نیاز دو طرفه برای احیای مذاکرات
تهران و واشنگتن هر دو مایل به بازگشت به برجام هستند
نویسنده: حسن فحص
دیپلماسی ایرانی: این که تهران ماه نوامبر کنونی را به عنوان زمان بازگشت به میز مذاکره با گروه 1+4 برای احیای توافق هسته ای اعلام کرده به این معناست که نظام ایران بیش از هر زمان دیگری به اتخاذ تصمیم راهبردی و سرنوشت ساز درباره آینده روابطش با جامعه بین المللی و بنا نهادن روابطی جدید با ایالات متحده نزدیک شده است که ایران را از دایره تحریم های اقتصادی خارج و راه برای خروج از انزوای بین المللی هموار کند.
دولت رئیس جمهور ابراهیم رئیسی که به نظر می رسد مایل به پیشرفت در مسیر مذاکره و احیای برجام و خروج از تحریم هاست تا بتواند گام های اصلاحی خود را در سطح اقتصادی تقویت و جایگاه مردمی خود را بهبود بخشد، از حمایت آشکار نیروهای اصلاح طلب و میانه رو برخوردار شده است که حامی رئیس جمهوری سابق و وزیر امور خارجه اش، محمد جواد ظریف در سیاست گشایش به سوی جامعه بین المللی و بازگشت ایران به جایگاه طبیعی خود در سطح منطقه ای و بین المللی هستند.
بخشی از جریان محافظه کار ایران که دیدگاهی واقع گرایانه دارد و با چشم حقیقت بین به خطراتی نگاه می کند که منافع راهبردی نظام و ادامه حیات آن را در سطح داخلی و خارجی تهدید می کند، از بازگشت به برجام همان گونه که پیش از خروج ترامپ از آن بود، حمایت می کند. ولی جریان محافظه کار تندرو یا همان نو محافظه کاران مخالف با اصل توافق هسته ای، تهدیدی برای حرکت دولت رئیسی در این مسیر است و تلاش می کند کار را به جایی برساند که نظام ایران به خروج از برجام مجبور شود. اما حتی این جریان تندرو هم دیدگاهی روشن درباره آینده ایران و نظام حاکم در صورتی که شورای امنیت تحریم ها را علیه ایران بازگرداند و ایران را تحت بند هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار دهد، ندارد.
ممکن است تیمی که مسئولیت دیپلماتیک مذاکره را برعهده دارد و مشخصا علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد هسته ای، برخلاف اراده شورای عالی امنیت ملی که ترسیم کننده سیاست های راهبردی ایران و نظام در موضوع هسته ای با هماهنگی رهبر انقلاب است، مذاکرات را به شکست بکشاند. افرادی در داخل ایران درباره تندروی علی باقری هشدار داده اند به ویژه که او عضو تیم مذاکره کننده سابق به ریاست سعید جلیلی بود و راهی که در مذاکره در پیش گرفت، به صدور چهار قطعنامه شورای امنیت و تحریم ایران و انزوای بین المللی آن منجر شد.
خلاصه این که در مرحله آینده، ایران نخواهد توانست به وقت کشی و این دست و آن دست کردن ادامه دهد. طرف آمریکایی هم چنین وضعی دارد. ایران و آمریکا در برابر واقعیت هایی قرار خواهند گرفت که به آنها اجازه نمی دهد از مسیر مذاکره پا پس بکشند و باید به نیاز خود به مذاکره اذعان کنند به ویژه که دو کشور مایلند به تنش بین خود پایان دهند تا بتوانند با خیالی آسوده به پرونده های دیگری که دغدغه راهبردی آنها است بپردازند.
واشنگتن به توافق با ایران نیاز دارد تا جاه طلبی های هسته ای نظام ایران را مهار کند و مانع پیشرفت آن تا مرحله تبدیل شدن به کشوری هسته ای بدون ساختن سلاح هسته ای شود در عین حال به موضوعات دیگر به خصوص مقابله با جاه طلبی های چین و مسئله تایوان بپردازد.
تهران نیز به احیای توافق هسته ای به شدت نیاز دارد تا بتواند اقتصاد خود را که با ادامه تحریم ها به سمت بحرانی تر شدن پیش می رود نجات دهد. پنجره هایی که در برابر صدور نفت و روابط اقتصادی به روی ایران گشوده می شود، نتایج تضمین شده ای ندارد و ممکن است بسته شود. همچنین تاخیر در حل بحران تحریم ها ممکن است روند ترمیم اقتصاد ایران را که گرفتار بیماری های مزمنی است، پیچیده تر کند به طوری که حتی لغو تحریم ها هم کارگشا نباشد. هر گونه تعلل جدید، ممکن است اقتصاد ایران را دچار مشکلاتی علاج ناپذیر کند به طوری که گام های احتمالی بعد هم سودی نداشته باشد.
منبع: ایندیپندنت عربی / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :