بررسی تناقضها در مواضع دیپلماتیک در مورد توافق هستهای
بازی با برجام
دیپلماسی ایرانی: درحالیکه محافل رسانهای و کارشناسی دیگر قائل به برجام و احیای آن نیستند و عملا توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را بلااثر، بلاموضوع و بدون کارکرد میدانند، در نشست دورهای شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی قطعنامه ۲۲۳۱، کماکان برجام، بهترین گزینه و مسیر برای مذاکره و دیپلماسی معرفی شد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، رزمری دی کارلو، معاون امور سیاسی دبیرکل سازمان ملل، اولوف اسکوگ، نماینده اتحادیه اروپا در سازمان ملل متحد، امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل و... بر این نکته اتفاق نظر داشتند.
سهشنبه هفته گذشته نیز جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در گفتوگوی تلفنی با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران، ضمن استقبال از همکاریها و مذاکرات در حال انجام میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تداوم آن را مفید و مثبت ارزیابی کرد. درعینحال نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور داخلی و سیاست امنیتی درباره مذاکرات هستهای به این نکته اشاره کرد که «برجام و حفظ ساختار آن و نیز ادامه مذاکرات سازنده از یک سو و روند عادیسازی روابط میان تهران و ریاض از سوی دیگر برای اتحادیه اروپا مهم است».
لفظهای دیپلماتیک
مدتهاست تهران تأکید میکند که تنها به انجام مذاکرات و حصول توافقی با طرف غربی علاقه دارد که در نهایت به احیای برجام منجر شود. زمانی که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، ۱۲ ژوئن/ ۲۲ خرداد، اخبار مربوط به دیدار و رایزنیهای مقامات ایران و آمریکا در ماه می در عمان را رسانهای و تأیید کرد، متذکر شد که «هیچ بحثی درباره توافق موقت یا هیچ ترتیبی که بر اساس برجام نباشد، وجود ندارد». با درنظرگرفتن مجموعه این اظهارات و با وجود اذعان و اعتراف دیپلماتیک بر سر اهمیت برجام، این سؤال مطرح است که چرا محافل تحلیلی دیگر توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را خارج از دستور کار همه طرفها ارزیابی میکنند؟
امید نعیمی در گفتوگو با «شرق» پاسخ این پرسش را از منظر «تبعات اعلام رسمی مرگ برجام تحلیل میکند». به باور این کارشناس حوزه سیاست خارجی، «اگرچه توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام اکنون موضوعیتی ندارد، اما هیچکدام از طرفین، چه جمهوری اسلامی ایران، چه ایالات متحده آمریکا و چه سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلستان)، روسیه، چین، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و شورای امنیت تمایلی به اعلام رسمی مرگ برجام ندارند؛ چراکه به گفته نعیمی، باید تبعات سیاسی و دیپلماتیک بعدی آن را هم بپذیرند و به همین دلیل این تحلیلگر اذعان دارد که برخی موضعگیریهای گوترش، بورل و سایر دیپلماتها میتواند از این منظر نیز قابل تحلیل باشد که صرفا یک بازی سیاسی و مانور روی برجام است.
با این حال بهروز طریقت در تقابل با آنچه نعیمی ارزیابی کرد، معتقد است اگرچه اکنون بیش از هر زمان دیگری فرصت و امکان احیای برجام یا توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به کمترین حالت ممکن رسیده است، اما کماکان این توافق میتواند مسیر مذاکرات جدید باشد؛ تا جایی که این تحلیلگر مسائل بینالملل در گپوگفتش با «شرق»، دور تازه مذاکرات پشت پرده ایران و آمریکا یا ایران و اروپا را بر پایه و چارچوب همان توافق هستهای قبل ارزیابی میکند. از منظر طریقت، حتی اگر احیانا موضوع توافق کوچک یا تفاهم در میان باشد، شالوده آن بر اساس همان توافق هستهای سال ۲۰۱۵ خواهد بود.
با این خوانش، مفسر حوزه برجامی، تأثیر توافق سال ۲۰۱۵ را به قدرت انکارناپذیری میداند که دولت بایدن اگرچه اکنون به دنبال مذاکرات جدید است، اما نهایتا سعی دارد در بهترین حالت و سناریوی ممکن با اضافهکردن بندهای نظامی، منطقهای و همچنین بالابردن بندهای غروب هستهای به توافق سال ۲۰۱۵ یک نسخه از همان برجام را شکل دهد؛ کمااینکه طریقت به تلاشهای دوره دونالد ترامپ هم رجوع میکند و یادآور میشود که «ترامپ هم سعی میکرد یک نسخه بزرگتر، طولانیتر و وسیعتر از برجام را محقق کند». به همین دلیل این کارشناس تأکید دارد «هر گزینهای برای جایگزینی برجام، ریشه در همان برجام دارد».
البته بهروز طریقت با نگاه به گفتههای اخیر رافائل گروسی این را هم معترف است که «حال و روز برجام بههیچوجه خوش نیست و تقریبا تلاشی هم برای احیای آن در دستور کار هیچکدام از طرفین قرار ندارد». اشاره این کارشناس به سخنرانی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در توکیو، پایتخت ژاپن است. گروسی در این کنفرانس خبری در توکیو، اوضاع درباره توافق هستهای را «دشوار» توصیف و تأکید کرد «تلاشها درباره برجام فعلا متوقف شده است و در آن حوزه اتفاقات زیادی در جریان نیست». هرچند گروسی از ادامه همکاری با ایران خبر داد، با وجود این اذعان کرد که همکاری با ایران در سطحی که او دوست دارد باشد، نیست و او (گروسی) این موضوع را به همکاران ایرانی منتقل کرده است. رافائل گروسی درباره سفر خود در ماه مارس به ایران که به حصول یک توافق میان دو طرف انجامید، به ذکر این نکته پرداخت که «چندین مسئله میان دو طرف معلق مانده است». البته این دیپلمات ارشد حوزه هستهای یادآور شد که با همتایان ایرانی خود بر سر بیانیه مشترک و برخی فعالیتهایی که لازم است انجام دهیم، به توافق رسیده است.
در کنار آنچه گروسی درباره حال ناخوش برجام عنوان کرد، جان کربی هم در گفتوگو با روزنامه الشرق تأکید کرد که توافق هستهای قریبالوقوع با ایران در کار نیست. سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در اظهاراتی به رایزنیهای واشنگتن با تهران درباره تبادل زندانیان پرداخت و گفت که واشنگتن همواره از کانالهای گفتوگو با ایران حتی در دورهای که تلاشها برای احیای برجام متوقف شد، محافظت کرد. کربی مستقیما سراغ مذاکرات با طرف ایرانی بر سر زندانیان دوتابعیتی رفت و عنوان کرد که بهطور روتین درباره آزادی زندانیان آمریکایی موجود در تهران با تهران گفتوگو میکنیم.
این مقام آمریکایی درباره ادعاهای منتشرشده مبنی بر تلاش ایران برای توقیف دو کشتی تجاری در آبهای خلیج فارس نیز ادعا کرد که ایرانیها غیرمسئولانه رفتار میکنند، اما این امر به معنای توقف تماسها با این کشور نیست. سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید خاطرنشان کرد که وجود خطوط ارتباطی با ایران مسئله بدی نیست، بلکه برعکس امر خوبی است. جان کربی در یک جمله کوتاه و صریح درباره توافق هستهای نیز گفت: «توافق قریبالوقوعی با ایران در این زمینه نداریم». این مقام آمریکایی درباره جزئیات توافق تبادل زندانیان نیز گفت که نمیتوانم به جزئیات بپردازم، اما درباره بازگرداندن شهروندان آمریکایی بازداشتشده در ایران و روسیه با دو کشور گفتوگو کردیم.
بهروز طریقت در ارزیابی خود از آنچه گروسی و کربی گفتهاند، به «شرق» از چالشهای تهران و واشنگتن در احیای برجام میگوید و اذعان دارد که «با وجود نیاز هر دو طرف آمریکا و ایران به دستیابی به توافقی موقت که در خدمت منافعشان باشد، دستیابی به چنین توافقی با موانع بزرگی مواجه است»؛ چون از دید این تحلیلگر «همپیمانان آمریکا در منطقه بهویژه اسرائیل و بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا با این توافق مخالف هستند و در مقابل آن سنگ میاندازند». هرچند طریقت اعتقاد دارد که شاید دولت بایدن بتواند این چالشها را پشت سر بگذارد، ولی این کارشناس از چالش بزرگتر و دشوارتری که ممکن است مانع امضای این توافق شود، سخن به میان میآورد که ناظر بر بیاعتمادی بین ایران و آمریکاست که به نظر طریقت، در گذشته نیز مانع دستیابی به توافق نهایی یا درازمدت بین دو کشور شده است.
