در پاسخ به یادداشت "اشتباه تاریخی ارامنه قفقاز"

خطر تقویت شکاف های دینی و قومی به بهانه دفاع از اسلام در قفقاز را جدی بگیریم

۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۱۷۰۶۳ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
آبراهام سزار عاقل اف در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بی‌شک نویسنده محترم چنین قصدی نداشته تا بگوید علت اسلام آوردن بسیاری از مردم در منطقه آذربایجان و ارمنستان به دلیل ترس از خشونت و زور و قتل و جنگ و غیره بوده است اما متن ایشان از قصد و نیت نویسنده سرپیچی کرده و چنین معنایی را جامه عمل می‌پوشاند.
خطر تقویت شکاف های دینی و قومی به بهانه دفاع از اسلام در قفقاز را جدی بگیریم

نویسنده: آبراهام سزار عاقل اف

دیپلماسی ایرانی: اخیر نویسنده ای با نام مستعار شعیب اسماعیل میرزوئیان در رابطه با تنش های بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان در سایت دیپلماسی ایرانی مقاله ای با عنوان "اشتباه تاریخی ارامنه قفقاز" را منتشر کرده‌ که هرگز نمی‌توان از کنار آن به سادگی عبور کرد. 

محتوای این مقاله نوآورانه، بدیع، ارزشمند و حاوی مفاهیم عمیق نیست، اما نکته‌ای که انسان را به تأمل وامی دارد این است که در سایت معتبر دیپلماسی ایرانی چنین مطلبی درج شده و به بهانه ارائه پیشنهادهای مسالمت جویانه برای حل بحران قره باغ نویسنده به صراحت خواستار مسلمان شدن اجباری ارامنه شده و ریشه درگیری های فعلی را دوری ارامنه از سنت ختنه کردن (سنت کیوره) و تسلیم نشدن در برابر اسلام دانسته است.

اینکه چنین راه حل غیرمنطقی و مبتنی بر زور و اجبار با چنین محتوای نامناسبی چه تصویری از مفاهیم اسلامیت، ایرانیت، دیپلماسی، همسایگی، تاریخ و همزیستی مسالمت آمیز به مخاطب القا می‌کند در مرحله اول اهمیت قرار ندارد. نکته در اینجاست که فردی در قامت تحلیلگرمسائل قفقاز، مسائل پیچیده فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ... را به ختنه کنان نوزادان گره زده است. البته اگر نویسنده در خلال مباحث مربوط به تاثیر و تاثر فرهنگ ها مثال های گوناگونی را مطرح می‌کرد و شاید به سهم خودش نمکی هم به این ملغمه از جنس ختنه اضافه می کرد بحثی نبود، لیکن پیوند دادن کل ماجرای ارتباط دوقوم با زبانها، سوابق جغرافیایی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی و صد البته ژئوپلیتیکی طولانی – که با ژئواستراتژی ابر قدرت ها در هم آمیخته – به سطح ختنه کودکان فروکاستن خطایی غیرقابل بخشش است. 

البته در پس این تحلیل مغرضانه قطعا هدف یا اهدافی وجود دارد و این چنین مطالبی از چشم تیزبین طرف‌های درگیر در منطقه قفقاز پنهان نخواهد ماند. نه آذری های ایران و نه جمهوری آذربایجان و نه ارامنه و مسیحیان و نه طرفداران هیچ‌یک از آنها از تحلیل ساده انگارانه این متن به سادگی عبور نمی کنند. جالب اینکه در بخش نظرات تقدیمی مخاطبان در ذیل این مطلب، بسیاری صدر و ذیل این وجیزه را به هم پیچیده و اکثرا به تندی از نویسنده انتقاد کرده‌اند. به عنوان مثال کاربری به درستی نوشته است: "دو مسأله ای که در مقاله تحت عنوان اشتباه از آنها یاد شده، جزء حقوق اولیه انسانها هستند. اولی انتخاب دین یا گرایش مذهبی مشخص توسط افراد و دیگری چگونگی تعامل با همسایگان بدون ذوب شدن اجباری در باورهای آنان و همسو شدن با گرایش های سیاسی آنها. بنابراین فرض مقاله یعنی محکوم بودن ارامنه به دلیل عدم تغییر دین مسیحی خود و عدم مسلمان و شیعه نشدن.... در برابر اکثریت مسلمان و شیعه قفقاز از اساس زیر سوال است. به علاوه چرا این پیش‌فرض‌ها در مورد گرجی‌های مسیحی که اتفاقا با جمهوری جعلی آذربایجان (اران) مناسبات چندان خوبی هم ندارند، مطرح نشده است؟! ظاهراً مقاومت جانانه ارمنستان در برابر پان‌ترکیسم به مذاق نوعثمانیها خوش نیامده است."

