برای احیای حقوق فلسطین و افزایش توان چانه زنی با غرب
به فکر تثبیت حضورمان در دریای مدیترانه باشیم
دیپلماسی ایرانی: محو اسرائیل یا تشکیل دو کشور و یا سرزمین کامل فلسطین، طی چهل سال گذشته به خشونت خارج از عرف روابط بین الملل تبدیل شده است. حق حیات برای طرفین و اشغال و رفع اشغال، مجامع بین المللی را دچار سردرگمی کرده است. ابرقدرت ها و قدرت های فرامنطقهای و منطقه ای در شرایط انهدام یکدیگر، بحران منطقه ای و خسارات جبران ناپذیر قرار گرفته اند. مردم منطقه خسته، اقتصاد بیمار و معضلات معیشتی و اجتماعی در حد سقوط قرار دارد. برای برون رفت از بحران، باید راهبردهای جدید ابداع شود.
اگر به علل تاسیس کشور اسرائیل دقت کنیم، یکی از دلایل ایجاد حایل بین کشورهای غرب آسیا با دریای مدیترانه است. سوریه و لبنان که بر دریا اشراف دارند، از بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای ضعیف با دولت های شکننده بوده اند یا درگیر مسائل داخلی با قدرت نظامی وابسته و بی خاصیت تلقی می شوند. هر چند بحث اصلی مقاله اهمیت دریای مدیترانه نیست ولی دریای مدیترانه در حقیقت نقطه ثقل امنیت اروپا محسوب می شود و هر قاره ای که بر دریای مدیترانه حاکم باشد، نه تنها از امنیت برخوردار است بلکه بر دو قاره آسیا و آفریقا نیز اشراف خواهد داشت و این در حالیست که سهم غرب آسیا و قاره آفریقا از دریای مدیترانه هیچ است و این دریای مهم دربست در اختیار اروپا و مجموعه ناتو و امریکا قرار دارد. حتی در تقسیم مالکیت جزایر بین کشور ترکیه و یونان، بسیاری از جزایر مهم که به سرزمین اصلی ترکیه نزدیک است را در اختیار یونان قرار داده اند.
اهمیت اسرائیل برای اروپا و آمریکا با توجه به اهمیت دریای مدیترانه بیشتر جلب توجه میکند و سفر جو بایدن، رئیس جمهوری امریکا و ریشی سوناک، نخست وزیر انگلیس و امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه و دیگر مقامات غربی به تل آویو برای حمایت از اسرائیل؛ با اهمیت جایگاه دریای مدیترانه برای غربی ها مرتبط است. حتی سواحل غزه را نیروی دریایی آلمان به نفع اسرائیل پاسداری می دهد. انگلیس و فرانسه و آمریکا نیز نیروی عظیم دریایی در قبرس و شرق مدیترانه دارند.
پیشنهاد برون رفت از بحران اخیر در فلسطین؛ استقرار دایمی نیروی دریایی جمهوری اسلامی در مدیترانه است. وقتی غربی ها به این نتیجه برسند که ایران در پشت خاکریز اسرائیل در مدیترانه حضور دارد؛ جایگاه اسرائیل برای اروپا و آمریکا از اهمیت برخوردار نخواهد بود و چه بسا در مورد مدیترانه و سهم خواهی غرب آسیا در مدیترانه وارد مذاکره شوند. قبلا جمهوری اسلامی به صورت گذری در مدیترانه حضور داشته ولی داشتن پایگاه و حضور مستمر با گذر سفر دریایی از مدیترانه متفاوت است. وضعیت سوریه و لبنان شکننده ولی اخذ پایگاه دریایی از این دو کشور عملی است.
پیشنهاد دیگر، با کمک و دادن امتیاز به ترکیه، می توان پایگاه مشترک در یکی از بنادر ترکیه دایر کرد. تقویت ترکیه قطعا کمک کننده به ترفیع موقعیت کشورهای غرب آسیا در دریای مدیترانه است. جمهوری اسلامی می تواند با به رسمیت شناختن بخش ترک نشین قبرس، موافقت ترکیه با تأسیس پایگاه مستقل یا مشترک با جمهوری اسلامی را اخذ کند و راهبرد جدیدی برای کاهش اهمیت اسرائیل برای اروپا و آمریکا را رقم بزند.
ما اختلاف ترکیه با عضویت سوئد در ناتو را شاهد بودیم و ملاحظه شد چگونه ناتو و ترکیه با «انعطاف پذیری» در راستای تقویت و گسترش ناتو گام برداشتند. انعطاف پذیری در سیاست خارجی بخصوص در تعامل و مشارکت با کشور همسایه و برادر و قدرتمند ترکیه و رسیدن به «مخرج مشترک» کمک کننده به ترفیع جایگاه غرب آسیا در دریای مدیترانه و متعاقبا احیای حقوق فلسطین است. راهبرد جدید یا نظریه فوق ارزش آزمایش دارد.
نظر شما :