با کلیچدار اوغلو خود را فریب ندهیم
رئیس جمهور خراسانی ترکیه و تکرار فرآیند خوشخیالی ظهور اردوغان!
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی در بسیاری دورهها با رویدادها یا تکانههای خاص، چرخیده و سبب ظهور الگویی جدید از سیاست عمومی میشود. چنین روندی میتواند در نهایت به تغییر بنیادین در سیاستگذاری عمومی یک کشور و سپس ظهور آنارشی روابط بین الملل در یک منطقه خاص شود.
سیاست خارجی و روابط بینالملل آسیای جنوب غربی طی دو دهه اخیر بیشتر بر اساس سیاستگذاری خارجی تهاجمی و گسترشگرای ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان حرکت کرده، چنین رویکردی در نهایت به پیامدهای ناگوار و خسارتبار بهار عربی در سوریه، عراق، لیبی و ... منجر شد.
سیاستگذاری خارجی تهاجمی و گسترشگرای اردوغان در چارچوب تبدیل ترکیه به قدرت اول آسیای جنوب غربی، شرق اروپا و رهبر جهان اسلام سبب شد تا جهان شاهد الگویی از سیاستگذاری خارجی باشد که بر مؤلفههای احیای امپراتوری اسلامی عثمانی و اقتصاد آزاد یورو متکی بوده و نوعی رژیم نوین جهانی یعنی "یورو عثمانی" را دنبال میکرد.
الگوی یورو عثمانی اردوغان برای احیای ترکیه بزرگ با ورود به اقتصاد آزاد و شکوفای اتحادیه اروپا و از سوی دیگر بازتصرف سرزمینهایی که بین سالهای 1911 تا 1923 از امپراتوری عثمانی جدا شده بودند، چشمانداز 2023 اردوغان را تشکیل میداد که در نهایت به شکست منتهی شد. بیشترین خسارت سیاست چشم انداز 2023 اردوغان برای ایران بود که زمانی از چشمانداز ظهور یک سیاستمدار اسلامگرای ترکیه یعنی اردوغان در سالهای آغازین قرن جدید یعنی 2001 به شدت سرخوش و خوشبین بودند!
اکنون در آستانه انتخابات سراسری ترکیه در اردیبهشت 1402، بار دیگر خوشخیالی افراطی بر افکار عمومی ایران غالب شده و احتمال شکست اردوغان و پیروزی کمال قلیچداراوغلو " Kemal Kilicdaroglu "به عنوان یک پیروزی بزرگ و فرصت جدید برای ایران طرح میشود!
اصرار خاص بر ریشههای نژادی و هویت ایرانی و خراسانی قلیچداراوغلو در افکار عمومی ایرانیان که با عنوان رئیس جمهوری خراسانی ترکیه تفسیر میشود را میتوان در قالب همان الگوی خوشخیالی و خودفریبی ایرانیان از ظهور و قدرتیابی اردوغان در 2001 مورد تحلیل قرار داد:
یکم - اردوغان مسلمان و قلیچداراوغلوی علوی خراسانی: در ابتدای قرن بیست و یکم بود که تحولات ترکیه برای سایر قدرتهای بزرگ منطقه ازجمله ایران از اهمیت فراوانی برخوردار شده و نشانههای یک تغییر بنیادین در سپهر سیاسی این کشور مورد استقبال ایرانیان بهخصوص بسیاری از دولتمردان ایران قرار گرفت.
ظهور یک حزب و به رهبری یک سیاستمدار اسلامگرا با گرایش به برقراری حجاب و سایر احکام اسلامی در ترکیه، سیاستگذاران ارشد ایران و حتی برخی مراجع دینی ایران را نیز دچار سرخوشی و خوشخیالی افراطی یا همان خودفریبی ناشی از عدم درک بازی قدرت و مناسبات قدرت در ترکیه کرده، رجب طیب اردوغان را در ایران به یک مصلح و ناجی اسلام و منطقه بدل کرد که طی حکومت بیست ساله خود بر ترکیه، خسارتبارترین پیامدهای منطقهای و جهانی را برای منافع راهبردی ایران داشته است.
اکنون که کمال قلیچداراوغلو (کلیچداراوغلو) به عنوان نامزد ائتلاف بزرگ اپوزیسیون ترکیه معرفی شده و نظرسنجیها از برتری و پیروزی ایشان بر اردوغان حکایت دارد، بار دیگر نیز همان فضای خوشخیالی و خودفریبی از ظهور یک مصلح ترکیهای که البته دارای مذهب علوی بوده، دارای پیشینه اهل بیت تشیع و ایرانی نیز هست، بر ایران حاکم شده است!
گستاخیها و توهینهای اردوغان به ایران در قالب سیاستگذاری خارجی تهاجمی و گسترشگرای ترکیه، سبب بیزاری شدید ایرانیان از شخص اردوغان و سیاستهای ضد ایرانی وی شده است. در چنین شرایطی است که حضور یک نامزد ریاست جمهوری که:
- علوی مذهب باشد
- دارای پیشینه و ریشه ایرانی و خراسانی باشد
- خود را از خاندان اهل بیت و سادات بداند
- به رویکردهای مسالمتآمیز داخلی و بینالمللی در عنوان گاندی ترکیه معتقد باشد و ...،
سبب شده است تا افکار عمومی ایران بار دیگر به دنبال ظهور یک منجی جدید در ترکیه به نام کمال قلیچداراوغلو ایرانی باشد.
