چهل و هشتمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم
اسرائیل جدی نیست
دیپلماسی ایرانی: پس از وقفه ای یک ساله، امسال با تماس هایی که با سرکیس نعوم، روزنامه نگار مشهور لبنانی داشتیم مجددا توانستیم یادداشت های او را دریافت کنیم. به دلیل پاندمی کرونا، وی سال گذشته به ایالات متحده سفر نکرد و برای همین سلسله یادداشت هایش در دیدار از امریکا را نیز منتشر نکرد. او گفت بعد از بیست سال سفر مداوم به امریکا برای نخستین بار وقفه ای در این سفر ایجاد شد که مسببش کرونا بود. وی در پیامی که سال گذشته به سردبیر دیپلماسی ایرانی داد گفت که کرونا به قدری دست و پا گیر بود که حتی امکان سفرهای بین ایالتی نیز وجود نداشت برای همین هیچ کدام از برنامه هایش برای این سفر تحقق نیافت و برای همین از اساس سفر را لغو کرد. اما امسال با فروکش کردن کرونا، او به ایالات متحده رفت و توانست با مقامات سابق و فعلی امریکایی گفت وگو کند. قبل و بعد از سفر با او در تماس بودیم و با توافقی که با هم داشتیم سلسله یادداشت های مربوط به ایالات متحده اش را در اختیار ما قرار داد.
به این ترتیب این یازدهمین سال است که دیپلماسی ایرانی سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند. در ادامه بخش چهل و هشتم آن را می خوانید:
به یکی از مسئولان عالی رتبه در یک سازمان یهودی امریکایی که تمامی مواضع و رفتارهای اسرائیل را تایید می کند و همواره از سیاست های آن در داخل ایالات متحده حمایت و از منافع آن دفاع می کند، گفتم: «اگر اسرائیل واقعا برای راه حل ایجاد دو کشوری و عملیاتی کردن آن جدی بود کار را برای آن تسهیل می کرد و بعد از توافقات اسلو با فلسطینینان در سال 1993 و سال های بعد از آن کاری می کرد. اما اسرائیلی ها جدی نبودند و دولت های اسرائیلی گوناگونی که بر سر آمدند با همه اختلافاتی که با هم داشتند نتوانستند برای این موضوع کاری کنند و راه حلی را پیش ببرند، جز این که برای سرزمین های اشغالی فلسطین مشکلات بیشتر ایجاد کنند یا موضوع آن را معلق نگه دارند کاری نکردند.»
بعد به تشدید فعالیت ها در شهرک سازی ها در سرزمین های اشغالی اشاره کردم و گفتم: «هدف از تشدید تحرکات برای شهرک سازی در سرزمین های اشغالی ناکام گذاشتن طرح دو کشوری بود و انداختن مسئولیت عدم تحقق آن بر گردان مقامات فلسطینی و در راس آنها محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینی بود. الآن و با تراکم بیشتر شهرک سازی ها دیگر راه دو دولتی بسیار چالش برانگیز شده و دیگر قابل تطبیق و اجرا نیست.»
جواب داد: «اما یاسر عرفات در گفت وگوهایش با ایهود باراک در حضور رئیس جمهوری وقت امریکا، بیل کلینتون، خود از رسیدن به توافق و حل این موضوع عقب نشست نه اسرائیل. او نمی خواست کوتاه آمدن از قدس و حق بازگشت فلسطینیان به روستاها و شهرها و شهرستان ها و خانه هایشان به اسم او نوشته شود.»
گفتم: «اگر اسحاق رابین به دست تندروهای وابسته به مجموعه یهودی های افراطی کشته نشده بود شاید با عرفات به توافق می رسید و راه حلی پیدا می کرد. این دیدگاه را بسیاری از اداره های عربی و بین المللی دارند.»
جواب داد: «رابین هم راه حل دو کشوری یا هر چیز دیگری را برای فلسطینیان نمی پذیرفت. موضعش در آن موقع رسیدن به توافق برای همه قضایای معلق مانده و پیچیده بود که برای مذاکرات نهایی باقی مانده بود.»
گفتم: «حتی در موضع سوری – اسرائیلی که انتظار می رفت از موضوع فلسطینی – اسرائیلی آستانتر باشد نیز اسرائیل جدیتی برای رسیدن به یک راه حل مسالمت آمیز با سوریه از خود نشان نداد. اطلاعات موثق نشان می دهد که مذاکرات مفصلی را مسئولان امریکایی دنبال کردند و به طور جدی و وزین گفت وگوها میان سوریه و اسرائیل را پیش بردند و حتی نقشه ها را کشیدند و از جمله مناطقی که باید اسرائیل از جولان سوریه عقب نشینی کند مشخص کردند و حتی امضای پیش نویس اولیه آن هم شد و توافق شد تا گفت وگوهای نهایی انجام شود و حتی برای تشکیل جلسه سه جانبه سوئیس میان رئیس وقت امریکا، بیل کلینتون و رئیس جمهوری وقت سوریه، حافظ اسد و ایهود باراک، نخست وزیر وقت اسرائیل هم توافق شد. جلسه برگزار شد اما کلینتون موضوع طرح توافق را که از قبل بر سر آن توافق شده بود پیش نکشید، بلکه حتی جلسه را به گونه ای تسهیل کرد که باراک از آنچه قبلا توافق شده بود عقب نشینی کند. اینجا بود که اسد عصبانی شد، این مرحله ای بود که بیماری اش عود کرده بود، ساکت شد و در طول جلسه هیچ چیز نگفت تا این که جلسه با ادامه اختلافات و درگیری ها پایان یافت. آیا این جز این است که اسرائیل در سعی برای رسیدن به صلح و راه حلی چه با فلسطینیان چه با کشورهای عربی جدی نیست؟»
تنها به حرف هایم گوش کرد و هیچ چیز نگفت، بعد از مکث موضوع دیگری پیش آمده و بحثمان عوض شد.
ادامه دارد...
نظر شما :