زنگزور، نقطه تعامل یا تقابل

فرصت‌ها و تهدیدهای تغییرات ژئوپولیتیکی قفقاز جنوبی برای ایران

۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۱۴۳۳۶ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: افشار سلیمانی
افشار سلیمانی در یادداشتی می نویسد: با توجه به اینکه حل بحران قره‌باغ تا این مرحله به جز ایران با ضرایب متفاوت به نفع همه کشورهای منطقه و آمریکا پیش رفته است، جمهوری اسلامی ایران فقط با راهبرد ایجابی و تنش‌زدایی و با اتکا به سرمایه‌های مادی و معنوی و مولفه‌های قدرت که مواردی از آن در سطور بالا آمده است، می‌تواند تا حدودی جبران مافات کند و در مسیر تامین منافع ملی گام بردارد.
فرصت‌ها و تهدیدهای تغییرات ژئوپولیتیکی قفقاز جنوبی برای ایران

دیپلماسی ایرانی: پس از تهاجم روسیه به اوکراین و فرسایشی شدن این جنگ باوجود پیش‌بینی‌های اولیه پوتین که ظرف یک هفته نیروهای روسیه قرار بود به کی‌یف، پایتخت اوکراین برسند و ولودیمیر زلنسکی را سرنگون و دولت وابسته خود را در اوکراین مستقر کنند، تحولات در قره‌باغ وارد مرحله جدیدی شد و آذربایجان دست به آزادسازی برخی ارتفاعات مشرف به خانکندی و در نزدیکی لاچین و کلبجر زد و متعاقبا موفق شد لاچین را به صورت کامل از دست اشغالگران آزاد کند.

پس از آزادسازی کامل لاچین توسط ارتش آذربایجان و تخلیه روستاهای سوس و زابوخ از توابع لاچین و خروج ارامنه ساکن در این روستاها پس از نزدیک به سی سال که طبق گفته آذربایجان از ارامنه انتقال‌یافته از لبنان و سوریه بودند، تحولات روند صلح قره‌‌باغ سرعت بیشتری به خود گرفته است و به زودی دیدارها و مذاکراتی با حضور الهام علی‌اف، رییس‌جمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان و معاونان نخست‌وزیر این دو کشور در رابطه با موضوعات مربوط به کریدور زنگزور و خطوط مواصلاتی و تعیین محدوده‌های مرزی و چگونگی گام برداشتن در مسیر امضای سند نهایی صلح نشست‌های سه‌جانبه‌ای با حضور نماینده اتحادیه اروپا در بروکسل و معاون نخست‌وزیر روسیه و به احتمال زیاد با حضور پوتین (پس از نشست بروکسل) برگزار خواهد شد.

نکات مهم و حساس و استراتژیک درباره کریدور زنگزور

دست‌کم سیاست اعلامی ارمنستان بیانگر عدم تمایل دولت این کشور نسبت به از دست دادن نظارت خود بر این منطقه است. اگرچه آذربایجان در این خصوص به ارمنستان فشار وارد و بعضا تعلق تاریخی زنگزور را به آذربایجان مطرح می‌کند، اما به نظر می‌رسد هدفش تجزیه ارمنستان نیست و اساسا چنین چیزی بر اساس قواعد بین‌المللی امکان‌پذیر نیست، مگر اینکه در پشت صحنه موضوع تبادل ارضی مطرح باشد که سال‌ها پیش «پل گوبل آمریکایی» چنین طرحی را جهت حل بحران قره‌باغ به این دو کشور پیشنهاد کرده بود و منظور وی مبادله کریدور لاچین با کریدور زنگزور بود.

در صورت وجود چنین پروژه‌ای حتما باید روسیه و ترکیه نیز با آن موافقت داشته باشند. البته نقش روسیه در این راستا برجسته‌تر و موثرتر است، هرچند به دلیل وضعیت روسیه پس از تجاوز به اوکراین تا حد قابل توجهی فروکش کرده و توان نفوذ این کشور در خارج نزدیک خود تا درجاتی متزلزل شده است.

احتمال دیگر این است که بدون تبادل ارضی با فشار روسیه و غرب و تا حدودی ترکیه (که ارمنستان و به ویژه پاشینیان نیازمند عادی‌سازی روابط خود با این کشور است‌) به اجرای کریدور زنگزور با یا بدون برخورداری از حق نظارت و قرار داشتن تحت حاکمیت خود رضایت دهد.

استدلال جمهوری آذربایجان این است که از آنجایی که این کشور، کریدوری بدون نظارت خود میان ارمنستان و ارامنه ساکن در بخشی از قره‌باغ (خانکندی، آغدره، خوجاوند و خوجالی) در اختیار ارمنستان قرار داده است، ارمنستان هم باید اقدام مشابهی نسبت به آذربایجان جهت ارتباط با نخجوان منطقه زنگزور انجام دهد. آن هم در شرایطی که نخجوان در ترکیب آذربایجان قرار دارد و جزئی از تمامیت ارضی این کشور است، و مناطق ارمنی‌نشین در بخشی از قره‌باغ متعلق به ارمنستان نیست و متعلق به آذربایجان است-‌ اینکه هنوز چهار شهر در قره‌باغ آذربایجان تحت اشغال ارمنستان است و دولت خودخوانده‌ای تحت عنوان آرتساخ عرض‌اندام می‌کند، ابهامات و سوالاتی به ذهن متبادر می‌سازد، از جمله اینکه روسیه و امریکا و ارمنستان بخواهند همین شهرها را نیز با توجه به برقراری ارتباط زمینی با ارمنستان از طریق شوشا-بردزور-گوریس در قبال کریدور زنگزور وجه‌المصالحه کنند و در ترکیب ارمنستان قرار دهند! هرچند آذربایجان اعلام کرده است که ارامنه ساکن در این چهار شهر مشروط به اینکه تبعه آذربایجان بمانند، می‌توانند در این مناطق به حیات خود ادامه دهند و از آزادی‌های فرهنگی و دینی خود برخوردار شوند و در غیر این صورت باید به ارمنستان نقل مکان کنند و هیچ ساختار سیاسی و رژیم حقوقی خاصی را نمی‌پذیرد. یعنی این شهرها نه به ارمنستان ضمیمه و نه تحت نام سیاسی دیگری مورد قبول واقع خواهند شد و صرفا می‌توانند با ارمنستان در تردد باشند. ضمن اینکه آذربایجانی‌هایی که سی سال پیش از آنجا رانده شده‌اند به مرور به محل زندگی خود باز خواهند گشت .

احتمال حذف مرز ایران- ارمنستان

نکته مهم دیگر در ارتباط با کریدور زنگزور احتمال حذف مرز ایران-ارمنستان درصورت احداث این دهلیز است که نتایج حاصل از آن عبارتند از: ارتباط ترکیه از طریق نخجوان – زنگزور با آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی، تقویت حضور ناتو در نزدیک مرزهای شمالی ایران و تحقق پروژه «توران»- موضوعی که برخی از آن تحت عنوان پانترکیسم یاد می‌کنند- و قطع ارتباط زمینی ایران با گرجستان و دریای سیاه و عدم تحقق پروژه کریدور اقیانوس هند- دریای عمان- خلیج‌فارس- ایران- ارمنستان- گرجستان-دریای سیاه و ترکیه و آب‌های بین‌المللی به عنوان یک آلترناتیو برای کریدور شمال- جنوب و وابستگی ایران به خطوط حمل ونقلی آذربایجان و ترکیه.

هرچند تاکنون همواره ایران از مسیرهای دریای خزر- آذربایجان- روسیه و گرجستان و برای ارتباط با اروپا نیز از راهروهای ترکیه استفاده کرده است‌. در این میان، روسیه هیچ گاه نسبت به کریدور زنگزور موضع منفی یا مثبت اتخاذ نکرده است و این سکوت را می‌توان نوعی رضایت تلویحی نسبت به این پروژه ارزیابی کرد.
شاید بتوان اظهارات یک کارشناس روس را بسترسازی خواست کرملین در رابطه با کریدور زنگزور ارزیابی کرد‌. ایگور کوروتچنکو، کارشناس نظامی روس و سردبیر مجله «دفاع ملی» با اشاره به اینکه ترکیب ماهرانه تصمیمات دیپلماتیک و نظامی آذربایجان، طرف ارمنی را مجبور به انجام تعهدات خود کرد، گفت: «همه چیز به این دلیل رخ داد که آذربایجان به وضوح به تعهدات خود عمل می‌کند و با تصمیمات دیپلماتیک و نظامی خود، ایروان را وادار به انجام تعهدات خود کرده است. موضوع کریدور زنگزور به بلوغ رسیده و ادامه حل مشکل این کریدور مواصلاتی ضروری است. واضح است که باید یک کریدور فراسرزمینی وجود داشته باشد که در آن هیچ مرزبان و مامور گمرک ارمنی وجود نداشته باشد و رژیم قانونی کریدور زنگزور باید کاملا با رژیم حقوقی کریدور لاچین مطابقت داشته باشد.» این کارشناس اضافه کرد: «کاری در پیش است که به نتیجه اولیه صلح و ثبات منجر خواهد شد، اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.»

راستی‌آزمایی ارمنستان با گشایش سرکنسولگری ایران در سیونیک

گرچه ارمنستان نیز بدون ابراز نگرانی از حذف احتمال مرزش با ایران صرفا بر حق حاکمیت ملی خود بر اراضی ارمنستان و از دست ندادن امکان نظارت بر مسیر ارتباطی آذربایجان- نخجوان از طریق خاک خودش تاکید کرده است‌. اگر ارمنستان به زودی زمینه دایر کردن سرکنسولگری ایران در قاپان مرکز استان سیونیک را فراهم کند و این نمایندگی در این شهر گشایش یابد راستی‌آزمایی مناسبی در خصوص عدم تمایل این کشور به احداث کریدور زنگزور خواهد بود. البته برخی معتقدند که این کریدور موجب قطع ارتباط زمینی ایران و ارمنستان نخواهد شد، یا دست کم به لحاظ فنی این امکان وجود دارد که کریدور می‌تواند به گونه‌ای احداث شود که مرز ایران و ارمنستان حذف نشود.

آنچه بیشتر حائز اهمیت است این است که اگر مرز ایران برای ارمنستان اهمیت استراتژیک دارد باید در حفظ آن تلاش فراوانی کند. از این رهگذر ایران باید این موضوع را به صورت شفاف با ارمنستان و روسیه که حضور نظامی گسترده و پایگاه نظامی دائمی در این کشور (در گیومری و نزدیک ایروان‌) دارد و سرحدات مرزی ارمنستان با کشورهای همسایه‌اش توسط نیروهای نظامی روسیه کنترل می‌شود، مورد مذاکره و جمع‌بندی قرار دهد. کمااینکه اخیرا نیز روسیه به بهانه کنترل قاچاق مواد مخدر پست جدید بازرسی در مقری نزدیک این نقطه مرزی ارمنستان با ایران (نوردوز) مستقر کرده و کامیون‌های ایرانی را مورد بازرسی قرار می‌دهد، چند روز پیش هم ده‌ها کامیون ایرانی به مدت پنج روز پشت مرز ارمنستان در گمرک نوردوز ایران معطل مانده بودند که موجب نارضایتی رانندگان و صاحبان کالا و افزایش هزینه‌های آنها شد که احتمالا هنوز هم این وضعیت ادامه دارد.