مطلب در این خصوص بسیار است و می‌توان از تحلیل محتوای متن به اهداف احتمالی پشت پرده نویسنده پی برد. به عنوان مثال، در این متن اگر چه ادعای طرفداری از دین اسلام مطرح شده، اما نویسنده عملا اسلام را عامل تفرقه میان اقوام و فرهنگ های متعدد منطقه قفقاز معرفی کرده و می‌نویسد: «بین اقوام آذری و ارمنی هم نژاد، با آمدن اسلام میانشان دوگانگی ایجاد شد، و یا به عبارتی اسلام عامل وحدت بین این دو قوم نشد ...». جالب اینکه نویسنده در ادامه با فنون خاصی که در تحلیل انتقادی گفتمان کاربست مشخصی دارند به این اهانت پر و بال بیشتری هم می دهد و از عمیق شدن شکاف و بروز دشمنی و غیره در آینده میان مسلمانان و مسیحیان صحبت می کند! در پاراگراف های بعدی نویسنده به جای دعوت به وحدت و همدلی میان پیروان ادیان مختلف ابراهیمی که سیاست رسمی و همیشگی جمهوری اسلامی ایران بوده، ماهرانه و تعمدا جانمایه اختلافات دینی و مذهبی را پررنگ تر می کند، آنجا که به عقبه مذهبی ارامنه و ریشه های اختلافات تحت تاثیر دو دین مسیحیت و اسلام می‌پردازد. این نکته بسیار قابل تامل است! دو دین توحیدی مهم دنیا یعنی، اسلام و مسیحیت (غیر از یهودیت و رژیم صهیونیستی که حضور آن در قفقاز در حمایت از جمهوری آذربایجان و تفرقه افکنی غیرقابل انکار است) در نابسامانی و مشکلات این منطقه مقصر و مجرم معرفی می شوند. آیا این امر تصادفی و ناخواسته است؟ آیا دست‌هایی در کار نیست تا تنور اختلافات قومی و مذهبی را به سمت شعله ورتر شدن سوق بدهند؟

نویسنده در بخش دیگری از متن خود سطح تعاملات فرهنگی دو قوم را به سطح ختنه کودکان فرو می‌کاهد و مجدداً نتیجه خرد ورزی عقلای ارمنی را به پذیرش ختنه کنان و رضایت طرف مسلمان به این سطح از ترقی کاهش می دهد. (البته او پیشتر اتهام آنها را عدم ایمان آوردن می داند، ولی در اینجا از کل مسلمانی به ختنه کنان رضایت می دهد.) وی در جایی از متن ارامنه را متهم معرفی می کند و اتهام آنها را عدم تشرف به مذهب تشیع می‌داند. بر صاحبان خرد پوشیده نیست که در ادبیات نظری تحلیل انتقادی گفتمان (critical discourse analysis) به کار بردن جملات معلوم و مجهول کاربست، معنا و مضمون مشخصی دارند. اینکه ارامنه متهم هستند که به دین اسلام تشرف نیافتند! متهم کننده کیست؟ سند این ادعا کجاست؟ حتی اگر فرض کنیم قصد نویسنده دامن زدن به آتش اختلافات قومی و مذهبی نیست، اما این جملات جز این رویکرد مفهوم دیگری را نمی رسانند. 

بی‌شک نویسنده محترم چنین قصدی نداشته تا بگوید علت اسلام آوردن بسیاری از مردم در منطقه آذربایجان و ارمنستان به دلیل ترس از خشونت و زور و قتل و جنگ و غیره بوده است اما متن ایشان از قصد و نیت نویسنده سرپیچی کرده و چنین معنایی را جامه عمل می‌پوشاند. در خصوص این مقاله سخن بسیار است، لیکن با چند سوال مقاله خود را کوتاه می کنم: آیا حضور جریانات اطلاعاتی، جاسوسی، امنیتی، نفوذی، نظامی و شرارت‌بار صهیونیست های اسرائیلی در منطقه قفقاز و جمهوری آذربایجان و چیرگی و زبردستی آنها در اختلاف افکنی و فتنه انگیزی و مانند اینها نباید موجب شود که در زمان نگارش مطالبی در مورد این حوزه حساس، دقت بیشتری شود؟ آیا نگارش چنین مطلبی جز تشدید کدورت و اختلافات قومی و مذهبی در منطقه حساس قفقاز که از زمان جدایی از ایران روی آرامش را ندیده، نتیجه دیگری دارد؟ چرا نویسنده با ساده سازی یک درگیری عمیق و حذف ده ها عامل و متغیر تاثیرگذار و فروکاهیدن آن به ضرورت اسلام آوردن ارامنه برای حل منازعه قفقاز، آب به آسیاب همان کسانی می ریزد که مدعی مقابله با آنهاست؟ 

نویسنده این متن که هویت وی برای اهل فن آشکار است، به تازگی متنی را نیز در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده و مدعی شده مسجد کبود که در ایروان پایتخت ارمنستان واقع است، دارای کتیبه ها و تکیه ها و سنگ قبرهایی است که از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. از هزاران خانواده مسلمان و نمازگذار که تا سی سال پیش (یعنی در دوره شوروی که به شدت با اسلام مقابله می کرد) در همین مسجد نماز می خواندند نیز خبری نیست و دولت ارمنستان باید در خصوص میراث فرهنگی و معنوی و انسانی و تاریخی مسلمانان پاسخگو باشد؟ صاحبان اصلی ایروان اکنون کجایند؟ آیا آنان قتل عام شده اند یا از ایروان کوچانده شده اند؟ آیا ارامنه متجاوز با مظلوم نمایی کذایی می توانند پرده بر جنایات خود بکشند؟

این نکته بسیار قابل تامل است که در روزهایی که الهام علی اف؛ رئیس جمهوری آذربایجان از عنوان جعلی آذربایجان غربی برای ارمنستان استفاده کرده و ایروان را برای خود می داند، افرادی در داخل کشور نیز همین اظهارات را عینا تکرار کرده و صاحب اصلی ایروان پایتخت ارمنستان را جمهوری آذربایجان می دانند! نکته مهم تر این است که نویسنده این متن کاملا دروغین، به خوبی می داند مسجد کبود طی سال های 1375 تا 1379 توسط بنیاد مستضعفان و جانبازان بازسازی شد و هم اکنون نیز هر روز از ساعت 10 تا 13 و 15 تا 18 به وقت محلی فعال بوده و کلاس های مختلف آموزشی و مراسم متنوع مذهبی در این مسجد برگزار می شود. اما به دروغ از قتل عام و کوچانده شدن و تجاوز ارامنه به آن سخن می گوید! باید توجه داشته باشیم که تقویت جریان پان ترکیسم در کشور با چنین دروغ پردازی هایی موجب جسارت بیشتر کشورهایی مانند ترکیه و جمهوری آذربایجان برای دخالت در امور داخلی ایران شده و کار به جایی رسیده که عوامل وابسته به سازمان های اطلاعاتی این دو کشور به معرفی افرادی فرومایه و دلقک مآب از خاندان قاجار به عنوان اپوزیسیون هم رو آورده اند. بدیهی است این تحرکات در کشوری مانند ایران با هفت هزار سال سابقه تمدنی به جایی نمی رسد، اما افرادی که دانسته یا ندانسته به جاده صاف کن های تجزیه طلبان، قوم گرایان و دشمنان ایران اسلامی مبدل شده اند و ادعاهای بی اساس آنها را تکرار می کنند، باید در رفتارها و اقدامات خود تجدیدنظر کنند، زیرا قطعا این فرصت همیشه برای آنها فراهم نخواهد بود.

کلید واژه ها: قفقاز آذربایجان جمهوری آذربایجان ارمنستان آذربایجان و ارمنستان ارامنه پان ترکیسم تُرک ایران و ترکیه ایران و ارمنستان ایران و آذربایجان ایران و ارمنستان و آذربایجان


( ۳۵ )

نظر شما :

