آیا می توان توافق هسته ای ایران را زنده کرد؟
احیای برجام از نگاه فنی ممکن اما به لحاظ سیاسی چالش برانگیز
نویسنده: کلسی داوِنپورت Kelsey Davenport (مدیر سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحاتی)
دیپلماسی ایرانی: از نظر فنی، بسیاری از موارد نقض توافق هسته ای توسط ایران تا همین اوایل 2023، برگشت پذیر هستند. ایران می تواند بلافاصله غنی سازی اورانیوم را به سطح 3.67 درصد برگرداند، می تواند اورانیوم غنی شده 60 درصد خود را به سطح طبیعی برگرداند یا ذخیره اضافی اش را به کشور دیگری ارسال کند. همچنین می تواند سانتریفیوژهایی را که فراتر از محدودیت های برجام، نصب و عملیاتی شده اند، از کار بیندازد یا منهدم کند، غنی سازی در تاسیسات فُردو را متوقف و هرگونه اورانیوم و نیز سانتریفیوژهای پیشرفته IR-6 را از این سایت جمع آوری کند. با این حال، ایران از غنی سازی 60 درصد و عملیات سانتریفیوژهای پیشرفته، به دانشی دست یافته است که برگشت پذیر نیست.
سازمان بین المللی انرژی هسته ای هم می تواند نظارت سرزده و تدابیر راستی آزماییِ الزامی در برجام را دوباره برقرار کند. البته این سازمان در تثبیت دوباره آگاهی هایش درباره خط پایه برنامه هسته ای ایران، با دشواری هایی روبه رو خواهد بود. آژانس نیازمند پل زدن روی خلاء ها و دسترسی به سایت هایی است که از برنامه هسته ای ایران پشتیبانی می کنند اما در آنها مواد هسته ای همچون اورانیوم غنی شده وجود ندارد. بازرسان آژانس از فوریه 2021 به این سایت ها دسترسی نداشته اند و در ژوئن 2022 هم ایران دوربین هایی را قطع کرد که باید فعالیت سایت ها را برای آژانس هسته ای ضبط می کردند. بدون وجود یک دانش دقیق از خط پایه پیشرفت برنامه هسته ای ایران، راستی آزمایی برخی محدودیت های خاص برجام، برای آژانس چالش برانگیز خواهد بود.
اکنون در آغازه سال 2023، چالش اصلی احیای برجام، در بخش سیاسی ماجراست. شش قدرت جهانی امضاکننده برجام در ماه اوت 2022 بسیار به توافق نزدیک بودند اما نمایندگان ایران، درخواست هایی غیرواقع بینانه و فراتر از محدوده برجام را پیش کشیدند و گفت وگوها متوقف شد. آنها گفتند که ایران تنها در صورتی توافق را امضا می کند که آژانس هسته ای، پرونده تحقیق درباره آثار اورانیوم را که در سایت های اعلام نشده ایران یافته شده بود، ببندد و هرگز هم دوباره درباره فعالیت های گذشته هسته ای ایران، تحقیق نکند.
اما آمریکا و شرکایش نمی توانند به آژانس هسته ای دیکته کنند که چگونه رویه های راستی آزمایی خود را پیاده کند. فشار بر این آژانس سازمان ملل، اعتبار و استقلالش را که برای ماموریت نظارتی و راستی آزمایی آن بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای ضروری است، کمرنگ می کند. پافشاری ایران بر پیوند دادن این موضوع خارج از قاعده به برجام، پرسش هایی را درباره مقاصد این کشور از بازگشت به برجام پیش کشید.
برخی از کلیدی ترین دستاوردهای عدم اشاعه برجام، همیشگی هستند. ایران باید پروتکل الحاقی را پیاده کند که دسترسی همیشگی آژانس را به تاسیسات و اطلاعات فراهم می آورد. بُرّنده ترین بازرسی ها و راستی آزمایی ها، سپر محافظ درازمدت در برابر دستیابی ایران به جنگ افزار هسته ای است. برجام همچنین ایران را برای همیشه از فعالیت های مشخصی که به ساخت بسته های انفجاری هسته ای مربوط می شود، باز می دارد.
دیگر شروط و محدودیت های برجام و نیز قطعنامه 2231 شورای امنیت بر برنامه هسته ای ایران، به تدریج برداشته می شوند. در اکتبر 2020، تحریم تسلیحات متعارف سازمان ملل علیه ایران برداشته شد. این نخستین مجموعه محدودیت هایی بود که مهلت آنها پنج سال پس از امضای برجام به سر رسید.