از این زاویه، تحلیلگر حوزه برجام به «شرق» میگوید: «تردیدها و بیاعتمادیها بین ایران و آمریکا اکنون بیش از هر زمان دیگری بیشتر و تندتر شده است؛ زیرا مجموعه عملکردهای دو طرف بعد از بدعهدی آمریکا در چند سال گذشته یا از همان سال ۲۰۱۵ و آغاز اجرای برجام تا به اکنون به نحوی بوده است که روزبهروز دایره تردیدها و ابهامها نسبت به همدیگر تقویت شده و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است. ایران بعد از عهدشکنی آمریکا غنیسازی ۶۰ درصد و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته را تسریع کرد و گسترش برنامههای هستهای را در نظر دارد و در مقابل دولت بایدن هم تحت عناوین و عبارات و ادعاهای گوناگون، تحریمهای متعددی را علیه ایران اعمال کرده است».
با این وجود، طریقت در بخش پایانی تحلیل خود تأکید میکند: «آنچه میتواند یک بستر مناسب، منطقی، عقلانی و واقعبینانه را برای مدیریت مذاکرات و کاهش تردیدها و بیاعتمادیها فراهم کند، بر مبنای مسیر طیشده برجام در سال ۲۰۱۵ خواهد بود». البته امید نعیمی هم همسو با ارزیابی بهروز طریقت، به این نکته اشاره دارد که «تقریبا موضوعیت برجام در شرایط کنونی به اهمیتش برای ترسیم مذاکرات جدید بازمیگردد»؛ چون به زعم این کارشناس، در حال حاضر با وجود اختلافها و گسل بین تمام طرفها از ایران و اروپا گرفته تا تهران و واشنگتن و همچنین با در نظر گرفتن تبعات مخرب جنگ اوکراین و گسل جدی روسیه و چین با اروپا و آمریکا، هیچ فضای مناسبی برای ترسیم مذاکرات جدید به عنوان سناریوی آلترناتیو برجام وجود ندارد، ضمن آنکه از منظر این کارشناس، مذاکرات برای ترسیم یک سناریوی جایگزین برجام خود به سالها زمان نیاز دارد که به نظر میرسد در طرفهای برجام و از سوی دیگر در بدنه سیاست خارجی دولت سیزدهم توان ترسیم چنین توافقی وجود ندارد. نعیمی در جمله پایانی خود روی این موضوع تمرکز میکند که فعلا دولت سیزدهم با در نظر گرفتن برخی مشکلات داخلی، بهترین گزینه را ادامه مذاکرات روی مسیر توافق سال ۲۰۱۵ و احیای برجام تعریف کرده است؛ چراکه میداند آنطور که باید پتانسیلی برای ترسیم نقشه جایگزین وجود ندارد.
با توجه به دوقطبیشدن مسئله برجام در واشنگتن و تهران، گامهای یکجانبه برای کاهش تنش ممکن است در حال حاضر از نظر سیاسی جایگزین مناسبتری نسبت به مذاکره برای توافق جدید یا احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ باشد. از نظر ایالات متحده، کاهش تنشها احتمال پیشرفت برنامه هستهای ایران فراتر از خطوط قرمز آمریکا یا صهیونیستها برای آغاز اقدام نظامی را کاهش میدهد. همچنین محدودکردن برخی فعالیتهای هستهای و افزایش شفافیت، فاصله تا گریز هستهای را بیشتر میکند. برداشتن گامهایی برای کاهش تنش همچنین به هر دو طرف اجازه میدهد تا اهرمهایی برای مذاکرات آتی داشته باشند و میتواند سریعتر از بازگشت به مذاکرات برجام اجرائی شود. اما مسیر پیشرو برای ادامه مذاکرات و توافق یا تفاهم احتمالی هرچه باشد به زعم ارزیابی کارشناسان بر بستر همان برجام خواهد بود.
