اهداف و دلایل برگزاری رزمایش در منطقه ارس چیست؟

هشدار تهران به باکو و آنکارا

۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۰۸:۰۰ کد : ۲۰۱۵۲۶۶ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
احسان تقوایی در گفت وگویی معتقد است: جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان حاضر به چشم‌پوشی از ۲۸ کیلومتر مرز مشترک خود با ارمنستان نیست. این خط قرمز تهران است که اجازه تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز را به هیچ کشوری نمی دهد. هر کشوری در حوزه سیاست خارجی خود خطوط قرمزی را تعریف کرده است و این مسئله (عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز) هم جزو خطوط قرمز راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است.
هشدار تهران به باکو و آنکارا

دیپلماسی ایرانی: دیروز دوشنبه سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از آغاز مرحله اصلی رزمایش اقتدار در منطقه عمومی ارس خبر داد. این رزمایش با محوریت قرارگاه عاشورا نیروی زمینی سپاه، در استان‌های اردبیل و آذربایجان شرقی اجرای ‌شد؛ عملیات هلی‌برن، چتربازی، عملیات تاخت شبانه، عملیات رزمی بالگردها، عملیات پهپادهای رزمی و انتحاری و همچنین احداث پل روی رودخانه ارس، تصرف و کنترل جاده‌های مواصلاتی و تصرف ارتفاعات و تخریب هجومی از جمله بخش‌های مختلف این رزمایش بودند. در این رابطه فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: «پیام این رزمایش برای کشورهای همسایه پیام صلح و دوستی و تحکیم امنیت پایدار است و  برای دشمنان آن است که نیروی زمینی سپاه در کنار سایر نیروهای مسلح آماده دفاع از مرزهای کشور است و هرگونه تهدید را قاطعانه پاسخ می‌دهد.» این گفته های سردار پاکپور موید آن است که زمان و مکان برگزاری این رزمایش چندان بی ارتباط به دور جدید تنش های مرزی بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان نیست، به خصوص آنکه با رصد درگیری تازه مرزی به نظر می رسد باکو با یک رویکرد تهاجمی عملاً اقدام به اشغال بخشی از خاک ارمنستان به عنوان اهرم فشار بر ایروان برای تحمیل کریدور موهوم زنگه زور، تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی و نهایتاً قطع مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران ارمنستان است. با این اوصاف سال مهم اینجاست که آیا برگزاری این دست رزمایش‌ها، چه با هدف موازنه قوا و چه با نیت بازدارندگی می‌تواند باکو را از اقدامات خود منصرف کند یا خیر؟ پاسخ به این سوال، محور گفت وگویی با احسان تقوایی، کارشناس و تحلیلگر حوزه قفقاز است که در ادامه می‌خوانید.

*** به دنبال دور جدید درگیری ها و تنش های مرزی بین جمهوری آذربایجان با جمهوری ارمنستان و اوج گیری حساسیت ها در منطقه قفقاز جنوبی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه ارس اقدام به برگزاری رزمایشی با عنوان «اقتدار» کرد. دیروز دوشنبه مرحله اصلی این مانور در استان اردبیل و آذربایجان شرقی انجام شد. آیا ارتباطی بین برگزاری این رزمایش و دور تازه درگیری باکو – ایروان وجود دارد؟

قطعا نمی‌توان برگزاری این رزمایش را با تحولاتی که در منطقه قفقاز به خصوص دور جدید تنش های مرزی جمهوری آذربایجان با جمهوری ارمنستان روی داده است، بی ارتباط دانست. به هر حال شرایطی که بعد از جنگ ۴۴ روزه پاییز ۲۰۲۰ در منطقه قره باغ روی داد باعث شده است که این منطقه از حساسیت بالایی برخوردار باشد. به همین دلیل ایران علاوه بر تحرکات حوزه دیپلماتیک سعی کرده است به شکل میدانی و در حوزه نظامی، دفاعی و امنیتی هم وارد شود تا منافع و امنیت ملی را تامین کند.

*** اتفاقا در راستای نکته شما آنگونه که از فحوای کلام حسین سلامی، فرمانده سپاه و محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این رزمایش مشخص (رزمایش اقتدار) برمی‌آید، طرف سخن جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه جمهوری ارمنستان باشد، جمهوری آذربایجان است؛ آیا تهران نگران تحرکات باکو است؟

دقیقا چنین است. جمهوری اسلامی ایران با جمهوری ارمنستان دارای روابط حسنه، مناسب و مساعدی است و به اعتقاد برخی تحلیلگران روابط تهران - ایروان از معدود روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با همسایگان است که دارای ثبات و پایداری همیشگی بوده است. به همین دلیل جمهوری ارمنستان جزو معدود همسایگان ایران است که تهران می‌تواند با آن روابط راهبردی تعریف کند. چون روابط ایران و ارمنستان دارای یک پویایی بوده است. اما  روند تحولات بعد از جنگ ۴۴ روزه پاییزه سال ۲۰۲۰، به سمتی پیش رفت است که اکنون جمهوری آذربایجان به دنبال برخی منافع و اهداف خود در منطقه قفقاز جنوبی است. در جریان جنگ پاییز سال ۲۰۲۰ و با کمک مستقیم ترکیه، جمهوری آذربایجان در سایه سکوت روسیه و عدم حمایت از مسکو از جمهوری ارمنستان توانست به پیشرفت های گسترده ای در این مناطق دست پیدا کند. البته بعد از آن روسیه سعی کرد نقش میانجی، ناظر و نیروی حافظ صلح را در منطقه قفقاز و قره باغ برای خود تعریف کند. در این بین با درگیر شدن روسیه در جنگ اوکراین اکنون تمرکز کمتری از سوی مسکو در این مناطق وجود دارد و این مسئله سبب شده است که باکو نهایت سوء استفاده خود را از جنگ اوکراین ببرد. در این مینا جمهوری آذربایجان مشخصا طی هشت ماه گذشته در حوزه میدانی دست به اقداماتی زده و یک رویکرد تهاجمی به خود گرفته است، طبیعتاً این شرایط، نگرانی را برای ایران ایجاد می کند. به همین دلیل برگزاری این رزمایش، چه در قالب موازنه سازی قوا و چه در قالب بازدارندگی یک پیام مشخص را برای باکو دارد، نه ایروان؛

***مشخصا چه پیامی؟

این که جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان حاضر به چشم‌پوشی از ۲۸ کیلومتر مرز مشترک خود با ارمنستان نیست. این خط قرمز تهران است که اجازه تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز را به هیچ کشوری نمی دهد. هر کشوری در حوزه سیاست خارجی خود خطوط قرمزی را تعریف کرده است و این مسئله (عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز) هم جزو خطوط قرمز راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. پس شاید پیام اعلامی و رسمی برخی مقامات نظامی، دفاعی و امنیتی برای این رزمایش در قالب دیگری مطرح شود، اما اگر بخواهیم به شکل مستقیم و به طور عمیق به پیام روشن این رزمایش نگاه کنیم باید گفت که پیام روشن این رزمایش آن است که باید ۲۸ کیلومتر مرز مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان ثابت، پایدار و بدون تغییر بماند.

***طرف مشخص این پیام فقط باکو است؟

خیر. به باور من علاوه بر باکو تا حدودی هم می‌توان آنکارا را نیز طرف دوم این پیام رزمایش ایران در منطقه عمومی ارس دانست. چون بر کسی پوشیده نیست که جمهوری آذربایجان با حمایت مستقیم ترکیه دست به برخی تحریکات و تحرکات در منطقه قفقاز می زند.

*** اساسا برگزاری این دست مانورها چه با هدف موازنه قوا و چه با نیت بازدارندگی می تواند کارساز واقع شود. چرا که تحولات حکایت از آن دارد که باکو بی توجه به مواضع گیری های تهران برنامه های خود را برای قفقاز جنوبی و قره باغ پی گرفته است؟

وقتی یک خطوط قرمز و ثابتی در سیاست خارجی ایران ترسیم شود دیگر فرقی ندارد دولت خاتمی روی کار باشد، احمدی نژاد، روحانی یا رئیسی؛ خطوط قرمز به عنوان استراتژی باید توسط دولت ها به شکل جدی پیگیری شوند. اکنون خط قرمز سیاست خارجی ایران در منطقه قفقاز، عدم تغییر ژئوپلیتیک به خصوص در مرزهای مشترک ایران و ارمنستان است. اما در این بین باید به واقعیت ها هم توجه کرد.

***چه واقعیتی؟
 
این واقعیت که باید به ظرفیت های تهران هم توجه کرد؛ چون یک زمان یک کشور چیزی را برای خود در قالب خطوط قرمز و استراتژی تعریف کرده است و یک زمان هم باید ببینیم که آیا آن کشور توان لازم برای رسیدن به آن نقطه را دارد یا نه؟! 

***پس لازم شد این سوال مهم را از شما بپرسم که آیا جمهوری اسلامی ایران ظرفیت و پتانسیل تقابل با باکو را در صورت جدیت جمهوری آذربایجان برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز را دارد یا خیر؟

فعلا که استراتژی جمهوری اسلامی ایران عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز است. پس هیچ دولتی در ایران، نه روحانی و نه رئیسی نمی‌خواهند که تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز روی بدهد، اما توان موازنه سازی ایران هم مطرح است. به قول شما باید دید که اساساً ایران حاضر به پذیرش هزینه های رویارویی احتمالی با باکو را دارد یا خیر؟ چون در راستای سوالتان که کاملاً درست است امکان دارد برنامه های راهبردی توسط جمهوری آذربایجان، ترکیه، آمریکا، اسرائیل، ناتو و ... برای منطقه قفقاز ترسیم شده باشد و باکو به هر طریقی که شده سعی دارد این کریدور زنگه زور را به ارمنستان تحمیل کند. پس آیا واقعاً ایران به دنبال تقابل با جمهوری آذربایجان و پذیرش هزینه‌های این تقابل خواهد بود یا خیر؟ اما به شکل مشخص و در پاسخ به سوال شما من معتقدم که توان ایران در برابر باکو یک توان محدود و با سقف پاسخگوی روشن و تعیین شده است.

***به شکل مشکل مصداقی این سقف پاسخ گویی ایران را تبیین می کنید؟

در حوزه دیپلماتیک قطعاً جمهوری اسلامی ایران از تمام ظرفیت های خود، چه در سطح وزرا و چه در سطح سران استفاده خواهد کرد و سعی می کند مانع از هرگونه تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقاز شود.

***در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی چطور؟

در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی به نظر من سقف پاسخگویی ایران در حد همین برگزاری رزمایش ها باقی خواهد ماند و بیشتر از آن جلو نخواهد رفت. یعنی جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه تمایلی ندارد با همسایگان خود وارد درگیری شود. ما باید این واقعیت را در نظر بگیریم که بازیگر اصلی تحولات قفقاز، جمهوری اسلامی ایران نیست. متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی و نوع عملکرد ضعیف دولت ها شرایطی رقم خورد که جمهوری اسلامی ایران نتوانست در برهه‌ های مختلف، به خصوص جنگ ۴۴ روزه پاییز سال ۲۰۲۰ به عنوان بازیگر اصلی در منطقه قفقاز و قره باغ ورود پیدا کند. به همین دلیل اکنون بازیگر اصلی روسیه است، اکنون مسکو هم به دلیل درگیری در جنگ اوکراین تمرکز لازم را برای منطقه قفقاز ندارد. ببینید واقعا جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع و امنیت ملی به هیچ وجه دوست ندارد تغییراتی در منطقه قفقاز شکل بگیرد و مرز مشترک ایران و ارمنستان قطع شود. پس از دید جمهوری اسلامی ایران هرگونه تلاش برای تغییر ژئوپلیتیک در منطقه قفقار، چه از سوی جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل و یا هر بازیگر منطقه ای و فرامنطقه ای یک خط قرمز است، اما باید دید که تهران تا کجاها حاضر به تقبل هزینه حفظ خط قرمز خود است؟ اجازه دهید برای روشن تر شدن مسئله یک مثال مطرح کنم. زمانی که طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف حمله کرد و باعث به شهادت رسیدن دیپلمات‌ها و خبرنگاران شد نیروهای نظامی ایران در مرز مشترک با افغانستان حضور پیدا کردند و احتمال جنگ با افغانستان مطرح بود، اما نهایتاً ایران از این جنگ با همسایه شرقی خود منصرف شد، چرا که اگرچه جنگ احتمالی می‌توانست امتیازاتی را برای ایران به دنبال داشته باشد، اما هزینه های آن بیش از سرنگونی حکومت طالبان بود. به همین دلیل تهران در آن زمان از این جنگ صرف نظر کرد. الان هم باید دید که اگر جمهوری آذربایجان بر برنامه خود برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز و ایجاد کریدور زنگه زور و قطع روابط و مناسبات مرزی ایران و ارمنستان اصرار داشته باشد، تهران حاضر به تقابل با باکو خواهد بود؟ آیا در یک محاسبه سود و هزینه، منفعت تقابل با آذربایجان برای حفظ مرز مشترک با ارمنستان بیشتر از هزینه های آن برای جمهوری اسلامی ایران است یا نه؟ تا اینجا من این تصور را ندارم که جمهوری اسلامی ایران، حداقل در حوزه میدانی، دفاعی و نظامی وارد تقابل با جمهوری آذربایجان شود، حتی اگر باکو رسماً تغییرات ژئوپلیتیک منطقه را کلید بزند. این گفته های من به معنای تایید تحرکات جمهوری آذربایجان نیست و اتفاقا من هم به شدت به نوع عملکرد و رفتار باکو به خصوص در یک سال اخیر انتقاد دارم، چرا که نگاه علی اف منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه قفقاز را تحت الشعاع قرار داده است و میزان نفوذ اسرائیل هم به شکل پررنگ و بارزی افزایش پیدا کرده است. اما در عین حال باید واقعیت را هم در نظر گرفت؛ فعلا واقعیت ها هم این را می‌گویند که به نظر نمی رسد ایران تمایلی داشته باشد در حوزه میدانی و دفاعی به اقدامی بیش از برگزاری رزمایش و مانور نظامی تن بدهد. چرا که درگیر شدن با همسایه ای مانند جمهوری آذربایجان تبعات و هزینه های خاص خود را دارد.