کامران ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۱:۳۰
در مورد بخش اول و اجبار به تغییر دین و نگرش اینچنینی با نویسنده موافقم اما در مورد بخش دوم که همانا پاکسازی قومی صورت گرفته در سرزمین فعلی ارمنستان است تمامی شواهد و مدارک گویای ان است و موضوعی نیست که قابل کتمان باشد از دهها مسجد ایروان یکی همین گوی مسجد مانده و چندین مسجد خرابه در محله تپه باشی ، به راستی پاسخ این سوال که نمازگزاران و مردمی که انجا زیست میکردند اکنون کجا هستند چیز کاملا اشکاری است و نیاز به تفکر خاصی ندارد مسئله کاملا انسانی است و انگ زدن صورت مسئله را پاک نمیکند.کتمان ان و تغییر و انحنای این موضوع در ایران باعث عقب ماندن و دوری افکار عمومی مسلمانان منطقه از ایران میشود.
جامی ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۱:۵۸
اینها رو جدی نگیرید.یک مقاله تبلیغاتی برای دولت متبوعش نوشته.مگر مردم فرارود غیر مسلمان بودندند که توسط تاتارها نسل کشی یا آواره شدند؟مردم اران و شروان شکی و تالش که ایرانی تات و تالش بودند مگر مسلمان نبودند؟
فرزاد ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۲:۲۰
قطعا ژست اسلام خواهی ودفاع از اسلام و مذهب تشیع به رژیم لاییک و ضد مذهب الهام علیف و جریان پان‌ترکیسم مورد حمایت او نمیاد.این ترفند و تاکتیک و شعار«قره باغ خاک اسلام است» و دست آویز قرار دادن دین و مذهب برای اهداف و مطامع نامشروع وخباثت بار؛ زمانی کارگر بود که افرادی با گرایشات مذهبی و تعصبات دینی از اهداف پشت پرده و حامیان اصلی رژیم باکو از جمله رژیم اسراییل و انگلیس و ناتو در جنگ چهل وچهار روزه بی خبر بودند .امروز که همه چیز آشکارشده؛هیچ عذر و بهانه ای برای حمایت از جمهوری جعلی باکو از هیچ شخص و گروهی پذیرفته نیست وجز خیانت به کشور و منافع ملی معنای دیگری نداره و قطعا امروز ملت ایران از این خیانت بزرگ نخواهد گذشت.
قتل عام جیلو لوق ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۲:۳۹
جناب عاقل آف به بهانه مقاله میرزوییان کین و نفرت خود را برعلیه مسلمانان قغقاز،ترکها، ... بیان نموده،. اولا مراسم ختنه و وظیفه شخص کیوره هیچ ارتباطی به ارامنه و یا تغییر دینشان به اسلام ندارد و نیست،. شخصی که کیوره میشود در اصل با خانواده بچه ( ختنه شده) دوستی مادام العمر به وجود می‌آمد و هیچ ربطی به دین و تغییر دین شخص کیوره ندارد،. واما از شهر هزار مسجد چوخور سعد (ایروان) تنها یک مسجد باقیمانده که توسط یک ارمنی وبرای آموزش زبان بکار میرود، و از میلیونها مسلمان ساکن بومی ارمنستان اثری باقی نمانده،. امروز تعداد مسلمانان رانده شده از ارمنستان که شناسنامه و پاسپورت دولت ارمنستان را هنوز نگه می دارند و در نقاط مختلف ج.آذربایجان با نام کوچری ارمنستانی ( یراز) زندگی فلاکت باری دارند بیش از ۳ میلیون هستند ،که از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۸۸ توسط داشناقهای ارمنی از ملک و دیار خود به زور سر نیزه اخراج شده اند، که آخرین کوچ اجباری مربوط به ۴۰۰ هزار نفر اهالی رنگه زور ، گوی گول و دره یازی می‌باشد. که برای برگشتن به خانه و دیارشان در ارمنستان به مراجع بین المللی و دولت آذربایجان مراجعه میکنند. جالب اینجاست که این ۳ میلیون مسلمان اخراجی از ارمنستان هیچ خود مختاری و استقلال هم نمی‌خواهند تنها آرزویشان برگشتن به خانه و شهر و روستایشان است،. ولی ۶۵ هزار ارمنی قره باغ به کمتر از استقلال راضی نیستند و خواهان جمهوری مستقل هستند!!
علی ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۹
ای کاش برای مطالب ضدترک که مغرضانه و هدف دار و بدور از واقیت هست نیز پاسخ داده میشد همانند این مقاله. اما معلومه ذوالقدر پور یا موحدیان با اسم جعلی سعی در تطهیر ارمنیا رو دارن.
قتل عام جیلو لوق ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۱۰
