فرصت ها برای پاس طلایی و گل زنی های تاریخی
اردوغان را دریابیم
دیپلماسی ایرانی: «پاس طلایی» در فوتبال را حتما شنیده آید که معمولا زیباتر از گل زدن است. «پاس طلایی سیاسی» هم داریم.
همین جناب کسینجر، پاس های طلایی ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری آمریکا بود که در روابط بین الملل تحول ایجاد کرد.
پاس های طلایی هلموت کهل، صدراعظم آلمان به گنشر، وزیر امور خارجه، غوغا کرد و آلمان را متحد و اروپا و روابط شرق و غرب را دگرگون کرد.
فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل، با مشارکت یکدیگر، جنگ جهانی دوم را در مسیر پیروزی متفقین علیه متحدین قرار دادند.
حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب و پایه های حکومت در جمهوری اسلامی تلاش کردند و ایران را به عنوان الگو برای دیگر کشورها قرار دادند، آنها برای رسیدن به این هدف زلزله سیاسی جهانی را رقم زدند.
هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خود و تورگت اوزال، همتای ترکیه ای او، روابط ایران و ترکیه را متحول و فعال کردند.
همچنین هاشمی رفسنحانی و ملک عبدالله، ولیعهد و بعدا پادشاه وقت عربستان، هر دو در تنظیم روابط ایران و عربستان موثر بودند.
مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق و دونالد ریگان، رئیس جمهوری اسبق ایالات متحده امریکا با پاس کاری های سیاسی موفق به حذف شوروی شدند.
هدف از مثال های فوق بیانگر این اهمیت است که اگر میخواهید گل بزنید، پاس طلایی لازم است. غرب آسیا «گل زن های خوبی» دارد اما پاس کاری نمی کنند.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه که اخیرا در یک انتخابات دموکراتیک مجددا رئیس جمهور شد، یکی از رهبران در غرب آسیاست که میتواند گل بزند. سیاست های نیمه مستقلانه اردوغان در عرصه سیاست خارجی نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران است. تا قبل از اردوغان، ترکیه حتی در بین کشورهای غربی تحویل گرفته نمی شد. آن را عضو حمال ناتو می دانستند و پشت درهای اتحادیه اروپایی برای ایستادن در سالن نشست رهبران التماس می کرد. اردوغان گل های خوبی زد. کشور سوئد برای عضویت در ناتو، منتظر رخست اردوغان است. اردوغان چندین گل به پوتین زده و مبالغه نیست اگر گفته شود در بین کشورهای همسایه، پوتین بیشترین تاثیرپذیری و نیازمندی را به اردوغان دارد و این را به صراحت ابراز کرده است. اردوغان با جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا دست به یقه است و به روایتی پیروزی اردوغان در انتخابات ترکیه، شکست بایدن و امریکا بود. رهبران اروپایی نیز از اینکه مبادا اردوغان به آنها بتازد با احتیاط رفتار و گفتار می کنند.
همه رهبران در غرب آسیا، گل زن های خوبی هستند. محمد بن سلمان در عربستان سعودی، طالبان، جمهوری اسلامی ایران، محمد امارات متحده عربی با رهبرانش از جمله محمد بن زاید و محمد بن راشد، ترکیه و سوریه گل زنی سیاسی را در مسابقه سیاست خارجی دارند منتهی بصورت پراکنده گل زده اند و بعضا گل به خودی در منطقه حساس و در عین حال تاریخی و غنی غرب آسیا زده اند. در حالی که گل زنی زمانی موثر می شود که نیاز به «پاس کاری» و «همیاری سیاسی» آن رفع شود، به این ترتیب است که پاسکاری و سپس گل زنی به ترفیع جایگاه مردم خسته در منطقه کمک می کند و می تواند مایه مباهات آنها شود.
شاهد هستیم در اتحادیه های فرامنطقه ای مثل بریکس، که می رود به زودی به یک مدعی جدی در برابر بلوک های دیگر سیاسی و اقتصادی جهان از جمله گروه هفت تبدیل باشد، برزیل با چین، و هند با آفریقای جنوبی، و روسیه با همه آنها، پاس کاری سیاسی می کنند. نکته شایان توجه در این است که هر کدام از آنها، به ویژه چین، هر جا لازم باشد در قامت سنگربانی مهم نیز در بریکس ظاهر می شوند. لازم است رهبران در غرب آسیا «پاس های سیاسی» در کمک به یکدیگر برای گل زدن به سود کل منطقه را فراموش نکنند. بریکس می تواند فضای جدیدی باشد که با پاسکاری با آن منافع بسیاری نصیب کل منطقه شود. اقدامی که کشورهای ایران، عربستان، ترکیه و امارات برای عضویت در آن در قامت گل زن وارد عمل شدهاند.
اردوغان را دریابیم، او که اکنون از غرب دل پر خون دارد و به روشنی دید دو طرف آتلانتیک چگونه برای سقوط دولت او دست به دعا برده بودند، حالا که توانسته در یک معادله به چون و چرا، قدرت را حفظ کند، مترصد فرصتی است تا تلافی این رفتارهای غربی ها را بکند. اگر غرب همانند همیشه در فراموشی لحظات ناکامی با هدف حفظ منافعش سعی دارد، اردوغان چنین روحیه ای ندارد و بی مهری ها را به این آسانی فراموش نمی کند. برای همین پیش بینی می شود گرایش او به شرق بیش از پیش شود؛ و این می تواند فرصتی به ما بدهد که از این رویکرد او بهره ببریم و با توسعه همکاری ها با دولت او اقدامات عملی به سود منافع کل منطقه انجام دهیم.
نظر شما :