاسخ بی‌ سابقه‌، گسترده‌ و مستقیم را که صدها پهپاد و موشک از خاک ایران به سمت اسرائیل پرتاب شد پیش بینی نمی‌کرد. اگرچه دفاع پیشرفته و هماهنگ به رهبری ایالات متحده که حمله را دفع کرد مورد پسند اسرائیل بود اما تصویر متکی به خود آن‌ها را نیز خدشه دار کرد. هر گونه احساس پیروزی، تحت الشعاع هشداری بود که ایران در وهله اول به چنین حمله‌ی جدی اقدام می‌کرد؛ و نگرانی‌ از این‌که حمله‌ی بعدی ممکن است به این راحتی دفع نشود. تحلیلگران اسرائیلی خرسند بودند که تلافی اسرائیل – حمله‌ی هوایی محدود به پایگاه نظامی ایران در اصفهان که پدافند هوایی ایران را هدف قرار داد – توانایی اسرائیل برای هدف قرار دادن دقیق اهداف در داخل ایران، از جمله سایت‌های نزدیک به تاسیسات هسته‌ای ایران را نشان می‌دهد.

اما لزوماً مقامات دفاعی اسرائیل از بازدارندگی از طریق انکار – یعنی با متقاعد کردن دشمنان مبنی بر عدم موفقیت حملات – آن‌ گونه که ایالات متحده ترجیح می‌دهد احساس راحتی نمی‌کنند. از نظر این مقامات، دفاع ماه آوریل از اسرائیل موفقیت کاملی نداشت، چرا که در نهایت ائتلاف دفاعی مانع از حمله نشد؛ فقط آسیب را محدود کرد. برنامه ریزان دفاعی اسرائیل بازدارندگی از طریق مجازات را ترجیح می‌دهند؛ به دشمنان نشان می‌دهند که حملات عواقب ناخوشایندی را در پی خواهند داشت. بسیاری از تحلیل‌گران امنیتی اسرائیل نگران موقعیت منطقه‌ای در حال فرسایش اسرائیل هستند؛ نگران این هستند که ایران و متحدانش در حال افزایش قدرت هستند و اگر تهران معتقد باشد که به اندازه‌ی کافی از طریق روش‌های متعارف به بازدارندگی قادر نیست، ممکن است ایران انگیزه‌ی بیشتری برای تسلیح توانمندی‌های هسته‌ای خود داشته باشد. آن‌ها بر این باورند که همان‌گونه که یکی از مقامات سابق امنیت ملی گفته است، با تلاش ایران برای رسیدن به "لیگ قهرمانان" اسرائیل به سطح دوم تنزل می‌یابد.  یکی دیگر از مقامات سابق دفاعی به من گفت که اسرائیل در حال از دست دادن بازدارندگی است "در حدی که هرگز سابقه نداشته". با این حال، رهبری سیاسی اسرائیل همچنان به مردم می‌گوید که در حال پیروزی است.

حمله‌ی ماه آوریل ایران درک اسرائیلی‌ها از تغییر اساسی در "روح" خاورمیانه را عمیق‌تر کرد. آن‌ها معتقدند دشمنان اسرائیل ممکن است اکنون فکر کنند که نابودی آن در حقیقت یک هدف واقعی است. این نگرانی ممکن است اغراق آمیز باشد؛ اسرائیل پیشرفته ترین قابلیت‌های نظامی را در منطقه حفظ کرده و همچنان از حمایت قوی ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی در مبارزه با ایران برخوردار است. اما تحلیل‌گران هوشیار اسرائیلی اکنون احساس خطر وجودی را ابراز می‌کنند که آن را متفاوت از هر چیزی که از استقلال آن در سال 1948 احساس کرده‌اند توصیف می‌کنند. یک مقام ارشد سابق خاطر نشان کرد که بر خلاف 1948، اسرائیل به درس‌های نخست وزیر خود، دیوید بن گوریون توجهی نمی‌کند. بن گوریون توصیه کرد بهترین راه جبران ضعف، تقویت انسجام اجتماعی، تعمیق روابط و پیگیری صلح است. اسرائیل در تمامی موارد در جهت مخالف حرکت می‌کند. 

به سوی مسیر دشوار

در سفرم یکی از مقامات سابق دولتی به من گفت: "زمین زیر پای ما در حال تغییر است".  از برخی جهات این موضوع درست است؛ از طرف دیگر این یک تصور است، تصویری معکوس از خودانگاره‌ی اعتماد به نفس بیش از حد اسرائیلی‌ها پیش از هفتم اکتبر. اما با توجه به درک و واقعیت آسیب پذیری فزاینده – و اطمینان اسرائیلی‌ها به حفظ حمایت ایالات متحده – اسرائیل حتی اگر خطر یک جنگ منطقه‌ای گسترده تر را افزایش دهد احتمالاً موضع تهاجمی خود را در منطقه حفظ خواهد کرد. پس از شوک هفتم اکتبر، پذیرش خطر و میل اسرائیل برای اقدامات تهاجمی نیز ممکن است افزایش یابد. همان‌طور که یک تحلیل‌گر به من گفت "اکنون همه چیز قابل تصور است". 

اگرچه با دور کنونی تشدید تنش بعید است که توافق آتش بس یا آزادی گروگان‌های اسرائیلی باقیمانده را نزدیک کند، پایان جنگ در غزه مطمئناً به کاهش تهدیدهای سهمگینی که در حال حاضر اسرائیل با آن روبه روست کمک می‌کند. اما حتی پایان مناقشه غزه در نهایت معضل استراتژیک بزرگ اسرائیل را حل نخواهد کرد. اگر اسرائیل همچنان باور دارد که ادغام کامل‌تر خود در خاورمیانه از طریق انعقاد توافقات عادی سازی با همسایه‌های عرب خود، گروه‌های تندروی تحت حمایت ایران را به حاشیه خواهد برد و دشمنی نسبت به آن را کم می‌کند، باید با این واقعیت کنار بیاید که درگیری با فلسطینی‌ها اساسی ترین تهدید وجودی‌اش را تشکیل می‌دهد. عملیات‌ نظامی تاکتیکی چشمگیر  ممکن است توهم پیروزی را ایجاد کند اما فقط یک صلح پایدار با فلسطینی‌ها می‌تواند امنیت واقعی را به ارمغان بیاورد.

منبع: فارن افرز / ترجمه: مهدی مهدوی

کلید واژه ها: اسرائیل رژیم صهیونیستی ایران و اسرائیل فلسطین فلسطین و اسرائیل اسرائیل و فلسطین امریکا و اسرائیل جنگ غزه غزه حمله اسرائیل به غزه حمله اسرائیل به ایران حمله ایران به اسرائیل حزب الله اسرائیل و حزب الله


نظر شما :