سالی سخت تر در انتظار است؟
انتظار دشواریهای بیشتر با بودجه در حال تصویب و وضعیت مذاکرات وین
دیپلماسی ایرانی: با بودجه به شدت انقباضی دولت که به مجلس داده و حرف های دلسردکننده ای که از وین به گوش می رسد و همچنین اظهارات طرف های غربی و روسی که هر روز لحن تندتری به خود می گیرند، می توان این گونه برداشت کرد که روزهای آینده و سال پیش رو سالی بسیار سخت خواهد بود.
بودجه ای که دولت بسته بودجه ای است که از آن نشان دارد که دولت می خواهد درآمدهای خود را برای گذران امورات اقتصادی کشور از پول های سرگردان و موجود در بازار و در میان مردم تامین کند چرا که اطمینانی ندارد درآمد دیگری در اختیار داشته باشد. وقتی دولت در بودجه سقف صادرات نفت را یک میلیون و 200 هزار بشکه می بیند و قیمت هر بشکه نفت را 60 دلار تخمین می زند، و ثقل بودجه را بر مالیات می گذارد، یعنی این که دولت به درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت و وضعیت عادی اقتصادی کشور امید چندانی ندارد. ایران قبل از خروج امریکا از برجام و تحمیل تحریم های ظالمانه حدود 2 میلیون و 200 هزار تا 2 میلیون و 500 هزار بشکه نفت در روز صادر می کرد اما الآن به گواه منابع بین المللی کمتر از یک میلیون بشکه نفت صادر می کند. البته رقم دقیقی برای صادرات نفت ایران وجود ندارد چرا که در شرایط تحریم طبیعی است ایران میزان صادرات خود را پنهان نگه دارد.
هم زمان با ارسال بودجه دولت برای سال آینده به مجلس، مذاکرات وین جریان دارد. مذاکراتی سخت و نفسگیر که به کندی پیش می رود. شکی نیست آنچه ایران در وین مطالبه می کند، زیاده خواهی نیست، نص برجام است، چیزی که طرف مقابل بارها بر لزوم پایبندی همه طرف ها به آن تاکید کرده است. اتفاقا این امریکا و اروپا هستند که به هیچ کدام از تعهدات خود در برجام عمل نکردند، امریکایی ها که از برجام خارج شدند و اروپایی ها نیز هیچ اقدام جبرانی بعد از خروج امریکا از برجام انجام ندادند بلکه بر عکس، الآن مطالبه گر شدند.
حضور شمار بیشتری از طرف ایرانی نسبت به دوره های گذشته در مذاکرات برجام نیز نشان می دهد طرف ایرانی به مذاکرات توجهی جدی دارد و قصد پیگیری جدی گفت وگوها را دارد.
این که ایران می گوید باید تحریم های دوره ترامپ هم لغو شوند نیز کاملا قابل درک و به جاست. ساده ترین دلیل آن این است که آنچه ایران از برجام انتظار دارد و از روز اول هم انتظار داشته، بهره برداری از مزایای اقتصادی برجام است. در حالی که اگر بنا باشد تحریم های دوره ترامپ بماند که بسیاری از آنها تحریم های ثانویه هستند که با هدف ناکارآمد کردن احیای برجام وضع شده و محروم کردن ایران از بهره برداری از مزایای برجام را منظور داشته است، بازگشت همه طرف ها به برجام هیچ سودی برای ایران ندارد و فقط این طرف های غربی هستند که به خواسته خود رسیده اند. بنابراین لغو تحریم های ترامپ که به برجام مرتبط است امری بدیهی است. اما مساله این است که وقتی طرف مقابل کاملا متوجه می شود که ما در چه تنگنای اقتصادی هستیم، طبیعی است نهایت فشار را بر ما بیاورد تا به آنچه می خواهد برسد و این دو نتیجه بیشتر ندارد یا کش پیدا کردن مذاکرات یا توقف و اعلام شکست آن که در هر دو حالت، اگر بخواهیم واقع بینانه بنگریم، بیش از همه ایران ضرر خواهد کرد، چرا که تحریم ها تضعیف شدید اقتصاد کشور و قطع ارتباط آن با روند عادی اقتصاد جهانی را باعث شده است. این که در آستانه مذاکرات مسئولین اقتصادی یا سیاستمداران در داخل کشور به صراحت در رسانه ها بیان می کنند که خزانه کشور خالی است، چیزی جز صحه گذاشتن بر تصور غربی ها از این که وضعیت اقتصادی ایران روز به روز بدتر می شود، نیست.
این تصور هم که گمان کنیم روسیه و چین به نفع ما در مذاکرات عمل می کنند نیز توهمی بیش نیست. همین که میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان های بین المللی عکسی از حضور خود در کنار نماینده امریکا منتشر می کند و طعنه به حضور خود در کنار او می زند، خود پیام های بسیاری دارد.
مناسبات جهانی هیچ گاه بر اساس اصل حق و ناحق پیش نرفته، و این واقعیتی است که طرف هایی که سنبه پرزورتری دارند اراده خود را آسانتر تحمیل می کنند. حالا هم غربی ها تلاش دارند به ناحق ایران را تحت فشار بگذارند تا امتیاز خود را بگیرند، اما باید واقعیت را بپذیریم که این وضعیت نابه حق در حال حاضر بیش از همه در حال واردن آوردن فشار سهمگین به جامعه و اقتصاد ایران است.
نتیجه این که، با وضعیتی که مشاهده می شود، بودجه ای که در حال بررسی و تصویب است و اخباری که از وین می آید نمی توان انتظار داشت سال آینده سال راحتی برای کشور باشد، به ویژه که به گواه منابع رسمی کشور سال آینده به لحاظ خشکسالی بدتر از سالی که گذشت خواهد بود و این مساله نیز می تواند بر گرفتاری های بسیار کشور بیفزاید.
نظر شما :