جناب عاقل آف به بهانه مقاله میرزوییان کین و نفرت خود را برعلیه مسلمانان قغقاز،ترکها، ... بیان نموده،. اولا مراسم ختنه و وظیفه شخص کیوره هیچ ارتباطی به ارامنه و یا تغییر دینشان به اسلام ندارد و نیست،. شخصی که کیوره میشود در اصل با خانواده بچه ( ختنه شده) دوستی مادام العمر به وجود می‌آمد و هیچ ربطی به دین و تغییر دین شخص کیوره ندارد،. واما از شهر هزار مسجد چوخور سعد (ایروان) تنها یک مسجد باقیمانده که توسط یک ارمنی وبرای آموزش زبان بکار میرود، و از میلیونها مسلمان ساکن بومی ارمنستان اثری باقی نمانده،. امروز تعداد مسلمانان رانده شده از ارمنستان که شناسنامه و پاسپورت دولت ارمنستان را هنوز نگه می دارند و در نقاط مختلف ج.آذربایجان با نام کوچری ارمنستانی ( یراز) زندگی فلاکت باری دارند بیش از ۳ میلیون هستند ،که از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۸۸ توسط داشناقهای ارمنی از ملک و دیار خود به زور سر نیزه اخراج شده اند، که آخرین کوچ اجباری مربوط به ۴۰۰ هزار نفر اهالی رنگه زور ، گوی گول و دره یازی می‌باشد. که برای برگشتن به خانه و دیارشان در ارمنستان به مراجع بین المللی و دولت آذربایجان مراجعه میکنند. جالب اینجاست که این ۳ میلیون مسلمان اخراجی از ارمنستان هیچ خود مختاری و استقلال هم نمی‌خواهند تنها آرزویشان برگشتن به خانه و شهر و روستایشان است،. ولی ۶۵ هزار ارمنی قره باغ به کمتر از استقلال راضی نیستند و خواهان جمهوری مستقل هستند!!
ایرانی ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۳۱
درود بر شما. مهم حفظ و حمایت از منافع ملی است. واقعیت این است که ارمنستان با وجود تفاوت در دین با کشور ما، همسایه بسیار بهتری از باکو بوده است‌. مثال‌های از این دست در دنیا فراوان هستند‌. همین باکو با وجود اکثریت شیعه بهترین روابط را با یهودیها و صهیونیست ها دارد و در عین حال هموطنان مسلمان کرد و تالشی خودش را کشتار و سرکوب می‌کند. متاسفانه یک عده با پیروی از مسلک نفرت پراکنی و تفرقه بین مردمان که شیوه پانترکهاست، قصد دارند به مقاصد نئوعثمانی و پانتورانی خود برسند‌‌.
کامران ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۴:۴۰
در دانشنامه افرون و بروک هاوس که در روسیه منتشر شده جمعیت اذربایجانیهای ارمنستان را در ابتدای قرن بیستم بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر و ۳۷.۵ درصد جمعیت کل ان و جمعیت شهر ایروان را شامل ۴۹ درصد اذربایجانی و ۴۸ درصد ارمنی اعلام شده است تازه با در نظر گرفتن این مسئله که قطعا این امار کوچک نمایی شده است و ثانیا امار یک قرن پیش از ان و پس از اشغال قفقاز منعکس نیست که شمار بزرگی از اذربایجانیها مجبور به ترک خاک خود شدند. حالا از دید جناب نویسنده ظاهرا این مسئله دروغ است!!
ناشناس ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۵
این علی پانترکه این همه اراجیف طولانی رو نمی تونه فی البداهه ببافه . معلومه که از قبل و توسط سرویسهای جاسوسی ترکیه این اراجیف بافته شده اند و این عمله رجب موظف است آنها را در ایران ترویج دهد .
مهدی ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۸:۰۵
از نویسنده‌ی محترم سپاسگذارم
خسرو ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۹:۵۲
آبراهام سزار عاقل اوف !!!!!!!!!!! چه اصراری دارد که حتما هر کسی که جسارت دفاع از ترکها را دارد تجزیه طلب خطاب کند؟ در حالی که تمام تلاش ارامنه ارمنستان و خانکندی تجزیه آذربایجان است یعنی در واقع ارامنه تجزیه طلب هستند راستی چرا ؟ چون داشناقسیون و پانکردیسم و برخی از پانفارسهااز جمعیت کثیر ترک شیعه ایران واهمه دارند چون می‌دانند که ممکن است ده میلیون ترک جمهوری آذربایجان مثل گذشته ( طبق نوشته مرحوم هاشمی رفسنجانی حیدر علیف درخواست الحاق به ایران را مطرح کرده بود) با ایران منطبق شوند و تمام تئوری ترک ستیزی آنها را باطل کنند راستی تا بحال ارمنستان خواهان الحاق به ایران شده است ؟ همه می‌دانند که رضاخان میرپنج غاصب سلطنت بود و برای اینکه انگلیس و روسیه از وی حمایت کنند از حقوق ملت ایران در برگرداندن قفقاز چشم پوشی کرد در حالی که قاجار قفقاز را قسمتی از ایران می‌دانست و بدان جهت رضاخان سعی داشت آثار قاجار را محو و نابود کند به نظر من روزی که عقل سلیم ایرانی صلاح ملت ایران را حاکم کند جمهوری اسلامی ایران با عضویت در اتحادیه ترک و تبدیل شدن به مهم ترین کشور این اتحادیه -- توطئه های دشمنان صلیبی را خفه کرده و در رقابت با ترکیه حرف اول را خواهد زد و آذربایجان با هر سیستم حکومتی متحد ایران خواهد بود از هر آذری یا ارمنی صد ساله منصف بپرسید خواهد گفت که در منطقه قفقاز یا آذربایجان ایران یا ترکیه هیچ شهر کوچک با اکثریت ارمنی وجود نداشت و جمعیت ارامنه در کل منطقه پراکنده بودند و فقط بعد از تشکیل ارمنستان با نسل کشی و کوچاندن آذربایجانیها -- ایروان به شهر ارامنه تبدیل شد و قبل از آن همیشه ارامنه با همسایه های مسلمان شیعه روابط بهتری داشتند تا همکیشان سریانی یا کرد
ابراهیم قدیمی ۲۵ دی ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۳
اول-در کتابی در بیوگرافی هیتلر میخواندم که روزی هیتلر به هبملر میگوید هیملر تو این انگل های درخت را دیده ای که شیره درخت را میمکند۔یهودی ها مانند این انگل ها هستند۔ باید انها را از بین برد۔هیملر میگوید نمی توان در این جهان چنین عملی انجام داد۔هیتلر میگوید چرا ترک ها توانستند با ارامنه این کار را بکنند۔(نقل از حافظه است۔ممکن است کمی کلمات مختلف باشد) دوم-ارامنه اولین کشور مسیحی جهان زمان حمله اعراب دین مسیحیت خود را داشتند واعراب در تغییر ان تلاشی نداشتند۔ارامنه حتی حکومت خود را زیر نظر اعراب داشتند۔اسلام با مسیحیت ارامنه مشکلی نداشت۔احتمالا خراجی میگرفت۔ سوم-ترکهای سلجوقی در خارج از منطقه ودر منطقه خودشان توسط اعراب مسلمان شده بودند وبعد به ایران امدند واز ایران به غرب ایران در اثر برخوردهای اقوام ترک بایکدیگر رفتند۔ترکهای سلجوقی در ایران وترکیه مسلمان نشدند۔خود ترکها مدتی زیر نظر خلیفه بغداد بودند۔اخرین خلیفه بغداد المعتصم را مغولها مقتول کردند با روش ابداعی خودشان۔ ترکها را اعراب جهت مقابله با نهضت های ایرانی وارد ایران کردند۔ ترکها تا انتها خدمتگذار خلیفه بغداد بودند۔ چهارم- مشکل ترکها با ارامنه هیچگاه مشکل مذهبی نبوده است مشکل سرزمینی بوده است۔
اشکان ۲۶ دی ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۶
حرص نخورید به هر حال نمی گذاریم شماها ضد ایران اقدامی بکنید. بروید فیلم سینمایی بسازید که ایران را اشغال کرده اید. سریال هم خوب است البته! جدیدا یک نقشه ای دیدم که جمهوری آذربایجان غرب ایران یعنی تا خوزستان و کناره‌ی خلیج فارس و استان بوشهر رو مثلا اشغال کردند یا ادعاش رو دارن. تاثیرات سریال افسانه جومونگه خخخخخخ
به ابراهیم قدیمی ۲۶ دی ۱۴۰۱ | ۱۶:۲۹
شما فکر می کنید یک پانترک بجز جزواتی که از حکومت ترکیه دریافت می کند ، چیز دیگری می خواند ؟ تمام زورشان را می زنند که ترکیه را به آذربایجان بچسبانند . به هر قیمت ممکن با جعل تاریخ یا حتی تحریف رویدادهای همین دوران که همه می بینند . ترکیه برای دوام در منطقه ای که به آن تعلق ندارد ، نیاز دارد به طور جعلی ملت سازی کند ، یارگیری کند . زبان سازی - خط سازی - موسیقی سازی و حتی سرقت اموال فرهنگی دیگران که نمونه ی بارزش مولوی است . پانترکیسم هم حیلتی است که از انبان آنها درآمده . تنها سد راهشان تمدن کهن و ریشه دار ایرانی است که تمام اقوام اصیل این منطقه را کنار هم قرار می دهد و حیاتشان را کنار هم معنی می بخشد . حال بازی پانترکیسم بنا دارد با عَلم کردن دشمنی خیالی به نام ارامنه ، بلوایی به راه بیاندازد تا ترکیه عثمانی بتواند به جایی مانند قفقاز وصل شود بلکه از تنگنای بی کسی در این منطقه ، خارج شود . پانترکیسم با نفوذ در خانوادۀ علیف و به گروگان گرفتن این خانواده قصد اولش ، رو در رو کردن مردمان ایران و آذربایجان ( به عنوان دو ملت ریشه دار منطقه ) و ایجاد دعوای خانوادگی است . گرد و غباری بلند کند بلکه در زیر سایۀ این فضای غبار آلود ، نفوذ کند و آرام آرام خودش را فامیل مردمان منطقه جابزند .اما نکته ای وجود دارد . نه فقط میلیونها ارمنی منطقۀ آناتولی ( که هویتشان را انکار می کنند ) بلکه ده ها میلیون کرد آن منطقه ( که به آنها ترک کوهی می گویند ) ، پاشنۀ آشیل حکومت ترکیه هستند و خوب می داند که ایران در صورت صلاحدید می تواند به راحتی از آنها به عنوان مهرۀ برنده ، استفاده کند .