این شواهد نشان می‌دهد که با برقراری صلح میان ارمنستان-آذربایجان و آغاز مناسبات ارمنستان-ترکیه و بازگشایی مرزهای این دو کشور که منجر به بهره‌مندی از فرصت‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی ارمنستان و نزدیک شدن بیشتر به محور غرب که آرزوی پاشینیان است و موجب تقویت موقعیت این کشور در ارمنستان خواهد شد، همکاری‌های این کشور با ایران سیر نزولی پیدا خواهد کرد. اگر توجه داشته باشیم که حجم صادرات ترکیه به ارمنستان از مسیر گرجستان، در شرایطی که مرزهای دو کشور مسدود و روابط سیاسی‌شان قطع است تقریبا با حجم صادرات ایران به ارمنستان در حالی که دارای مرز باز و سفارت فعال در پایتخت‌های یکدیگر یکی هستند، برابری می‌کند می‌توان حدس زد که پس از برقراری روابط و گشوده شدن مرزهایشان چه اتفاقی خواهد افتاد. گفتنی است در حال حاضر حجم تجاری ایران با کشورهای قفقاز جنوبی به یک پنجم تجارت ترکیه با این کشورها نمی‌رسد. اگر چه باید مرز ایران- ارمنستان حفظ شود و حساسیت نسبت به حذف احتمالی آن بجا و قابل درک است، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که تاکنون مسیر ارمنستان-گرجستان به دلیل عدم برخورداری از زیرساخت‌های امن و دور بودن و گران بودن چندان هم مورد استفاده ایران قرار نگرفته است.

اهمیت و نقش آذربایجان و ترکیه در تامین امنیت انرژی اروپا

از جانب دیگر نگرانی از اتصال ترکیه به آسیای مرکزی و تقویت حضور ناتو و تحقق پروژه «توران» به دلایلی که در ادامه می‌آید، چندان محلی از اعراب ندارد‌. ترکیه حدود هفتاد سال است که عضو ناتوست و در طول این مدت ایران عملا با ناتو همسایه بوده است و به دلیل روابط دوستانه ایران و ترکیه از این ناحیه زیان خاصی متوجه ایران نشده است و تاکنون ایران هیچ ابراز نگرانی در رابطه با حضور ناتو در کنار مرزهای خود نکرده است! از این گذشته آذربایجان هم تاکنون هیچ درخواستی مبنی بر الحاق به ناتو نکرده و در آینده نزدیک نیز احتمال چنین درخواستی اندک یا دور از انتظار است. حتی اگر ناتو بخواهد دراین منطقه بازیگری کند ناگزیر توسط ترکیه به ایفای نقش خواهد پرداخت و در اولویت اهدافش روسیه را قرار خواهد داد‌. اگرچه جبهه اصلی ناتو در برابر روسیه، اروپای شرقی و منطقه بالتیک است که پس از آغاز جنگ تحمیلی روسیه علیه اوکراین و تهدید امنیت اروپا این توجه افزایش یافته و منجر به افزایش حضور نظامی ناتو در این منطقه و کمک نظامی امریکا و برخی دیگر از اعضای آن به اوکراین شده است.

از سوی دیگر در آینده نه چندان دور روابط ترکیه-ارمنستان برقرار و مرز ۶۰۰ کیلومتری دو کشور گشوده و فعال خواهد شد و دراین صورت ترکیه به راحتی از طریق ارمنستان به آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی متصل خواهد شد. ضمن اینکه از گذشته نیز ترکیه از طریق خط آهن قارص‌-آخالخالاکی (گرجستان)- باکو- دریای خزر به آسیای مرکزی راه دارد و تاکنون نیز از این مسیر در انتقال محموله‌های ناتو به برخی کشورهای آسیای مرکزی استفاده کرده است.

این موضوع در رابطه با انتقال انرژی هم مصداق دارد و مقصد کامیون‌های ایرانی و صدور گاز ایران فقط به ارمنستان بوده است. (زمانی که زیرساخت‌های انتقال گاز ایران به ارمنستان در خاک ایران در حال آماده شدن بود و شرکت ایرانی «صانیر» در داخل ارمنستان با مشارکت ارمنستان لوله‌گذاری می‌کرد، ارمنستان با فشار روسیه پیشنهاد ایران را در خصوص لوله‌گذاری ترانزیتی که باید قطر آن بیشتر از لوله انتقال داخلی می‌شد، نپذیرفت! در همان مقطع هم این مسیر به عنوان یک آلترناتیو برای ترانزیت گاز ایران به اروپا مد نظر بود.)

در رابطه با ترانزیت گاز آذربایجان به اروپا از طریق ارمنستان که برخی مطرح می‌کنند هم باید تاکید کرد که جز ترانزیت گاز به نخجوان که جزو اراضی آذربایجان است به دلیل وجود خطوط انتقال نفت وگاز باکو- تفلیس- جیهان و باکو- تفلیس- ارضروم و تاپ و تاناپ بعید به نظر می‌رسد احداث خطوط لوله جدید به مقصد اروپا منتفی باشد. علاوه برآن احتمال اجرای پروژه انتقال گاز ترانس خزر از طریق کف دریای خزر در آینده جهت صدور گاز ترکمنستان نیز که در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر هم چراغ سبز مشروطی نسبت به آن مندرج است، وجود دارد و تحقق آن موجب دور زدن روسیه از منبع و مسیر انتقال انرژی به اروپا خواهد شد. به ویژه آنکه باتوجه به استفاده روسیه از انتقال انرژی به اروپا به عنوان اهرم فشار و تحریم‌های غرب به واسطه حمله روسیه به اوکراین و افزایش قیمت انرژی در اروپا و آمریکا می‌تواند در اولویت‌های استراتژیک غرب قرار گیرد. کمااینکه اخیرا رییس کمیسیون اقتصادی اتحادیه اروپا طی سفری به باکو سندی در رابطه با افزایش انتقال گاز آذربایجان به اروپا با مقامات این کشور امضا کرد و به این ترتیب بیش از گذشته اهمیت و نقش آذربایجان و ترکیه را در تامین و امنیت انرژی اروپا و کنترل قیمت انرژی افزایش داد.
در رابطه با ابراز نگرانی از تبدیل پیوستگی ژئوپولیتیکی ترکیه به چسبندگی ژئواکونومیکی این کشور از طریق ارمنستان با آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی از سوی ناظران و تحلیلگران منصف و غیرمنصف این نکات حائز اهمیت است:

آیا هر کشوری حق برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیکی خود را ندارد ؟

آیا حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی هر کشوری نیست که در رابطه با محیط داخلی خود تصمیم بگیرد؟

آیا کشورها از جمله ایران حق ندارند در صورت لزوم مرز خود را با کشورهای همسایه مسدود کنند؟

تبعیت از چارچوب قواعد حقوق بین‌الملل

به نظر می‌رسد کنش‌ها و واکنش‌ها نسبت به کریدور زنگزور باید در چارچوب قواعد حقوق بین‌الملل و به دور از تنش و در راستای منافع کشورها و امنیت منطقه صورت پذیرد و هر گونه چالش احتمالی از طریق مذاکرات دوستانه، محترمانه و منطقی به سامان برسد. بدون شک طرح موضوعات تنش‌زا پیرامون روابط ایران و آذربایجان و ورود به حوزه‌های امنیتی و تهدید به تجزیه کشورها از سوی مسوولان و رسانه‌ها مردود و بازی کردن در زمین دشمن و آب به آسیاب بدخواهان ریختن است و با گل‌آلود کردن آب، مخالفان دوستی دو کشور ماهی‌های خود را صید خواهند کرد، کمااینکه تاکنون نیز این گونه بوده است. به ویژه تشدید اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی در آذربایجان آگاهانه یا نا‌آگاهانه، این کشور را از ایران دورتر می‌کند و ایران را از ایفای نقش منطقه‌ای سازنده در قفقاز جنوبی باز‌می‌دارد و فرصت‌های بیشتری در اختیار رژیم صهیونیستی قرار می‌دهد. هرگونه سخن تهدید‌آمیز نسبت به تمامیت ارضی آذربایجان و ایران از سوی دوطرف اگرچه به جایی هم نمی‌رسد و در طول سی سال اخیر جز مسموم کردن فضای رسانه‌ای و تضعیف اعتماد متقابل و ناراضی کردن مردم دوکشور همسایه هیچ نفعی نداشته است .

تهدید آذربایجان به نفع ایران نیست

تهدید آذربایجان در رابطه با کریدور زنگزور به نفع ایران نیست‌. کسانی که در شبکه‌های مجازی آذربایجان را آشکارا به اقدام نظامی علیه این کشور تهدید می‌کنند دانسته یا ندانسته -‌چه بسا عوامل نفودی وابسته به رژیم صهیونیستی یا دیگر مخالفان جمهوری اسلامی با قصد کشاندن پای ایران به یک جنگ ناخواسته- در مسیر آدرس غلط دادن حرکت و برای رژیم صهیونیستی و آمریکا فرصت‌سازی می‌کنند. ایران در شرایط موجود سیاسی، اقتصادی، منطقه‌ای و بین‌المللی و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام در معرض تلاطم‌های حادی از جمله «اوکراینیزه» شدن قراردارد و در صورت هرگونه اقدام نظامی مستقیم علیه یکی از همسایه‌هایش، عملا همچون دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، قدرت‌های بزرگ را در برابر خود خواهد دید، بنابراین عدم توجه دقیق و واقع‌بینانه و عملگرایانه دولت‌ها به این مسائل و طرح موضوعات تنش‌زا به زیان منافع ملی خواهد بود. از این‌رو پرهیز از اظهارات و اقدامات سلبی و حرکت در مسیر مساعی ایجابی به منظور تقویت اعتماد متقابل و امتناع از جنگ رسانه‌ای و سخنان تهدید‌آمیز لازمه یک دیپلماسی فعال و هوشمندانه ازسوی همه طرف‌هاست.

در شرایط کنونی بهترین راهبرد ایران در منطقه قفقاز و به ویژه مسائل ژئوپولیتیکی آن، برقراری ارتباط فوری حضوری با روسیه و ارمنستان و طرح سوالات مشخص در ارتباط با کریدور زنگزور و استماع نظرات این دو کشور در رابطه با اینکه آیا موافق اجرای طرح کریدور زنگزور هستند یا خیر، است و اگر موافق آن هستند آیا با اجرای این طرح مرز ایران-ارمنستان حذف می‌شود یا خیر؟ چراکه این موضوعات در وهله نخست از منظر حضور نظامی روسیه در ارمنستان و مناطق اشغالی آذربایجان و دولت ارمنستان که متولی حاکمیت ملی ارمنستان است، حائز اهمیت است. البته مذاکره در این راستا با آذربایجان هم عاری از زیان است اما مطلوب است ابتدا با روسیه و ارمنستان گفت‌وگو شود، با توجه به اینکه هر دوی این کشورها منافع زیادی از رابطه با ایران نصیب‌شان شده، حداقل انتظار از آنها این است که صادقانه به این پرسش‌ها پاسخ دهند. همان‌گونه که اشاره شد پیگیری استقرار سرکنسولگری ایران در شهر قاپان ارمنستان هم که حتی سرکنسول آن نیز منصوب شده یک راستی‌آزمایی عملی محسوب می‌شود.

تبدیل پیوند ژئوپولیتیکی به ادغام اقتصادی

فارغ از اینکه ایران چه پاسخی از طرف‌های روس و ارمنی دریافت خواهد کرد، راهکارهای ایران باید با تنش‌زدایی و با هدف جبران دور ماندن از آذربایجان و تقویت حضور خود در قفقاز جنوبی حتما باید ایجابی و با اولویت اقتصادی و تبدیل پیوند ژئوپولیتیکی به ادغام اقتصادی با این کشورها باشد. در همین راستا به هرصورتی که امکان‌پذیر باشد با اعتماد‌سازی و به دور از اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی از جهات حمل و نقلی و انرژی، ایران و کشورهای پیرامونش را به یکدیگر متصل کند. فرصت‌های سهل و ارزان برای کشورهای همسایه جهت استفاده از مسیرهای ترانزیتی ایجاد کند تا همواره به عنوان مسیرهای اصلی و جایگزین مد نظر این کشورها باشد.
عملیاتی شدن مدل ۳+۳ در قفقاز جنوبی و تاسیس کمیسیون‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی و ایجاد کمیته‌های ذیربط در ذیل آنها از جمله کمیته‌های حمل‌ونقل و ارتباطات، انرژی و تجارت ذیل کمیسیون اقتصادی و تدوین و اجرای پروژه‌های مختلف می‌تواند در راستای ادغام بیشتر این کشورها با یکدیگر موجبات توسعه اقتصادی و تقویت مناسبات سیاسی و فرهنگی آنها و ارتقای ضریب امنیتی منطقه و تقویت اعتماد و همکاری‌های متقابل سودمند و کاهش دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای را فراهم کند.

با توجه به نگاه سلبی و امنیتی برخی در ایران به موضوع پیوند استراتژیک کشورهای ترک منطقه ترکیه، آذربایجان و چهار کشور آسیای مرکزی که تحت قالب تورانیسم از آن یاد می‌شود، ایران می‌تواند با همه کشورها مناسبات صمیمانه و سودمند داشته باشد و حتی درخواست عضویت ناظر در سازمان یا شورای همکاری کشورهای ترک را به دبیرخانه این سازمان ارائه کند و در گام‌های بعدی تقاضای عضویت دائم در این تشکیلات را ارائه کند. نظر به اینکه کشورهای عضو این سازمان جملگی مسلمان هستند و همراه ایران در «سازمان همکاری‌های اقتصادی» (اکو) و «سازمان همکاری کشورهای اسلامی» و «سازمان کشورهای غیرمتعهد» عضو هستند که می‌تواند با این قرابت‌ها ضمن رفع نگرانی‌ها زمینه همگرایی بیشتری را فراهم کند. اگر ایران عضو سازمان‌هایی مانند شانگهای شده و در شرف پیوستن به گروه کشورهای «بریکس» که برخی یا همه اعضای آنها در ردیف کشورهای اسلامی هم نیستند به طریق اولی می‌تواند به عضویت سازمان کشورهای ترک‌زبان که قرابت فرهنگی و تمدنی و دینی با آنها دارد و با اکثر این کشورها دارای مرز خاکی یا آبی یا هر دو است، درآید و همکاری‌های متقابل و جمعی سودمندی در قالب این تشکیلات داشته باشد.

البته با توجه به تاثیر منفی تفاوت رویکردهای ایران و این کشورها در برخی زمینه‌های سیاست خارجی و به ویژه عدم داشتن روابط با آمریکا و چالش دائمی میان دو کشور و عدم شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی ایران و تنش مستمر فیمابین در روابط دوجانبه با کشورهای مورد اشاره که تاکنون نیز سبب از دست رفتن فرصت‌های زیادی در دریای خزر، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی شده است و کارت بازی مناسبی در اختیار روسیه و همه کشورهای همسایه و غیرهمسایه قرار داده است و زیان‌ها و هزینه‌های فراوانی به منافع ملی ایران وارد و تحمیل کرده است، جهت تقویت همکاری با همسایگان و سازمان‌های منطقه‌ای سیاست خارجی ایران باید بر اساس حداکثر تنش‌زدایی و اندیشه‌ها و منافع و همکاری‌های مشترک بدون تاثیرپذیری از جنبه‌های واگرایانه این کشورها با ایران استوار شود. نظر به اینکه به زودی روسای کمیسیون حمل‌ونقل و ارتباطات برآمده از سند ۹ نوامبر ۲۰۲۰ و سند تکمیلی آن که یک سال بعد امضا شد یعنی معاونان نخست‌وزیر آذربایجان، ارمنستان و روسیه در مسکو دیدار و پیرامون تعیین محدوده و علامت‌گذاری مرزی دو کشور و کریدور زنگزور مذاکره خواهند کرد. پس از این نشست جمع‌بندی مسائل مطرح‌شده در نشست کمیسیون حمل‌ونقل و ارتباطات در مسکو در بروکسل با حضور الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان و شارل میشل رییس شورای اتحادیه اروپا مورد مذاکره و جمع‌بندی قرار خواهد گرفت.

احتمالا در همین نشست توافقی هم در رابطه با تشکیل کمیسیون تهیه پیش‌نویس سند نهایی صلح میان آذربایجان و ارمنستان حاصل شود‌. پیشبرد فرآیند مربوط به سند نهایی صلح منوط به پیشرفت‌های حاصل در زمینه تعیین حدود مرزها و کریدور زنگزور یا هر طرح دیگری که آذربایجان را به نخجوان متصل کند، خواهد بود‌. نخست‌وزیر ارمنستان پیشتر اعلام کرده آذربایجان غیر از زنگزور از طریق چند نقطه مرزی در منطقه قازاخ می‌تواند به نخجوان متصل شود. چنین اظهاراتی چند روز پیش از نشست‌های فوق‌الذکر و تشدید روند عادی‌سازی روابط ترکیه-‌ارمنستان به موازات پیشبرد فرآیند مذاکرات صلح میان آذربایجان-‌ارمنستان با استفاده از فرصت پیش‌آمده ناشی از گرفتار شدن روسیه در باتلاق اوکراین و چراغ سبز آمریکا به تسریع روند صلح می‌تواند بستر مناسب‌تری جهت پیشبرد اهداف آذربایجان و ارمنستان و ترکیه فراهم کند .

بار دیگر تاکید می‌کنم با توجه به اینکه حل بحران قره‌باغ تا این مرحله به جز ایران با ضرایب متفاوت به نفع همه کشورهای منطقه و آمریکا پیش رفته است، جمهوری اسلامی ایران فقط با راهبرد ایجابی و تنش‌زدایی و با اتکا به سرمایه‌های مادی و معنوی و مولفه‌های قدرت که مواردی از آن در سطور بالا آمده است، می‌تواند تا حدودی جبران مافات کند و در مسیر تامین منافع ملی گام بردارد. قطع‌الیقین کسانی که راهکارهای سلبی و تهدید‌آمیز پیشنهاد می‌دهند آگاهانه یا ناآگاهانه به نفع دشمنان ملت ایران قلم‌فرسایی می‌کنند . در پایان باید گفت، مدعیان الحاق جمهوری آذربایجان و جمهوری خود‌مختار نخجوان به ایران و جدایی آذربایجان‌ ایران، هر‌ دو آب در آسیاب دشمنان مردم دو کشور روانه می‌کنند.

مردم هر دو کشور از هر دین و مذهب و قوم باید بر اساس قوانین اساسی کشورهایشان و در سایه سیاست‌های اصولی، واقع‌بینانه و عملگرایانه و غیر‌مداخله‌جویانه در امور داخلی و خارجی‌شان و با احترام و اعتماد و همکاری متقابل و سودمند دولت‌های دو کشور از حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی‌شان به صورت عادلانه بهره‌مند شوند و با تقویت دوستی و برادری متقابل، پشتیبان توسعه، تعمیق و تحکیم روابط فی‌مابین به نفع توسعه همه‌جانبه دو کشور و تقویت صلح و ثبات و امنیت منطقه‌ای باشند./جهان صنعت

افشار  سلیمانی

نویسنده خبر

سفیر اسبق ایران در آذربایجان و پژوهشگر و تحلیلگر مسائل روسیه و منطقه.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و آذربایجان ایران و ترکیه ایران و ارمنستان ایران و ارمنستان و آذربایجان ایران و آذربایجان و ترکیه ایران و روسیه گذرگاه زنگزور قفقاز قفقاز شمالی قفقاز جنوبی افشار سلیمانی گرجستان ایران و گرجستان


( ۴۰ )

نظر شما :

احمد ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۹:۵۲
نیت ایشان از این نوشتار تامین منافع آذربایجان و ترکیه بود نه ایران. ایران بحث تجزیه را پیش کشیده یا رسانه های رسمی آذربایجان و ترکیه؟ کتب درسی مدارس آذربایجان را دیده اید؟ بعید می دانم ندیده باشید. با این حال ایران را متهم می کنید؟ عضویت در سازمان یا شورای همکاری کشورهای ترک جز اینکه وزنه ترکیه به عنوان کشور رقیب ایران در منطقه را سنگین می کند واقعا چه آورده دیگری می تواند داشته باشد که مناسبات دو جانبه ما با این کشورها نمی تواند در بر داشته باشد؟ جای تاسف دارد این همه نگاه قوم گرایانه سفیر سابق کشورمان در آذربایجان!
یاسر ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۳:۲۳
سفیر سابق ایران در باکو ،چرا در این برهه از زمان که برجام و روابط به روسیه رشد کرده چنین مقاله های در جهت باج دهی به باکو و ترکیه نشر میشود ؟؟؟؟؟ ایشان چرا در زمان که مسولیت داشته اند هیچ رشدی در همکاری ایران با باکو نبوده است ؟؟؟؟ اهمیت مقاله شما از سایت آناتولی ترکیه که آن قسمت‌هایی که به نفع سیاست ترکی بود را بولد کرد ،و عجیبتر از همکاری ایران با باکو و ترکیه در حذف ایران ،چرا این نویسنده از تعرفه ۱۳۰ دلاری و معطلی و بازداشت رانندگان و مصادره کامیون و بار ایران در باکو ابراز نکرده است ؟؟؟!؟ چند سال است که نفوذ پانترکیسم و ستون پنجم آن در وزارت صنعت ،وزارت خارجه و وزارت اقتصاد داد می‌زنیم اما انگار گوشهایی نمی شنوند یا خود را به کری زده اند ، شما اهداف ایجاد کشورهای ترک زبان در کتاب داوود اوغلو ( وزیر خارجه اسبق ترکیه ) بخوانید تا بدانید هدف این سازمان در درجه اول حذف ایران ،فرهنگ ،تاریخ و...از آسیای مرکزی و مصادره کردن آن به نفع پانترکیسم وارداتی ترکیه است ،ترکیه( هواداران و سیاستمدارن و نفوذهای ) که حداقل ۱/۳ قومیت مردمانش( کرد) را انکار کند لازم به تجویز نسخه پانترکیسم برای ایران نیست ،تا به حال منافع ایران کجا مرز خود را به روی ترکیه یا باکو بسته است که رفتار باکو و ترکیه را سیاستهای مربوط به خود میدانید و فارغ از حساسیت برای ایران
ناشناس ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۰۷:۳۱
اینجا محل حکمرانی عبدالرحمانها و ایرانشهریها برای ساختن ایرانشهر است که همه یه شکل و یه قد باشند آنهم از نوع آریایی جایی برای تفسیرها و کارشناسی‌های منطقی و عقلایی نیست
فرزاد ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۱:۰۸
وقتی شخصی که به عنوان سفیر (وقاعدتا چشم و گوش )کشور ما در کشوری نزدیک و همسایه سالهامشغول فعالیت و در مصدر امور بوده و قبل از هر شخص و مقامی باید تحرکات ضد ایرانی و فعالیتهای مخرب پیدا و پنهان و همکاری این کشور با کشورهای متخاصم ما را را رصد می‌کرده و به اطلاع دولت متبوع خودش می‌رسانده تا قبل از وقوع تهدید برای آن چاره جویی شود؛الان با آشکارشدن تهدید و احتمال قطع مرزهای تاریخی و ژیوپلتیک ما در عنوان نوشته خودش از آن به عنوان فرصت یاد میکند ؛وتوصیه به مذاکره در این باره میکند ودر واقع تمامیت ارضی کشور را محل مذاکره قرار میدهد؛آنهم با کشوری کوچک ونوپا و آسیب پذیر چون جمهوری باکو .درحالی که ما مدعی این هستیم که حتی حاظر نیستیم توان دفاعی و موشکیمان که لابد برای دفاع از همین مرزهاست را محل مذاکره با ابرقدرتی چون آمریکا قرار بدهیم؛باید به عمق فاجعه پی برد.از نظر هر خواننده عاقلی هشدارها و تهدیدهای مستتر در نوشته جناب سفیر سابق بیشتر از آنکه از جانب یک ایرانی دغدغه مند باشد؛حامل پیامی از جانب دیگران هست.
علی مردانی ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۱:۵۷
در ایران چند گروه هستند که مخالف همکاری بین همسایگان مخصوصا با ترکها و عربها هستند حتی اگر از اسمان وحی منزل نازل شود! که در راس (( گروهای تروریستی و تجزیه طلب مخصوصا pkk,,,pjk وبعد هم ایرانشهریهای سلطنت طلب . بهاییان،اتش پرستان، ارامنه،یهودیان،. هستند..)) لذا حساب کتاب این افراد کلا معلوم است، ولی در بین بقیه اقشار مردم مخصوصا خود ترکان و فارسی زبانان به اهمیت همکاری با کشورهای ترک زبان و اعراب کاملا واقف هستند ودایما در صدد تحکیم مناسبات و همکاری به همسایگان میباشند. بنا بر این بدنه اصلی کشور یعنی ترکان و فارسی زبانان باید بیش از پیش برای پیشبر منافع عالیه کشور اسلامی تلاش کنند و هیچ ارزشی به مخالفین کوتاه فکر فوق الذکر اهمیت نداده ، پیوند وتوسعه مناسبات مخصوصا با ترکیه و اذربایجان در اولویت تمام امور باشد.
احمد ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۲:۳۰
عجیبه تفکرات پانترکیسم از نوشته ها و مقالات علیزاده ها ،دوزال ،مهر علی ،پاک آیین به سفیر سابق ایران رسیده است ،حرکات کاملا خزنده با چاشنی حول سیاست ایران در قفقاز و البته پیاده نظام های سایبری آنها ( پانترکا) در ایران ،ایران سالهاست مشتاق رابطه با همسایگان هستند بدون توجه به قومیت نژاد و زبان اما انگار نه ر ایران و نه در خارج از ایران مورد توجه قرار گرفته فقط قصد کانالیزه کردن سیاست مورد نظر خود در ایران هستند
حسن ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۵
علاقه جناب نویسنده به ایجاد دالان توران و حذف و قطع مرزهای شمال ایران برای دسترسی به اروپا عجیب است. حقیقتا ایشان مسئول حفظ منافع ایران در جمهوری آذربایحان بوده است؟
سعدی ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۴:۲۴
اختلاف بین ایران و آذربایجان به نوعی اختلاف ایران و توران است . این اختلافات ریشه ای ، تاریخی، فرهنگی و تمدنی هستند . مسایل مطرح شده را باید در قالب رجزخوانی ایران برای توران و بالعکس بررسی کرد.
Kibi ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۵:۱۰
با دقت به این مقاله و مسئولیت نویسنده آن حقیقتا به نظر می رسد برخی نابسامانی ها در سیاست خارجی تعمدا و جهت تامین منافع کشورهای دیگر صورت گرفته باشد. چشم وزارت خارجه روشن.
کامران ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۹:۱۹
فهوای کلام نویسنده مقاله اینست که انقدر موضوع دالان زنگزور را به منافع بلند مدت کشور گره زده نشود،،اولا ایجاد دالان مبتنی بر قطع ارتباط زمینی ایران و ارمنستان نیست در ثانی مگر چند درصد تجارت شمال جنوب و و دسترسی به دریای سیاه از این طریق تامیین میشود؟ مسیر کوهستانی و طولانی ارمنستان به گرجستان که چندین ماه سال غیر قابل استفاده است و در ضمن گرجستان تعهدی در باز بودن ان ندارد.مسیر ترانزیت شمال به جنوب از طریق خاک جمهوری اذربایجان کاملا تامیین و مهیا است و صرفه اقتصادی دارد . این داستان دالان زنگزور هم شده مثال حق ۵۰ درصدی ایران ازدریای خزر ، عده ای سوار بر موج ان دنبال تحریک بی جای جامعه هستند و در نهایت هیچ!
خسرو ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۱:۰۵
اگر ارمنستان و آذربایجان و ترکیه با موافقت روسیه -- کریدور زنگه زور را بازکنند ایران چه خواهد کرد؟ اگر واقعا به ضرر ایران است چگونه باید جلوگیری کند؟ چون با حمله و جنگ نمیشود منطق اقتصادی جوابگو خواهد بود اگر ایران کریدور جلفا ماکو را باز کند که هردو منطقه آزاد هستند خودبخود کریدور زنگه زور بلااثر خواهد شد وابستگان پژاک و داشناق دلخور خواهند شد ولی باور کنید که ایران کشور ما ترکها هست چون سه برابر جمعیت جمهوری آذربایجان هستیم یعنی اگر قرار باشد ترکیب سیاسی منطقه بهم بخورد آنها به ایران ملحق میشوند
لارا ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۲:۲۲
با دیدگاههای جناب سلیمانی در تبدیل تهدید به فرصت و بازی های منطقه ای برد - برد خصوصا در ارتباط با کشورهای ترک زبان و عرب زبان منطقه موافقم امیدوارم در راس سیاستهای کلان نظام باشد
علی زاده ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۲:۳۳
من حدود دو دهه در ترکیه زندگی کردم اخبار و روزنامه های هایشون رو هر روز پیگیرم باور کنید کوچکترین اطلاعی از وضعیت ترکهای ایران ندارند حتی اگه بگی ایران جمعیت ترک هم دارد تعجب می کنند نمی دونم چرا الکی جو ضد ترکیه در ایران پر رنگ شده و ترکیه را به تجزیه ایران متهم می کنند سیاست پررنگ ترکیه جذب سرمایه اروپا از طریق عضویت در آن است و هیچ نشان کوچکی از مداخله در امور ایران یا ایجاد ارتش توران در بیان سیاستمداران یا روزنامه های رسمی آن دیده نشده است
مهدی ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۳:۰۸
به نظر می رسد که سمت نویسنده مقاله اشتباهی درج شده است و ایشان ستون پنجم جمهوری باکو باشند نه سفیر سابق ایران و حافظ منافع ملی در دوره مسئولیتش!
علی ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | ۰۱:۲۵
مقاله عالی و مفیدی بود به ذوالقدرپور و همفکران ایشان توصیه میکنم خوب این مقاله رو چند بار مطالعه کنن بلکه واقعیات در انها اثر کنه .
به احمد ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | ۰۱:۲۹
شما عاشق نظرات و تفکرات ایرانشهری هستین بهتره مقالات ناسیونالیستی ذوالقدرپور رو مطالعه بفرمایید این مقالات در تضاد با افکار شماست.
کامران ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۱
اصولا با توجه به قرائن موجود دالان زنگزور یا راه زنگزور از کنار مرز ایران گذر نخواهد کرد و از شمال منطقه زنگزور و از روستای minkand لاچین اغاز خواهد شد و به منطقه shahbuz نخجوان منتهی خواهد شد که شامل یک راه شوسه جدید است و عملیات راهسازی در روستای minkand در نقشه های ماهواره ای کاملا مشخص است ، این راه یا دالان مابه عوض راه یا دالان لاچین خواهد بود و هر نوع عنوان و شرایطی به دالان لاچین داده شود به این راه جدید نیز تعلق خواهد گرفت و گارانتور و تامیین کننده ان کشور دوست و برادر روسیه خواهد بود! .امضای تفاهم نامه بین ایران و جمهوری اذربایجان در ایجاد دسترسی جدید زمینی و ریلی جدید بین خاک اصلی اذربایجان و نخجوان که چند ماه پیش امضا شد موید این نظر است و از جنوب هم برای اذربایجان دسترسی از طریق خاک ایران ایجاد خواهد کرد.
سنجری ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | ۰۲:۱۰
دیدگاههای نویسنده یادداشت منطقی و قابل تامیل و استفاده است . نمی دانم چرا بعضی حاضر نیستند حرف حق را باور کنند. شاید مثل نرود میخ آهنی درسنگ در این باره مصداق دشته باشد
سلام ۰۹ آذر ۱۴۰۱ | ۰۵:۱۱
بالاخره یک آدم عاقل با تحلیل منطقی و درست که بدون تنفر و توهم بنویسد تو این سایت پیدا شد خدارا شکر
حسن كريم زاد ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | ۱۷:۵۷
با تشکر از آقاى افشار بابا مقاله خوبشون لطفا ایران شهرى ها بعد از گذاشتن افکار شوونیستیشان به کنار چند بار این مان رو بخونند