دوم - سلطنت اردوغان و دموکراسی قلیچداراوغلو برای ایران: حکومت بیست ساله اردوغان که طی سالهای اخیر به اوج دیکتاتوری مطلق رسیده و انگاره سلطنت اردوغان بر ترکیه را شکل داده، در حال فروپاشی با انگاره خوشایند دموکراسی داخلی و صلح بینالمللی کمال قلیچداراوغلو است.
سلطنت 20 ساله اردوغان بهویژه در دهه دوم این سلطنت که با تهدیدات و گستاخیهای خاص دولت اردوغان علیه ایران در سوریه، عراق، جمهوری آذربایجان و ... همراه بوده برخی تحلیلگران و اغلب ایرانیان را به رویکرد حمایت از سرنگونی اردوغان در سپهر سیاسی ترکیه رهنمون ساخته است.
ایرانیان و حتی برخی سیاستمداران و سیاستگذاران ایرانی امیدوارند تا با سرنگونی سلطنت اردوغان و قدرتیابی یک رئیس جمهور علوی سکولار و ایرانی در ترکیه، تنشهای استراتژیک و مبارزات ژئوپولیتیک ایران و ترکیه نیز پایان یافته، ایران و ترکیه از چالشها و هزینههای فراگیر قدرتنمایی منطقهای این دو قدرت برتر، خلاص شوند.
از سوی دیگر بسیاری از ایرانیان امیدوارند تا تغییر قدرت در ترکیه و حاکمیت قلیچداراوغلوی اصلاحطلب علوی سکولار ایرانی بتواند فشار بر ایران برای اصلاح رویکردهای حکمرانی خود را بیشتر کند.
*
یکی از بزنگاههای حساس در یک دهه معاصر را میتوان انتخابات سراسری ترکیه و احتمال تغییر دولت و ریاست جمهوری اردوغان به دولت و ریاست جمهوری کمال قلیچداراوغلو برشمرد که پیامدهای گسترده و فراگیر داخلی، منطقهای و جهانی خاص و رازآلودی را در پی خواهد داشت.
جایگزینی کمال قلیچداراوغلوی اصلاحطلب، علوی مذهب سکولار با انگارههایی از مصلح گرایی مهاتما گاندی به جای رویکرد آتشین، تهاجمی و بیشفعال رجب طیب اردوغان در فضای آشفته و آنارشیک جهان که از بحران اقتصادی، جنگ اوکراین و ... رنج میبرد، مانند روزنه امیدی برای سایر قدرتهای منطقهای و جهانی بهویژه شهروندان ایرانی جلوه مینماید.
در چنین فضایی است که نباید فراموش کرد ترکیه هرگز به شرایط آرمانی دهه اول قرن 21 و شکوفایی اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و ... همزمان و همسوی داخلی و خارجی بازنمیگردد و حتی پیروزی اردوغان نیز یک دولت شکننده در سالهای آینده را قطعی میسازد.
**
احتمال پیروزی اپوزیسیون ترکیه به رهبری کمال قلیچداراوغلو بر رجب طیب اردوغان و سرنگونی سلطنت 20 ساله اردوغان به یکی از مهمترین مؤلفههای سیاست خارجی و روابط بینالملل در آسیای جنوب غربی بدل شده که به گونهای خاص سیاستگذاران جهانی را حساس کرده و شهروندان دو کشور ایران و ترکیه را به خود مشغول ساخته است.
اگر چه بسیاری تحلیلگران ایرانی و دوستداران ایران در منطقه به شکست اردوغان در انتخابات 2023 این کشور و پیروزی قلیچدار اوغلو ایرانی تبار و علوی به عنوان یک فرصت آرمانی برای ایران نگاه میکنند، اما همانگونه که در مقاله گذشته خود نیز اشاره کردم، ادامه حکمرانی اردوغان تضعیف شده با سیاستهای شناخته شده، برای ایران بهتر و کم خطر بوده و مورد حمایت سیاستگذاران ایرانی است.
خوشخیالی و خوشبینی افراطی ایرانیان برای پیروزی قلیچداراوغلو در انتخابات 2023 ترکیه که بر مؤلفههای هویتی و نژادی کمال قلیچداراوغلو به عنوان یک ایرانی علوی و سید خراسانی استوار است را تنها میتوان با خوشخیالی و فریب بزرگ ظهور و پیروزی اردوغان در ابتدای قرن 21 مقایسه کرد.
امید حکمرانی یک ایرانی خراسانی بر کشور ترکیه و بهبود روابط دو کشور و رهایی از تنش و شکاف استراتژیک و ژئوپلیتیک دو کشور را میتوان یک انگاره خودفریب دانست. پیروزی قلیچداراوغلو به عنوان رئیس جمهوری خراسانی ترکیه نیز نمیتواند از فشار تنشها میان دو کشور بکاهد اگر سیاستگذاران ایرانی در سیاستگذاری خارجی خود بهخصوص روابط با اروپا و امریکا تجدیدنظر نکنند.
نظر شما :