واشنگتن به اشتباه خود اعتراف کند
شکستهای استراتژیک امریکا با حمایت از عربستان در جنگ یمن
نویسندگان: استفان پومپر و مایکل وحید هانا
دیپلماسی ایرانی: طرف های متخاصم در جنگ ویرانگر یمن در آوریل 2022 به یک پیشرفت غیرمنتظره دست یافتند: آنها پس از هشت سال درگیری بی رحمانه با میانجیگری سازمان ملل آتش بس امضا کردند که نتیجه آن کاهش فشار جنگی بود که این کشور فقیر را وارد یک بحران انسانی عظیم کرده است. با این حال، این پیشرفت در 2 اکتبر متوقف و آتش بس لغو شد و حوثی ها حملات متناوب خود را به زیرساخت های صادرات نفت یمن از سر گرفتند.
برای جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده، جنگ یمن هم میراثی غم انگیز است و هم پایانی ناخوشایند. واشنگتن همچنان به دلایل اخلاقی و عملی مجبور است به مسیر تلاش برای صلح یمن ادامه دهد و با این حال، ابزاری برای پایان دادن به این جنگ چند وجهی وحشتناک در اختیار ندارد.
یک بن بست جدید
متاسفانه، به رغم همه پیشرفت ها در آتش بس در بهار، تلاش ها برای گسترش و تمدید بیشتر آتش بس در ماه های اخیر به چالش برخورده است. عربستان یک سری گام های مهم در فراهم آوردن امکان ورود محموله های بیشتر به حدیده و پروازها به صنعا برداشت که دو جنبه مهم رفع محدودیت های تجاری و مسافرتی تحمیلی ائتلاف تحت رهبری سعودی علیه مناطق تحت کنترل حوثی ها قلمداد می شد؛ اما این روند اکنون متوقف شده است. در حوثی ها هم تمایل چندانی به امتیازدهی دیده نمی شود و آنها می گویند که آتش بس خود یک امتیاز بوده است. مهمتر آنکه آنها دست از محاصره تعز برنداشتند و خواسته های بیشتری را مطرح کرده اند که از جمله آنها می توان به پرداخت حقوق نیروهای نظامی حوثی از درآمدهای دولت از صادرات نفت اشاره کرد و چنین درخواستی آنقدر غیرمعقول است که بیشتر به نظر می رسد با هدف متوقف کردن مذاکرات بعدی یا تحقیر دولت صنعا و ائتلاف سعودی مطرح شده باشد.
با این وجود، طرفین درگیر همچنان از طریق واسطه ها به مبادله پیشنهادها ادامه می دهند و دست کم توانسته اند از دشمنی های جدید و تنش های شدید دور بمانند. اما حملات حوثی ها به زیرساخت های نفتی افزایش یافته است، و اگر آتش بس کلا از بین برود و درگیری ها شدیدتر شود، مشخص نیست که دیگر قدرتی از خارج از منطقه بتواند کمکی به توقف خشونت ها کند. واشنگتن قطعا نفوذ چندانی بر طرفین درگیر در یمن ندارد. بزرگ ترین شکاف در سیاست گذاری های دولت آمریکا در قبال یمن در سال 2021 به توقف هر گونه تلاش برای صلح انجامید. برخی ناظران بر این عقیده اند که ایالات متحده باید حوثی ها را یک سازمان تروریستی خارجی بخواند و آنگاه، از موافقت با لغو آن به عنوان تراشه چانه زنی استفاده کند، اما بعید است که این تاکتیک امتیازات قابل توجهی را به همراه داشته باشد. به علاوه، وارد کردن حوثی ها به فهرست سازمان های تروریستی خارجی می تواند سازمان های انسان دوستانه فعال در یمن را در خطر نقض تحریم های ایالات متحده قرار دهد، مانع از کار آنها و تشدید رنج غیرنظامی ها شود.
برخی از دیگر تحلیلگران اینطور استدلال می کنند که کنگره و کاخ سفید باید فروش تسلیحات به سعودی ها را متوقف کنند. اما اگرچه واشنگتن از نفوذ خود بر ریاض و ابوظبی برای کاهش تنش ها استفاده کرده، اما این نفوذ عمدتا به دلیل خودداری قابل توجه از عرضه تسلیحاتی که در عملیات هوایی تحت رهبری سعودی استفاده می شد، کاهش یافته است. به علاوه، برای عربستان و امارات خطوط قرمزی وجود دارد که اگر حوثی ها آنها را رد کنند و برای نمونه، درصدد کنترل مارب برآیند یا مجددا وارد شبوه شوند، جنگ با یا بدون تسلیحات آمریکایی از سر گرفته خواهد شد.
مساله دیگر این است که نه حوثی ها و نه سعودی ها نمی توانند حرف آخر را درباره معنای صلح در یمن بزنند. طرف ها و بازیکنان بسیاری دلایل خود را برای جنگ در منطقه دارند. جناح های تشکیل دهنده شورای جدید رهبری ریاست جمهوری نماینده طیف وسیعی از دیدگاه ها هستند و از منابع مختلفی حمایت می شوند و اتحادی شکننده علیه حوثی ها به شمار می آیند. بهترین فرمول برای دستیابی به یک توافق صلح پایدار این است که نمایندگان این گروه ها و همچنین حوزه های کلیدی انتخاباتی که در میانجیگری محلی و ایجاد صلح نقش مهمی دارند، گردهم آیند. بدون این تلاش ها، حتی اگر عربستان سعودی و امارات تصمیم بگیرند از تلاش های سیاسی و نظامی مداخله جویانه در یمن دست بکشند، بازهم حوثی ها می توانند به مقاومت مسلحانه ادامه دهند و احتمالا در برابر گروه های محلی قرار بگیرند.
البته، دیپلماسی ایالات متحده به تنهایی قادر نخواهد بود این مجموعه متفاوت از بازیگران را به مشارکت جدی در تلاش های صلح وادارد، اما همچنان نقش مهم و حتی ضروری خواهد داشت. تا زمانی که سازمان ملل متحد برای یمن تلاش می کند، به حمایت آمریکا نیاز خواهد داشت. به علاوه، با توجه به دخالت نظامی ایالات متحده در مراحل اولیه درگیری، این کشور موظف است که هر کاری می تواند برای کمک انجام دهد.
در نهایت، ایالات متحده باید از ماجراجویی خود در یمن درس بگیرد. آمریکا اکنون می داند که حمایت از سعودی ها نتیجه معکوس داشته و علاوه بر ایجاد درد و رنج وحشتناک برای مردمان یمن، به شکست های استراتژیک بسیاری انجامیده است که از نمونه آنها می توان به تاثیر جنگ طولانی و خشونت آمیز یمن بر روابط بین حوثی ها و ایران و افزایش پیچیدگی نظامی حوثی ها در نتیجه این تعامل و همچنین کشیده شدن درگیری به خاک عربستان و امارات اشاره کرد.
دولت بایدن با توقف حمایت از عملیات تهاجمی در سال 2021، گام مهمی برداشت؛ اما همچنان تغییرات قانونی مورد نیاز برای ممانعت از سقوط ایالات متحده در باتلاقی مشابه در آینده، تحقق نیافته اند. در قانون اساسی ایالات متحده، اختیارات جنگی بین دو قوه مجریه و مقننه تقسیم شده تا اطمینان حاصل شود که تصمیمات جدی درباره ورود به جنگ های خارجی جمعی و عمدی هستند. با این حال، در چند دهه گذشته قوه مجریه به طور فزاینده بدون مجوز کنگره وارد درگیری های خارجی شده است. اگرچه ایالات متحده به طور رسمی بخشی از نیروهای ائتلافی درگیر در یمن نبوده، اما بسیاری از حقوقدانان بین المللی به دلیل سطح مشارکت، آن را یکی از طرفین درگیر می دانند.
هدف از قانون اختیارات جنگی که در سال 1973 در پایان جنگ ویتنام تصویب شد، این بود که مانع از تصمیم گیری قوه مجریه شود که به وضوح ناکافی بود. تنها راه برای بازگرداندن قدرت به کنگره در این زمینه، تصویب قوانینی است که الزامات جدید و سختگیرانه ای را برای ارائه مجوز به دولت درباره درگیری های خارجی در پی داشته باشد. لوایحی که چنین الزاماتی را اجرایی می کنند، هم در مجلس نمایندگان و هم در سنا متوقف شده اند؛ اما برای سیاستگذاران عاقلانه است که راهی برای پیشبرد آنها بیابند. آمریکا نمی تواند به اوایل سال 2015 و پیش از کمک به عربستان برای بمباران یمن بازگردد. اکنون، بهترین کاری که می تواند انجام دهد این است که راهی برای کمک به صلح در یمن بیابد و از تکرار اشتباهات مشابه در آینده خودداری کند.
منبع: فارن افرز/تحریریه دیپلماسی ایرانی/
نظر شما :