آتیلا ۲۶ دی ۱۴۰۱ | ۱۹:۳۲
ارامنه در عین اینکه همواره بر علیه مسلمانان در منطقه خیانت می کنند و کرده اند همواره با مظلوم نمایی و با کمک گرفتن از رسانه های هم کیشان و روس و فرانسه و اخیرا هم آمریکا و هم تباران هندی الصل در ایران و هند می کوشند خود را در جایگاه حق قرار دهند کشورک جعلی ارمنستان را روسهای کمونیست برای انسداد سرزمینی مسلمانان ترک با گرد آوری ارمنیها از نقاط مختلف ایجاد کردند گشوری که با زور و سنبه قدرتهای دیگر ایجاد شده باشد با از بین رفتن و تضعیف آن قدرتها از هم خواهد پاشید جمعیت ارمنستان بعد از تشکیل نزدیک ۴ میلیون بود اکنون به کمتر از ۲ میلیون نفر رسیده روز به روز در حال کاهش هست و این جمعیت موجود هم با اعانه و کمکهای ارمنیهای خارج از ارمنستان و دولتهای روسیه فرانسه و آمریکا پا برجاست کل سر زمینهای ارمنستان از آن مسلمانان آذربایجانی هست و در آینده نزدیک هم به دست صاحبان اصلی خود خواهد رسید
عرفان ۲۶ دی ۱۴۰۱ | ۲۱:۲۴
به نام خدا باسلام ضمن تشکر از سایت دیپلماسی ایرانی که نظرات متفاوت خوانندگان را منتشر می کند و فضای علمی را در راستای روشنگری اجتماعی به بار می آورد این جانب هر دو مقال را از دو نویسنده محترم ملاحظه کردم. جای بسی تعجب است که در خصوص مقاله ی روشنگرانه ««اشتباه تاریخی ارامنه» چنین برخورد غیر منطقی و غیر اصولی با نویسنده محترم می شود. ما باید به ما قال توجه داشته باشیم. آقای آبراهام در پاسخ این مقاله به جای پاسخ و نقد مستدل و مستند با پراکنده گویی فقط به نویسنده این مقاله تهمت و افترا زده و با ترور شخصیت نویسنده که ایشان از دلسوزان انقلاب اسلامی ایران ااست و به جای بیان انتقادات طوری از ارامنه متجاوز و مهاجر از عثمانی حمایت می کند که خود ارامنه بومی چنین حمایتی از آنها نمی کنند . بلکه آن ها را عامل فساد ؛ جنگ و تنش را در قفقاز میدانند. آنچه که در مقاله آقای میرزاویان آمده است در چند بخش می توان خلاصه کرد: ۱- قفقاز یک منطقه متکثر الملل و متکثر الادیان است. در طول تاریخ این ملل و اقوام به جز تنش های جزئی و فصلی هیچ تنش و درگیری عمده و گسترده ای زیر سایه حکمرانان ایران نداشتند و اگر هم تنش و کشتاری که در قفقاز اتفاق افتاده قطعاً دست یک بیگانه روسی؛ رومی؛ عثمانی؛ فرانسوی و اخیراً هم صهیونیستی در کار بوده است . ۲- نویسنده آذری ها و ارامنه بومی قفقاز را بنا به یک قرائتی هم نژاد تلقی کرده و آنها را هم فرهنگ و هم میراث دانسته و این دو فقط در دین با هم متفاوت اند و آن را هم با تدابیری همچون تدبیر مراسم کیوره که در کل قفقاز و آذربایجان ایران و آناتولی مرسوم است ترمیم کرده اند در کتاب مرحوم عبدالباقی گولپینارلی هم از آن یاد شده است. نسبت به حفظ ارتباطات اجتماعی بین مسلمانان و ارامنه مراسم کیوره از اهمیت خاصی برخوردار است. چطور کسی که خود را قفقاز شناس می نامد از وجود چونین مراسمی در بین مسلمانان و در بین مسلمانان و ارامنه اطلاعی ندارد؟ در مقاله مطالبی در خصوص تغییر دین و دعوت به تغییر دین و موضوع ختنه مطلبی موجود نیست. آقای آبراهام یا نیست خوانی کرده و یا زبان فارسی شان بسیار ضعیف است . هرچند ما در میان ارامنه بومی ارمنی شیعه هم داریم و این امری بعید نیست . ارمنی اساساً یک نژاد است و نه یک دین. دین آنها مسیحی با قرائت کلیسای گریگوری است که با کلیسای ارتدوکس و کلیسای کاتولیک غرب متفاوت است. ۳- نویسنده جناب میرزاویان کلاً قفقاز و طرفین درگیر را در قفقاز به صلح و همزیستی مسالمت آمیز دعوت می کند و این امر را یعنی همزیستی مسالمت آمیز را برای هردو قوم لازم و واجب تلقی می کند .