دو مکتب دو راه یک هدف
ایران دغدغه سردار و وزیر
دیپلماسی ایرانی: پیش از هر سخنی باید گفت در فضای ناامیدی و قهر اجتماعی جامعه ایرانی متاثر از زمامداری ناکارآمد، دو رویداد اعلام کاندیداتوری تاج زاده و انتشار مصاحبه ظریف صحنه سیاست در ایران را چنان به وجد آورده است که فارغ از هر تحلیلی به خودی خود باید برای همه آنانی که دغدغه ایران را دارند، مغتنم شمرده شود. می تواند این دو حرکت هماهنگ و در یک راستا به هدف سد شکنی موانع رسیدن به پاستور باشد. شاید و شاید که بیشتر به آرزو و معجزه می ماند اگر به صاحبان این اندیشه ها فرصت ظهور و عمل دهند، ایران بتواند از این گذر سخت و تاریخی عبور کند و آینده ایران تا حدودی بیمه شود.
و اما به آنانی که مکتب سازند و شور مکتبی دارند باید گفت خطا نکنید و نکنیم که وزیر و سردار هر دو در خدمت کیان هستند و دغدغه ای جز آن ندارند.
ظریف و سلیمانی هم مکتب هستند و از دو راه، هدف واحدی را که اعتلای نام ایران است پیگیری می کنند و بر همگان روشن است که صحنه سیاست و عرصه میدان هم راستا هستند و هر یک پشتیبان دیگریست. مکتب ظریف، اگرچه مکتب دیپلماسی است اما در امتداد و مکمل مکتب میدانی سلیمانی است.
سردار شهید سلیمانی و ظریف هر یک قهرمان میدان مسئولیت خویش هستند و بدون دیگری رسیدن ایران به موفقیت و تامین منافع ملی امکان نداشته و ندارد. هیچ یک از این دو قهرمان را نباید مصادره به مطلوب کرد و از دایره تنگ جناحی نگریست.
باید گفت بسیاری از ناقدان ظریف بیش از درد سلیمانی، درد قدرت دارند و هراسان از آن که ممکن است با به سرانجام رسیدن مذاکرات برجام، دیگر نتوانند پاستور را تسخیر کنند.
می دانیم که مکتب ظریف، مکتب زندگی نرمال، آشتی و تعامل با درون و بیرون است. مکتب ظریف، مکتب حرکت در مسیر عقلانیت و بکارگیری خرد جمعی در راستای متوازن سازی در روابط ایران در نظام بینالملل به هدف حفظ عزت، حکمت و مصلحت است. مکتب ظریف در پی نفی سیاست سلبی و جایگزینی سیاست ایجابی است. در مکتب ظریف مسیر آخرت از گذرگاه تن دادن به واقعیت های دنیا عبور کرده و بهشت زمین قربانی نمی شود. ظریف با آگاهی از وزن ایران و معادلات جهان و منطقه، برای ایران رسالت جهانی قائل نیست و سهم ایران در قدرت را منطبق بر ظرفیت کشور و ایجاد روابط متوازن با غرب و شرق می داند. در مکتب ظریف منافع ملی محور است و اولویت با روشنی بخشی بر خانه خویش است. در مکتب ظریف هنر سیاست در زیستی معنا می یابد که دستیابی به توسعه و رفاه مردم در آن حاصل شود.
دو گانه سازی از دو مکتب ظریف و سلیمانی خطاست و ضربه به منافع ملی ایران است. ظریف در صحنه دیپلماسی بدنبال منافعی است که عرصه میدان بر او هموار کرده است. در این میان نه سلیمانی و نه ظریف هیچیک معصوم نیستند و هر دو در مسیر پر فراز و نشیب سیاست و میدان عاری از خطا نبوده اند. مهم آن است که سلیمانی و ظریف یگانه دیده و با تقویت این نگاه فقط و فقط به ایران و سربلندی آن بیاندیشیم.
نظر شما :