انتظاراتی که می توان داشت
بحران غزه و سازمان کنفرانس اسلامی - اتحادیه اعراب
نویسنده: علیرضا سهرابی نور، دبیر دپارتمان فلسطین - اسرائیل، مرکز مطالعات ایرانی غرب آسیا
دیپلماسی ایرانی: نشست اضطراری سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه کشورهای عرب در خصوص بحران غزه در ریاض، پایتخت عربستان سعودی برگزار شد و روسای کشورهای مختلف پیرامون جنایات اسرائیل سخنرانی کردند.
پیش از پرداختن به بیانیه پایانی و نکات آن لازم است توضیحی درباره سازمان کنفرانس اسلامی، ماهیت و اهداف آن داده شود که به تحلیل بحث کمک خواهد کرد.
سازمان کنفرانس اسلامی بعد از سازمان ملل متحد، بزرگترین سازمان دولتی فرامنطقه¬ای است که متشکل از 57 عضو از کشورهای اسلامی چهار قاره است. بعد از جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی و سیر به سوی جهانی شدن، کشورهای جهان اسلام تحرکات بیشتری در نظام بین الملل داشته اند، یکی از کنش های آنها تلاش برای تقویت سازمانی است که 24 سال قبل از این تحول و در پی شکست در جنگ شش روزه (1967) از رژیم اشغالگر فلسطین،تاسیس شد و آن سازمان همکاری اسلامی است.
سازمان همکاری اسلامی با ایده گردهم آوردن دولت های اسلامی و ایجاد نوعی اتحاد میان کشورهای اسلامی و اتخاذ مواضع مشترک از سوی این کشورها تشکیل شد.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و استقلال کشورهای جدید در منطقه خاورمیانه عربی که بیشتر کشورهای اسلامی بودند، چهره سیاسی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دچار تغییرات اساسی شد. تا اواسط دهه 60، تلاش ها و اقدامات وحدت گرایانه تنها از سوی شخصیت های مذهبی و سازمان های غیر دولتی در جهان اسلام صورت می پذیرفت. این اقدامات در سال 1969 رنگی متفاوت به خود گرفت، چراکه در این سال برای نخستین بار رهبران دولت های اسلامی گام هایی مهم برداشتند. در 25 دسامبر 1969 در شهر رباط در مراکش، رهبران جهان اسلام به دعوت ملک حسن، پادشاه مراکش گردهم آمدند تا تاسیس سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی را اعلام کنند؛ و رهبران کشورهای اسلامی با محکوم کردن آتش زدن مسجد الاقصی از سوی اسرائیل، آزادسازی بیت المقدس و مسجد الاقصی از اشغال اسرائیل را در زمره اهداف اساسی خود قرار دادند.
شش ماه بعد از هنگامی که اولین کنفرانس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان اسلامی در جدّه تشکیل شد، دبیرکل سازمان انتخاب و جدّه به طور موقت به عنوان مقرّ آن انتخاب شد. در این اجلاس مقرر شد که شهر بیت المقدس پس از آزادی مقرّ دایمی سازمان شود.
اما با سرعت گرفتن روند جهانی شدن و ظهور اتحادها و توافقات موقتی و بُلد شدن الگوی کنشگری فعالانه و منفعت محور در قالب یک الگوی اقتصادی، اکثر کشورهای عربی از جمله عربستان، قطر، امارات، عمان و بحرین، ماهیت بازیگری و کنشگری بسیاری از اعضای تاثیرگزار این سازمان تغییر کرد و الگوی بازیگری خود را در عرصه مناسبات بین المللی با الگوهای غالب در عرصه نظام بین الملل همسو کردند؛ برای مثال عربستان با تغییر در مناسبات اقتصادی چه در حیطه داخلی و چه در حیطه سیاست خارجی توانسته خود را مدعی رهبری جهان عرب و یک قدرت تاثیرگزار در مناسبات منطقه ای و جهانی معرفی کند که توضیح این بحث بسیار گسترده است. کشورهای قطر و عمان نیز به عنوان mini state در عرصه تعاملات منطقه ای و بیشتر به عنوان دولت های واسطه گر یا میانجیگر به نقش آفرینی برای رسیدن به منافع بیشتر در تلاش هستند.
