پوتین به دام افتاده است؟
اوکراین، تله امریکا برای روسیه
نویسنده: علیرضا سهرابی نور، کارشناس روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: جنگ در اوکراین حس قوی دژاووی تاریخی را القا می کند. تصاویری که از دوئل های توپخانه و جنگ سنگر گرفته می شوند، اگرچه به شیوه قرن بیست و یکم از طریق عکس های نزدیک و شخصی، از دوربین های تلفن همراه و فیلم های پهپاد، با کیفیت بالا ثبت شده اند، به طور مشخص حس قرن گذشته را در انسان ایجاد می کند.
این جنگ نیز مانند تهاجم استالین به فنلاند در جنگ زمستانی 1939، ارتش روسیه توسط دشمن بسیار کوچکتر و از دست رفته در باتلاق افتاده و خونین شده است. درست بیش از ۸۲ سال پیش، سربازان فنلاندی توانستند در مقابل ارتش سرخ شوروی به موفقیت دست پیدا کنند. آنها توانستند ارتش سرخ شوروی را در شهر تولو جاروی شکست دهند. پیروزی فنلاند در آن زمان یک پیام بزرگ را نشان میداد که ارتش سرخ شوروی شکستناپذیر نیست. فنلاندیها مجددا ۱۰ هفته بعد شکست ارتش سرخ شوروی را تکرار کردند و نشان دادند که موفقیت قبلی آنها تصادفی نبوده است.
هر دو طرف اکنون در حالت سردرگمی هستند زیرا "عملیات نظامی ویژه مسکو" که قرار بود چند روز طول بکشد، به بیش از یک سال جنگ فرسایشی دیگر تبدیل شده است. روسیه در حال پرتاب امواجی از سربازگیری و مزدوران در نبردهای نزدیک در اطراف شهرهایی مانند باخموت و وهلهدار است.
نقشه آمریکا برای آلمان و روسیه
در سال2001 ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در پارلمان مرکزی (بوندس تاگ) آلمان فدرال که در شهر برلین سخنرانی کرد. در این سخرانی طولانی، پوتین به طرح بحث صلح میان روسیه و اروپا از جمله آلمان پرداخت و دکترین «خانه اروپا» را مطرح کرد. او گفت که رابطه اروپا و آمریکا غیر قابل انکار است اما اروپا باید به دنبال راه حلی برای مشکلات خود باشد و به نوعی به استقلال برسد و به یک بازیگر و ابرقدرت مستقل تبدیل بشود، بدون تحت سلطه بودن سیاست های آمریکا.
در این سخنرانی پوتین تمام تلاش خود را کرد که ذهنیت کشورهای اروپایی را به سوی تغییر نسبت به روسیه سوق بدهد، و روسیه را یک کشور خواهان صلح و همکاری قلم داد کند و ذهنیت شوروی سابق را از ذهن آنها پاک کند.
در طول این سخنرانی نمایندگان مجلس آلمان تحت تاثیر صحبت های پوتین 15 بار ایستاده او را تشویق کردند که این ابراز احساسات، آژیر خطر را در کاخ سفید به صدا در آورد. ایالات متحده با توجه به رشد سریع اقتصادی آلمان و تبدیل شدن این کشور به قطب اقتصادی اروپا و با توجه به انرژی ارزان روسیه و وجود نیروی مناسب برای بکارگیری و سرمایه گذاری در این کشور، از اتحاد این دو کشور به به خطر افتادن قدرت هژمونیک خود را احساس کرد.
اوکراین کلید هارتلند
برای درک بهتر این جنگ نگاهی به کتاب صفحه شطرنج بزرگ زبیگنیو برژینسکی که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، مفید است. برژینسکی در این کتاب از دموکراتیزه شدن اوکراین، تحقق عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو، و ورود مجدد روسیه برای کنترل اوکراین را خطری جدی برای غرب دانسته است. برژینسکی در کتاب خود اهمیت ژئوپلیتیکی اوکراین را این گونه بیان میکند: «اوکراین در صفحه شطرنج اروپا یک منطقه جدید و مهم و یک محور ژئوپلیتیکی است، چرا که وجودش به عنوان یک کشور مستقل، دگرگونی روسیه را تسهیل میکند. اگر مسکو کنترل اوکراین را که دارای منابع مهم و خروجی به دریای سیاه است، به دست بگیرد، روسیه دوباره ثروت خود را در دست خواهد گرفت و از اروپا تا آسیا میتواند به یک امپراتوری تبدیل شود.» در این کتاب، برژینسکی ارزیابی مهم دیگری نیز انجام میدهد: «نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که روسیه بدون اوکراین نمیتواند در اروپا باشد. در حالی که اوکراین میتواند بدون حضور روسیه در اروپا باشد. روابط اروپایی اوکراین نقطه عطفی برای روسیه خواهد بود. انتخاب اوکراین به نفع اروپا، روسیه را نه به عنوان کشور اروپایی و نه آسیایی بلکه عنوان یک اوراسیایی در درگیریهای نزدیک خود تنها رها میکند».
با توجه به بررسی متغییرهای موثر در جنگ اوکراین پیروز جنگ اوکراین و روسیه قطعا امریکاست و بازنده حتمی اروپا و روسیه هستند.
در طول یک سال گذشته از جنگ و با توجه به بحران اقتصادی آمریکا، این کشور توانست با تحریک روسیه، پوتین را وادار کند که شروع کننده جنگ باشد و این کشور را متجاوز در بین افکارعمومی بین المللی نشان دهد و به اهداف خود تحت عنوان جذب سرمایه کشورهای اروپایی برای نجات از بحران اقتصادی و قدرتمندتر کردن دلار به عنوان ارز اول مبادلات جهانی شود، و از همه مهمتر از اتحاد دو قدرت آلمان و روسیه در راستای اهداف هژمونیک خود جلوگیری کند.
نظر شما :