روابط ایران و اروپا از تقابل تا مذاکره
در کنار آنچه درباره اهمیت برجام گفته شد، موضوع قابل ملاحظه دیگر به تناقض در عرصه روابط ایران و اروپا بازمیگردد. در حالی که سه کشور اروپایی عضو برجام و نیز اتحادیه اروپا پیش از نشست دورهای شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام عملا از تصمیم خود برای نقض آن برجام خبر دادند و بهصراحت عنوان کردند که به دنبال تداوم تحریمهای موشکی علیه ایران بعد از ۱۸ اکتبر/ ۲۶ مهرماه هستند و همچنین با در نظر گرفتن مواضع ضد ایرانی اروپاییها در نشست دورهای شورای امنیت و نیز بیانیه مشترک تروئیکای اروپایی بعد از نشست مذکور، حسین امیرعبداللهیان از ادامه مذاکرات با اروپاییها گفت.
وزیر امور خارجه در گفتوگو با شبکه فونیکس چین با اعلام این خبر که هفتههاست گفتوگوهایی را با سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس شروع کردهایم که نقطه آغازین آن از نروژ بوده و اخیرا هم در امارات متحده عربی ادامه پیدا کرد، این مذاکرات را ناظر بر این عبور از سوءتفاهمها معرفی کرد تا به زعم رئیس دستگاه سیاست خارجی ایران، «تهران و سه کشور اروپایی در مسیر تعامل و همکاری بهتری قرار بگیرند». البته به گفته امیرعبداللهیان تلاش برای لغو تحریمها با استفاده از ابزار دیپلماسی و مذاکره کماکان ادامه دارد.
آنچه از زبان حسین امیرعبداللهیان مطرح شد به نظر میرسد با رفتارهای اروپاییها بهخصوص در روزها و هفتههای اخیر در تناقض است. علی ناطقی در گفتوگو با «شرق» در تشریح این تناقض یادآور میشود: «اروپاییها اکنون به دلیل تداوم جنگ اوکراین سعی دارند از هر مسیر ممکن، روسیه را بهشدت تحت فشار قرار دهند تا این جنگ هرچه سریعتر پایان پیدا کند». به گفته این تحلیلگر حوزه بینالملل، «مناسبات نظامی، دفاعی و امنیتی تهران-مسکو یکی از محورهایی است که اروپا در نظر دارد که با قطع یا محدودکردن آن، دست روسیه را در جنگ اوکراین پایین بیاورد». در عین حال، ناطقی این نکته را گوشزد میکند که اروپاییها تمایلی ندارند از نقاط حساس تهران عبور کنند، بلکه به زعم او، اروپا ضمن تلاش برای ایجاد بنبست در روابط مسکو و تهران در حوزههای نظامی، دفاعی و امنیتی، در تلاش است مذاکرات پشت پرده خود را با ایران به نحوی ادامه دهد که تنش یا مناقشه اتمی را هم به دنبال نداشته باشد.
قبلتر هم شهاب اسفندیاریمنفرد در گفتوگو با «شرق» روی برنامهریزی اروپا در قبال ایران تأکید کرد؛ برنامهریزیای که به موازات احتمال تمدید تحریمهای موشکی ایران از سوی اروپاییها با هدف ایجاد شکاف در مناسبات دفاعی مسکو–تهران و همچنین پایاندادن به تجاوز روسها در خاک اوکراین، خواهان مدیریت تنش با تهران در حوزه هستهای نیز هست. چنانکه به باور این کارشناس «برلین، پاریس و لندن سعی دارند دور جدید مذاکرات چند هفته اخیر خود را همزمان با گفتوگوهای پشت پرده تهران-واشنگتن ادامه دهند که پرونده هستهای ایران هم دچار تصاعد تنش نشود». به همین دلیل اسفندیاریمنفرد تأکید کرد: «حتی اگر اروپاییها تحریمهای تسلیحاتی را تمدید کنند، این احتمال وجود دارد مذاکرات از سوی تهران کماکان با اروپا و آمریکا حفظ شود». مگر آنکه به زعم این تحلیلگر، «تأثیرات سیاسی جریانهای رادیکال داخلی دو طرف، معادلات را به نحو دیگری تغییر دهد».
نظر شما :