خلاصه بحث اینست که روند تغییر در عرصه مناسبات جهانی به واسطه تغییر نگرش بازیگران، واقعیات و هویت ها و هنجارهای حاکم بر نظام منطقه و حتی فرامنطقه ای را تغییر داده و به نظر می رسد که با این تغییرات الگوی کنشگری سازمان ها و نهادها نیز تغییر کرده همان طور که در بحث بازیگری و مواضع آنها کاملا قابل مشاهده است.
سران کشورهای اسلامی – عربی در نشست اضطراری ریاض
کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، شامگاه امروز (چهارشنبه)، درباره تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه بیانیهای مشترک صادر کردند که متن آن بدین خلاصه است؛ خواستار توقف فوری تجاوزات وحشیایه نیروهای اشغالگر اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوار غزه و برداشتن محاصره تحمیلی شدند.
در این بیانیه همچنین از جامعه بینالملل خواسته شده برای ارائه کمکهای بشردوستانه، پزشکی، امدادرسانی فوری، آبرسانی و برقرسانی، بازگشایی فوری گذرگاههای انسانی امن برای ارسال کمکهای اضطراری به نوار غزه اقدام کنند. کشورهای عضو این سازمان در عین حال بر محوریت مسئله فلسطین برای تمام امت اسلامی، حمایت از حقوق مسلم مردم فلسطین بهویژه حق تعیین سرنوشت و بازگشت آوارگان فلسطینی، حق استقلال و شکلگیری کشور فلسطین تاکید کردند.
باتوجه به بیانیه صادر شده می توان دریافت که هیچ اقدام مهم و عملی در این نشست برای بازدارندگی رژیم صهیونیستی در خصوص نسل کشی در نواره غزه منتج نشده است و بیشتر جنبه توصیه ای دارد تا یک بیانیه محکم. البته در خصوص این نشست از جانب جنبش حماس نیز پیام هایی برای اتخاذ یک تصمیم تاریخی مخابره شد که طبیعتا این بیانیه مطلوب آنها نیست.
در نتیجه باتوجه به تحلیل روند برخی از کشورهای عربی و مسلمان در این دو دهه، انتظاری بیش از این نمی توان از این نشست داشت چرا که بسیاری از کشورهای عربی مناسبات و تعاملات خود را در پشت پرده با رژیم صیونیستی دارند و بعضا صراحتا بیان کرده که ارتباطات بین دور کشور ادامه خواهد داشت و در خصوص بحث عادی سازی روابط نیز باید گفت که این امر حتمی خواهد بود و فقط بنوعی تا مدتی به تعویق افتاده است که خود جای بحث جداگانه ای دارد.
اما با تفسیر و توضیح این مطالب سوالی که به وجود خواهد آمد اینست که هدف عمده کشورهای عربی از این نشست ها و دادن بیانیه ها چیست؟
چند جواب مهم می توان برای آن متصور بود: 1- ایجاد توازن تهدید که به نوعی تاثیر قابلی در جلوگیری از اقدامات گشترده تر رژیم صهیونیستی در ادامه نزاع خواهد داشت.
2- کنترل افکار عمومی توده ها، باتوجه به اقدام وحشیانه رژیم صهیونیستی افکار عمومی ملت ها به شدت جریحه دار شده است و این را می توان در گسترش اعتراضات و خواسته های آنها از دولتمردانشان در قبال جنایات اسرائیل مشاهده کرد.
3- ایفای نقش بازیگر فعال در عرصه مناسبات منطقه ای که بازهم نقش کشورهایی مثل عربستان و قطر را بیشتر نمایانگر می کند و همچنین درصدد ایجاد محیطی آرام و بدون نزاع برای رسیدن به منافع مشترک هستند.
در نتیجه می توان گفت که در این شرایط بحرانی مردم غزه و رخ دادن یک فاجعه انسانی، اکثر دولت های عربی به دنبال برنامه های توسعه خود هستند و اگر هم کنشی داشته باشند به خاطر دلایلی که در بالا ذکر شد است و در پایان هم باید این واقعیت نظم جدید در حال شکل گیری را پذیرفت که ساختارهای این نظم به گونه ای در حال پی ریزی است که باید درک کرد مسئله فلسطین دیگر در اولویت مسائل مهم و هویتی بسیاری از دولت های مسلمان نیست و نخواهد بود.
نظر شما :