***با این تحلیل شما یک سوال بسیار مهمتری که ذهن منن را درگیر کرده این است که آیا می‌توان این گزاره تحلیلی را مطرح کرد که جمهوری آذربایجان، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو به دنبال برنامه بزرگ تری در منطقه قفقاز برای درگیر کردن ایران هستند؛ یعنی مشابه آنچه که برای روسیه در اوکراین شکل گرفت یا پروژه‌ای که در قبال تایوان برای چین طراحی شده است برای جمهوری اسلامی ایران هم در نظر گرفته شده باشد و قفقاز هم به محل درگیری ایران بدل شود، همانگونه که اوکراین برای روسیه و تایوان برای چین بدل شده است؟

این گزاره تحلیلی شما به دو دلیل عمده تا اندازه بسیار زیادی می تواند نزدیک به واقعیت باشد؛ دلیل اول آن است که سیاست ثابت غرب استفاده از حربه های مختلف برای تحریک طرف مقابل در جهت آغاز جنگ و درگیری بوده است. یعنی غربی ها سعی داشته اند که گام اول اقدام و آغازین برای جنگ را طرف مقابل بردارد. در همین رابطه اتفاقات بسیاری از رسانه‌ها، تحلیلگران و کارشناسان این باور را دارند تبلیغات رسانه های اروپایی و آمریکایی باعث شد که روسیه و پوتین دست به تجاوز به خاک اوکراین بزند. به همین دلیل امکان دارد مشابه همین برنامه برای ایران در قفقاز شکل گرفته باشد و سعی کرده باشند از طریق باکو و تحریکات جمهوری آذربایجان، ایران را درگیر یک مناقشه مرزی و حتی جنگ تمام عیار با جمهوری آذربایجان کنند تا از آن طریق ناتو، آمریکا، ترکیه و دیگر کشورها و شاید حتی خود روسیه وارد این درگیری شده و آن را به یک نبرد گسترده بدل کنند تا هزینه هایی را به مسکو و تهران وارد کنند. دلیل دوم به نگاه و برنامه های ناتو در قالب همان سیاست نگاه به شرق ناتو باز می گردد. در این راستا مطمئن باشید سیاست نگاه به شرق ناتو در جنگ اوکراین خاتمه پیدا نمی کند؛ ناتو به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود است و به فراتر از مرزهای خود در اروپا می نگرد. من حتی این تصور را دارم که ناتو به دنبال آن است که نفوذ خود را به قدری در نظام بین الملل گسترش دهد که عملاً سازمان ملل و شورای امنیت با حضور چین و روسیه دیگر کار کرد خود را از دست بدهد. به همین دلیل بعد از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ناتو با سیاست نگاه به شرق عملاً و به تدریج توانست نفوذ خود را گسترش دهد و این گسترش نفوذ هم یک پروسه توقف ناپذیر است. پس بسیار ساده اندیشانه خواهد بود که تصور کنیم ناتو با جنگ اوکراین دیگر به دنبال تقویت نفوذ خود در شرق نخواهد بود. یقینا ناتو در این میان نیم نگاهی به آسیای میانه، خاورمیانه و قفقاز هم دارد. شاید کمتر به مسئله حضور ناتو در خاورمیانه اشاره شده باشد. واقعاً با عضویت ترکیه به عنوان یکی از کشورهای خاورمیانه در ناتو اکنون این بستر وجود دارد که ناتو بتواند نفوذ خود را، هم در خاورمیانه و هم در قفقاز تا خود دریای خزر گسترش دهد. به همین دلیل ناتو چندان بی میل نیست که ایران را در منطقه قفقاز تحریک کند تا وارد یک درگیری نظامی شود و به این دلیل، بهانه برای حضور ناتو شکل بگیرد. 

***با این تفاسیر واکنش تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟

من این تصور را دارم که تهران مانند روسیه و پوتین در این تله نمی‌افتد و اتفاقا مانند چین نوعی هوشمندی و هوشیاری را به کار خواهد بست. یعنی تحریکات جمهوری آذربایجان باعث نخواهد شد که ایران دست به اقدام نظامی و پیاده کردن نیرو در این منطقه بزند. البته در علوم سیاسی و روابط دیپلماتیک نمی تواند حکم قطعی داد چون همه اقدامات، اتفاقات، تصمیمات و تحولات در چارچوب زمانی و مکانی خود قابل تفسیر است. پس امکان دارد فردا، یک هفته، دیگر یک ماه دیگر یا یک سال دیگر تحولات به نحو دیگری رقم بخورد به گونه ای که ایران مجبور به واکنش در حوزه نظامی و دفاعی در برابر جمهوری آذربایجان شود، اما همانگونه که گفتم جمهوری اسلامی ایران در یک محاسبه کلی به هزینه ها و سود این اقدام کاملاً واقف است و بعید به نظر می‌رسد، تاکید دارم بعید به نظر می رسد که تهران بخواهد هزینه‌های سنگین این اقدام را برای مقابله با باکو تقبل کند.

***در لا به لای گفته های شما نکته ای مطرح شد که این سوال را به ذهن متبادر می کند اگر روسیه بازیگر اصلی تحولات قفقاز است چرا در کنار تهران نمی‌تواند مانند سوریه به یک همکاری همه جانبه سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و دفاعی بیندیشد؟

دلیل اولش آن است که روسیه بعد از جنگ اوکراین عملاً تمرکز خود را بر مناطق پیرامونی دیگر از دست داده است و اکنون بیشترین تمرکز و انرژی روسیه روی مدیریت جنگ اوکراین است. اما در کل باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که مسکو از همان ابتدا در همه تحولات به گونه عمل کرده است که بتواند همه طرف ها را به خود وابسته نگاه دارد. یعنی اگر شما به نقش روسیه در سوریه نگاه کنید، مسکو به شیوه ای وارد عمل شد که هم جمهوری اسلامی ایران، هم حکومت بشار اسد، هم ترکیه، هم کردها و حتی اروپایی ها، آمریکا و ناتو هم به نقش و نفوذ روسیه در سوریه نیاز داشته باشند؛ در قفقاز هم همین طور، روسیه به همین ترتیب عمل کرده است. اکنون ارمنستان، گرجستان و آذربایجان و در لایه های بعدی ایران و ترکیه به نقش روسیه در قفقاز نیاز دارند. حتی در مسئله پرونده هسته‌ای و برجام نیز روسیه به نوعی عمل کرده است که تهران و واشنگتن به نقش کرملین نیاز داشته باشند.

***چرا مسکو به این طریق عمل می کند؟

چون بهترین سناریو برای روسیه آن است که بتواند نفوذ خود را در همه بازیگران ذی نفع حفظ کند. به همین دلیل اجازه نمی دهد روابط و یا همکاری های گسترده و همه جانبه ای بین ایران و روسیه در قفقاز شکل بگیرد. مضافا برنامه ریزی، اهداف و منافع خور روس ها هم مطرح است که لزوماً نمی تواند با اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران اشتراک داشته باشد و حتی در مقاطعی می‌توانند باهم تضاد هم پیدا کنند.

***یکی از این محل های تضاد منافع مسکو – تهران در قفقاز چیست؟

یکی از این محل های تضاد منافع مسکو – تهران به حوزه انرژی باز می گردد. یعنی فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران می‌توانند نقش رقیب را برای تامین انرژی در قفقاز داشته باشند. به خصوص آنکه روسیه بعد از جنگ اوکراین با تحریم های گسترده در حوزه نفتی و گازی مواجه است و به دنبال مشتریان خود در حوزه انرژی است./شرق

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: احسان تقوایی ایران جمهوری آذربایجان جمهوری ارمنستان قفقاز قره باغ رزمایش اقتدار منطقه عمومی ارس دالان زنگه زور ترکیه اسرائیل روسیه جنگ اوکراین


( ۱۱۷ )

نظر شما :

علی مردانی ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۰۹:۱۱
واقعیت این است که باز گشایی دالان زنگزور هیچ منافاتی با مرز ۲۸ کیلومتری ایران و ارمنستان ندارد، بلکه ایران بیشتر از همه از امتیازات بازگشایی مرز زنگزور بهره مند خواهد شد ( ارتباط سهل و رایگان با تمام ممالک اطراف و اورپا ) باز گشایی خطوط زمینی و قطار بین جلفا و ایروان،باکو،تفلیس، مسکو ..... علاوتا بازگشایی دالان زنگزور نیاز مبرم روسها و اورپاییان هم میباشد ( به دلیل مسایل انتقال انرژی به اورپا و خروج روسها از بن بست دریای سیاه و بالتیک ) لذا وضعیت منطقه با چند سال پیش بسیار فرق کرده مخصوصا تداوم جنگ اوکراین روسها را مجبور به خروج از بن بست و راه چاره هم باز گشایی دالان مزبور است . پس ادعای از بین رفتن مرز ۲۸ کیلومتری با ارامنه نتنها بی معناست بلکه بازگشایی دالان مزبور باعث رونق اقتصادی منطقه و توسعه ارتباط ایران و خروج از بن بست کوهستانی ارمنستان است.
کامران ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۰۹:۱۶
شاید ترکیه بخواهد در این بزنگاه تاریخی که ایران به شدت از لحاظ داخلی و خارجی تحت فشار است با تحریک ایران به حمله به آذربایجان بهانه لازم برای درگیری نظامی با ایران را بدست آورد هم در افکار عمومی آذربایجانیان که شامل قسمت عظیمی از مردم خود ایران هم می باشد خود را بعنوان ناجی آذربایجان جا بزند هم ایران را بعنوان دشمن آذربایجان و حامی ارمنستان معرفی کند که به شدت به ضرر امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران خواهد بود
کامران ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۰۹:۱۹
عبدالرحمن خان نتونستی پروپاگاندای مدنظرت را در این مصاحبه فراهم کنی
ناشناس ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۰:۱۷
علی ، خسرو ، مارال ، پالان و سایر شرکا ! کجایید ؟ ترکیه رو دریابید .‌ یه نفر چپ بهش نگاه کرد .
ارش ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۱:۴۸
به نظر میرسد دشمن اصلی ایران ترکیه است که خوابهای بدی برای ایران دیده و در اینده قصد تجزیه ایران را دارد
ناشناس ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۲:۱۵
با ناشناس ۱۰.۱۷ پالان برازنده شماست تعجبم از سایت وزین دیپلماسی است که یه همچین کلمات توهین‌آمیز را انتشار میده
حسین ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۰
متاسفانه عده ای پان ترک درداخل کشور در حال تطهیر اقدامات دولت باکو هستند.
علی ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۲
منافعی که ایران از هم مرز بودن با ارمنستان دارد چیست؟ سوالی برای نویسنده وکامنت گذاران . ومنافعی که ایران از همکاری با تورکیه وآذربایجان وکشورهای تورک دارد چیست؟
هیچکس ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۴:۴۶
اقای علی مردانی مقداری فکر کنید و‌بعد صحبت کنید این‌دالان دقیقا از چه جهتی به ما و روسیه متصل هست که بخواهد پنافع مارا تامین کند بجز اینکه قرار هست مسیر هایی که ما در اختیار باکو قرارداده‌ایم بی ارزش و کاربرد کند و دوربزند؟ درثانی اگر قرار بر ارتباط با‌اروپا برای ما‌و یا ارمنستان هست ما‌که خود مستقیم‌با ترکیه همجواری و‌همسایگی داریم نیازی به این‌مسیر ها نداریم و ترکیه اجازه میدهد ما‌گاز خود را به اروپا‌منتقل کنیم؟ این‌بن بست تاریخی ما‌بوده هست وخواهد بود ایجاد جنگ داخلی در سوریه هم‌برای جلوگیری از دسترسی ما به ابهای مدیترانه بود ...... خواهشا منافع کشوری که درش زندگی میکنید دریابید و پروپاگاندا نکنید
به کامران ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۵:۲۱
نه ترکیه توان و قدرتش دارد نه باکو یا اسراییل حماقت میکند ،ترکیه بدون تحریم عملا درحال استقراض و بدهی غرق میشود و نارضایتی‌های و سرکوب‌ها مانند نیروی فنر ذخیره شده آزاد خواهد شد ،شکم گرسنه مردم ترکیه فکری برای کمک یا حمایت از ایده‌های نژاد پرستی و قومیتی نمی گذارد تا چه برسد به جنگ و تجاوز آنهم به ایران ،
به ناشناس۱۰:۱۷ ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۱
از جلو عکس پدریت فاصله بگیر هر چی می بینی ننویس عزیز ، دیپلماسی مریض ایرانی تو هم همینطور از جلو آینه
علیرضا ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۷:۵۳
وسعت زنگزور حدود ۴۰۰۰ کیلومتر مربع است و تنها ۴۰ هزار نفر ارمنی در ان ساکن هستند یعنی ۱۰ نفر در هر کیلومتر مربع ،!! جمعیت اصلی ان اذربایجانیهای بودند که در سال ۱۹۸۸ و بالغ بر ۲۵۰ هزار نفر که از این منطقه رانده شده اند . حتی در سالهای قبل استاندار اذربایجان شرقی پیشنهاد استفاده از ظرفیت خالی دامپروری و کشاورزی این مناطق را به ارمنستان داد اما انها نپذیرفتند. همین موضوع برای اندیشیدن در مورد وضعیت موجود در منطقه و حق و حقوق صاحبان اصلی ان کافیست!
علیرضا ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۱۸:۱۰
استفاده بی محابا از منابع معدنی و نادیده انگاری شدید زیست محیطی خود گویای دلبستگی انها به این منطقه است. معدن artsvanik در قافان نمونه بارز ان است بالادست بودن ان نسبت به دره رود ارس و منطقه مغان ایران باید مورد توجه قرار گیرد
مجتبی ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۲۱:۰۳
عجب پاتک سنگینی پانترکها به سایت دیپلماسی زدند در راستای منافع اربابشان در باکو و ترکیه .نظرات را خواندم به فقر فکری فرهنگی و تاریخی انها پی بردم(غرق در نژاد پرستی و نفرت قومیتی و زبانی) .هنوز اتشکده های و کلیسا و مساجد تاریخی با کتیبه فارسی در قره باغ و باکو نشان میدهد صاحب واقعی این مناطق چه کسانی هستند .تاریخ خلاف نظر مهاجران دشت قبچاق نشان داده است
آرش ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۵
درودبرایران وملت بزرگ ایران
امیر ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۶
زنده بادایران
علیرضا ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | ۱۱:۵۴
جهت مطالعه در مورد فاجعه معدن ارتس وانیک و میلیونها متر مکعب اب الوده به عناصر فلزی سنگین و تاثیر زیست محیطی شدید بر مناطق کشاورزی کشورمان بهتر است حداقل اعترافات خود ارمنی ها را بخوانید https://hetq.am/en/article/105994
علیرضا ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | ۱۲:۰۸
نکته جالب استفاده از نام تاریخی زنگزور در چندین جای همین مقاله است و هنوز نام جعلی سینوک گویی برای خودشان هم جا نیفتاده است ، داستان تکرار کنندگان نام جعلی سینوک در داخل کشور که بماند!!!!
جهانی ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | ۱۶:۳۰
تا هوا سردتر نشده و بچه‌ها نچاییدن جمع کنین برگردین..
به ناشناس 10.17 ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۲
ترک با ترک جنگ نخواهد کرد چون اکثریت این نیروهایی که در مانور شرکت کرده اند ترک هستند احتمالا الهام علیف خیلی هم از این مانور خوشحال هست و از آموزش نظامی این نیروها مسرور . از طرف دیگر ما هم موافق الحاق آذربایجان به ایران هستیم اون موقع که دیگه امثال شماها که پادوهای ایرانشهری هستید دنبال سوراخ موش خواهید بود برای پیدا کردن دونه گندمی یا ریشه ای برای تغذیه
چوپانی از دشت مغان ۲۸ مهر ۱۴۰۱ | ۰۹:۳۰
سلام سفیر باکو در ایران در مصاحبه با آوا می گوید : دالان زنگه زور روابط مرزی تهران و ایروان را خدشه دار نمی‌کند می گوید: ایجاد دالان زنگه زور در قبال دالان ایروات به خان کندی در صلح نامه مسکو به توافق طرفین رسیده است چیز جدیدی نیست ارمنستان حالا می خواهد زیر توافق صلح بزند آیا ادعای فوق صحیح است ؟
نادر ۲۸ مهر ۱۴۰۱ | ۱۳:۴۱
با احداث یک جاده از نخجوان ب باکو مرز ایران مسدود نمیشود حرفای خنده دار و بهانه های بنی اسرائیلی نگیرید
بهنام ۲۹ مهر ۱۴۰۱ | ۱۵:۰۳
زنگه زور مال تورکان هست و خواهد بود و این دالان اجرایی خواهد شد بی جهت خودتون را اذیت نکنید
مجتبی به نادر و بهنام ۳۰ مهر ۱۴۰۱ | ۲۲:۳۴
قضیه احداث جاده نیست دالانی به عرض حداقل 5کیلومتر که شامل بزرگراه ترانزیتی و اتصال و سوپای انرژی از باکو به ترکیه فقط در حال وگرنه در اینده معلوم نیست چه نقشه اجرا کند مگر مرز باقیمانده ایران با ارمنستان چند کیلومتر است که شما فقط به جاده باکو اشاره دارید؟؟؟؟؟اما بهنام جان زنگه زور ملک مهاجران و مهاجمان ترک نبوده است فقط با صرف اسامی ان وگرنه جلفا وان وارارات و....سایر شهرها دارای اسامی ارامنه و کلیسا باقدمت هزارساله هستند قبل از مهاجرت شما این دالانم مگر در خواب ببینید
کامران در جواب به مجتبی ۰۹ آبان ۱۴۰۱ | ۱۱:۲۷
مهاجم شمایید ترکها قدمتی به درازای 30 هزار سال در این منطقه دارند به نقشه ژنتیکی هابلوگروپ J2 نگاه کنید ببینید چطور مرزهای این ژن منطبق با مرز مناطق ترکنشین است ببینید که ترکان بومی ترین قوم ایران هستند و اتفاقا از آذربایجان و ایران به سایر تقاط دنیا از جمله ترکستان کوچیده اند و همه گی دارای اشتراک ژنتیکی بارز هستند
محمدی ۱۲ آبان ۱۴۰۱ | ۲۳:۴۸
کاملا مشخص است که بعضی از همسایگان با کشور ما سر ناسازگاری دارند و اگر زورشان برسند ما را ازبین می‌برند.ویا منافع کشور ما را به خطر می اندازند.در اینجا لازم هست به طریق مقتضی به اینها نشان دهیم که اگر زیاده روی کنند ما کشور بزرگ و ملت ما آزاده هستند با قدرت نظامی گوشمالی می‌دهیم.
میلاد ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | ۱۶:۱۶
من به عنوان یه ترک ایرانی از شماها میپرسم؛ اگر جنگ بین ایران و آذربایجان اتفاق بیفتد، من باید از کدوم طرف دفاع کنم؟ واقعا من ناراحتم، لطفا این مسائل هم در نظر بگیرید.
javid ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | ۰۲:۴۱
کوتاه و مختصر . جمعیت و ثروت ترکا زیاده یا عربها؟ جنگ ایران عراق رو ک یادتونه ، البته قدرت نظامی نسبی ک ایران بدست اورده رو هم بهش اضافه کنید و نداشتن منابع سوخت ترکها ، پس حرف از جنگ و اربده کشی با ایران نکنید ک بیشتر شبیه جوک میمونه ک هرکی خوندش یکم بخنده