برخی محدودیت های نگران کننده تر هم قرار است در اکتبر 2023 به سر رسد. قطعنامه 2231 شورای امنیت، ایران را از واردات و صادرات انواع مشخصی از موشک ها و پهپادها بدون کسب مجوز شورای امنیت، باز می دارد. ایالات متحده و شرکایش مدعی هستند که ایران با ارسال پهپاد به روسیه، این قطعنامه را نقض کرده است اما در اکتبر 2023، این محدودیت هم "غروب" می کند و موضوع منتفی می شود.
در سال 2031، یعنی پانزده سال پس از اجرای برجام، برخی از چشمگیرترین محدودیت های برجام در زمینه غنی سازی اورانیوم توسط ایران، برداشته می شود. این موارد محدودیت بر ذخیره اورانیوم غنی سازی شده و محدودیت غنی سازی 3.67 درصدی را شامل می شود. هنگامی که مهلت این محدودیت ها به پایان برسد، زمان گریز ایران دوباره کوتاه می شود و بطور بالقوه به صفر نزدیک می شود. اما در غیاب برجام، ایران در اوایل 2023 به زمان گریز صفر نزدیک شده است. از زاویه عدم اشاعه، یک تاخیر هشت ساله، ترجیح داده می شود.
اگر برجام احیا نشود، هیچ طرح جایگزین خوبی برای آن نیست. هر جایگزینی، معایب خودش را دارد. بهترین گزینه، یک توافق موقت یا میانجی است، مجموعه ای از تدابیر داوطلبانه دوجانبه که چرخه تشدید را متوقف کند و برای دیپلماسی فرصت فراهم آورد. پیشرفت های هسته ای ایران ریسک منازعه و حملات نظامی علیه آن را افزایش داده است.
در یک توافق میانجی و در کوتاه مدت، تمرکز باید بر افزایش نظارت و راستی آزمایی برنامه هسته ای ایران باشد. دسترسی بیشتر بازرسان آژانس از جمله از سرگیری نظارت بر تاسیساتی که اکنون بازرسی نمی شوند، برای کاهش تنش ها مفید است.
اگر ایران می خواهد نشان دهد که برنامه هسته ای اش صلح آمیز است، باید اراده برداشتن این گام ها را داشته باشد. نظارت جدی تر ادعاهای تهران را تایید خواهد کرد که به دنبال سلاح هسته ای نیست.
آمریکا هم باید احتمالا گشایشی محدود – و برگشت پذیر – در تحریم هایش داشته باشد. ایران باید به سرعت منافع متناسب با امتیازاتش را ببیند. آمریکا برای مثال، می تواند دارایی های فریزشده ایران در خارج را آزاد کند یا برای فروش محدود نفت، معافیت هایی در نظر بگیرد.
بعید است که ایران، ذخیره اورانیوم غنی شده 20 و 60 درصدی اش را تحویل دهد چرا که آن را یک اهرم کلیدی می داند. بااینحال می توان ریسک اشاعه را با تعیین سقفی برای میزان اورانیومی که ایران به شکل گاز نگه می دارد یا به پودر تبدیل می کند، برطرف کرد (پودر می توند دوباره به گاز تبدیل شود اما کاری زمانبر است و به راحتی هم ردیابی می شود). یک گزینه دیگر هم این است که شمار سانتریفیوژهای پیشرفته نصب شده یا عملیاتی را محدود کرد.
تهران با ریسک این بدسنجی روبه روست که تا به کجا می تواند برنامه هسته ای اش را جلو ببرد بی آنکه لاجرم یک واکنش نظامی آمریکا یا اسرائیل را برانگیزد. نه آمریکا و نه اسرائیل خطوط قرمز مشخصی را بر پیشرفت برنامه هسته ای ایران وضع نکرده اند. این دو کشور می توانند بطور خصوصی به تهران بگویند که چه گام هایی می تواند به یک واکنش نظامی بینجامد.
شفافیت فزاینده برنامه هسته ای ایران هم می تواند خطر منازعه را کاهش دهد. اگر هر گامی به سوی تولید سلاح هسته ای، به خوبی قابل ردیابی باشد، بعید است که آمریکا و اسرائیل درباره مقاصد ایران به پیش داوری نادرستی برسند.
منبع: موسسه صلح آمریکا / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :