از قضیه انتقال آب به قطر تا تعامل با طالبان
سادگی ایرانی در منطقه پیچیده
دیپلماسی ایرانی: از گذشتهِ ایرانیان، امپراطوری های ایرانی، دولتمردانی که این سرزمین را از گزند بیگانگان حفظ کرده اند زیاد شنیده ایم. از شعرا، حکیمان و بزرگان علم و دانش و فلسفه که ایرانی بوده و باعث ارتقاء دانش بشری شده اند کتاب هایی در سطح جهان و به زبان های مختلف نوشته شده است.
از پیچیدگی، هوش، علم و دانش و نقش ایرانی ها در شکل دادن به بسیاری از ابداعات و نوآوری ها بسیاری از تحولات علمی و تمدنی و روشنفکری نیز ادعا های زیادی وجود دارد. روزی نیست که تکرار نکنیم ایرانیان زیادی مدیریت بزرگترین شرکت های مطرح جهانی را به عهده دارند و نقش ایرانی ها در مدیریت بزرگترین شرکت های تکنولوژیک جهانی در "سلیکون ولی" بسیار برجسته است و یا عالمان متولد شده در جغرافیای ایران بسیاری از پروژه های "ناسا " و یا کرسی های علمی دانشگاه های بزرگ جهان را در اختیار دارند.
اصلا راه دور نرویم تمام رهبران بعد از انقلاب اسلامی در کنار گوش چشمی به مسائل ایران حل مسائل دنیا را در نظر داشتند و برای آن نسخه ها پیچیده اند.
باوجود این محسنات تاریخی و ژنتیکی و پیچیدگی های ذهنی، ایرانی ها بطور عجیبی و به سادگی فریب داده می شوند: چند نمونه که در عرصه عمومی قابل ردیابی است در زیر آورده می شود:
1- طرح انتقال آب از ایران به قطر
در سال های ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، قطری ها اعلام کردند که در نظر دارند برای تامین آب شرب خود انتقال آب از ایران بوسیله لوله را بررسی کنند. این طرح در ایران خیلی جدی گرفته شد. در خاطرات آقای هاشمی حداقل در مورخه های:
دوشنبه 9 دی |1370 22 جمادی الثانی 1412 30 دسامبر 1991
یکشنبه 20 تیر 1372 | 20 محرم 1414 11 ژوئن 1993
جمعه 9 مهر 1372 | 14 ربیع الثانی 1414 1 اکتبر 1993
جمعه 12 آذر 1372 | 18 جمادی الثانی 1414 3 دسامبر 1993
شنبه 20 آذر 1372 | 26 جمادی الثانی 1414 11 دسامبر 1993
جمعه 9 اردیبهشت 1373 17 ذیقعده 1414 // 29 آوریل 1994
به موضوع اقدامات و گزارش هایی که مسئولی ذیربط و نماینده ویژه ایشان (آقای مهدی هاشمی) پرداخته شده است. و آخرین آن:
سال ۱۳۷۳ 11 دی
[آقای شیخ حمدبنجاسم بنجبر آلثانی]، وزیر امور خارجه قطر، همراه با وزیر نیروی قطر آمدند، درباره انتقال آب از ایران به قطر و عبور لوله گاز قطر از ایران به پاکستان و همکاری در بهرهبرداری از مخازن مشترک گاز صحبت کرد؛ گفت جدیاند. وقت خصوصی خواست و در ملاقات خصوصی، گفت که ملک فهد، [پادشاه عربستان سعودی]، از او خواسته، برای مذاکره جهت رفع اختلاف قطر و عربستان، به ریاض برود و از روابط گرم قطر با ایران و عراق، گله کرده است. پیام شیخ زاید [بنسلطان آلنهیان]، [حاکم امارات متحده عربی] را گفت که میگوید، نمیخواهد بر سر جزایر با ایران به برخورد برسد؛ من هم بر ضرورت حل مسالمتآمیز اختلافات تأکید کردم. تقاضا داشت، اگر باران در بوشهر ادامه یابد، به شیراز بروند. با گروهی از اعضای کابینه قطر و خانواده امیر، برای گردش و شکار به ایران آمدهاند.
عصر در جلسه هیأت دولت، مذاکره درباره سطح حقوق مدیران ارشد بود که ناتمام ماند. شب میهمان رهبری بودم. درباره مطالب وزیر امور خارجه قطر و همچنین دادگاه ویژه استرداد اموال بیتالمال صحبت شد.
انتقال آب از ایران به قطر (عضو شورای همکاری خلیج فارس که اتحادیه امنیتی – سیاسی علیه ایران را تشکیل می دهد) یا انتقال گاز قطر از طریق ایران به پاکستان قطعا اقدامی استراتژیک در وابسته کردن آن کشور و تضعیف آن شورا محسوب می شود. اما آیا امکان پذیر بود؟
قطعا آقای هاشمی رفسنجانی یک سیاستمدار دورنگر و دولتمرد در استاندارد جهانی است اما چنین سیاستمداری به سادگی تحت تاثیر قرار گرفته بود.
یادآوری می شود، از اواخر دهه 80 میلادی استخراج از میدان گازی "گنبد شمالی" (در ایران بنام پارس جنوبی) در قطر به عنوان بزرگترین ذخیره گازی جهان مطرح شد. این حوزه گازی در مرز مشترک بین ایران و قطر قرار دارد. با توجه به مشترک بودن این حوزه گازی با ایران و استفاده یکجانبه قطر از آن احتمال بروز درگیری و اختلاف بین دو کشور وجود داشت. ایران خسارت دیده از جنگ هشت ساله باید بیشترین توان خود را برای بازسازی تاسیسات و شهرهای تخریب شده قرار می داد و امکان سرمایه گزاری در حوزه های جدید برایش وجود نداشت. اگر در جلوی چشمش قطری ها شروع به استخراج از این مخزن مشترک می کردند حتما باید با اعتراض و احیانا واکنش ایران روبه رو می شدند. برای اینکه از این تنش پرهیز و از هر گونه واکنش نظامی – دریایی ایران علیه تاسیساتی که قطر روی خط مرزی دریایی ایجاد کرده بود جلوگیری شود قطری ها بحث بررسی انتقال آب از ایران را در عالیترین سطح کشوری مطرح و حتی یک مشاور خارجی برای این پروژه استخدام کردند. اما در واقع اینها همه برای جلوگیر از واکنش های احتمالی ایران بود. درست در زمانی که اولین چاه های اکتشافی و استخراجی ایران در پارس جنوبی زده شد و ایران نیز شروع به استخراج کرد که 10 سال در بهره برداری از قطر عقب مانده بود. موضوع انتقال آب نیز به محاق فراموشی رفت. بازی از این به بعد رقابت در استخراج گاز بود و نه حسرت از یک سوء استفاده. موضوع عقب ماندگی از قطر و رقابت در استخراج گاز هنوز یک یادگار منفی در ذهن بسیاری سیاسیون ایرانی است.
تولید ویروس یاب مستعان:
در بهمن 1398 موضوع همه گیری ویروس کرونا سایه ترس خود را بر سر همه کشورها از جمله ایران گستراند. ناشناخته بودن ویروس، فقدان راه های مبارزه با آن، قرنطینه های دلهره آور، شهرهای خالی، ترس مردم از یکدیگر... همه و همه شرایط سختی را به وجود آورده بود.
در فرودین 1399 ناگهان فرمانده کل سپاه پاسداران به همراه چند سردار با درجه و نشان در اخبار سراسری کشور از دستگاهی رونمایی کرد که می تواند ویروس کرونا را از فاصله 100 متری تشخیص دهد. وی این دستگاه را پدیدهٔ علمی معرفی کرد که توسط «بسیجیان دانشمند و با اخلاص» تولید شده و آزمایش آن در بیمارستانهای مختلف صورت گرفته و تا ۸۰ درصد عملکرد آن مثبت بوده است. وی در توضیح مکانیزم عمل این دستگاه گفت: «ویروس را داخل خشاب دستگاه میگذارند و میدان مغناطیسی که این ویروس ایجاد میکند باعث میشود که این آنتن هر کجا که ویروس مشابهی را پیدا کند، در شعاع ۱۰۰ متری به سمت آن حرکت میکند و ویروس در آن نقطه شناسایی میشود و در عرض ۵ ثانیه میتواند نقطه آلوده را کشف کند.»
حتی مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران بعدا اعلام کرد: «سامانهٔ هوشمند تشخیص لحظهای کرونا که با تمسک به قرآن مجید نام مستعان برای آن انتخاب شده، یک سامانهٔ منحصر به فرد و دارای قابلیتهای بالا و راستیآزماییشده است.» او واکنشهای منفی به این خبر را غالباً از طرف رسانههای وابسته به بیگانه که احساس ضعف و تحقیر میکنند دانست.
پوشیده نیست که سپاه پاسداران یکی از پیچیده ترین سازمان های سیاسی – امنیتی در خاورمیانه نه به ادعای مبلغین خودی، که به ادعای استراتژیست های جهانی است. سازمانی که می تواند جنگ سایبری را با کشورهای پیشرفته جهان مدیریت کند، انواع و اقسام موشک های نقطه زن و ضد هوایی های پیشرفته را تولید کند، سازمانی که با قدرت اطلاعاتی فراگیر. سازمانی که اسرائیل را در بازی استراتژی به ستوه درآورده است. فرمانده این سازمان نمی تواند کمتر از یک استراتژیست پیچیده و برجسته باشد. اما همین فرمانده یا سازمان می تواند توسط تعدادی شیاد و دلال به راحتی در دام افتاده، گمراه و سرکیسه شود.
