به بهانه تحولات اخیر ایران و افغانستان
تبعات امنیتی احتمالی و پتانسیل های اقتصادی اتباع افغانستانی برای ایران
دیپلماسی ایرانی: طی هفته اخیر با به شهادت رساندن دو طلبه در مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) توسط یکی از اتباع افغانستان، موجی از نفرت پراکنی از جانب ایرانی ها و افغانستانی ها، به طور دوجانبه، علیه همدیگر آغاز شده، اما واکاوی چند نکته درباره رخدادهای اخیر بسیار ضروری است:
1- این شخص یک جوان 21 ساله بوده و دارای سن بالایی نبوده است. جوانان در این سنین به راحتی تحریک می شوند، اندیشه هایشان توسط دیگران شکل داده می شود و... بدیهی است شخصی که سی سال داشته باشد با تحریک مفتی های وهابی اقدام به ارتکاب جنایت در یکی از اماکن مقدس شیعه نمی کند، اما یک جوان 21 ساله که تحت تاثیر وهابیت است به راحتی می تواند با تحریک یک مفتی وهابی دست به چنین جنایتی بزند.
2- جمعیت افغانستانی ایران تا پنج میلیون نفر تخمین زده می شود، بدیهی است که در هر جای دنیا یک دیاسپورای پنج میلیون نفری وجود داشته باشد، حتی با احتساب اینکه یک درصد از آنها دست به جنایت بزنند این رقم می تواند به تعداد 50 هزار مجرم برسد که یک مساله طبیعی است و دور از ذهن نیست، اما عملکرد این یک درصد را نمی توان به کل جمعیت افغانستانی های مقیم ایران نسبت داد.
3- سال گذشته هم موجی علیه ایران در شبکه های اجتماعی عراق و متقابلا علیه عراق در ایران راه افتاده بود. بررسی روند این رخدادها می تواند این مساله را اثبات کند که یک سرویس خارجی در پشت سر این رخدادها هست چراکه:
• یک جوان خام افغانی که تحت تاثیر وهابیت بوده، توانسته است یک سلاح سرد را از گیت های حرم امام رضا (ع) به داخل حرم وارد و اقدام به جنایت کند.
• بلافاصله در شبکه های اجتماعی ایرانی شایعات مختلفی مبنی بر عضویت این شخص در لشگر فاطمیون نشر پیدا می کند در حالی که در زمان اتمام جنگ سوریه این شخص 14 سال بیشتر نداشته است. همچنین شایعاتی مبنی بر خصومت شخصی وی با روحانیون مورد حمله قرار گرفته منتشر می شود که این مساله نیز کذب بوده و ویدئوهای شخصی این شخص در شبکه های اجتماعی این مساله را تایید می کند که تحت تاثیر وهابیت بوده است.
• شبکه افغان اینترنشنال نیز همزمان یک فیلم احتمالا ساختگی از به گروگان گرفته شدن اتباع ایرانی در ترکیه توسط افغانستانی ها منتشر می کند، در حالی که حتی شکل و ظاهر و لهجه گروگان ها نیز شبیه خود افغانستانی ها بوده است.
• همزمان اخباری مبنی بر اعمال محدودیت حضور در برخی از شهرهای ایران برای اتباع افغانستان منتشر می شود.
• طالبان در یک اقدام عجولانه در حالی که مردم ایران عزادار هستند پیش دستی می کند و سفیر ایران را بخاطر بدرفتاری با اتباع ایران احضار می کند.
همه موارد فوق نشانگر این است که قطعه های پازل به گونه ای چیده شده است تا خصومت و دشمنی بین دو ملت ایران و افغانستان بیشتر شود و روابط ایران و افغانستان به سمت واگرایی پیش برود. همچنین با استفاده از تجربه تاریخی حمله افغانستانی ها به اصفهان یک بحران امنیتی با تحریک افغانستانی های داخل ایران شکل داده شود.
اما درباره افغانستانی های داخل ایران باید افزود، همانطور که اشاره شده بسیاری از افغانستانی ها انسان های زحمت کشی هستند و در داخل ایران نیز کارهای سخت و سنگینی که گاهی اوقات از عهده کارگر ایرانی بر نمی آید را به خوبی انجام می دهند. در حالی که همه کشورهای غربی به دنبال نیروی کار هستند و آلمان نیز به دنبال جذب ده ها هزار نفر نیروی کار است، اگر یک سیاست گذاری صحیح در راستای مدیریت افغانستانی های مقیم ایران صورت بگیرد، این نیروی کار ارزان قیمت به جای تبدیل شدن به یک معضل امنیتی که از داخل ایران تا روابط خارجی ایران با خود افغانستان را تحت تاثیر قرار دهد، می تواند به اهرمی در راستای رشد صنعتی و اقتصادی ایران تبدیل شود، اما در صورتی که تحریکات از بیرون تداوم داشته باشد و مردم و اتباع افغانستان تحت تاثیر این تحریکات قرار بگیرند و همچنین بخشی از مردم ایران نیز تحت تاثیر این تحریکات در یک بازی باطل نژادپرستانه علیه اتباع افغانستان قرار بگیرند این پتانسیل نیروی کار می تواند به یک پتانسیل نامنی بدل شود، زیرا بیکاری اتباع افغانستان داخل ایران نیز بر ایجاد ناامنی توسط آنها دامن خواهد زد.
موضوع دیگری که باید اشاره کرد این است که هرچند جمع شدن کشت مواد مخدر توسط طالبان یک پدیده بسیار مبارکی است، اما در کوتاه مدت منجر به رکود در داخل افغانستان و هجوم اتباع افغانستان به داخل خاک ایران خواهد شد و این مساله نیز یک مدریت درست و صحیح را طلب می کند. با توجه به دیوارکشی های ترکیه در مرز با ایران و این مساله که ترکیه خود درگیری مساله پناهندگان سوری است، احتمال اینکه ایران پذیرای تعداد بیشتری افغانی باشد بیشتر خواهد شد و همانطور که اشاره شد اگر این نیرو به سمت تولید هدایت شود به رشد و ارتقا اقتصادی ایران منجر خواهد شد. اما در صورت اینکه یک برنامه ریزی صحیح نشود تبعات ناشی از افزایش جرم و جنایت دامنگیر ایران خواهد شد.
نظر شما :