در هیچ جای مقاله به تنش و اختلافات اشاره نشده است . ۴- نویسنده بین ارامنه بومی که با دیگر اقوام قفقاز از جمله آذری ها هم نژاد و هم وطن هستند با ارامنه مهاجر از عثمانی فرق گذاشته و ارامنه بومی با کلیسای گریگوری را از تمایل به مسیحیت غربی یعنی فرانسوی و روسی و ارامنه فراری از عثمانی یعنی داشناق ها بر حذر داشته است. زیرا مسیحیت غرب و ارامنه مهاجر عثمانی بر علیه مسلمانان و ایرانیان در شهرهای مختلف ایران و قفقاز جنایاتی را مرتکب شده‌اند که بخش کمی از آن در قلم محمد سعید اردوبادی و محمدعلی فروغی در کتاب طغیان ارامنه و سرداری نیا در آثار ش بیان شده است. جناب آبراهام به جای تهمت و افترا و خیالی تصور کردن نویسنده مقاله اشتباه تاریخی ارامنه و به جای حمایت بی چون و چرا از ارامنه متجاوزی که رهبر انقلاب اسلامی ایران نیز بارها در فرمایشات خود به آن اشاره داشته اند حقایق را آنگونه که هست منعکس باید کرد. ارامنه بومی قفقاز با مسلمانان و ایرانیان و آذربایجانی‌ها در طول تاریخ مشکلی نداشته اند اما ارامنه مسیحی سیاسی غربی مورد حمایت تزار روس و بلشویک ها او فرانسوی‌ها قاتل مسلمان و متجاوز به حقوق و سرزمین مسلمان ها بودند. بین این دو باید تفکیک قائل شویم. ما همه بدون استثنا اعم از هموطنان ارمنی و اقوام مختلف ایرانی باید تابع رهنمودهای مقام معظم رهبری باشیم و از رهبر خود جلو نزنیم.باید بین ارامنه بومی و ارامنه مهاجر متجاوز از عثمانی تفکیک قائل شد و همچنین بین هیئت حاکمه آذربایجان با ملت و کشور و سرزمین آذربایجان باید تفکیک قائل شد و فرق گذاشت. به بهانه علی اوف ها نباید آذربایجان و شیعه و مسلمانان را کوبید و به بهانه واهی و به جای توسعه و تعمیق روابط با ارامنه بومی نباید از ارامنه متجاوز قاتل جنایتکار مهاجرت از عثمانی و داشناق هاحمایت کرد. همدیگر را هم متهم نکنیم و دشمن همین را می خواهد
ایرانی آذربایجانی ۲۶ دی ۱۴۰۱ | ۲۳:۱۱
با سلام، سایت محترم و وزین دیپلماسی ایرانی بهتر است در ابتدا بیوگرافی واقعی نویسنده را منعکس نماید تا بتوان راجع به نوشته های ایشان نظردهی نمود. وقتی از اسم من درآوردی استفاده می شود طبیعی است که متن انعکاس یافته هم من درآوردی خواهد بود. با تشکر
علی ۲۷ دی ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۸
از تمام قصه گویان دیپلماسی ایرانی خواهانیم یک بار برای همیشه بگویند می خاهند قصه بگویند وآنها را بروز کنند یا واقعیات تاریخی را بیان کنند. حتی در بین خودشان تاریخ را تحریف می کنند آیا متر واندازه ای برای مقدار دور ی از حقیقت نویسی و دروغ پردازی دارند یا فقط دیکته نویس هستند. ما مردم آذربایجانیم بهتر از هرکسی با ارامنه خیانتکار آشناییم می دانیم از کجا آمده اندو به کجا می روند درحالی که در همسایگیمان خانواده ارمنی زندگی می کند خبر داریم در افکارشان چه می گذردچه می خواستند وچه شد. مقاله انسان را یاد مثلی می اندازدکه می گوید :دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرا عباس را " ایران امروزی حاصل شجاعت و شهادت سرداران بزرگی مانند شهیدعباس میرزا است. برای بزرگ نگهداشتن آن نمیتوانید برزگترین وکهنترین بومیان منطقه (تورکها) را ندیده گرفته ومهاجران را جای آنها قلمدادکنید.
عبدالرضا ۲۹ دی ۱۴۰۱ | ۱۲:۰۲
خوشبختانه در مقالات دیپلماسی چرخشی در جهت ازربایجان مشاهده می شود که امیدواریم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم مشاهده کنیم شکی نیست که فلسفه وجودی ارمنستان نحوه تشکیل ان با فلسفه وجودی اسراییل یکی هست یعنی دولتهای کوچکی بر پایه اقلیت دینی در بین مسلمانان تشکیل شده که اکثرا از خارج ان سرزمینها بدانجا کوچ نموده اند و سیاست قدرتهای فرا منطقه ای را در انجا اجرا می کنند حالا جمهوری اسلامی به درستی اسراییل را شناخته ولی چرا با ارمنستان این چنین روابطی دارد جای سوال است و موجب بی اعتباری ان در خارج و داخل می شود به قول هگل انچه عقلانی است ماندنی است بنا بر این این تناقض را نمی شود با هزاران سیاست و مقاله تو جیه کرد
ایرانی ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۱۱:۴۵
خوب اینطوری باشد فارسها و کردها و ... هم باید خیلی خوب از خیانت‌های پانترکها آگاه باشند و توهمات نژادپرستانه آنها را بشناسند.