2- طرح انتقال آب از سد کمال خان به هیرمند
طالبان در افغانستان بعد از بیست سال جنگ و گریز با نیروهای آمریکایی بالاخره توانست در مرداد 1400 بر کابل مسلط شود. مقدار و نحوه مشارکت ایران در این پیروزی هنوز خیلی روشن نیست اما آنچه واضح است، از اول پیروزی طالبان تا کنون غیر از نفی شناسایی رسمی "امارت اسلامی افغانستان" به عنوان یک دولت که تا کنون هیچ کشوری هم به آن مبادرت نکرده، تا کنون طرف ایرانی ممانعتی برای تثبیت این گروه در افغانستان نداشته است. نماینده ویژه ای با سابقه یک دوره سفارت در عراق، آقای کاظمی قمی، نیز منسوب شده که عملا فرمانده استراتژی و تاکتیک در افعانستان است. در اولین سفر ایشان کمک های انسان دوستانه زیادی از طرف ایران برای آنجا سازماندهی شد تا به تثبیت بیشتر نماینده ویژه بیانجامد. با توجه به تجربه مشارالیه در عراق که یکی از پیچیده ترین صحنه های سیاسی منطقه است انتظارات زیادی متوجه ایشان است. لیکن، در جریان ادعای بازگشایی آب از سد "کمالخان" به سوی ایران نشان داد که ایشان می توانند به سادگی در مذاکره با طالبان رشته کار را از دست داده حتی باعث بحران شوند.
به تحولات زیر توجه شود:
I. بیست و هشتم دی ماه 1400 خبرگزاری فارس، از سفر امیرخان متقی و ملاقات ایشان با آقای قمی در 27/10 1400 گزارش داده است.
«حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه ایران در اموز افغانستان، در گفتوگو با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، گفت: من مراتب تشکر خود را از مقامات طالبان برای وفای بهعهد خود در رهاسازی حقآبه جمهوری اسلامی ایران در سد کمالخان اعلام میدارم.
انشالله دو ملت ایران و افغانستان تعامل و همکاری داشته باشند و من از مقامات دو کشور در کابل برای انجام این کار مهم قدردانی میکنم.
بر اساس مذاکرات روزهای گذشته که میان هیات طالبان و مقامات ایرانی در سفر امیرخان متقی صورت گرفت، امروز طالبان سد کمالخان را باز کرد.
پیشبینی میشود تا فردا آب به مرز ایران در استان سیستان و بلوچستان برسد.
II. در 28 دی ماه استاندار سیستان و بلوچستان نیز بر این امر صحه گذاشته و می گوید که پس از مذاکرات با طالبان این مهم در حال انجام است و به زودی آب در هیرمند بر اساس حق آبه ایران جاری خواهد شد. روزنامه ایران ارگان دولت نیز با شرح و تفصیلی به این برنامه می پردازد.
III. در همین روز مسئولین حکومتی افغانستان از جمله سخنگوس دولت ذبیح الله مجاهد و وزیر آب و برق باز شدن آب به سوی ایران را تکذیب می کند اما در طرف ایران به ارسال پیام تشکر برای طالبان ادامه داده می شود.
IV. بیست و نهم دی ماه صدا و سیما گزارشی از باز گشایی آب به سمت ایران می دهد که در آن آقای مرتضوی نفر دوم سفارت ایران در کابل از تصمیم طالبان برای باز کردن دریچه های سد کمال خان خبر می دهد و از آنان تشکر می کند.
V. دوم بهمن 1400 باشگاه خبرنگاران جوان با توجه به عدم ورود آب از افغانستان گزارش کاملی از واکنش امام جمعه زابل، نماینده مجلس، سکوت استاندار و اعتراضات مردمی ارائه می دهد. بر این اساس جو عمومی به طرف بستن مرز میلک بعنوان انتقام گرایش کرده است.
VI. پنج بهمن ماه 1400، با تجمع مردم اطراف مرز میلک و شکستن شیشه کامی ونهای افغانی در اعتراض به نیامدن آب، باعث می شود که آن طرف مرز نیز شیشه کامیون های ایرانی شکسته شود و یک بحران بی دلیل بین دو کشور به وجود می آید.
اگر نماینده ویژه در مذاکرات 27 دی ماه خود با طالبان توجه می کرد که واکنش مثبت طالبان با درخواست مشارالیه برای گشایش آب به سمت ایران صرفا تعارفی در جلسه است و نه یک تصمیم سیاسی چنین بحرانی که نوعی وهن کشور هم بود بوجود نیامده بود.
ایشان باید توجه داشته باشند موضوع آب بین ایران و افغانستان با نمایش دوستی های شخصی حل و فصل نخواهد شد.
اگر مقامات دست اندر کار در ایران نتوانند پیش بینی از رفتار طالبان، که تحقیقا از عقب افتاده ترین گروه های سیاسی در منطقه هستند داشته باشند حتما جای سئوال بزرگی باقی خواهد بود.
نظر شما :