چرا باید به سفارت امریکا حمله شود؟

نویسنده: ویل اسمیت 

دیپلماسی ایرانی: دگرش در منافع آمریکا و نیز در سیاست‌های گستاخانه محمد بن سلمان نیازمند بازسنجی کارساز در رابطه‌ی آمریکا با عربستان سعودی است. دلیل حمله حوثی‌ها به سفارت ایالات متحده آمریکا و دستگیری کارکنان محلی سفارت، این نبود که آنها همانند داعش، گروه تروریستی ویرانگری هستند، بلکه آنها به‌خاطر منازعه‌‌شان با عربستان سعودی، که دریافت‌کننده‌ِ‌ی حمایت کلان آمریکا در جنگ است، به سفارت ایالات متحده در صنعا حمله کردند تا پیروزی‌شان در جنگ را تحکیم کنند. 

حمایت واشنگتن از کارزار بی‌ثبات‌کننده‌ عربستان سعودی در یمن، که پیامدهای منفی و حتی آسیب‌زا برای منافع آمریکا به همراه داشته، نمادی از خطرات فزاینده‌ حمایت بی حد و مرز از این پادشاهی در دوران حاکمیت محمد بن سلمان است. 

بحران اخیر نشان می‌دهد که جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده باید به وعده‌های انتخاباتی‌اش عمل کند و اینکه سیاست‌های آمریکا در برابر عربستان سعودی نیازمند بازنگری اساسی است. در دوران جنگ سرد، آمریکا به دلیل وابستگی به دسترسی آزاد به نفت خلیج فارس و روابطش با کشورهای ضدکمونیستی، نیازمند روابط خاص با عربستان بود. امروزه این ضرورت وجود ندارد.

بایدن به رغم وعده‌های انتخاباتی‌اش برای پایان دادن به حمایت از عربستان و فروش تسلیحات به این کشور، هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده و همانند مسائل ایران، در برابر عربستان هم فقط سخنان خوشایندی را بیان کرده و به همان رویکرد ترامپ ادامه داده است.

دلیل حمله اخیر حوثی ها به جز واکنش به تصویب فروش تسلیحات 650 میلیارد دلاری به عربستان این است که دولت بایدن به تعمیر و نگهداری از هواپیماهای سعودی و حمایت از اهرم‌سازی عربستان از یمن در مذاکرات ادامه داده و از مجازات بن سلمان به دلیل ترور جمال خاشقجی خودداری کرده است.

چه‌بسا مقامات آمریکایی باور داشته باشند که حفظ شرایط کنونی در روابط آمریکا و عربستان یک زیان ضروری است، اما این افراد باید بدانند که ادامه دادن به حمایت بی حد و مرز از عربستان سعودی در حالی که رفتار ثبات‌زدای این کشور در حال افزایش است می‌تواند منافع آمریکا را از جنبه‌های گوناگون تضعیف کند.

با کمرنگ شدن اهمیت نقش انرژی در روابط آمریکا و عربستان، سیاست خارجی عربستان که از دیرباز بر ریسک‌گریزی استوار بوده، برای آمریکا پیامدهای فزاینده‌ خصمانه و آسیب‌زا به همراه داشته است. تقویت جایگاه حزب الله پس از دستور بازداشت قهری نخست وزیر لبنان، رهبری محاصره قطر، محل استقرار بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه؛ و باتلاق ویرانگر یمن همگی حاصل روی کار آمدن بن سلمان هستند.

آمریکا به جای مقابله با ماجراجویی‌های گستاخانه ولیعهد عربستان در یمن به ارائه‌ تسلیحات، کمک‌های لجستیکی و اطلاعاتی و حمایت دیپلماتیک از این کارزار پرداخته است. در نتیجه، مداخله عربستان در یمن، که محمد بن سلمان آن را جنگی نیابتی – فرقه‌ای علیه ایران معرفی کرد، باعث شد این ادعا که حوثی‌ها نیروهای نیابتی ایران هستند به یک پیش‌گویی خودساخته تبدیل شود.

در حالی که در آغازین روزهای جنگ، نفوذ ایران در یمن چندان چشمگیر نبود، مداخله عربستان باعث شد حضور و نفوذ ایران در این کشور به شکل چشمگیری افزایش یابد. به‌علاوه، جهادگرایان نیز از آشوب ناشی از جنگ و حمایت عربستان از گروه‌های وابسته به القاعده در یمن بهره‌برداری کرده‌اند. 

بحران انسانی سهمگین ناشی از مداخله عربستان در یمن باعث بی‌ثباتی این کشور شده و شرایطی را ایجاد کرده که به تقویت بنیادگرایی و افراط‌گرایی‌های ضدآمریکایی انجامیده است. با کشته شدن غیرنظامیان بر اثر اصابت بمب‌های آمریکایی پرتاب شده از هواپیماهای ساخت آمریکا، غیرنظامیان یمن ایالات متحده را در کشتار مردم کشورشان شریک می‌دانند.

واشنگتن به‌جای کمک به عربستان برای پیروزی در جنگی که به امنیت آمریکا هیچ ارتباطی ندارد، باید بستر پایان دادن به این جنگ از طریق گفت وگوها، بهبود شرایط بشر دوستانه و تقویت ثبات بلندمدت را فراهم کند.

دولت بایدن باید فورا به حمایت پیمانکاران نظامی آمریکا از نیروی هوایی عربستان پایان دهد، فروش تسلیحات به این پادشاهی را تعلیق کند و با تهدید خروج نیروهایش از منطقه، عربستان را برای پایان دادن به مداخله نظامی در یمن تحت فشار بگذارد.

منبع: نشنال اینترست / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11